عالَم سیاست || داود مدرسی یان
این مطلب رو از شیخ رضا افشار بخونید بعد توضیحی عرض میکنم خدمتتون.
🔴 #اولویت ما چیست؟ - ۱
این روزها زیاد میشنویم و میپرسند که تکلیف ما چیست؟ اولویت فعالیتمان چه چیزی باشد؟
حوادث سال گذشته(۱۴۰۱) جدا از آسیبها و تاثیرات منفی که در جامعه گذاشته، برخی آثار مثبت را به همراه داشته است. یکی از این آثار فعال شدنِ مجموعههای خُرد و کوچک و بزرگ در اقصاءنقاط کشور است. مجموعههایی متشکل از خواهران و برادرانی که هرکدام خلاءهای فرهنگی را احساس کردهاند و در محله و شهر خود بصورت خودجوش شروع به فعالیت کردهاند.
از قضا، بیشترین فعالیت آنان هم در زمینه حجاب است. در مساجد، مدارس، پارکها، نمایشگاهها و ... . این ظرفیتها که سالها خاک میخورد و به دستگاههای رسمی امید بسته بود. حالا خودجوش و پردغدغه به میدان آمده.
بخشی از این عزیزان خیلی دوست میداشتند که رهبر انقلاب، عنوان سال و اولویت ۱۴۰۲ را مسئله حجاب و فرهنگ اعلام کند. این نکته را هم ابراز میکردند.
البته که حقیر هم باور دارم مسئله حجاب زنان در جامعه حقیقتاً به جای حساس و بحرانی رسیده؛ اما من این وضعیت را معلول میدانم. معتقدم باید به علتها و ریشهها بیشتر توجه کرد.
اما برگردیم به سوالات اول یادداشت. اولویت اصلی ما طبق بیانات رهبر انقلاب چیست؟ تکلیف چیست؟ چه باید کرد؟
برخی فکر میکنند که عنوان سال فقط برای مسئولین است. رهبر انقلاب خود میفرماید: "باید همه همت مسئولین متوجّه این دو موضوع باشد؛ در درجه اوّل مسئولین، در درجه بعد همینطور که گفتم فعالان اقتصادی و فعّالان مردمی و کسانی که دستشان میرسد کاری انجام بدهند و فعّالان فرهنگی، صداوسیما که باید فرهنگسازی بکند در این زمینهها، همه اینها باید متوجه این دو نکتهی اصلی باشند، در درجه اول #مهار_تورّم، یعنی واقعاً تورّم را مهار کنند و مسئله تولید را افزایش بدهند".
طبق این فرمایشات، جدا از مسئولین و دستگاهها که وظایف اصلی به دوش آنان است، اولویت اصلی من و شما و همه فعالان فرهنگی و ائمه جمعه و حوزهها و دانشگاهها هم باید "مهار تورم و رشد تولید" باشد. چگونه؟ مثلاً چه کاری از دست ما ساخته است؟ راهکارهای مهار تورم و رشد تولید چیست؟ تفاوت مردمیسازی اقتصاد با خصوصیسازی در چیست؟ و ...
به نظر حقیر، قدم اول برای فعالان مجازی و فرهنگی و سیاسی، اِشراف به #اقتصاد_سیاسی است. شناخت اقتصاد، شناخت علم متعارف اقتصاد(علم موجود در دانشگاهها)، اقتصاد سیاسی و نظریات اقتصادی جهانی (خاصه مرکانتیلیسم، لیبرالیسم، مارکسیسم، نئولیبرالیسم و...)، آشنایی با مبانی نظری اقتصاد اسلامی از منظر شهید صدر و شهید مطهری و نظریات شهید بهشتی، بازخوانی تجارب و طرحهای مختلف اقتصادی که در ایران و سایر کشورها به اجرا در آمدهاند و ... .
