🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_ششم
#بخش_پنجم
ادامه....ورزش باستانی
از ديگر کارهائي که در مجموعه ورزش باستاني انجام ميشد اين بود که بچه هابه صورت گروهي به زورخانه هاي ديگر ميرفتند و آنجا ورزش ميکردند.💪🏻👥💪🏻
يک شبِ ماه رمضان ما به زورخانه هاي درکرج رفتيم. آن شب را فراموش نمیکنم.👌🏻
ابراهيم شعر ميخواند. 🧔🏻
دعا ميخواند و ورزش ميکرد.🤲🏻
مدتي طولاني بود که ابراهيم در كنارگود مشغول شناي زورخان هاي بود.
چند سري بچه هاي داخل گود عوض شدند، اما ابراهيم همچنان مشغول شنا بود.✋🏻✋🏻
اصلاً به کسي توجه نميکرد.👇🏻
پيرمردي در بالاي سكو نشسته بود و به ورزش بچه ها نگاه ميکرد. پيش من آمد.👴🏻
ابراهيم را نشان داد و با ناراحتي گفت: آقا، اين جوان كيه؟!😞
با تعجب گفتم: چطور مگه!؟ 🧐
گفت: «من كه وارد شدم، ايشان داشت شنا ميرفت. من با تسبيح، شنا رفتنش را شمردم.📿
تا الان هفت دور تسبيح رفته يعني هفتصدتا شنا! تو رو خدا بيارش بالا الان حالش به هم ميخوره. »😖
وقتی ورزش تمام شد ابراهيم اصلاً احساس خستگي نميکرد.🙂
انگار نه انگار که چهار ساعت شنا رفته!💪🏻
البته ابراهيم اين کارها را براي قوي شدن انجام ميداد. ✊🏻
هميشه ميگفت: براي خدمت به خدا و بندگانش، بايد بدني قوي داشته باشيم.‼️
مرتب دعا ميکردكه: خدايا بدنم را براي خدمت كردن به خودت قوي كن.🤲🏻
ابراهيم در همان ايام يك جفت ميل و سنگ بسيار سنگين براي خودش تهيه کرد. 🍂
حسابي سرزبان ها افتاده و انگشت نما شده بود.👏🏻
اما بعد از مدتي ديگر جلوي بچه ها چنين کارهائي را انجام نداد!❌
ميگفت: اين کارها عامل غرور انسان می شه.🔱
ميگفت: مردم به دنبال اين هستند كه چه کسي قويتر از بقيه است.✋🏻 من اگر جلوي ديگران ورزش هاي سنگين را انجام دهم باعث ضايع شدن رفقايم ميشوم.😔
در واقع خودم را مطرح کرده ام و اين کار اشتباه است. ❌
بعد از آن وقتي مياندار ورزش بود و ميديد که شخصي خسته شده وکم آورده، سريع ورزش را عوض ميکرد. ♻️
اما بدن قوي ابراهيم يکبار قدرتش را نشان داد و آن، زماني بود که سيد حسين طحامي قهرمان کشتي جهان و يکي از ارادتمندان حاج حسن به زورخانه آمده بود و با بچه ها ورزش ميکرد.💪🏻💪🏻💪🏻💪🏻
🥀شهـــ|سلام بر ابراهیم|ــــید ابراهیم هادی🥀
#زهرا_رضائی
#سلام_بر_ابراهیم
#یک_فنجان_مطالعه
#شهیدانه
#ادامه_دهنده_راه_شهدا_باشیم
@zahra_Rezaei1386
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_ششم
#بخش_چهارم
ادامه...ورزش باستانی
ما هم اگر اين بچه ها رو مذهبي کنيم هنر کرديم.✊🏻
دوستي ابراهيم با اين پسر به جايي رسيد که همه كارهاي اشتباهش را کنار گذاشت.🌹
او يکی از بچه هاي خوب ورزشکار شد. ✋🏻
چند ماه بعد و در يکي از روزهاي عيد، همان پسر را ديدم. 🍃
