🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
■●صلوات عرشی جناب محی الدین ابن عربی بر حضرت زین العابدین و سید الساجدین، مولانا علی بن الحسین علیهماالسلام●■
■صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ عَلی آدمِ أهْلِ البَیتِ ، المُنَزّهِ عن کَیْت و ما کَیت ، روحِ جَسَد الإمامةِ ، شَمسِ الشّهامة ، مَضمونِ کِتابِ الإبداعِ ، حَلٍّ تَعْمیَة الإختِراعِ ، سِرِّ اللهِ فی الوُجودِ ، إنسانِ عَیْنِ الشُّهودِ ، خازِنِ کُنُوزِ الغَیبِ ، مَطلَعِ نورِ الإیمانِ ، کاشِفِ مستورِ العِرفانِ ، الحُجَّةِ القاطِعَة ، و الدُّرَّةِ اللّامِعَة ، ثَمَرةِ شَجَرةِ طوبی القُدسیّة ، أزل الغَیبِ و أبدِ الشّهادةِ ، السِّر الکُّلِّ فی سِرِّ العبادة ، وتَدِ الأوتادِ و زَیْنِ العبادِ ، إمام العالمین و مَجمعِ البَحرَین ،زَیْن العابدینَ علیِّ بن الحسین علیهِ السلام.
■تحیات عالیات بر آن پاکیزه فطرتِ قدس٘ حقیقت باد که خود اهل بیت را اوست آدم ابوالبشر و دامن قدسش منزه است از هرگونه شر. روح جسد امامت است و آفتاب ملک شهامت، مضمون کتاب ابداع و حل معمای اختراع. طبقهٔ زجاجیهٔ دیدهٔ نشأت شهود است و سر الهی در عالم وجود، نگهدار کنوز غیب است و مطلع نور ایمان و کاشف رموز عرفان. برهان قاطع است و دُرِّ لامع؛ ثمرهٔ قدسیهٔ شجرهٔ طوبی است. ازل الآزال عوالم غیب و ابدالآباد عوالم شهادت و سرّ مستتر بندگی و عبادت، وتد الاوتاد و زین العباد، امام العالمین و مجمع البحرین، علی بن الحسین علیه السلام.
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴🏴🏴🏴🏴 #حی_علی_العزا... #مصارع_عشاق قسمت(۱۱) ■عشق لطیف است، تا یک گناه میکنی میبینی امام حسین عل
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
#مصارع_عشاق
قسمت(۱۲)
■مطلق، غیب است. جمال مطلق غیب است، علم مطلق غیب است، علم مطلق چون بی نهایت است برای ما غیب است. ما محدودیم و محدود نمیتواند بی نهایت را فهم کند. عشق مطلق نیز غیب محض است و چون کمال است، طالب ظهور است و میخواهد خودش را نشان دهد.
●پری رو تاب مستوری ندارد
●چو در بندی ز روزن سر برآرد
■عشق مطلق همان جمال مطلق است، میخواهد جمال خودش را ببیند. برای این منظور باید ظهور کند و برای نشان دادن خودش حتما باید آشکار شود. کُنتُ کَنزاً مَخفیاً... گنج مخفی همان جمال مطلق و همان عشق مطلق است.
●گنج مخفی بُد ز پُرّی جوش کرد
●خاک را سلطان اطلس پوش کرد
■لذا فرمود «کنت کنزاً مخفیاً فأحببت أن اُعرف فخلقتُ الخلق لکَی اُعرف»، دوست دارم از آن مقام اطلاق در بیایم. اگر بخواهد از مقام اطلاق خارج شود، باید در قید قرار گیرد تا خودش را نشان دهد.
■نظری خواست که بیند به جهان صورت خویش خیمه در آب و گِل مزرعهی آدم زد
■کوهها، آسمان ها، زمین، املاک، افلاک، موجودات و... اینها همگی ظهورات آن جمال مطلق هستند لذا عالم یکپارچه جلوهی جمال مطلق است. وقتی ظهور کند میتوانیم جمال را ببینیم اما وقتی غیب است از دیدن جمال عاجزیم. پس ظهور کرد... من و شما در ظهور میتوانیم جمال الهی را ببینیم و از قضا لذتی که در تماشای ظهور هست در تماشای آن غیب نیست.