بعد از این اِشراف به موضوع است که میتوان به راهحل و راهکار درستی در این زمینه دست پیدا کرد و آن را به گفتمان غالب تبدیل کرد. اگر همه فعالان انقلابی در کشور معضلات و موانع را بدانند، گلوگاههای تبعیض ساختاری و فسادها را بشناسند و به نظریات خانمانسوز اقتصادی که چنددهه گریبانگیر اقتصاد کشور است آگاه شوند و همه این مسائل را مطالبه کنند، بخش مهمی از کار انجام میشود.
ادامه دارد ...
✅ #داود_مدرسی_یان:
http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
عالَم سیاست || داود مدرسی یان
یکی از کارویژه های اصلی پژوهشگران عرصه علوم سیاسی، «اقتصاد سیاسی» است. فراتر از جزئیات تخصصی علم اقت
🔴 دو جریان اقتصادی حاکم بر کشور بعد از انقلاب اسلامی 57
#اقتصاد_سیاسی
🔹از اول انقلاب اسلامی، تقریباً دو جریان فکری بر اقتصاد کشور حاکم شده اند و در سطح کلان، غالباً ایده های اجرایی به یکی از این دو جریان منتسب می شود. هر کدام نقاط قوت و نقاط ضعفی داشته اند اما بطورکلی میتوان نتیجه گرفت که کدامیک بیشتر و بهتر در رفع مشکلات کشور و ثبات اقتصادی موفق تر عمل کرده است. اگرچه جریانات خُرد دیگری نیز وجود داشته و یا حتی جریانات کلانی که فرصت حضور در عرصه اجرا نداشته اند.
🔸صاحب نظران جریان اول را می توان کسانی همچون حسین نمازی(وزیر اقتصاد کابینه دولت شهید رجایی، کابینه شهید باهنر، دوره اول میرحسین موسوی و دوره اول سیدمحمد خاتمی)، محمدناصر شرافت(قائم مقام حسین نمازی در دولت میرحسین موسوی، مشاور وزارت اقتصاد در سالهای 74 تا 76 و قائم مقام وزارت اقتصاد دولت اول خاتمی)، پرویز داوودی(معاون اول دولت اول محمود احمدی نژاد)، مرحوم مرتضی قره باغیان و غیره دانست که دال مشترک این جریان گرایش به اقتصاد اسلامی است.
🔹در مقابل، چهره های متعلق به جریانی که به صراحت خود را لیبرال و نئولیبرال دانسته و بدنبال اجرای آن هستند، عبارتند از: برادران فرهاد و مسعود نیلی، محمد طبیبیان، موسوی غنی نژاد، محمدمهدی بهکیش، حسن درگاهی و غیره. حلقه نیاورانیها دستکم 3 دهه است بر نهادهای مهم اقتصادی چون سازمان برنامه و بودجه، بانک مرکزی، وزارت امور اقتصادی و دارایی و… سلطه دارند.
🔸ثبات اقتصادی در دوره جنگ تحمیلی(سالهای 59 تا 64)، ثبات نسبی بعد از بحران اقتصاد در دولت هاشمی(74 تا 76)، ثبات اقتصادی در دولت اول خاتمی(سالهای 74 تا 80)، ثبات اقتصادی دولت اول احمدی نژاد (سالهای 84 تا 88) را می توان ثمره حضور نفرات منتسب به جریان اول در مناصب اقتصادی و گلوگاه های مؤثر دولت دانست. اگرچه عوامل مختلفی در این مقاطع تعیین کننده بوده، اما سیاست های اقتصادی این نفرات را می توان محور دلایل دوره های ثبات اقتصادی در کشور دانست.
🔹جریان دوم به صراحت از لیبرالیسم اقتصادی و اقتصاد بازار آزاد و آزادسازی قیمت ها و تئوری «دست نامرئی» آدام اسمیت دفاع می کند، توسعه اقتصادی را مقدم بر عدالت می داند و منتقدین خود را به طرفداری از اقتصاد دولتی و سوسیالیسم متهم می کند. این جریان در عرصه نظر و عمل بر این سیاست ها تأکید دارد: حذف دولت از اقتصاد، کوچک سازی دولت، هدفمندسازی یارانه ها، دلاری سازی اقتصاد، آزادسازی قیمت ها، خصوصی سازی، اجرای دستورات صندوق بین المللی پول و بانک جهانی.