بعد از ورزش يک جعبه شيريني خريد و پخش کرد. 🍰
بعدگفت: رفقا من مديون همه شما هستم، من مديون آقا ابرام هستم.😔
از خدا خيلي ممنونم.🤲🏻
من اگر با شما آشنا نشده بودم معلوم نبود الان کجا بودم و...☠
ما هم با تعجب نگاهش میکرديم.👀
با بچه ها آمديم بيرون، توي راه به کارهاي ابراهيم دقت میکردم.🧐
چقدر زيبا يکي يکي بچه ها را جذب ورزش میکرد،🌷
بعد هم آنها را به مسجد و هيئت میکشاند و به قول خودش ميانداخت تو دامن امام حسين (ع).🌱
ياد حديث پيامبر به اميرالمؤمنين (ع)افتادم كه فرمودند: «يا علي، اگر يک نفر به واسطه تو هدايت شود از آنچه آفتاب بر آن ميتابد بالاتر است.»💫💫💫
🥀شهـــ|سلام بر ابراهیم|ــــید ابراهیم هادی🥀
#زهرا_رضائی
#سلام_بر_ابراهیم
#یک_فنجان_مطالعه
#شهیدانه
#ادامه_دهنده_راه_شهدا_باشیم
@zahra_Rezaei1386
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_ششم
#بخش_پنجم
ادامه....ورزش باستانی
از ديگر کارهائي که در مجموعه ورزش باستاني انجام ميشد اين بود که بچه هابه صورت گروهي به زورخانه هاي ديگر ميرفتند و آنجا ورزش ميکردند.💪🏻👥💪🏻
يک شبِ ماه رمضان ما به زورخانه هاي درکرج رفتيم. آن شب را فراموش نمیکنم.👌🏻
ابراهيم شعر ميخواند. 🧔🏻
دعا ميخواند و ورزش ميکرد.🤲🏻
مدتي طولاني بود که ابراهيم در كنارگود مشغول شناي زورخان هاي بود.
چند سري بچه هاي داخل گود عوض شدند، اما ابراهيم همچنان مشغول شنا بود.✋🏻✋🏻
اصلاً به کسي توجه نميکرد.👇🏻
پيرمردي در بالاي سكو نشسته بود و به ورزش بچه ها نگاه ميکرد. پيش من آمد.👴🏻
ابراهيم را نشان داد و با ناراحتي گفت: آقا، اين جوان كيه؟!😞
با تعجب گفتم: چطور مگه!؟ 🧐
گفت: «من كه وارد شدم، ايشان داشت شنا ميرفت. من با تسبيح، شنا رفتنش را شمردم.📿
تا الان هفت دور تسبيح رفته يعني هفتصدتا شنا! تو رو خدا بيارش بالا الان حالش به هم ميخوره. »😖
وقتی ورزش تمام شد ابراهيم اصلاً احساس خستگي نميکرد.🙂
انگار نه انگار که چهار ساعت شنا رفته!💪🏻
البته ابراهيم اين کارها را براي قوي شدن انجام ميداد. ✊🏻
هميشه ميگفت: براي خدمت به خدا و بندگانش، بايد بدني قوي داشته باشيم.‼️
مرتب دعا ميکردكه: خدايا بدنم را براي خدمت كردن به خودت قوي كن.🤲🏻
ابراهيم در همان ايام يك جفت ميل و سنگ بسيار سنگين براي خودش تهيه کرد. 🍂
حسابي سرزبان ها افتاده و انگشت نما شده بود.👏🏻
اما بعد از مدتي ديگر جلوي بچه ها چنين کارهائي را انجام نداد!❌
ميگفت: اين کارها عامل غرور انسان می شه.🔱
ميگفت: مردم به دنبال اين هستند كه چه کسي قويتر از بقيه است.✋🏻 من اگر جلوي ديگران ورزش هاي سنگين را انجام دهم باعث ضايع شدن رفقايم ميشوم.😔
در واقع خودم را مطرح کرده ام و اين کار اشتباه است. ❌