●زلف آشفتهی تو موجب جمعیت ماست
●چون چنین است پس آشفته ترش باید کرد
■زلف کنایه از همین کثرت و مخلوقات است لذا تماشای مخلوق خدا لذتبخش است. إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِّأُولِي الْأَلْبَابِ (آلعمران/۱۹۰).
●دل هر ذره را که بشکافی
●آفتابیش در میان بینی
■با این مقدمه، مطلبی پیرامون ولایت کبری الهیه حضرت زینب کبری سلام الله علیها خدمت شما عرض میکنم منتها این صحبت ها را باید در پرده گفت.
●دوستان در پرده میگویم سخن
●گفته خواهد شد به دستان نیز هم
■زن مظهر ستر و غیب است. او مظهر باطن است و غیبی است لذا زن باید خودش را بپوشاند. این که قرآن و شرع مبین دستور داده است که زن از چادر استفاده کند، به این برمیگردد که او مظهر همین غیب است. او مظهر جمال الهی است لذا همانطور که جمال مطلق غیب است، او نیز باید مستور باشد. عرض کردیم که عشق مطلق اگر بخواهد خودش را نشان بدهد، باید آشکار شود. آشکار شدن عشق مطلق، زینت عشق مطلق است لذا زینب را زینت امیرالمؤمنین علیه السلام گفتهاند. زینب، زین أب است. امام علی علیه السلام عشق مطلق است و زینت این عشق مطلق، حضرت زینب کبری سلام الله علیها است. این حضرت زینب است که عشق مطلق را آشکار کرد و او را در عالم شرح داد و علنی کرد لذا از او تعبیر به زین أب کرده اند. عشق مطلق که غیب است، مصداق میخواهد. مصداق اتمّ او زینب شد لذا در ابجد، «زینب مصداق العشق» با «خامس آل عبا» یکی آمد. عشق را محلی به الف و لام کرد که اطلاق عشق را بیان کند، زینب مصداقِ العشق یعنی مطلقِ عشق است. اگر ما پنج تن آل عبا علیهم السلام را مظاهر عشق مطلق بدانیم، زینت و آشکار کنندهی این عشق مطلق، حضرت زینب کبری سلام الله علیها است. به همین خاطر، او در کربلا، این عشق اطلاقی کرب و بلا را ظهور داد. وقتی که امام حسین علیه السلام آمد تا با خواهرش حضرت زینب وداع کند آن هم آخرین وداع که سنگین ترین لحظه برای عاشق و معشوق بود و حضرت زینب آرام و قرار نداشت مگر به القاء اسرار این اسارت توسط اباعبدالله الحسین. همین که حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، سرّ اسارت را برای حضرت زینب کبری سلام الله علیها آشکار کرد، ایشان دیگر آرام شد. آن سر اسارت چیست؟ همینی که عرض کردم... گفت که زینب جان، من شهید میشوم و با شهادتم به آن مقام عشق مطلق واصل میشوم اما بدان، مادامی که تو اسیر نشوی، این عشق مطلق ظهور و بروز نخواهد داشت و زینت پیدا نخواهد کرد لذا تو باید اسیر شوی.
●خود نتیجهی عشق چه بود در بسیج
●نیک بنگر جز شهادت هیچ هیچ
■حق متعال فرمود که اگر عاشق هرکسی بشود او را میکشد، من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته، من به مقام عشق مطلق راه یافته ام لذا کشته میشوم اما بدان که
●این شهادت تخم معنی کشتن است
●تن ز جان در خاک و خون آغشتن است
■من با این شهادتم دارم تخم معنی میکارم. شهادت مثل دانه، غیب و مجمل است. این دانهی شهادت و عشق مطلق و جمال مطلق که تو در کربلا آن را شهود کردی و گفتی ما رأیت إلا جمیلا، شکوفا نمیشود الا به اسارت تو...
●نکته ها چون تیغ پولاد است تیز
●گر نداری تو سپر واپس گریز
#در_این_حقایق_کربلا_حرفها_هست...
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●برشی از یک کتاب #بدعتِ_نخستین●■ ■چه رفته بود بر امت محمد که نیم قرن بعد از رحلت او ، زنازاده دغل
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
#برشی_از_یک_کتاب
#ای_اُمت_آخر
وااسفا !
