خبر که والا سلامتی شما
خبر اینکه اگه تا دیروز درگیر صف های طولانی مجوز و سنگ اندازی از ما بهترون بودیم، الان دیگه باید فکر یه وام قلمبه ۲۰۰ میلیون تومانی (!!) برای چاپ اولِ سه چهار تا کتاب باشم!
افزایش وحشتناک قیمت #کاغذ و عدم دستگیری و محاکمه رانت های کاغذی و عدم نظارت بر قیمت ارز و ده ها مسئله دیگه، فقط باعث بدنامی نویسنده و ناشر در افزایش قیمت کتاب شده و ضررش هم متوجه نویسنده و ناشر و مردم میشه!
با اینکه خدا شاهده از هیچ نهاد و ارگانی #هیچ کمکی نمیشم، اما گفتم حتی اگه فرش زیر پام بفروشم، نمیذارم کتابها چاپ نشه و یه جوری تامینش میکنم.
لطفا شما هم بیشتر درک کنید و دعا کنید خدا کسی را شرمنده خودش و مردم و نذرهایی که کرده نشه!
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
دلنوشته های یک طلبه
قبول باشه ان شاءالله فقط جسارتا خیلی محکم پرتاب نکنینا 👈 آخه ابلیس فقط پیشنهاد گناه بهمون داده و ا
✔️اگه من اونجا بودم، هفت تا سنگ به این نیت ها میزدم:
🔺سنگ اول: بخاطر همه چیزایی که نباید میدیدم و نتونستم نگاهم را کنترل کنم😭
🔺سنگ دوم: به خاطر همه اون چیزایی که دیدم و دلم خواست و نباید میخواست و غلط کرد که خواست😭
🔺سنگ سوم: دلم که خواست هیچ ... رفتم دنبالش ... این دنبال رفتن ها، رو اولین چیزی که اثر گذاشت، نمازم بود ... دیگه با حال نماز نخوندم ... چه برسه به نافله شب ... اون که پیش کش😭
🔺سنگ چهارم: وقتی نمازم به دلم ننشست، نشستم گناهمو توجیه کردم و گفتم: *ای بابا ... رفع تکلیفه دیگه!* سنگ چهارم به خاطر همه عبادت های رفع تکلیفی و بی حوصله و یا از روی جوّ 😭
🔺سنگ پنجم: توبه یادم رفت ... حالا اگه یادمم بود، خیلی فرقی نمیکرد. چون با حالتی توبه میکردم که انگار داشتم مسخره بازی درمیاوردم😭 ته دلم گناه میخواست اما زبونم بلند میگفت الهی العفو😭
🔺سنگ ششم: درگیر زندگی و خودم شدم. حرفت گوش نکردم اما همیشه مثل طلبکارا باهات برخورد کردم. تازه وقتایی که مثلا کلی حالم خوب بود و معنوی بودم، لیست بلند بالای حوائجم یادم میومد. اصلا یادم میرفت تا یه ساعت پیش، چنان فراموشت کرده بودم که انگار نه انگار هستی و میبینی. به اندازه دوربین مدار بسته هم برات تره خورد نکردم😭
🔺سنگ هفتم: به همه بت هایی که برای خودم ساختم بندی از اون بت ها انداختم دور گردنم. بت جوانی، بت جذابیت، بت علم، بت شهرت، بت شهوت و ...😭
👈 خدایا هفت تا سنگ خیلی کم بود
یه حساب سر انگشتی که دارم میکنم، حداقل هفتاد تا سنگ فقط همین حالا یادم اومد ...
چه برسه به اینکه بخوام فکرش کنم که چقدر بد بندگی کردم😭😭😭
خدایا
اما من پررو تر از این حرفام😭
من معنی *از رگ گردن نزدیک ترم* را نمیفهمم
میشه بغلم کنی😭😭😭
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
@mohamadrezahadadpour
من حتی وقتایی که بچه تر بودم ... شاید از حوالی اول راهنمایی، این موقع شب ها تازه خمیازه میکشیدم
بعدش کم کم
خم دوازده
خم سیزده
یادش بخیر
مادرم قدغن کرده بود شاعر بشم
میگفت شعر نه!
میگفت شعر، آدمو دخترباز بار میاره😂
میگفت کدوم آیت الله شاعر داشتیم که تو بخوای دومیش باشی؟!
بنده خدا خبر نداشت ...
یه شب که داشتم شعر میگفتم و بنظر خودم باید ثبت جهانی میشد، ساعت ۳ بعد نصف شب، مچمو گرفت
گفت: ببینم چی نوشتی!
دادم بخونه ...