بعد از آن وقتي مياندار ورزش بود و ميديد که شخصي خسته شده وکم آورده، سريع ورزش را عوض ميکرد. ♻️
اما بدن قوي ابراهيم يکبار قدرتش را نشان داد و آن، زماني بود که سيد حسين طحامي قهرمان کشتي جهان و يکي از ارادتمندان حاج حسن به زورخانه آمده بود و با بچه ها ورزش ميکرد.💪🏻💪🏻💪🏻💪🏻
🥀شهـــ|سلام بر ابراهیم|ــــید ابراهیم هادی🥀
#زهرا_رضائی
#سلام_بر_ابراهیم
#یک_فنجان_مطالعه
#شهیدانه
#ادامه_دهنده_راه_شهدا_باشیم
@zahra_Rezaei1386
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_پنجم
#بخش_اول
روزی حلال
پيامبراعظم (ص) میفرمايد: «فرزندانتان را در خوب شدنشان ياري كنيد، زيرا هر كه بخواهد می تواند نافرماني را از فرزند خود بيرون كند.»🍃
بر اين اساس پدرمان در تربيت صحيح ابراهيم و ديگر بچ هها اصلاً كوتاهي نكرد.✋🏻
البته پدرمان بسيار انسان با تقوائي بود. اهل مسجد و هيئت بود و به رزق حلال بسيار اهميت ميداد. او خوب م يدانست پيامبر (ص) می فرمايد: «عبادت ده جزء دارد كه نه جزء آن به دست آوردن روزي حلال است »🤲🏻
براي همين وقتي عده اي از اراذل و اوباش در محله اميريه(شاپور)آن زمان، اذيتش كردند و نمی گذاشتند كاسبي حلالي داشته باشد، مغاز هاي كه از ارث پدري به دست آورده بود را فروخت و به كارخانه قند رفت.🎂🍭
آنجا مشغول كارگري شد. 🌌صبح تا شب مقابل كوره می ايستاد. تازه آن موقع توانست خان هاي كوچك بخرد.🥀
ابراهيم بارها گفته بود: اگر پدرم بچه هاي خوبي تربيت كرد به خاطر سختی هایی بود كه براي رزق حلال می كشيد.♥️💫
هر زمان هم از دوران كودكي خودش ياد ميكرد ميگفت: پدرم با من حفظ قرآن را كار ميكرد.📖
هميشه مرا با خودش به مسجد م يبرد.🕌
بيشتر وقت ها به مسجد آیت الله نوری پائين چهارراه سرچشمه می رفتيم.💧
آنجا هيئت حضرت علي اصغر (ع) بر پا بود.🕯
پدرم افتخار خادمي آن هيئت را داشت.🦋
يادم هست كه در همان سا لهای پاياني دبستان، ابراهيم كاري كرد كه پدر عصباني شد و گفت: ابراهيم برو بيرون، تا شب هم برنگرد.❌
🥀شهـ|سلام بر ابراهیم|ـید ابراهیم هادی🥀
#زهرا_رضائی
#سلام_بر_ابراهیم
#یک_فنجان_مطالعه
#شهیدانه
#ادامه_دهنده_راه_شهدا_باشیم
@zahra_Rezaei1386
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_ششم
#بخش_اول
ورزش باستانی
اوايل دوران دبيرستان بود كه ابراهيم با ورزش باستاني آشنا شد. 💪🏻
او شبها به زورخانه حاج حسن میرفت. حاج حسن توكل معروف به حاج حسن نجار، عارفي وارسته بود.👌🏻
او زورخان هاي نزديك دبيرستان ابوريحان داشت. ابراهيم هم يكي از ورزشكاران اين محيط ورزشي و معنوي شد.📿
حاج حسن، ورزش را با يك يا چند آيه قرآن شروع میكرد. سپس حديثي میگفت و ترجمه ميكرد. 📖
