❲ #آقامونہ ⃟🌹 ❳
.
⃟ ⃟•🏴 #اربعین را
آمدم با #یا_علی✋🏻
در دلم شوق👇🏻
#شهادت منجلی❣
⃟ ⃟•⚡️ بر لبم
ذکر #فرج شد زمزمه
از نیاب رهبرم🍃
#سید_علی
.
.
•💎 #سلامتےامامخامنهاۍصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُم🌱
🌷#شهید_حسین_معزغلامۍ
👈🏻تا میتوانیدبرای #ظهور دعا کنید که بهترین دعاهاست
دربدترین شرایط اجتماعی,اقتصادی پیرو ولی فقیه باشید
هیچگاه این سیدمظلوم حضرت آقا #سید_علی راتنها نگذارید
.
✍️ رمان #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_صد_و_سه
💠 ابوالفضل از خستگی نفس کم آورده و دلش از غصه غربت #سوریه میسوخت که همچنان میگفت
:«از هر چهار تا مرز اردن و لبنان و عراق و ترکیه،
#تروریستها وارد سوریه میشن و ارتش درگیره!
همین مدت خیلیها رو که دستگیر کردن اصلاً سوری نبودن!»
سپس مستقیم به چشمان مصطفی نگاه کرد و با خنده تلخی خبر داد
:«تو درگیریهای حلب وقتی جنازه تروریستها رو شناسایی میکردن،
چندتا افسر #ترکیهای و #سعودی هم قاطیشون بودن.
حتی یکیشون پیشنماز مسجد ریاض بود، اومده بوده سوریه بجنگه!»
💠 از نگاه نگران مصطفی پیدا بود از این لشگرکشی جهانی ضد کشورش ترسیده که نگاهش به زمین فرو رفت و آهسته گفت
:«پادشاه #عربستان داره پول جمع میکنه که این حرومزادهها رو بیشتر تجهیز کنه!»
و دیگر کاسه صبر مادرش هم سر رفته بود که مظلومانه از ابوالفضل پرسید
:«میگن آمریکا و #اسرائیل میخوان به سوریه حمله کنن، راسته؟»
و احتمال همین حمله دل ابوالفضل را لرزانده بود که لحظهای ماتش برد و به تنهایی مرد هر دردی بود که دلبرانه خندید و خاطرش را تخت کرد
:«نه مادر! اینا از این حرفا زیاد میزنن!»
💠 سپس چشمانش درخشید و از لبهایش عصاره #عشقش چکید
:«اگه همه دنیا بخوان سوریه رو از پا دربیارن، #
حاج_قاسم و ما سربازای #سید_علی مثل کوه پشتتون وایسادیم!
اینجا فرماندهی با #حضرت_زینب (علیهاالسلام)!
آمریکا و اسرائیل و عربستان کی هستن که بخوان غلط زیادی کنن!»
#ادامه_دارد...
.