#باطن_قبله را رها کرده اید و بر گِرد دیوارهایی سنگی می چرخید ؟ بیایید ... باطن قبله این جاست . به خدا ، اگر نبود که خداوند خود این چنین خواسته ، می دیدی کعبه را که به طواف #امام آمده است و حجر الاسود را می دیدی که با او بیعت می کند . مگر نه این که #انسان_کامل ، غایت تکامل عالم است ؟ ... ای اُمت آخر بر شما چه رفته است ؟ مگر تا کجا می توان در مُحاق #غفلت و #کوری فرو شد که خورشید را نشناخت ؟ معاویه مرده است و یزید بر خلافت خویش از مردم بیعت می گیرد . آیا می توان دست بیعت به یزید داد و آن گاه باز هم به جانب قبله نماز گزارد ؟ یزید که قبله نمی شناسد ، یزید که نماز نمی گزارد . چه رفته است شما را ای اُمت آخر ؟
■●فتح خون ، مرتضی آوینی ، ص ۲۹●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
■کسی که بر امام حسین گریه کند، حسّاس میشود و وقتی اولیاءالله و عباد خدا که بدنشان نرم است، او را در بغل میگیرند، او این را احساس میکند و لذّت میبرد.
■در این امّت، امام حسین علیه السّلام خالق گریه است.
●در بارگاه قرب که جای ملال نیست
●سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
■و در عین اینکه خالق گریه است، ذات مؤمنین را میخنداند. عصر عاشورا بعد از همهی عزاداریها و گریهها، بچّهها و جوانترها، اگر بزرگترها مانعشان نشوند، بیاختیار شوخی میکنند و میخندند، در حالی که عصر عاشورا آغاز مصائب اهل حرم و بازماندگان شهدای کربلاست و باید مغموم باشند. این بهجت و سرور ذاتی مال امام حسین علیه السّلام است.
#یاعلی
■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■
■●مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴🏴🏴🏴🏴 #حی_علی_العزا... #مصارع_عشاق قسمت(۱۲) ■مطلق، غیب است. جمال مطلق غیب است، علم مطلق غیب است،
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
#مصارع_عشاق
قسمت(۱۳)
■گفت کای لب تشنهی بحر وصال
بعد از اینت در کجا بینم جمال
●حسین جان، شما که به مقام شهادت مطلق میرسی، من کجا شما را ببینم؟
●گفت بیرون از مکان و لامکان
●چون شوی یابی ز دیدارم نشان
■گفت من به مقام غیب میروم... اگر میخواهی مرا ببینی باید به آن مرتبهی غیب توجه داشته باشی اما اسرار اسارت را بدان زینب جان... اسرار اسارت چیست؟
●گر شوی بی منزل و مأوا سزاست
●تو حقی گو ذات حق را جا کجاست
■زینب جان شما نباید مقید به قید خاصی باشی، تو مظهر حق متعالی. ذات حق متعال که جا و مکان ندارد، در هیچ جایی نیست اما در همه جا هست... زینب جان، تو با اسارتت باید همهی منازل هستی را از خودت پر کنی... تا کجا؟ باید تا خرابهی شام بروی. عشق برای اینکه خودش را نشان دهد خودش را تا انزل مراتب وجود ظهور میدهد.
●رهرو منزل عشقیم و ز سرحد عدم
●تا به اقلیم وجود این همه راه آمده ایم
■عشق از مقام عدم که همان مقام غیب الغیوبی است تا این جایی که من و شما هستیم سریان دارد. پس جناب زینب! شما باید با اسارتت این عشق حسینی را بِکِشی و در تمام مخلوقات گسترش دهی، أَلَمْ تَرَ إِلَىٰ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ؟! (فرقان/۴۵). حال که اینگونه شد، بدان که تو اسیر نیستی... تو امیری... وقتی تو عشق را در میان تمامی موجودات سریان میدهی و همهی موجودات به سریان این عشق زنده هستند، آیا تو اسیری یا امیری؟!
#گنج_توحیدی_تو_از_ویران_مرنج
■چرا نباید از ویرانه و خرابه رنجید؟ چون گنج در ویرانه است... در داستان حضرت خضر و موسی شنیدید که حضرت خضر گفت در این خرابه، گنجی هست. خرابه کنایه از همین عالم دنیا و عالم حد و کثرات و قیود است. باطن این قید را ببینی میشود گنج... بشر در حدود دنیا و نفس و هواهای نفسانی مستغرق شده است، اگر این حدود را کنار بزند، خدا را میبیند. اگر این پردهی حدود و قیود را بیندازد، خدا آشکار میشود! خدا که دور نیست... به محض اینکه از حد بگذری، به حق واصل میشوی. خدا بی حد است لذا در تمام حدود حضور دارد. جایی نیست که خدا آنجا نباشد، وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ، و او از رگ گردن نزدیکتر است... أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ... از خودت به خودت نزدیکتر است...