بيشتر ش بها، ابراهيم را ميفرستاد وسط گود، او هم در يك دور ورزش، معمولاً يك سوره قرآن، دعاي توسل و يا اشعاري در مورد اهل بيت ميخواند و به اين ترتيب به مرشد هم كمك ميكرد. 👥
از جمله كارهاي مهم در اين مجموعه اين بود كه؛ هر زمان ورزش بچه ها به اذان مغرب میرسيد، بچه ها ورزش را قطع میكردند و داخل همان گود زورخانه، پشت سر حاج حسن نماز جماعت میخواندند. 📿📿📿
به اين ترتيب حاج حسن در آن اوضاع قبل از انقلاب، درس ايمان و اخلاق را در كنار ورزش به جوانها می آموخت.📚
ادامه دارد...🖇
🥀شهـــ|سلام بر ابراهیم|ــــید ابراهیم هادی🥀
#زهرا_رضائی
#سلام_بر_ابراهیم
#یک_فنجان_مطالعه
#شهیدانه
#ادامه_دهنده_راه_شهدا_باشیم
@zahra_Rezaei1386
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_ششم
#بخش_دوم
فراموش نمیكنم، يكبار بچه ها پس از ورزش در حال پوشيدن لباس و مشغول خداحافظي بودند.👕
يكباره مردي سراسيمه وارد شد! بچه خردسالي را نيز در بغل داشت.✋🏻
با رنگي پريده و با صدائي لرزان گفت: حاج حسن كمكم كن. بچه ام مريضه، دكترا جوابش كردند.🤧
داره از دستم میره. نَفَس شما حقه، تو رو خدا دعا كنيد. تو رو خدا... بعد شروع به گريه كرد.😭
ابراهيم بلند شد و گفت: لباساتون رو عوض كنيد و بيائيد توي گود. خودش هم آمد وسط گود. آن شب ابراهيم در يك دور ورزش، دعاي توسل را با بچ هها زمزمه كرد. 📖
بعد هم از سوزدل براي آن كودك دعا كرد آن مرد هم با بچ هاش در گوش هاي نشسته بود و گريه می كرد.😭🤲🏻🤲🏻
دو هفته بعد حاج حسن بعد از ورزش گفت: بچ هها روز جمعه ناهار دعوت شديد!🎁
با تعجب پرسيدم: كجا !؟ گفت: بنده خدائي كه با بچه مريض آمده بود، همان آقا دعوت كرده.🎉
بعد ادامه داد: الحمدلله مشكل بچ هاش برطرف شده. دكتر هم گفته بچهات خوب شده. براي همين ناهار دعوت كرده.برگشتم و ابراهيم را نگاه کردم. مثل کسي که چيزي نشنيده، آماده رفتن میشد. ✋🏻
اما من شک نداشتم، دعاي توسل يکه ابراهيم با آن شور و حال عجيب خواند کار خودش را کرده. ✨
ادامه دارد.... 🖇
🥀شهـــ|سلام بر ابراهیم|ــــید ابراهیم هادی🥀
#زهرا_رضائی
#سلام_بر_ابراهیم
#یک_فنجان_مطالعه
#شهیدانه
#ادامه_دهنده_راه_شهدا_باشیم
@zahra_Rezaei1386
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_ششم
#بخش_پنجم
ادامه....ورزش باستانی
از ديگر کارهائي که در مجموعه ورزش باستاني انجام ميشد اين بود که بچه هابه صورت گروهي به زورخانه هاي ديگر ميرفتند و آنجا ورزش ميکردند.💪🏻👥💪🏻
يک شبِ ماه رمضان ما به زورخانه هاي درکرج رفتيم. آن شب را فراموش نمیکنم.👌🏻
ابراهيم شعر ميخواند. 🧔🏻
دعا ميخواند و ورزش ميکرد.🤲🏻
مدتي طولاني بود که ابراهيم در كنارگود مشغول شناي زورخان هاي بود.