بعد از کلی که چش و چالش مالوند تا بتونه درست بخونه، گفت: اینا رو توی بیداری گفتی یا تو خواب؟! پاشو حداقل بگیر بخواب! نبینه دیگه شعر بگیا...
خلاصه
همین اجازه ندادن های نصف شبی
شد سه جلد دیوان با نام تخلص : #تنها
یادش بخیر
دوتا دیوانش سوزوندم
کِی؟
وقتی میخواستم برم حوزه و طلبه بشم
اون موقع با خودم گفتم بذار بسوزونم تا دست مردم نیفته و نشه آتو
اما الان مثل چی پشیمونم
بگذریم ... 💔
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
دلنوشته های یک طلبه
تصویر بقیع در شب😭😭 @Mohamadrezahadadpour
بنظرم این خودش یه دنیا روضه است...😭
شب و تاریکی و بدون شمع و بدون زائر و ......
اجازه بدید بیشتر دلتونو بسوزم👇😭
از کودکیاش به نیزه قرآن دیده
با چشمِ خودش کُشتنِ مهمان دیده
بیهوده نبود موسمِ حج جان داد
هفتاد و دو بار عیدِ قربان دیده!😭😭
سید حسین متولیان
سلام. سوال خوبیه. ممنون
خوب میدونم که یه عده هستند که برای این چیزها گریه میکنند:
۱. ما که تحمل فشارها به عیسی قاسم و زکزاکی نداریم و واقعا از ته دل غصه میخوریم، میسوزیم وقتی تصورش میکنیم که چطور یه عده جرات کردند و اینقدر وقیحانه به امام معصوم ظلم کردند.😭
۲. منی که تحمل شنیدن حتی اسم آخوند محلمون توی دهن یه لات سر کوچه ندارم، تو مخم نمیگنجه که امام معصوم با این همه فضیلت و مرتبه علمی و معنوی، چرا باید سر و کارش به مجلس شراب و توهین های رقاصه ها و خودشیرین کن های درباری بیفته؟!😭
۳. غصه حرم نداشتنشون جدا ! اما وقتی میشنوم که برای تخریب قبور، از شیعه ها به زور استفاده کردند، دلم خیلی میسوزه و میگم خدا به داد شیعه های دق کرده ای برسه که زیر بار رفتند و قبور و گنبد را خیلی محترمانه برداشتند تا کسی با توهین این کار را نکنه! این خیلی میسوزونتم.😭
۴. وقتی از روضه ها و مطلومیت ها میگذرم، بیشتر از این میسوزم و اشک داغ میاد از چشمام که نمیدونم اگه اون زمان بودم، چند چند بودم و کدوم طرف می ایستادم؟! فکر کنم خودمو میزدم به بی خیالی و کر بودن که مثلا بعدش بگم خبر نداشتم!😭
و صد ها دلیل درست و منطقی دیگه
که اصلا نیاز به روضه خوندن نداره
و اصلا لازم نیست برای شحص امام معصوم گریه کنم
👈 من اگه عقلم میرسید که برای شخص امام گریه کنم که شخصا اشک امام را درنمیاوردم😭😭😭
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
▪️ «ابوبصیر» میگوید: با امام باقر به مسجد مدینه وارد شدیم. مردم در رفت و آمد بودند. امام به من فرمود: «از مردم بپرس آیا مرا می بینند؟» از هر که پرسیدم آیا ابوجعفر را دیده ای؟ پاسخ منفی شنیدم، در حالیکه امام در کنار من ایستاده بود.
▫️ در این هنگام یکی از دوستان حقیقی آن حضرت «ابوهارون» که نابینا بود به مسجد آمد. امام فرمود: «از او نیز بپرس.» از ابوهارون پرسیدم: آیا ابوجعفر را دیدی؟ فورا پاسخ داد: مگر کنار تو نایستاده است؟ گفتم: از کجا دریافتی؟ گفت: چگونه ندانم در حالیکه او نور درخشنده ای است.
📚 بحار الانوار، ج ۴۶، ص ۲۴۳؛ به نقل از خرائج راوندی
👈 بعد از خواندن این حدیث، تکون خوردم و تصور اینکه در تمام این سی و خورده ای سال که از خدا عمر گرفتم، اگر امام عصر ارواحنا فداه، فقط در کنار یکی از لحظاتی که خیال جمع، گناه میکردم حضور داشتند، ای وای بر من😭😭😭
خجالتم خوب چیزیه😭
چرا اون لحظه زمین دهن باز نکرد؟
چرا یه صاعقه از آسمون نیومد؟
چرا یهو یه چیزی نشد که دل امام زمان را به درد نیارم؟
#الهی_العفو
#خدایا_غلط_کردم
#خدایا_خودت_درستش_کن
#یا_ساتر_العورات
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
سه چهار روز بود که حال دل و روحم خوش نبود.
