eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□○"السّلام عليك يا علیّ بن موسی الرضا"○□ : □○ فرمودند: "همه‌ی ائمّه رئوف هستند، اما رأفت حضرت رضا (علیه السّلام) حسّی است." □○این جمله‌ بسيار عجیب است. یعنی زوّار امام رضا (علیه السلام) اگر ملتفت باشند ، معمولاً مهربانی و رأفت حضرت را حس ميكنند‌. □○البته بايد به اين نكته توجه داشت كه تمامی ائمه (علیه السلام) رأفت دارند اما اين ويژگی در حضرت رضا (علیه السلام) ظهور غالب است. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 252-244 بقره قسمت دوم بخش دوم2⃣ ● افعال خداى سبحان حكيمانه و داراى مصلحت است و در عين حال باريتعالى محكوم و مقهور مصالح نيست از اينجا معلوم مى شود كه اجتماع تعليل ((والله يوتى ملكه من يشاء با تعليل ان الله اصطفيه عليكم و زاده بسطه فى العلم و الجسم))، درست است ، و منافاتى بين اين دو تعليل نيست ، براى اينكه اولى مطلب را به مصالح و اسباب تعليل مى كند، و مى فرمايد طالوت علم و نيروى بدنى بيشترى دارد، و دومى مطلب را با اطلاق مالكيت خدا تعليل مى كند، خدائى كه هر كارى بخواهد مى كند، و اگر اينكه گفتيم منافاتى نيست بين اطلاق ملك خدا و اينكه هر چه مى خواهد مى كند، و بين اينكه كارهايش همه از روى مصالح و حكمت ها است درست نباشد، اصلا اين دو جمله از آيه با هم نمى خواند تا چه رسد به اينكه يكى متمم و مؤيد ديگرى باشد. و اين معنا را ذيل آيه كه مى فرمايد: ((و الله واسع عليم ))، به بهترين وجهى توضيح مى دهد، براى اينكه كلمه واسع دلالت مى كند بر اينكه خداى تعالى از هيچ فعلى و ايتائى (دادنى ) ممنوع نيست ، و كلمه ((عليم )) دلالت مى كند بر اينكه : فعل او فعلى است كه از روى علم ثابت و غير قابل خطا سر مى زند، پس خداى سبحان هر چه مى خواهد مى كند بدون اينكه چيزى مانعش شود، و كارى نمى كند مگر آنكه آن كار، داراى مصلحت واقعى باشد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■برگی از سالنامه ی آیت الله بهجت رصوان الله @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۱) سوره کوثر□ □صاحبان قول اول استدلال كرده اند به روايات، و اما اقوال دليلى ندارند به جز و بى دليل حرف زدن، و به هر حال اينكه در فرمود:  (ان شانئك هو الابتر).  با در نظر گرفتن اينكه كلمه () در ظاهر به معناى است، و نيز با در نظر گرفتن اينكه جمله مذكور از باب است، چنين به دست مى آيد كه منظور از كوثر، و تنها اى است كه خداى تعالى به آن جناب داشته، (و بركتى است كه در نسل آن جناب قرار داده )، و يا مراد خير كثير است و هم كثرت ذريه، چيزى كه هست كثرت ذريه يكى از خير كثير است، و اگر مراد مساله ذريه به و يابه طور نبود، آوردن كلمه (إن) در جمله (ان شانئك هو الابتر)  اى نداشت، زيرا كلمه (إن) علاوه بر ، را هم مى رساند و معنا بفرمايد ما به تو داديم، چون كه تو اجاق كور است و يا بى خبر است.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیه (۱) سوره کوثر□ #تفسیرالمیزان □صاحبان #دو قول اول استدلال كرده اند به #بعضى روايات، و ا