چند سري بچه هاي داخل گود عوض شدند، اما ابراهيم همچنان مشغول شنا بود.✋🏻✋🏻
اصلاً به کسي توجه نميکرد.👇🏻
پيرمردي در بالاي سكو نشسته بود و به ورزش بچه ها نگاه ميکرد. پيش من آمد.👴🏻
ابراهيم را نشان داد و با ناراحتي گفت: آقا، اين جوان كيه؟!😞
با تعجب گفتم: چطور مگه!؟ 🧐
گفت: «من كه وارد شدم، ايشان داشت شنا ميرفت. من با تسبيح، شنا رفتنش را شمردم.📿
تا الان هفت دور تسبيح رفته يعني هفتصدتا شنا! تو رو خدا بيارش بالا الان حالش به هم ميخوره. »😖
وقتی ورزش تمام شد ابراهيم اصلاً احساس خستگي نميکرد.🙂
انگار نه انگار که چهار ساعت شنا رفته!💪🏻
البته ابراهيم اين کارها را براي قوي شدن انجام ميداد. ✊🏻
هميشه ميگفت: براي خدمت به خدا و بندگانش، بايد بدني قوي داشته باشيم.‼️
مرتب دعا ميکردكه: خدايا بدنم را براي خدمت كردن به خودت قوي كن.🤲🏻
ابراهيم در همان ايام يك جفت ميل و سنگ بسيار سنگين براي خودش تهيه کرد. 🍂
حسابي سرزبان ها افتاده و انگشت نما شده بود.👏🏻
اما بعد از مدتي ديگر جلوي بچه ها چنين کارهائي را انجام نداد!❌
ميگفت: اين کارها عامل غرور انسان می شه.🔱
ميگفت: مردم به دنبال اين هستند كه چه کسي قويتر از بقيه است.✋🏻 من اگر جلوي ديگران ورزش هاي سنگين را انجام دهم باعث ضايع شدن رفقايم ميشوم.😔
در واقع خودم را مطرح کرده ام و اين کار اشتباه است. ❌
بعد از آن وقتي مياندار ورزش بود و ميديد که شخصي خسته شده وکم آورده، سريع ورزش را عوض ميکرد. ♻️
اما بدن قوي ابراهيم يکبار قدرتش را نشان داد و آن، زماني بود که سيد حسين طحامي قهرمان کشتي جهان و يکي از ارادتمندان حاج حسن به زورخانه آمده بود و با بچه ها ورزش ميکرد.💪🏻💪🏻💪🏻💪🏻
🥀شهـــ|سلام بر ابراهیم|ــــید ابراهیم هادی🥀
#زهرا_رضائی
#سلام_بر_ابراهیم
#یک_فنجان_مطالعه
#شهیدانه
#ادامه_دهنده_راه_شهدا_باشیم
@zahra_Rezaei1386
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_ششم
#بخش_چهارم
ادامه...ورزش باستانی
ما هم اگر اين بچه ها رو مذهبي کنيم هنر کرديم.✊🏻
دوستي ابراهيم با اين پسر به جايي رسيد که همه كارهاي اشتباهش را کنار گذاشت.🌹
او يکی از بچه هاي خوب ورزشکار شد. ✋🏻
چند ماه بعد و در يکي از روزهاي عيد، همان پسر را ديدم. 🍃
بعد از ورزش يک جعبه شيريني خريد و پخش کرد. 🍰
بعدگفت: رفقا من مديون همه شما هستم، من مديون آقا ابرام هستم.😔
از خدا خيلي ممنونم.🤲🏻
من اگر با شما آشنا نشده بودم معلوم نبود الان کجا بودم و...☠
ما هم با تعجب نگاهش میکرديم.👀
با بچه ها آمديم بيرون، توي راه به کارهاي ابراهيم دقت میکردم.🧐
چقدر زيبا يکي يکي بچه ها را جذب ورزش میکرد،🌷
بعد هم آنها را به مسجد و هيئت میکشاند و به قول خودش ميانداخت تو دامن امام حسين (ع).🌱
ياد حديث پيامبر به اميرالمؤمنين (ع)افتادم كه فرمودند: «يا علي، اگر يک نفر به واسطه تو هدايت شود از آنچه آفتاب بر آن ميتابد بالاتر است.»💫💫💫
🥀شهـــ|سلام بر ابراهیم|ــــید ابراهیم هادی🥀
#زهرا_رضائی
#سلام_بر_ابراهیم
#یک_فنجان_مطالعه
#شهیدانه
#ادامه_دهنده_راه_شهدا_باشیم