#ح_م
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
■حجت الاسلام آقا تهرانی به نقل از شیخ هادی مروی که از خود مرحوم شیخ احمد پایانی شنیده بود، داستانی از مرحوم علامه طباطبایی در روز عاشورا نقل کرد که شرح آن به صورت زیر است:
«مرحوم پایانی می گفت: صبح عاشورایی بود و دلم خیلی گرفته بود، گفتم بروم حرم حضرت معصومه توسلی کنم و اشکی بریزم شاید دلم باز شود، به حرم رفتم و زیارت کردم اما هنوز سنگینی غمی را روی سینه خود حس می کردم.
■به طرف قبرستان ابوحسین (معروف به قبرستان قم نو که مرحوم رسول ترک و کربلایی کاظم در آن دفن هستند) رفتم. آن زمان همهاش قبر نبود.
دیدم گوشه قبرستان پیرمردی ایستاده و مشغول کاری است، توجهم به او جلب شد به طرفش که رفتم دیدم مرحوم علامه طباطبایی است که سر و پای برهنه مشغول خواندن زیارت عاشورا است.
■برای اینکه مزاحم حال معنوی ایشان نشوم رفتم پشت سر ایشان و مشغول به همراهی شدم، تا اینکه ایشان زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام خواندند و نمازش را هم به جا آوردند.
بعد از نماز رفتم جلو و اظهار ادب کردم، علامه فرمودند: آشیخ احمد امروز چه روزی است؟
گفتم: روز عاشورا است.
فرمودند:امروز چه خبر است؟
گفتم نمی دانم آقا.
فرمودند: امروز روزی است که زمین و آسمان بر حسین (علیه السلام) خون گریست، می خواهی ببینی؟
■فرمودند: این گونه گریه می کنند و دست برد و یک کلوخ برداشت و در دست فشرد. ناگهان دیدم خون از وسط کلوخ بیرون زد و از میان انگشتان علامه جاری شد.»
■●خبرگزاری رسانیوز●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
■علامه طباطبایی(رحمه الله علیه):
«در دوازده سالی که نجف بودم، به جز عاشورا، هیچ روزی درس را تعطیل نکردم. یک سال عاشورا درس را تعطیل نکرده بودم که به چشم درد شدیدی گرفتار شدم! طوری که نزدیک بود کور شوم. از عظمت امام حسین(علیه السلام) ترسیدم و از آن پس تصمیم گرفتم روز عاشورا را تعطیل کنم».
■●خاطرات فقیه اخلاقی، احمدی میانجی، ص۱۴۶●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
■●تراژدی مافوق خوشبختی و بدبختی است●■
■عشق، خصلت انسان است و هیچ موجودی عاشق نمی شود. عشق به گونه ای در انسان حرکت می کند که از «خوشبختی و بدبختی» هم فراتر می رود. شخصی که عاشق است، در قید خوشبخت شدن یا بدبخت بودن نیست. هر انسانی بین اینکه می خواهد خوب و راحت زندگی کند و به خوشبختی برسد و از شرور و بدی ها فراری است و می خواهد به بدبختی نرسد، در نوسان است. اما شخص در مرحله عاشقی، نه خوشبختی را حس می کند و نه از بدبختی خبر دارد. این زبانی است که در بین حکما مطرح بوده است. مسئله تراژدی دقیقا همینجا معنی می شود. تراژدی مافوق خوشبختی و بدبختی است شخصی یک عاشق را هنگام مرگ دید که خوشحال و خندان است از او پرسید که هنگام مرگ، علت این خندان بودن تو چیست؟ هنگام مرگ معمولا افراد می ترسند یا محزون اند. عاشق می گوید: کسی می تواند خوشحالی من را هنگام مرگ بفهمد و ببیند که پرده از جلوی چشمانش برداشته شده باشد. شاید اشخاص می دیدند، شادی این عاشق را نمی فهمیدند. کسی این شادمانی عاشق را متوجه شد که پرده از جلوی چشمانش برداشته شده بود.