□بیان آیه (۱) سوره کوثر□ □و روايات هم زياد رسيده كه سوره مورد بحث در پاسخ كسى نازل شده كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را به اجاق كورى زد و اين زخم زبان هنگامى بود كه و دو فرزندان رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) از رفتند، پس با اين بيان روشن شد كه سخن آن كه گفته:  (منظور اين زخم زبان از كلمه () بريدگى از يا انقطاع از بوده و خداى تعالى در گفتارش فرموده او خودش از هر چيز است) سخن  است. □و چون جمله (انا اعطيناك الکوثر) در مقام منت نهادن بود، با متكلم مع الغير () آمد كه بر  دلالت مى كند، و چون منظور از آن ساختن رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) بود مطلب را با واژه كه ظاهر در است بيان داشت و فرمود: ما به تو عطا كرديم.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ده خصلت که نشاندهنده‌ی کمال عقل در انسان مسلمان است(بخش دوم)○■ ۲- وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَاْمُونٌ □○
□○ده خصلت که نشاندهنده‌ی کمال عقل در انسان مسلمان است: (بخش سوم)○□ : ۵- لا يَسْاَمُ مِنْ طَلَبِ الْحَوائِجِ اِلَيْهِ از اینکه افراد نیازهای خودشان را از او درخواست کنند، خسته نمی‌شود؛ کسل نمی‌گردد و فرار نمی‌کند؛ که بس است دیگر؛ یکطور دربروم؛ هر‌کس به من می‌رسد، مشکلی به من می‌گوید. اصلاً ملول نمی‌شود. □○در جملات اباعبدلله‌الحسین عليه السلام هم که برایتان عرض کرده‌ایم، حضرت فرمودند: حوائج مردم که به‌سوی شما می‌آید، از نعمت‌های الهی است. در برابر این نعمت‌ها ابراز ملالت و خستگی نکنید؛ چرا‌که این نعمت برمی‌گردد و نقمت می‌شود. این نعمت از سوی شما به سمت دیگری می‌رود و دیگری از آن نعمت بهره‌مند می‌شود؛ در‌حالی‌که خدا اوّل این نعمت را برای شما فرستاد. پس در برابر طرح خواسته‌ها و مشکلاتی که دیگران نزد تو می‌آورند، ابراز ملالت نکن. □○اینجا هم حضرت رضا عليه السلام فرمودند: از اینکه دیگران نزد او می‌آیند و حاجت‌های خود را از او مطالبه و درخواست می‌کنند؛ مشکلاتشان را در میان می‌گذارند و نیازهای خودشان را عرضه می‌کنند؛ اصلاً خسته نمی‌شود و ابراز ملالت نمی‌کند. □○استاد مهدی طيب_جلسه ١٢ دی ٩٢ ○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●اللهم اجعلنى عندك وجيها بالحسين ...●□ : □●اللهم اجعلنى عندك وجيها بالحسين ... براى كسى كه وجاهت و آبرو را در حوزۀ خانواده و فاميل و شهر و منطقه و مملكتى و يا تمام زمين مى‌خواهد، وسيله‌هاى وجاهت مى‌تواند محبت و بخشش و خدمت و شهرت و طرفداران و هواخواهان و تأثير و تبليغات باشد. اما براى كسى كه از حوزۀ زمين فراتر مى‌رود و عظمت در آسمان‌ها و وجاهت عندالله و در حضور حق را خواستار مى‌شود، وسيلۀ وجاهت هم متفاوت خواهد شد و ديگر نمى‌تواند به وسائلى در سطح خانواده و بستگان و همشهرى‌ها و هموطن‌ها و اهل خاك، دل خوش كند. □●كه وجاهت در حضور او و در محضر او براى كسانى است كه با سر رفته‌اند و جام را تا آخر نوشيده‌اند و توجه از غير او برداشته‌اند و به وفا راه يافته‌اند ... و يا با وفاداران و سرافرازان پيوندى بسته‌اند و رشته‌اى در ميان رشته‌ها انداخته‌اند. □●آدم‌ها با انتخاب‌ها و پيوندها و وفا و سرشار كردنشان به ارزش و آبرو مى‌رسند و خريدار پيدا مى‌كنند؛ « انّ‌ اللّه اشترى من المؤمنين ...»