May 11
24.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حکیمی فرزندان .....
تحریر با خودکار ۱.۴ اشنایدر
به سبک خط شکسته
ایجاد ظرافت و ضخامت با روش تنظیم فشار دست
زمانش حدود ۱۵ دقیقه هست که برای کاهش زمان سرعت فیلم ۵ برابر شده
سلام و ادب خدمت همه دوستداران اهل بیت علیهمالسلام
⚠️ لطفا توجه بفرمایید 🔸️
کانال خلوتکده مستان، تمهیداتی رو آماده کردهاست که شما محبین اهل بیت علیهمالسلام دلنوشتههایی (عریضههایی) که برای امام هشتم حضرت علیبنموسیالرضا علیهالسلام دارید، به نیابت از شما نوشته و داخل ضریح مطهر حضرت قرار گیرد.
و اگر علاقهمند باشید به اسم شما زیارت نیابتی حضرت رضا علیهالسلام انجام بدهند. عزیزان علاقهمند دلنوشته یا اسم خودشون رو به یکی از لینکهای ناشناس زیر ارسال بفرمایند.
https://harfeto.timefriend.net/16854774984932
http://payamenashenas.ir/khalvatkadeh_mastan
**کانال خلوتکده مستان**
@khalvatkadeh_mastan
حضرت امیر ع :
🌺شادی مومن در چهره اوست
🌻قدرتش در دینش
🌾 و اندوهش در دلش است
#شکسته_پیشرفته
#خط_خودکاری
خط آموز 🌱
🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمتچهلویکم ❤️ حال عجیبی داشتم ... حال
🖋به نام خداوند مهر آفرین ...
📕داستان #حضرت_دلبر
🔍 #قسمتچهلودوم
🔴 با این جمله من از عصبانیت سرخ شد
شنیدم که زیر لب گفت: لاالهالاالله ...
به سمت دررفت برگشت از ریختن
اشکهایش ابایی نداشت ، با تکان دادن
انگشت اشاره به سمتم آمد...
از ترس چند قدم عقب رفتم ...
🔵 ببین طیبه منو با اسم دایی تحریک
نکن، یکبار برای همیشه بهت میگم
نه دیگه برام مهمی ... نه میخوام دلیل
خیانتت رو بدونم... و نه میخوام که
ببینمت ... برو با همون امیر میلیونر
خوش باش ... تو ارزشت همون مرد
مشروبخور و زنباره است که...
🟤 دیگه هیچچچی نشنیدم...
چشمهایم سیاهی رفت و ...
روی صورتم آب میپاشید :
طیبه... طیبه... خوبی ؟؟
غلط کردم پاشو...
🌸 صورتش را از نزدیک میدیدم خدایا
این مرد همین سال گذشته همسرم بود
و حالا یک نامحرم به خودم آمدم چادرم
را صاف کردم و روسریام را کشیدم جلو
و با صدای آهسته گفتم : خوبم ...
🔴 با خجالت گفت :
چیزی میخوای بیارم برات...
نه ممنون..
_ ببخشید ... به خدا نمیخواستم ...
+میدونم ... حقمه...
این حرفها را باااید بشنوم
🖤 با حال استیصال نگاهش کردم :
ولی مرتضی تو از هیچی خبر نداری پس
قضاوتم نکن ...
سرش پایین بود و فکر میکرد .
😔 حالم خوب نیست مرتضی تو دیگه
داغ منو بیشتر نکن ...
#ادامهدارد
خط آموز 🌱
🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمتچهلودوم 🔴 با این جمله من از عصبانیت
🖋به نام خداوند مهر آفرین ...
📕داستان #حضرت_دلبر
🔍 #قسمتچهلوسوم
🔴 مغبون گفت :
کاری از دستم برات برنمیآیند...
بلند شد ... اگه خوبی من برم خوبیت
نداره اینجا باشم
🌺 آره خوبم برو ... به سمت در رفت
ایستاد... برگشت...
میخواست چیزی بگوید اما پیش
دستی کردم با التماس گفتم :
😢 حلالم کن مرتضی ...
تورو به خونِ بابای شهیدت
تورو به روح بابام حلالم کن ...
گیر افتاده بودم ، پای آبروی بابام و آینده
بچه ها در میون بود ... حلال کن منو
🔵 مستقیم نگاهم کرد ... سکوت ...
آهی کشید و سری تکان داد و گفت :
🔴 حلالت باشه طیبه ...
طیبه حال بدت رو با مامان فاطمه
تقسیم کن اون یه مادر و معلم
خوبه برات ،زندگیتو درست کن...
تو حالا زن اون مرد هستی...
صاحب زندگی شدی... پس بسازش ...
💖 چقدر این جملات را برادرانه برایم
گفت و بعد سریع رفت.
تمام شدم...
من همانجا در همان مسجد تمام شدم.
🌸 بقیه مراسم مثل همیشه برگزار شد ،
یخ مرتضی هیچوقت باز نشد ،
هیچوقت جاییکه من بودم حاضر
نمیشد اما به توصیه او به عمه فاطمه
پناه بردم و زندگیام وارد فاز جدیدی شد
#ادامه_دارد ...