■جلوی چشم انسان، پرده ای آویخته است از حجاب ها و باعث می شود که حقایق را نبیند. وقتی انسان حقایق را می فهمد که پرده غفلت، پرده طبیعت و حس گرایی و پرده عادت از مقابل چشمش برداشته شود. کسی که از زندان حس بیرون نرفته است و از ماورای حس خبر ندارد، چگونه می تواند شادی عاشق محتضر را ببیند. البته این عاشق هم، عاشق حق تعالی بوده و با خندانی می رفته است. کسی که در پشت حس گرفتار است، هرگز قدرت دیدن این منظره را ندارد.
■●دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴🏴🏴🏴🏴 #حی_علی_العزا... #مصارع_عشاق قسمت(۱۳) ■گفت کای لب تشنهی بحر وصال بعد از اینت در کجا بینم ج
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
#مصارع_عشاق
قسمت(۱۴)
■لذا امام حسین علیهالسلام به حضرت زینب سلام الله علیها میفرماید، تو چون گنج مخفی و حامل عشق مطلق هستی، باید به ویرانه بروی.
●گنج توحیدی تو از ویران مرنج
●زان که در ویرانه باشد جای گنج
●حتم شد از حق اسیری بر شما
●خلق تا بینند حق را در شما
■اسیر کسی است که در زنجیر است و در واقع مقید است. دست و پای آل الله را به زنجیر بستند و از کربلا که عرش الله است بردند به شام که فرش است. شام جایی است که یزید آنجاست اما کربلا جایی است که اباعبدالله آنجاست. «منْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ (ع) یَوْمَ عَاشُورَاءَ عَارِفاً بِحَقِّهِ کَانَ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ». آنجایی که امام حسین علیه السلام هست عرش است، بلکه فوق عرش است. آن جا که یزید هست، فرش است. هرجا امام حسین علیه السلام را دیدی، عرشی هستی. هرجا دنیا را دیدی بدان اینها مظاهر یزید هستند. باید حسین را ببینی... باید دیدهی حسین بین داشته باشی! امام حسین علیه السلام به حضرت زینب سلام الله علیها فرمود اگر میخواهی حق در تو آشکار شود و همه حق را آشکار ببینند، باید اسیر شوی.
●گر شوی بی چادر و معجر سزاست
●کاین دلیل معرفت بهر خداست
●کنز مخفی پیش از این بنهفته بود
●شیر هستی در نیستان خفته بود
■دوستان در پرده میگویم سخن... یعنی اگر چادر از سر شما برداشتند، خدا را آشکار کردند. حضرت زینب سلام الله علیها گنج مخفی است که آشکار میشود. این شیر هستی پیش از این در نیستان بود اما الان شیر را به بند کردند. شیری که در نیستان باشد مظهر جلال است اما شیری که در بند و زنجیر باشد مظهر جمال است. هیچ کس زهرهی این را ندارد که به نیستان برود تا شیر را تماشا کند چون او را میدرد و مظهر جلال است اما وقتی شیر را به بند میکشند و به باغ وحش میبرند همه برای تماشایش میروند. حضرت زینب سلام الله علیها شیر خداست. لذا برای آن که مردم جمال حق را ببینند باید زینب سلام الله علیها اسیر شود. پیش از این هم عرض شد که آن کسی که در وصف کربلا میفرماید: «ما رأیتُ الّا جمیلاً» خود جمیل است. اصلا حضرت خودش را دید که این چنین فرمود. زینب سلام الله علیها به چشم خود خودش را دید. غیر از ایشان که آنجا کسی نبود. بین امام حسین علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها دوئیتی وجود نداشت و همه حسینی شده بودند. اصحاب امام الم حدید را حس نمیکردند. چنان در اباعبدالله مستغرق بودند که شمشیر که به بدنشان اصابت میکرد، نمیفهمیدند، چون عاشق بودند و عاشق فانی در معشوق است...
#ح_م
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
■●" حاکمیت تقدیر الهی در جهان "●■
■آدمی وقتی مطلوبی از او فوت می گردد غرق اندوه و غصه می شود، زیرا گمان دارد که آن مطلوب به او تعلق داشته است و باید که او بدان می رسید امّا چون بداند که این مطلوب در قضای الهی به نام او نرفته است احساس تعلقی به آن نمی کند و آن را از خود نمی داند که بر فقدان آن افسوس خورَد و نیز از آنچه از خوبی ها و نعمت ها به او می رسد چون بداند که آن خوبیها به حقیقت از آن او بوده و اگر به وی رسیده بر حسب تصادف نبوده است.