، ١ خدا از عاشق‌ها خريدار است و اين چنين متاعى را از خاك بر مى‌دارد؛ « معاذ الله ان نأخذ الاّ من وجدنا متاعنا عنده ». □●تو می آيی، صفحه ۲۲●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■مراقبات شب پانزدهم ماه ذی‌القعده■ ■از كارهاى مهم اين ماه عمل شب نيمه‌ی آن است. از پيامبر اکرم صلّى الله عليه و آله و سلّم روايت شده است كه: ■«شب پانزدهم ماه ذى‌القعده شب مباركى است. خداوند در آن با رحمت به بندگان مؤمنش می‌نگرد. پاداش كسى كه در آن با عمل از خداوند فرمانبردارى كند، مانند پاداش صد روزه‌دار ملازم مسجد كه به اندازه‌ی يک چشم به هم زدن نيز نافرمانى خدا را ننموده‌اند، می‌باشد.» ■بنابراين انسان بايد در نيمه شب مشغول به طاعت خداوند شده و به دعا و نماز بپردازد. زيرا روايت شده است: ☑️«كسى در اين شب چيزى از خدا نمی‌خواهد مگر اين كه به او عنايت مى‌فرمايد» ■اگر انسان به كسى چنين وعده‌هايى بدهد، بی‌تفاوت از كنار اين وعده‌ها نخواهد گذشت. به خصوص اگر بداند كه او مى‌تواند به وعده‌هاى خود عمل نمايد. و همين كه احتمال توانايى بر انجام وعده‌هاى او را بدهد، براى عمل كردن به دستورات او كافى است. زيرا پاداش خيلى بزرگ است، پاداشى چون پاداش صد ملازم مسجد كه در عمر خود حتّى در يک چشم به هم زدن نيز نافرمانى خدا را ننموده‌اند. اين پاداش قابل مقايسه با هيچ يک از سعادت‌ها، دارایی‌ها و شادی‌هاى دنيا نيست. و وقتى كه سود زياد باشد، گرچه احتمال آن ضعيف هم باشد، عقل حكم به انجام آن عمل براى رسيدن به آن سود مى‌كند. كه در اينجا احتمال سود ضعيف هم نيست. زيرا «اخبار تسامح» در دليل اعمال مستحبّى سند اين روايت را معتبر گردانيده و احتمال آن قوى مى‌شود. ■به رغبت و اشتياق خود براى به دست آوردن كالاهاى اين دنياى پستى كه بقائى نداشته، با تلخی‌هاى فراوان همراه و مانع رسيدن نور است بنگر و ببين براى رسيدن به آن و اندوختن آن با احتمال ضعيفى، وطن، آسايش و خانواده را ترک و به مسافرت مى‌روى. بيابان‌هاى وسيع را در نورديده، درياها را زير پا گذاشته و از جنگل‌ها عبور مى‌كنى و نهايت آرزوى تو اين است كه مثلًا از اين سفرها به هزار دينار برسى. درحالى كه احتمال مى‌دهى به آرزوى خود نرسيده و حتّى مال، جان و آبرويت به خطر افتاده و يا با مرگ دست و پنجه نرم كنى ولى باز هم حاضر نيستى از هدف خود دست برداشته و با اين عذرها از جديّت و تلاش دست بردارى. ■پس با توجّه به اين كه نعمت‌هاى آخرت پايدار و بدون هيچ رنجى است و با اين گونه اعمال بطور يقين مى‌‌توان به آن رسيد، چرا عمل نمى‌كنی؟ و اگر نقص در خود انسان باشد نيز می‌توان آن را رفع كرده و سپس به انجام عمل پرداخت. آيا در اين صورت بی‌تفاوتى در مقابل اين پاداش‌ها علّتى جز ضعف ايمان يا بيمارى قلب كه ناشى از حبّ دنياست، خواهد داشت؟ ■طاعت و عبادت، در اين شب از اين جهت كه مشهور نبوده و مردم كمتر، در آن به طاعت خدا مشغول مى‌گردند، آن را از ساير شب‌هاى مشهور ممتاز مى‌گرداند كه اين مطلب نزد اهل مراقبت مهم است. ■زيرا توجّه، در زمان غفلت عموم، از مراقبات مهم و باعث سرعت اجابت است. و نيز اعمال نزد خداوند بزرگ‌تر و به قبول نزديک‌تر و اجر بيشترى دارد. ■پس با تمام جدیّت و اشتياق براى اجابت دعوت منادى به كرامت خداى متعال اقدام نموده، فرصت را غنيمت شمار و از خواب برخيز. ■چون به زودى مصيبت مرگ سراغت می‌آيد كه بعد از آن نمى‌توانى ذرّه‌اى از اين منافع بزرگ را به دست آورى. هنگام ديدن فرشته مرگ بيدار شده و يک سال مهلت مى‌خواهى، ولى مى‌گويد سال‌هاى زيادى را از دست دادى. مى‌گويى: يک روز. مى‌گويد: روزهاى زيادى را سپرى كردى. به يک ساعت راضى می‌شوى ولى اين فرصت را به تو نمى‌دهد. و با افسوس زياد به خاطر از دست دادن ايّام فرصت و زمان مهلت مى‌ميرى. چه افسوس سخت و چه اندوه جانكاهى! ■المراقبات - میرزا جواد آقا ملکی تبریزی■ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#یاعلی @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 252-244 بقره قسمت دوم بخش دوم2⃣ ● افعال خداى سبحان حكيمانه و داراى مصلحت است و در عين حال بار
آیات 252-244 بقره قسمت دوم بخش دوم3⃣ ● افعال خداى سبحان حكيمانه و داراى مصلحت است و در عين حال باريتعالى محكوم و مقهور مصالح نيست باقى مى ماند معناى كلمه ((واسع )) كه يكى از اسامى خداى تعالى است و ماده وسعت كه كلمه سعه نيز از مشتقات آن است ، در اصل به معناى حالتى در جسم است كه با داشتن آن حالت اشيائى ديگر را در خود مى گنجاند، مانند سعه ظرف كه هر چه بيشتر باشد آب بيشتر يا طعام بيشتر را در خود جاى مى دهد، و سعه صندوق به معناى گنجايش آن است نسبت به آنچه در آن مى گذارند، و سعه خانه كه افراد بيشترى را در خود جاى مى دهد، و ليكن به عنوان استعاره در غنى نيز استعمال مى شود اما نه هر غنائى و از هر جهتى ، بلكه غنى از اين جهت كه گنجايش بذل و بخشش را دارد، كانه مال وسيع ، آن مالى است كه ظرفيتى دارد كه هرچه بخواهند مى توانند از آن خرج كنند و به همين معنا كلمه نامبرده در مورد خداى سبحان نيز استعمال مى شود، وقتى مى گوئيم خدا واسع است معنايش اين است كه او غنى است كه هر چه بخواهد بذل كند، ناتوانش نمى سازد، بلكه هر قدر بخواهد مى تواند بذل كند. وَ قَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ ءَايَةَ مُلْكهِ أَن يَأْتِيَكمُ التَّابُوت فِيهِ سكينَةٌ مِّن رَّبِّكمْ كلمه ((تابوت )) به معناى صندوق است ، و اين كلمه بطورى كه گفته اند صيغه فعلوت از ماده ((توب )) است ، و توب به معناى رجوع است ، (و به همين جهت برگشتن از راه شيطان به سوى خدا را توبه گفته اند) و اگر صندوق را تابوت گفته اند براى اين است كه صاحبش همواره و پى درپى به سراغ او مى رود و به آن رجوع مى كند. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 438 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■برگی از سالنامه ی آیت الله بهجت رصوان الله @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۱) سوره کوثر□ □اين جمله از اين دلالت خالى نيست كه فرزندان فاطمه (عليهاالسلام) ذريه رسول خدا (صلی الله علیه وآله) هستند، و اين خود يكى از خبرهاى قرآن كريم است، همانطور كه مى بينيم خداى تعالى از درگذشت آن حضرت در نسل آن جناب قرار داد، به طورى كه در همه عالم نسلى معادل آن ديده نمى شود، آن هم با آن همه كه بر سر ذريه آن جناب آوردند و گروه گروه ایشان را کشتند. @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۲) و سوره