#خاطره_۳
محمد هادی
#برگرفته_از_کتاب
🌱مقام محمود🌱
مجموعه خاطرات شهید نریمانی
#راوی_خواهر_شهید
فرزند دومم تقریبا هم سن و سال فرزند محموداست. محمدهادی سه ماه و نیم بعد از پسر من به دنیا آمد.پسر من شب ولادت امام هادی(ع) متولد شدو به قول معروف اسمش را با خودش آورد. محمود زنگ زد و تبریک گفت و اسم بچه را پرسید.گفتم:" به نیت امام هادی(ع) اسم هادی را برایش انتخاب کردیم." باز هم تبریک گفت وادامه داد:"ما هم میخواستیم اسم پسرمان را هادی بگذاریم."
گفتم:" پس شما اسم پسرت را هادی بگذار.ما اسم دیگری انتخاب می کنیم."
گفت:"چرا؟! چه اشکالی دارد دو هادی در خانواده داشته باشیم؟به عشق امام هادی شما اسم بچه را هادی بگذارید وماهم محمدهادی میگذاریم. #امام_هادی_مظلوم است. باید اسم فرزندانمان را هادی بگذاریم تا یاد و نام این امام بزرگوار در دلهایمان همیشه زنده بماند."
@shahid_mahmoud_narimani
#خاطره_۴
خوش اخلاقی
#برگرفته_از_کتاب
🌱مقام محمود🌱
مجموعه خاطرات شهید نریمانی
#راوی_پسر_دایی_شهید
محمود عضو بسیج بود و در پایگاه کوهستانی مدت زیادی فعالیت داشت. یک دوره هم فرمانده همان پایگاه بود. بسیار مهربان و خوش اخلاق بود و اعتقادداشت که باید جوان ها را جذب بسیج کرد.
من اوایل فقط به عشق محمود به پایگاه می رفتم. آن قدر مهربان بود که کاملا برای همه شناخته شده بود. یکی از جوان هایی که از اراذل و اوباش آنجا محسوب میشد و همه را خسته کرده بود و به حرف هیچکس گوش نمی داد،بسیار محمود را دوست داشت و محمود هم همیشه به او احترام میگذاشت. هروقت محمود داخل پایگاه بود و این جوان میدانست محمود داخل پایگاه هست، سینه اش را جلو میداد و با آن صدای کلفت و لحن داش مشتی اش فریاد میزد و میگفت:"حاج محمود!خیلی مخلصیم!"
محمود هم میخندید و برایش دستی تکان میداد.
رفتارش الگویی برای همه بود. ثابت کرده بود که میتوان هر کسی را با اخلاق خوب جذب مسیر الهی کرد. یادم هست ک یک روز با محمود در پایگاه مشغول انجام کارها بودیم که یکی از بستگان که از انجا رد میشد را دیدیم و سلام واحوالپرسی کردیم ومشغول صحبت شدیم. او وسط صحبت هایش با لحن خیلی بدی گفت:"من هیچ نیازی نیازی به بسیج ندارم."
من عصبانی شدم و گفتم:"بسیج هم به تو نیاز نداره."
محمود دست مرا فشار داد و رو به آن بنده خدا کرد و گفت:"ولی بسیج به شما نیاز داره!"
اینجا محمود با رفتارش درس خوبی به من داد.
@Shahid_mahmoud_narimani
#خاطره_5
استفاده بهینه از امکانات
#برگرفته_از_کتاب
🌱مقام محمود🌱
مجموعه خاطرات شهید محمود نریمانی
#راوی_دوست_شهید
یکی ازخصوصیات بارز آقا محمود،حساسیت به بیت المال بود و سعی می کرد از امکانات ومنابع موجود،بیشترین استفاده را ببرد.
نمونه ی این امر را من از روزی در خاطر دارم که در حوزه،مشغول استفاده از پرینتر حوزه بودم.
پرینتر خراب بود و بعضی از برگه ها را به نحوی خراب و بلا استفاده می کرد.
آقامحمود پیش ما آمد و برگه های بلا استفاده را دید و علت را جویا شد.
ما توضیح دادیم که به علت خرابی دستگاه،این برگه ها از حیزانتفاع ساقط شده اند. آقامحمود از ماخواست که این برگه ها را به او بدهیم و ما موافقت کردیم.
چند روز بعد دیدیم آقامحمود آن برگه ها را به بهترین نحو ممکن به صورت کاملا شکیل روی چند مقوا چسبانده ،دفترچه ای درست کرده،موضوعاتی را در آن نوشته و آن برگه های بلا استفاده را به یک جزوه آموزشی بسیار زیبا و جذاب تبدیل کرده است.
این جزوه،در دوره های بعدی آموزشی،بسیار مورد استفاده واقع شد. اینگونه بود که آقامحمود به ما یاد داد :((هرچیز که خوار آید یک روز به کار آید))
@Shahid_mahmoud_narimani
هدایت شده از 🥀🕊شهید محمود نریمانی🕊🥀
#بخوانید🌷
📚کتاب “ مقام محمود "
ناشر: فراهنگ اندیشه
#مجموعه_خاطرات_شهید_مدافع_حرم_محمود_نریمانی
🌹🍀🌹🍀🌹🍀
@shahid_mahmoud_narimani
وَ مِنهُم مَن قَضی نحَبه...وَمِنهُم مَن یَنتَظِر...
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
اولین دیدار رفیق شفیق شهید نریمانی بر مزار شهید
#جانبازمدافع_حرم_سیدمرتضویان
#همسنگر_شهید_نریمانی
@shahid_mahmoud_narimani