■بنابراین شادی و غرور بی جا از به دست آوردن آن حاصل نمی کند و در شمار "مختال فخور" که محبوب خداوند نیست نخواهد بود. مختال فخور آن کس باشد که به داشته های خود مغرور شود و بر دیگران فخر فروشی کند و آن را از جانب خداوند نداند و صرفاً به خود منسوب کند و به همین سبب در برآوردن حاجات دیگران بخل و خسّت ورزد و روی از خدای غنی و ستوده صفات بگرداند.
●بد و نیک هر دو ز یزدان بوَد
●لب مرد باید که خندان بود
#فردوسی
●گر رنج پیشت آید و گر راحت ای حکیم
●نسبت مکن به غیر که اینها خدا کند
#حافظ
■●برگرفته از کتاب " در صحبت قرآن "
تفسیر آیات ۲۲و۲۳ سوره حدید
به قلم حسین الهی قمشه ای●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
■●اللهم أنت کما أنت نحن عاجزون عن درک کمالک، واقفون دونَ سُرادقات جلالک،... بل تثنی أنت علیک، بل تکون أنت أنت...●■
■چقدر عبارات زیبایی است! میگوید خدایا تو همانی که هستی و ما نیز از درک کمال تو عاجزیم. درواقع فقط میتوانیم دربارۀ خداوند بگوییم تو همانی که هستی و از درک چیستی او ناتوانیم؛ یعنی بودنِ خدا را میدانیم، اما اینکه او چگونه هست، برای ما قابل توصیف نیست. در قرآن کریم نیز خداوند خود را با «إِنِّي أَنَا اللَّهُ» معرفی میکند؛ یعنی من آنام که هستم.
■به نظر شما این بیان، چگونه سخنی است؟ اگر کسی در ادبیات روزمره از شما بخواهد که خود را معرفی کنید و شما بگویید من آنام که هستم، آیا به شما نمیخندند؟! اما خداوند در این آیه، خود را اینگونه معرفی کرده است و به صفات خود مانند علیم یا قدیر اشاره نکرده است. خود را با صفت معرفیکردن مهمتر است یا به موصوف؟ نکتۀ قابل توجه این است که خود را به موصوف معرفیکردن مهمتر از به صفت معرفیکردن است؛ زیرا صفت، تمام موصوف نیست، بلکه وجهی از موصوف را نشان میدهد. بنابراین، اینکه خداوند فرموده است «من منم» از هر صفت دیگری که او خود را با آن معرفی کند، بالاتر است. شما نیز میتوانید در معرفی خود بگویید «من منم» اما انسانهای دیگر آن را متوجه نمیشوند، زیرا شما را از طریق صفات، میشناسند. ما اشیا را با صفات آنها میشناسیم و راهی به ذات نداریم.
■●کتاب ”کلمات جلال الدین دوانی” شرح استاد غلامحسین ابراهیمی دینانی بر رسائل ”الزورا” و ”تهلیلیه” محقق دوانی، صفحه ۱۰۹●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
■بعد از موت دیگر گریه نیست؛ همهجا نور است. گریه برای امام حسین علیه السّلام آنقدر شریف و مؤثّر است که اگر قبل از موت یک بار روضه و گریه آمد، برای همهی عمر انسان کافی است.
■فَلیَضحَکُوا قَلیلاً وَ لیَبکُوا کَثیراً: پس باید کم بخندند و زیاد گریه کنند. تا نگرید ابر کی خندد چمن
●گریه بر هر درد بیدرمان دواست
●چشم گریان چشمهی فیض خداست
#یاعلی
■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■
■●مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیب●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
■اعزام قافلۀ اسرا به شام - نوزدهم ماه محرّم
■نگرانی ابن زیاد از شورش مردم کوفه
■نامۀ یزید و دستور اعزام قافله به شام
■استفاده آل الله از حرکت بین شهرها برای آگاه سازی مردم علیه بنیامیّه ...