🔸صاحب نظران دیگر اقتصادی کشورمان را شاید بتوان در عرصه نظر و تئوری در یکی از این دو گروه جا داد اما بعضاً حضور سیاسی و مسئولیت اقتصادی نداشته اند.
❇️ این تقسیم بندی کلی است و نگاه کلی از بالا به نظریات اقتصادی و تیم های اقتصادی دولت ها به ما در شرایط جدید حتماً کمک می کند.
❇️ ادامه دارد...
✅ #داود_مدرسی_یان:
http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
عالَم سیاست || داود مدرسی یان
🔴 دو جریان اقتصادی حاکم بر کشور بعد از انقلاب اسلامی 57 #اقتصاد_سیاسی 🔹از اول انقلاب اسلامی، تقریب
🔴 آیا بحران اقتصادی فعلی، راهحلی ندارد؟
🔻پیش از پاسخ به این سوال، نخست مطلب "شناخت دو جریان اقتصادی حاکم بر کشور بعد از انقلاب اسلامی" را از اینجا مطالعه فرمائید:
https://eitaa.com/modaresian/6420
🔹یکی از مقاطع بحرانی اقتصاد کشور در سالهای دولت اول و دوم مرحوم هاشمی رفسنجانی رخ داده است. سالهای بعد از جنگ تحمیلی و اقدام دولت برای سازندگی پس از جنگ، حضور برخی مؤثرین اقتصادی در دولت و اندیشه های لیبرالی شخص آقای هاشمی، کشور را به ورطه لیبرالیسم کشاند. اندیشه سرمایه داری، بازگشت سرمایه داران سابق به کشور، مانور تجمل مسئولین و رقابت برای اندوختن ثروت در بین آنان، پیوستن ایران به اقتصاد جهانی و هژمونی سرمایه داری، دلاریزه شدن اقتصاد ایران و افزایش بی سابقه نرخ ارز دلار، ورود سرمایه گذاران خارجی برای راه اندازی تولید و اشتغال و همچنین تنش زدایی در سیاست خارجه، مهم ترین مواردی بود که دولت سازندگی به دنبال آنها بود.
🔸تورم ناشی از افزایشِ نرخ ارز به ۴۹ درصد رسید و نتایج حاصل از سیاستهای تعدیل اقتصادی، کشور را دچار شورشهای پراکنده کرد. دولت سازندگی با عمل به دستورات صندوق بین المللی پول و بانک جهانی در ازای دریافت وام های مختلف، سیاست هایی را اتخاذ کرد که نتیجه آن، تورم افسارگسیخته و افزایش قیمت ها و همچنین افزایش شکاف طبقاتی بود و منجر به شورش هایی در اسلام شهر، قزوین، مشهد، خوزستان، تهران و سایر مناطق شد.
🔹وضعیت بحرانی اقتصاد و شکست سیاست های تعدیل اقتصادی، مسئولین کشور را مجبور به توقف این سیاستها کرد؛ اتخاذ طرح تثبیتِ نرخ ارز، مهم ترین راهبرد این مقطع بود. احمد توکلی در این باره میگوید که مرتضی محمدخان وزیر وقت اقتصاد از دکتر محمدناصر شرافت از اساتید اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی میخواهد معاونش شده و به او در کنترل تورم کمک کند.
🔸محمدناصر شرافت جهرمی که پیش از این بعلت اجرای سیاست های تعدیل اقتصادی، از دولت اول هاشمی کناره گیری کرده بود، با شرط اختیار تام به دولت بازگشت. رئیس جمهور وقت مرحوم هاشمی و سایر مسئولان دولتی، علیرغم اینکه با طرح شرافت جهرمی مخالف بود اما پذیرفتند که بسته اقتصادی وی اجرا شود تا بحران کنترل شود.