پاشدیم جای شما سبز رفتیم قم
زیارت حضرت معصومه و دو تا خبر خوبی که پنجشنبه شنیدم و ایشالله بعدا براتون میگم ، اثر داشت و بهترم کرد اما بازم خیلی روحم درد میکرد.
تا اینکه وقتی برمیگشتیم تهران، خانم گفت بریم بهشت زهرا؟!
گفتم بریم.
رفتن همانا و یه ساعت تو گلزار شهدا راه رفتن همانا و رفتن درد و غم و غصه هم همانا.
مخصوصا دیدن این همه مادر شهید خیلی حال آدمو خوب میکنه
واقعا اینا چه جنس و روح و کلام نافذی دارن؟!
باهاشون هم حرف نشدم
فقط یه جوری نشستم که حرف زدنشون بشنوم.
اینقدر تپل تپل و گرم و معنوی حرف میزدند که آدم دلش میخواس تا صبح بشینه و به حرفشون گوش بده
حس میکنم یاد مرگ توی زندگیمون خیلی کم داریم.
حتی دعا برای شهادت هم با یاد مرگ فرق میکنه.
گاهی ممکنه خدایی نکرده من دعای شهادت بکنم اما اگه گناه هم پیش بیاد، بدم نیاد.
اما کسی که یاد مرگ براش شده باشه یه عادت و یه روش و یه تلنگر به موقع، خیلی کمتر به دام گناه میفته!
با خودم کنار اومدم که حتی اگه برزخ و قیامت و معاد هم وجود نداشته باشه، اما خود یاد مرگ خیلی برام هیجان انگیز باشه و دوسش داشته باشم.
راستی یاد مرگ، ربطی به نترسیدن از مردن هم نداره!
باور کن
مثلا خود من
یاد مرگ هستم اما از مرگ هم مثل چی میترسم
پس نه از اینکه از مردن میترسم خجالت میکشم و نه به خودم میگم که وقتی هنوز از مردن میترسم، پس یاد مرگ فایده ای نداشته برات!
اصلا
بلکه خیلیم فایده داشته
یاد مرگ، حتی اگه مانع گناه کردن نشود، بازم خیلی مفیده.
اگه مانع گناه بشه که عالیه
اما اگر هم نشد، در متعادل کردن زیادی خوش بودن و زیادی غصه خوردن خیلی اثر داره.
امتحان کنین
ضرر نداره
من هر وقت زیادی حالم خوب و خوش بوده و دیگه داشتم کم کم نگران میشدم که چرا اینقدر حالم خوبه؟ پاشدم رفتم گلزار شهدا ... رفتم قبرستون ...
آقا اینقد حال خوشم متعادل و ماندگارتر شد که باورتون نمیشه.
کجا؟
کِی؟
با کیا؟
چند سالگی؟
خوب یا بد؟
چطوری؟
و با چی؟ مردن خیلی سوالات هیجان انگیزی هست.
دیگه قبر؟
قطعه؟
ردیف؟
شهر؟
تشییع؟
ترحیم؟
سوم؟
هفته؟
چهلم؟
سال؟
حرف بقیه؟
کیا ناراحتن؟
کیا گریه میکنن؟
کیا با دمشون گردو میشکنن؟
که دیگه هیجان و صفاش جای خودش داره!
امروز، سالروز حرکت امام حسین از مکه به سمت کوفه است.
فرداش هم خبر شهادت مسلم را میشنون و ... عرفه و ...