کوثر□ □فصل لربك و انحر(۲) □از ظاهر و ظاهر اينكه حرف (فاء) بر سر اين جمله در آمده، استفاده مى شود كه امر به و نحر شتر، كه متفرع بر جمله (انا اعطيناك الكوثر) شده، از باب شكر است، و چنين معنا مى دهد، حال كه ما بر تو منت نهاديم و خير كثيرت داديم اين نعمت بزرگ را با و نحر شكرگزارى كن. □و مراد از () بنا بر رواياتى كه از طرق و از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و از على (عليه السلام) رسيده، و نيز رواياتى كه شيعه از امام و ساير ائمه اهل بيت (عليهم السلم) روايت كرده، بلند كردن به طرف در هنگام گفتن براى نماز است. □ولى گفته اند: معنايش اين است كه نماز بخوان، و شتر هم كن، (چون كلمه به معناى سر بريدن شتر به آن نحو است، همچنان كه كلمه به معناى سر بريدن ساير حيوانات است). □بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه براى پروردگارت بخوان، و وقتى سر از بر مى دارى به طور كامل بايست. بعضى ديگر معانى ديگرى هم ذكر كرده اند.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیه (۲) و سوره کوثر□ □فصل لربك و انحر(۲) #تفسیرالمیزان □از ظاهر #سياق و ظاهر اينكه حرف (فا
□بیان آیه(۳)سوره کوثر□ □ان شانئك هو الابتر(۳) □كلمه (شانى ء) به معناى ، و كلمه (ابتر) به معناى اجاق كور است، و اين كسى كه  چنين زخم زبانى به آن جناب زده بود بوده. بعضى گفته اند: مراد از منقطع از ، و يا منقطع از است، كه خواننده توجه فرمود اين قول با روايات نمى سازد.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
□●مراتب فکر و سیر و انشاء●□ □●در تحصیل علوم آن که بطئی است  است که عقل نظری است، و آن که سریع است  است که انتقال دفعی است. □●و در آن که بطئی است   است و ان که سریع است   است. □●و در ایجاد و ابداع و انشاء آن که بطئی است  است که العارف یخلق بهمته و آن که سریع است امر است. پس سعی کن که اهل فکر سپس صاحب حدس، آن صاحب سلوک و تا به جذبه برسی و از آن اهل همت شوی تا در نهایت صاحب الأمر شوی که به محضر محضر حضرت صاحب الأمر و الزمان و العصر و السیف که خاتم الأولیا علی الاطلاق است تشرف حاصل نمایی. □●از تو حرکت از خدا برکت. تا یار که را خواهد و میلش به که باشد . □●طهارت را در همه مراتب را بدان نحوی که در کتاب مظبوط است، حفظ کن □●و مداومت داشته باش که خواجه کائنات، خاتم الأنبیا فرمود: بر طهارت مداومت داشته باش که روزی و رزق تو وسعت یابد. ص۵۲ □●استاد صمدی آملی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●ملاك در اسراف چيست؟●■ : ■●امام سجاد (علیه السلام) در دعايی ميفرمايند: "وَ نَعُوذُ بِکَ مِنْ تَنَاوُلِ الْإِسرَافِ" (خدایا، از اسراف به تو پناه می‌بریم.) ■●اسراف از اموری است كه خيلی در مورد آن صحبت ميشود ، ملاك اسراف چيست و چگونه آن را تشخيص دهيم؟ ■●ملاك در اينكه گفته شود اين ماشين يا فلان لباس و يا اين مهمانی اسراف است، چيست؟ ■●آيا مثلا چون گران است ، اسراف است ؟ خير ، گرانی ملاك در اسراف بودن نميباشد. ■●معيار برای تشخيص اسراف ، غير عاقلانه بودن خرج و هزينه است . یعنی هر خرج و مصرف غیر عاقلانه ای اسراف است. حتی اگر یک کبریت هم بی‌جا کشیده شود، اسراف میباشد. @mohamad_hosein_tabatabaei