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 281-275 بقره قسمت پنجم
بخش چهارم1⃣
● معناى ربا و ربا خوارى و آثار شوم آن
((ربا)) منظور ما از اين كلمه تبديل جنسى است به مثل همان جنس با مقدارى زيادتر، مثلا فروختن ده من گندم به مدت پنج ماه به مبلغ دوازده من گندم ، و نظير اينها، و ربا وقتى متصور است كه خريدار ده من و يا قرض گيرنده آن در شدت فقر و احتياج باشد، (و گرنه به قول معروف پول گرد را به بازار دراز مى برد، و قوت زن و فرزند خود را مى خريد مترجم ) و معناى فقير كسى است كه درآمدش برابر حوائجش نباشد، مثلا در هر روز بطور متوسط ده تومان به دست آورد، در حالى كه به بيست تومان محتاج باشد، از همين جا است كه سرمايه زندگى چنين فردى رو به نقصان مى گذارد، و زمانى طولانى نمى گذرد كه تمامى آنچه تاكنون كسب كرده همه را از دست مى دهد، و قدرت پرداخت آنچه را قرض گرفته ندارد، از او عدد بيست را مطالبه مى كنند، در حالى كه او هيچ چيز ندارد، حتى عدد يك را هم فاقد است ، پس دارائى چنين كسى مساوى با منهاى بيست (20 -) است و اين همان هلاكت و بدبختى در زندگى است .
اين وضع كسى است كه به ناچار تن به ربا مى دهد، و اما رباخوار؟ او هم صاحب
ده تومان خود مى شود، و هم ده تومان آن بيچاره اى كه از وى قرض گرفته ، پس در هر معامله اى مال دو طرف در يك طرف جمع مى شود، و طرف ديگر بدون مال مى ماند، و اين به آن جهت است كه رباخوار ده تومان دوم را بدون عوض گرفته است .
پس سرانجام ربا از يك سو مستلزم نابودى طبقه فقير است ، و از سوى ديگر جمع شدن اموال نزد طبقه سرمايه دار، و معلوم است كه يكى از نتايج اين وضع همانا حكومت و فرمانروائى ثروتمند رباخوار بر جان و مال و ناموس مردم است ، چون با داشتن قدرت مالى هر كارى را در راه به دست آوردن خواستها و لذتهايش مى كند و غريزه استخدام ، اين بى بندوبارى را برايش توجيه مى كند، و نتيجه ديگرش دشمنى طبقه فقير نسبت به طبقه ثروتمند است ، او را وا مى دارد تا به منظور دفاع از جان خود و از زندگى تلخ تر از زهرش و به هر طريقه اى كه دستش برسد از آن طبقه انتقام بگيرد، و هرج و مرج و فساد نظام زندگى بشر و به دنبالش هلاكت بشريت و نابودى تمدن از همين جا شروع مى شود.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 660
البته اين نيز هست كه هر رباخوار نمى تواند تمامى طلبهاى خود را وصول كند، براى اينكه همه بدهكاران كه بدهى هايشان مثل برف انبار شده ، نمى توانند دين خود را بپردازند، هر چند هم بخواهند بپردازند.
البته اينها همه درباره رباى معمولى ميان اغنيا و فقرا بود، و اما رباهاى ديگر مثلا رباى تجارتى كه اساس كار بانكها است ، و رباى قرض و تجارت كردن با پول ، كمترين ضررش اين است كه باعث مى شود اموال به تدريج يكجا يعنى در طرف بانكها جمع شده ، سرمايه هاى تجارتى از حد و حساب بيرون رود، و بيش از آن حدى كه بر حسب واقع بايد نيرومند شود، نيرومند گردد، و چون طغيان ، اثر حتمى قدرت خارج از حد است ، در ميان همين قدرت ها تطاول و درگيرى ايجاد شده ، يكى مى خواهد ديگرى را در خود هضم كند، و سرانجام همه اين قدرتها نزد آنكه نيرومندتر از همه است تمركز مى يابد، و پيوسته فقر عمومى در ميان بشر گسترش يافته ، و ثروت انحصارى اقليتى قرار مى گيرد، و همان هرج ومرجى كه گفتيم پديد آيد.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 281-275 بقره قسمت پنجم بخش چهارم1⃣ ● معناى ربا و ربا خوارى و آثار شوم آن ((ربا)) منظور ما
آیات 281-275 بقره قسمت پنجم
بخش چهارم2⃣
● معناى ربا و ربا خوارى و آثار شوم آن