🔹محمدناصر شرافت، حسین نمازی و مرتضی قره باغیان راس کمیته استراتژیکی را تشکیل دادند که تا سال ۷۶ سیاست های اقتصادی را زیر نظر داشتند و مشاوره های لازم را به وزیر اقتصاد می دادند. #پرویز_داوودی در این دوره معاونت اقتصادی وزارت دارایی و امور اقتصادی را به عهده گرفت.
🔸توقف سیاستهای تعدیل اقتصادی، اجرای پیمانسپاری ارز 100%، واقعی کردن نرخ ارز و پائین آوردن نرخ دلار از ۷۰۰ تومان به ۳۵۰ تومان، مهمترین اقدامات آنان بود و تورم را از ۴۹ درصد به ۲۳ درصد رساند!
🔹با شروع دولت سیدمحمد خاتمی در سال 76، محمدناصر شرافت بعنوان قائم مقام وزیر اقتصاد به کار خود ادامه داد و یکی از دلایل موفقیتهای دولت اول سیدمحمد خاتمی در ثبات اقتصادی (دولت هفتم) عمل به طرح های پیشنهادی وزارت اقتصاد بود اما در دولت دوم سیدمحمد خاتمی، بعلت اتخاذ سیاست های لیبرالی از دولت کناره گیری کرد.
🔸در دولت اول احمدینژاد(دولت نهم) که جزو سالهای خوب اقتصاد کشور بود، مجدداً مدیریت اقتصادی بدست این طیف، به ریاست پرویز داوودی افتاده بود که وی در جایگاه معاون اولِ دولت نهم ایفای نقش میکرد و مجدداً در دولت دهم(دور دوم احمدینژاد) از مدیریت اقتصاد کنار گذاشته شدند و مرحوم جمشید پژویان نفوذ بیشتری در دولت دوم احمدی نژاد پیدا کرد و در این دوره مجدداً سیاستهای تعدیل اقتصادی و گرانسازی انرژی و رهاسازی قیمتها بازگشتند و نتایج آنرا در دولت دوم احمدینژاد دیدیم.
🔹سیاستهای نئولیبرالی در دولت حسن روحانی با تئوری پردازی #حلقه_نیاوران و #بچه_های_شیکاگو ادامه پیدا کرد و افزایش نرخ ارز در سالهای ۹۶، ۹۷ اقتصاد ایران را مجدداً دچار تورم افسارگسیخته و رکود کرد.
🔸انتظار این بود که دستفرمان اقتصاد در دولت آقای رئیسی تغییر کند و شاهد تغییر آدمها و تغییر سیاستهای کلان اقتصادی باشیم، اما انتخاب محمد مخبر گزینه تحمیلی علی اصغر حجازی، بدون اینکه وی تحصیلات و تخصص مرتبط یا تجربه درخشانی داشته باشد، همه را از اصلاح ناامید کرد.
🔹این تجربه امروز پیشِ پای ماست. رهبر انقلاب در اوایل 1402 در جلساتی تأکید کرده که مسئولان از تجارب گذشته در کنترل و تثبیت ارز استفاده کنند. این مطالبه امروز از دولتی که تنها دوسال از عمرش باقی است وجود دارد که با تغییر تیم اقتصادی و تغییر سیاست های اقتصادی، بیش از این فرصت را از دست ندهد.
#اقتصاد_سیاسی
✅ #داود_مدرسی_یان:
http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
مدتهاست، شاید یکسال،
که تو فکر راهاندازی رسانهای کشوری در حوزه #اقتصاد_سیاسی هستم.
هم عرصه نظری و اندیشه،
هم عرصه میدان و اجرا.
تقریباً به ابعاد مسئله فکر کردم؛ اما مهمترین مانع راهاندازی، مسئله مالی و پشتیبانی است.