فعلا
التماس دعا🌷
شب خووووش🌺
✳️ وعده شکر عظیم حضرت سید الشهداء علیه السلام در عرفه که در عاشورا محقق شد...👇
💠 حضرت سید الشهداء امام حسین علیه السلام:
✅ اَنـَا اَشْهَدُ يا اِلهى بِحَقيقَةِ ايمانى،
وَ عَقْدِ عَزَماتِ يَقينى
وَ خالِصِ صَريحِ تَوْحيدى
وَ باطِنِ مَكْنُونِ ضَميرى
وَ عَلائِقِ مَجارى نُورِ بَصَرى
وَ اَساريرِ صَفْحَةِ جَبينى
وَ خُرْقِ مَسارِبِ نَفْسى
وَ خَذاريفِ مارِنِ عِرْنينى
وَ مَسارِبِ سِماخِ سَمْعى
وَ ما ضُمَّتْ وَ اَطْبَقَتْ عَلَيْهِ شَفَتاىَ
وَ حَرَكاتِ لَفْظِ لِسانى
وَ مَغْرَزِ حَنَكِ فَمى وَ فَكّى،
وَ مَنابِتِ اَضْراسى
وَ مَساغِ مَطْعَمى
وَ مَشْرَبى
وَ حِمالَةِ اُمِّ رَاءْسى
وَ بُلُوعِ فارِغِ حَباَّئِلِ عُنُقى
وَ مَا اشْتَمَلَ عَليْهِ تامُورُ صَدْرى
وَ حمائِلِ حَبْلِ
وَ تينى
وَ نِياطِ حِجابِ قَلْبى
وَاءَفْلاذِ حَواشى كَبِدى
وَ ما حَوَتْهُ شَراسيفُ اَضْلاعى
وَ حِقاقُ مَفاصِلى
وَ قَبضُ عَوامِلى
وَ اَطرافُِ اَنامِلى
وَ لَحْمى
وَ دَمى
وَ شَعْرى
وَ بَشَرى
وَ عَصَبى
وَ قَصَبى
وَ عِظامى
وَ مُخّى
وَ عُرُوقى
وَ جَميعُِ جَوارِحى
وَ مَا انْتَسَجَ عَلى ذلِكَ اَيّامَ رِضاعى
وَ ما اَقلَّتِ الاَْرْضُ مِنّى وَ نَوْمى وَ يَقَظَتى وَ سُكُونى وَ حَرَكاتِ رُكُوعى وَ سُجُودى،
اَنْ لَوْ حاوَلْتُ وَ اجْتَهَدْتُ مَدَى الاَْعصارِ وَ الاَْحْقابِ
لَوْ عُمِّرْتُها اَنْ أُؤَدِّىَ شُكْرَ واحِدَةٍ مِنْ أَنْعُمِكَ مَا اسْتَطَعْتُ ذلِكَ اِلاّ بِمَنِّكَ...
💠 معبودا،
من گواهی مى دهم به حقيقت ايمانم،
و باور تصميمات يقينم،
و يكتاپرستى بىشائبه صريحم
و درون پوشيده نهادم،
و آويزه هاى راه هاى نور چششم،
👈 و چينهاى صفحه پيشانىام،
و روزنههاى راههاى نفسم،
و پرّههاى نرمه تيغه بينىام،
و حفرههاى پرده شنوايىام،
و آنچه كه ضميمه شده و بر آن
👈👈👈 و #دو_لبم،
و حركتهاى سخن زبانم،
و جاى فرو رفتگى سقف دهان و آروارهام،
👈👈👈 و محل روييدن #دندانهايم،
و جاى گوارايى خوراك و آشاميدنىام،
و بر مغز سرم
👈👈👈👈 و رگهايى طولانى گردنم😢😢،
👈👈👈 و آنچه را #قفسه_سينهام در برگرفته،
و بندهای پى #شاهرگم،
و آويختههاى پرده دلم،
👈👈👈 و قطعات كنارههاى #كبدم،
و آنچه را در برگرفته غضروفهای دندههايم،
و جايگاههاى مفاصلم،
و پيوستگى پاهايم،
👈👈👈 و اطراف #انگشتانم،
و گوشتم،
و #خونم،
و موهايم،
و پوستم،
و عصبم،
و نايم،
و #استخواهایم،
و مغزم،
و #رگهايم
و تمام اعضايم،
و آنچه در ايام شيرخوارگى بر آنها بافته شد،
و آنچه زمين از سنگينى من برداشته،
و خوابم و بيدارىام و سكونم، و حركات ركوع و سجودم،
خلاصه با تمام اين امور
گواهى مىدهم بر اينكه اگر به حركت مىآمدم و طول روزگاران، و زمانهاى بس دراز مىكوشيدم،
بر فرض كه آن همه تاریخ را عمر مىكردم،
👈 كه شكر يكى از نعمتهايت را بجا آورم #نخواهم_توانست، جز با منتّ و فضل و عنایت تو...
📚 مفاتیح الجنان، فرازی از دعای عرفه امام حسین علیه السلام
پ.ن:
#عصر_عاشورا
#گودی_قتلگاه
#و_الشمر_جالس_علی_صدره
#اسبها_با_نعل_تازه
#چرا_انگشت_و_انگشتر_نداری
#العطش_قد_قتلنی
#مجلس_یزید
#چوب_خیزران
و...
همه گواهی دادند به صدق گفتار سید الشهدا علیه السلام در روز عرفه...
به نقل از: جاست حدیث