دانشمندان اقتصاد شكى در اين ندارند كه تنها علت شيوع كمونيسم در جهان ، و پيشرفت مرام اشتراكى ، همين تراكم فاحش ثروت نزد افرادى انگشت شمار است ، البته خودنمائى و تظاهر اين افراد به مزاياى زندگى نيز بى اثر نيست ، و آتش كينه محرومان را تيزتر مى كند، محرومينى كه اكثريت بشر را تشكيل مى دهند، و از حياتى ترين حوائج زندگى محرومند، و طبقه ثروتمند همواره ايشان را با كلماتى از ((تمدن ))، ((عدالت ))، ((حريت ))، ((تساوى حقوق )) و... فريب داده ، به زبان چيرهائى مى گويند كه در دلهايشان نيست منظورشان از الفاظى كه مى گويند ضد معانى آنها است ، گمان مى كنند با اين دروغها و فريبكاريها به هدفهاى نامقدس خود كه بيش تر خوردن ، و طبقه فقير را بيشتر ذليل كردن و بر آنان بيشتر حكومت كردن است خواهند رسيد، و به زورگوئى بيشترى به آنان خواهند پرداخت ، و مى پندارند كه اين راه تنها وسيله و راه سعادت آنان در زندگى است ، و ليكن امروز دستگيرشان شده كه آن چه را مايه سعادت خود مى پنداشتند به ضررشان تمام شد، و نقشه هائى كه براى به شيشه كردن خون بينوايان كشيدند دامه ائى بود كه اول خودشان در آن افتادند، آرى : ((و مكروا و مكرالله و الله خيرالماكرين )) عليه خدا نقشه مى كشند خدا هم نقشه مى كشد با اين تفاوت كه او بهترين نقشه كشندگان است ، (چون ) خدا دشمن خود را به دست خود او نابود مى كند ((ثم كان عاقبه الذين اساوا السوآى )).
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 661
و يكى از مفاسد شوم ربا اين است كه راه گنجينه كردن و اندوختن ثروت را آسان نمود، در سابق اگر كسى مى خواست پولى را پنهان كند هيچ تامينى از محفوظ ماندنش نداشت ، ولى امروز ميليونها ريال پول را در مخازن بانكها ذخيره مى كنند، و آنرا در خريد و فروش (و كارهاى توليدى ) از جريان مى اندازند، و خود براريكه بطالت و عياشى تكيه مى زنند، و ميليونها انسان را از كارهاى توليدى كه فطرت انسان را به آن وا مى دارد محروم مى سازند، آرى حيات بشر بر كار و كوشش استوار است ، و ربا باعث مى شود كه عده اى به خاطر ثروت بسيار و بى نيازى بيرون از حد كار نكنند، و عده اى ديگر نيز به خاطر محروميت ، از كار محروم باشند.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
#پرسش_و_پاسخ از آیتالله بهجت قدسسره
■ #سؤال: از محضرتان تقاضامندم دستورالعمل جامعی برای استفاده، ذکر فرمایید.
#حضرت_آیتالله_بهجت_قدسسره:
■بسمهتعالی، دستورالعمل جامع و مانع «یاد خداست» در حلال و حرام؛ یعنی همیشه.
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
■●برشی از یک کتاب
#حر_در_دستگاه_اُمیه_چه_میکند؟●■
■حُرّ را در همه روایاتِ مربوط به واقعه کربلا با صفاتی چون صداقت ، شجاعت ، ادب و حفظ حرمت اهل بیت و مخصوصاً فاطمه زهرا ستوده اند ... و اصلاً وقایع کربلا خود شاهدی است بر آن که چراغ فطرتِ آزادگی و حق جویی هنوز در باطن حُرّ ، محجوبِ تیرگی گناه نکشته است و به خاموشی نگراییده . اما هنوز جای این پرسش باقی است که #انسانی_اینچنین را با دستگاه حکومتی ارباب جور چه کار ؟ چگونه می توان به منصبی که حُر در دارالاماره کوفه داشت راه یافت و باز آن چنان ماند که حُرّ مانده بود ؟
■ #آزادگی که با پذیرش ولایت ظالمان در یک جا جمع نمی شود ! آن چه حُرّ را در دستگاه بنی امیه نگه داشته است ، #غفلت است ... #غفلتی_پنهان . شاید تعبیر « غفلت در غفلت » بهتر باشد ، چرا که تنها راه خروج از این چاهِ غفلت آن است که انسان نسبت به غفلت خویش تذکر پیدا کند .
■●فتح خون ، مرتضی آوینی ، ص ۵۷●■
@mohamad_hosein_tabatabaei