eitaa logo
خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا
21.7هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
815 ویدیو
27 فایل
کانال مشاوره ازدواج و روابط عاطفی فهرست موضوعات https://eitaa.com/mohammadi2i/12923 لیست کارگاه ها https://eitaa.com/mohammadi2i/2915 تلگرام ما t.me/mohammadi2i تعین وقت و تهیه کارگاه ها @F_Shojaeeii مکتب‌ خونه @soalatkhososi تنهایی @anjomantanhai
مشاهده در ایتا
دانلود
نمیدونم شاید انگار این حرف رو اول به خودم بگم ...
سلام آقای محمدی حقیقتا حقیقتا الهی خدا خیر دو دنیا رو بهتون بده که ماها رو از چیزایی باخبر میکنین که یه درصد هم خطور نمیکنه به ذهنمون من همش با خودم این مشکل رو داشتم که چقدر بده که عاشق کسی نشدم تاحالا فکر میکردم چه لذت بزرگی رو از دست دادم و همش میگفتم اگه عاشق شدم ازدواج میکنم ولااا غیر، سنتی هم اصلا رااااه نمیدم فکر میکردم اگه باهاش نسازم و بخوام کات کنم هم اصلا مشکلی نیست.میگم خداحافظ و تمام... این مشکلاتی که دوستان گفتن حتی یه درصد،حتی نیم درصد به ذهنم خطور هم نمیکرد که اصلا همچین مشکلی میتونه وجود داشته باشه... زندگی چندین جوون رو دارین نجات میدین خدا خیرتون بده‌...
سلام خداییش اجازه بدید این دفعه من جمع‌بندی رو بگم شهید سید حسین علم الهدی یه جمله بسیار زیبا داره که میگه «ما عاقلانه فکر میکنیم و عاشقانه عمل میکنیم» ختم جلسه و تامام
ادمین نوشت :: کسی می خواد توی جمع بندی کمک کنه، جمع بندی خودش رو از این سوال برام بفرسته. می خوام کم کم جمع بندی رو بذارم 🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂
سلام اگر اینجا پیام میفرستم میخوام یک نتیجه ای داشته باشه میخوام شما که مشاورهستین و در ارتباط با همه، این رسم های مسخره رو کم کم از بین ببرید تا درآینده حداقل کمی اوضاع بهتر بشه... همین امروز سراینکه خواستگار زنگ نزد با خانواده بحثم شد و حرفی بهم زدن که دلم بدجور شکست الان هم به قدری حالم بده که هیچکاری نمیتونم انجام بدم به خدا که این حق الناسه... مظلوم تر از ما دخترا کسی نیست آقای محمدی به خدا قسم که دارم صبوری و تحمل میکنم تا فقط زمان بگذره. شما میگین زندگی تون رو معطل اینجور آدما نکنید خب منم همینکارودارم میکنم رفتار بقیه رو چطور تحمل کنم
خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا
سلام اگر اینجا پیام میفرستم میخوام یک نتیجه ای داشته باشه میخوام شما که مشاورهستین و در ارتباط با هم
ادمین نوشت :: پسرها هم قشر آسیب پذیر هستن. سه روز بعد از خواستگاری زنگ می زنن خونه دختر خانم. مادر دختر خانم می گن: " 2 روز دیگه تماس بگیرید، ما هنوز وقت نکردیم با هم صحبت کنیم و فکر کنیم." خب مگه می خواید اورانیم غنی کنید که نیاز به زمان دارید؟ برخی ها زنگ هم که بهشون می زنن از سر سیری برخورد می کنن. اگر قصدتون ازدواج نیست، پسر یا دختر مردم رو معطل نکنید. دخترخانم های محترم اگر با پسری یواشکی توی رابطه هستید و با هم قول و قرار گذاشتید، پسر مردم رو که رسمی اومده خواستگاری تون معطل نکنید. برید اول تکلیف رابطه تون رو مشخص کنید. 🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂
سلام آقای محمدی در رابطه با سوال ۶۷ من خودم این تجربه را داشتم ۲ سال پیش بود که یه خواستگار برام اومد که یکی از مهم ترین ملاک های من در اون زمان (که تقریباً نایاب بود) را ایشون داشت. وارد مرحله شناخت شدیم. بیرون رفتنای طولانی و مشاوره و ... بعد از یک ماه با شناختی که از هم پیدا کرده بودیم یه رابطه عاطفی بینمون شکل گرفت و پیام ها از حالت رسمی خارج شد و وارد فاز عاطفی شد، از من انکار و از ایشون اصرار که از نظر شرعی اشکال نداره ، و بالاخره من را راضی کردن به طوریکه هر روز باید زنگ میزدن و روزی چند مرتبه پیام می‌دادیم.( من پسر اینقدر احساساتی ندیده بودم) کار به جایی رسید که علی‌رغم حرف‌های مشاور، نقاط ضعف ایشون(که قبلاً خط قرمزم بود) را ندید می‌گرفتم فقط به خاطر اون امتیاز مثبت و میگفتم هیچ آدمی کامل نیست. بعد از چند ماه قرار عقد گذاشتیم و همه‌ی کارهامون هم انجام دادیم (خرید حلقه و لباس و تالار و سفره عقد و ...) اما چند روز قبل از مراسم خودِ واقعی آقا برای ما رو شد و عقد را به هم زدیم با اینکه اول شناخت پیدا کرده بودیم ، بعد علاقه (به قول شما عاقلانه عاشق شدیم) اما بازم کور و کر شدم
