eitaa logo
خط آموز 🌱
3.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
367 ویدیو
109 فایل
🔶محمد امین برجی ✍️معلم هنر 💥فاصله تو، تا خط زیبا فقط شروع کردنه. 👨‍🏫آموزش حرفه ای خط خودکاری✌ 🎥دوره ها و نمونه آموزشها👇 https://eitaa.com/khat_amuz2 😎پشتیبان👇 @poshtiban_borji
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت امیر ع : 🌺شادی مومن در چهره اوست 🌻قدرتش در دینش 🌾 و اندوهش در دلش است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خط آموز 🌱
🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت‌چهل‌و‌یکم ❤️ حال عجیبی داشتم ... حال
‌ ‌ 🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان 🔍 🔴 با این جمله من از عصبانیت سرخ شد شنیدم که زیر لب گفت: لااله‌الاالله ... به سمت دررفت برگشت از ریختن اشک‌هایش ابایی نداشت ، با تکان دادن انگشت اشاره به سمتم آمد... از ترس چند قدم عقب رفتم ... 🔵 ببین طیبه منو با اسم دایی تحریک نکن، یک‌بار برای همیشه بهت می‌گم نه دیگه برام مهمی ... نه میخوام دلیل خیانتت رو بدونم... و نه می‌خوام که ببینمت ... برو با همون امیر میلیونر خوش باش ... تو ارزشت همون مرد مشروب‌خور و زن‌باره است که... 🟤 دیگه هیچچچی نشنیدم... چشم‌هایم سیاهی رفت و ... روی صورتم آب می‌پاشید : طیبه... طیبه... خوبی ؟؟ غلط کردم پاشو... 🌸 صورتش را از نزدیک می‌دیدم خدایا این مرد همین سال گذشته همسرم بود و حالا یک نامحرم به خودم آمدم چادرم را صاف کردم و روسری‌ام را کشیدم جلو و با صدای آهسته گفتم : خوبم ... 🔴 با خجالت گفت : چیزی می‌خوای بیارم برات... نه ممنون.. _ ببخشید ... به خدا نمی‌خواستم ... ‌+می‌دونم ... حقمه... این حرف‌ها را باااید بشنوم 🖤 با حال استیصال نگاهش کردم : ولی مرتضی تو از هیچی خبر نداری پس قضاوتم نکن ... سرش پایین بود و فکر می‌کرد . 😔 حالم خوب نیست مرتضی تو دیگه داغ منو بیشتر نکن ...
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر...
13.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿دلم با غیر تو کی گیرد آرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خط آموز 🌱
‌ ‌ 🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت‌چهل‌و‌دوم 🔴 با این جمله من از عصبانیت
‌ 🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان 🔍 🔴 مغبون گفت : کاری از دستم برات برنمی‌آیند... بلند شد ... اگه خوبی من برم خوبیت نداره این‌جا باشم 🌺 آره خوبم برو ... به سمت در رفت ایستاد... برگشت... می‌خواست چیزی بگوید اما پیش دستی کردم با التماس گفتم : 😢 حلالم کن مرتضی ... تورو به خونِ بابای شهیدت تورو به روح بابام حلالم کن ... گیر افتاده بودم ، پای آبروی بابام و آینده بچه ها در میون بود ... حلال کن منو 🔵 مستقیم نگاهم کرد ... سکوت ... آهی کشید و سری تکان داد و گفت : 🔴 حلالت باشه طیبه ... طیبه حال بدت رو با مامان فاطمه تقسیم کن اون یه مادر و معلم خوبه برات ،زندگیتو درست کن... تو حالا زن اون مرد هستی... صاحب زندگی شدی... پس بسازش ... 💖 چقدر این جملات را برادرانه برایم گفت و بعد سریع رفت. تمام شدم... من همان‌جا در همان مسجد تمام شدم. 🌸 بقیه مراسم مثل همیشه برگزار شد ، یخ مرتضی هیچ‌وقت باز نشد ، هیچ‌وقت جایی‌که من بودم حاضر نمی‌شد اما به توصیه او به عمه فاطمه پناه بردم و زندگی‌ام وارد فاز جدیدی شد ...
خدایا ❤️زندگی ام را پر از 🌱خیر و برکت کن جیب هایم را پر پول و دستانم را پر از سخاوت و قلبم ❤️ را پر از مهربانی.
. ۱۰ با مردم آنگونه رفتار کن که اگر مردید بر شما اشک بریزند و اگر زنده ماندید با اشتیاق به سوی شما آیند .
اگر بدنبال فرصت ها بگردیم چند برابر میشود و اگر نادیده بگیریم از میان میروند چقدر قسمت دوم برای من پیش اومده 😅 امیدوارم برای شما قسمت دومش پیش نیاد