سلام آقای محمدی همیشه تقصیر ما پسر ها نیست... بعضی اوقات تقصیر مادر خانواده است که زنگ نمیزنه من تو عمرم یکبار برای خواستگاری رفتم بعدش جوابم منفی بود مادرم میگفت رووم نمیشه زنگ بزنم بگم همه چی کنسله 😂😂😂 بالاخره باهزار بدبختی راضیش کردم زنگ بزنه و اعلام کنه😁
ادمین نوشت :: ی بنده خدایی رو می شناسم، دو تا دختر دهه شصتی مجرد داره، دختر سومش هم دهه هفتادی و مجرده. از بس که خواستگارهای دختراش رو پرونده. اخیرا یکی از معرف ها می گفتن برای دختر دهه هفتادی شون ی مورد خوب معرفی کردم، مادر دختر خانم گفته بودن ایشالا بعد از ماه صفر... 🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂
الان ما با مادرمون چه کنیم ؟ اول که اصلا شماره های غریبه رو جواب نمیده ، دست بر غذا هم اگه جواب داد و خواستگار بود ، اینقدر میپیچونه که طرف خودش منصرف بشه و بره دنبال کار و زندگیش . مورد بوده چند بار هماهنگ کرده که فلان روز زنگ میزنم که بگید کی و کجا دو طرف همدیگرو ببینن ، کلا اون روز میزاره از خونه میره . یا به هر بهونه ی الکی جواب نمیده . محرم و صفر باز برام خیلی معقول تره تا بهونه های فضایی که مادر من میاره . تو کلام من باید ازدواج کنم و .... ولی در عمل کاری میکنه که هر بار که با کسی صحبت میکنم توبه کنم از اینکه اصرار کردم کسی رو راه بدن برای صحبت .
سلام محمدی جان من خودم مذهبی هستم. با یه خانوم چادری و خیلی مذهبی آشنا شدم برای ازدواج(ایشون طلبه هم بودند) خیلی متشرع و مبادی آداب.چون خودشون هم عضو این کانال هستند و احتمالا پیامهارو میخونند نمیتونم بیشتر توضیح بدم که ناراحت نشن. خلاصه که به پیشنهاد خود خانوم محرمیت خوندیم بدون اذن پدرشون و ناخواسته اتفاقاتی افتاد و تماسهای فیزیکی برقرار شد. با این که برام خیلی سخت بود ولی از طرف من کاملا کنترل شده بود که خدای نکرده اتفاقی برای خانوم نیفته(برای دوشیزه بودنشون) و یه سری مسائل دیگه که بینمون اتفاق افتاد و من دلبستشون شدم.البته واقعا خیلی زیاد باهم تفاهم داشتیم و عاقلانه هم فکر کردم دیدم واقعا مناسب هم هستیم و فقط احساسات نبود عاقلانه هم زوج خوبی بودیم و هستیم( من آدم احساسی و بشدت عاطفی هستم)و اصلا اهل دوستی و رابطه با جنس مخالف نبوده و نیست. ولی یک دفعه ایشون نظرشون برگشت و جواب منفی دادن.من شک شدم.داغون شدم،له شدم.با اینکه یکمی مغرور و جدیم و تو روضه ها به ندرت گریم میگیره، ولی مثل بچه ها بارها گریه کردم. خلاصه اینکه گول ظواهر مذهبی آدم هارو نخورید چه پسر چه دختر. البته ابن خانوم واقعا مذهبی واقعی هستند ولی در رابطه با من ناخواسته اشتباهاتی مرتکب شدن و منو درگیر احساسات کردند. پشت دستمو داغ میکنم تا پای عقد احساساتمو کنترل کنم. اگر بتونم
آقای محمدی منم تجربموبگم ازکورشدن توسط عاشقی بعدمدت هاکسیوپیداکردیم که فاصله قدیش باهام مناسب بود قیافه هم ازاین دودیقه مونده به شهادتا😅 البته که من اصلا قیافه روندیدم تا وقتی که قراربود جدی شه بخاطرهمین مسئله وابستگی چون خودمومیشناختم چون بجزبا بابام با هیچ جنس مخالف دیگه ای حتی حرف نزدم چه برسه نگاه و البته صلاحیت های دیگری هم داشت اشتباه ارتباط در فضای مجازی روهم انجام دادیم وخب بعدچندروزسوالاتمون تموم شدو واردفازدیگری شدیم بعدها خودش میگفت من فلانم بیسارم وخب چیزهایی بود که من در حالت عادی بدم میومدولی بعدایجادعلاقه خودم دلیل میاوردم برای خودم و میگفتم مهم نیست وکم کم داشتم خودم روتغییرمیدادم😅 وبعدکه نشد حقیقتا یک دور مردم وزنده شدم ولی چشمم به این تفاوت ها بازشد اصلا اصلاخوب نبود ولی تجربه سخت بدست میاد