@zahra_Rezaei1386
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_ششم
#بخش_سوم
ادامه...ورزش باستانی
بارها میديدم ابراهيم، با بچه هائي که نه ظاهر مذهبي داشتند و نه به دنبال مسائل ديني بودند رفيق میشد.😎
آنها را جذب ورزش میکرد و به مرور به مسجد و هيئت میكشاند. 🏴
يکي از آنها خيلي از بقيه بدتر بود.🔥
هميشه از خوردن مشروب و کارهاي خلافش میگفت! اصلاً چيزي از دين نمیدانست.🌪
نه نماز و نه روزه، به هيچ چيز هم اهميت نمیداد.❌
حتي میگفت: تا حالا هيچ جلسه مذهبي يا هيئت نرفته ام.😒
به ابراهيم گفتم: آقا ابرام اينها کي هستند دنبال خودت مياري!؟ 😖
با تعجب پرسيد: چطور، چي شده؟! 🤔
گفتم: ديشب اين پسر دنبال شما وارد هيئت شد. بعد هم آمد وکنار من نشست. 🍃
حاج آقا داشت صحبت میکرد. 🌹
از مظلوميت امام حسين (ع) و کارهاي يزيد میگفت.😔
اين پسرهم خيره خيره و با عصبانيت گوش میکرد.😤
وقتي چراغها خاموش شد.💡
به جاي اينکه اشك بريزه، مرتب فحشهاي ناجور به يزيد میداد!!❌❌❌❌
ابراهيم داشت با تعجب گوش ميکرد. يكدفعه زد زير خنده.✅
بعد هم گفت: عيبي نداره، اين پسر تا حالا هيئت نرفته و گريه نکرده. مطمئن باش با امام حسين (ع) که رفيق بشه تغيير ميكنه.👌🏻👌🏻👌🏻
🥀شهـــ|سلام بر ابراهیم|ــــید ابراهیم هادی🥀
#زهرا_رضائی
#سلام_بر_ابراهیم
#یک_فنجان_مطالعه
#شهیدانه
#ادامه_دهنده_راه_شهدا_باشیم
@zahra_Rezaei1386
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_ششم
#بخش_پنجم
ادامه....ورزش باستانی
از ديگر کارهائي که در مجموعه ورزش باستاني انجام ميشد اين بود که بچه هابه صورت گروهي به زورخانه هاي ديگر ميرفتند و آنجا ورزش ميکردند.💪🏻👥💪🏻
يک شبِ ماه رمضان ما به زورخانه هاي درکرج رفتيم. آن شب را فراموش نمیکنم.👌🏻
ابراهيم شعر ميخواند. 🧔🏻
دعا ميخواند و ورزش ميکرد.🤲🏻
مدتي طولاني بود که ابراهيم در كنارگود مشغول شناي زورخان هاي بود.
چند سري بچه هاي داخل گود عوض شدند، اما ابراهيم همچنان مشغول شنا بود.✋🏻✋🏻
اصلاً به کسي توجه نميکرد.👇🏻
پيرمردي در بالاي سكو نشسته بود و به ورزش بچه ها نگاه ميکرد. پيش من آمد.👴🏻
ابراهيم را نشان داد و با ناراحتي گفت: آقا، اين جوان كيه؟!😞
با تعجب گفتم: چطور مگه!؟ 🧐
گفت: «من كه وارد شدم، ايشان داشت شنا ميرفت. من با تسبيح، شنا رفتنش را شمردم.📿
تا الان هفت دور تسبيح رفته يعني هفتصدتا شنا! تو رو خدا بيارش بالا الان حالش به هم ميخوره. »😖
وقتی ورزش تمام شد ابراهيم اصلاً احساس خستگي نميکرد.🙂
انگار نه انگار که چهار ساعت شنا رفته!💪🏻
البته ابراهيم اين کارها را براي قوي شدن انجام ميداد. ✊🏻
هميشه ميگفت: براي خدمت به خدا و بندگانش، بايد بدني قوي داشته باشيم.‼️
مرتب دعا ميکردكه: خدايا بدنم را براي خدمت كردن به خودت قوي كن.🤲🏻
ابراهيم در همان ايام يك جفت ميل و سنگ بسيار سنگين براي خودش تهيه کرد. 🍂
حسابي سرزبان ها افتاده و انگشت نما شده بود.👏🏻
اما بعد از مدتي ديگر جلوي بچه ها چنين کارهائي را انجام نداد!❌
ميگفت: اين کارها عامل غرور انسان می شه.🔱
ميگفت: مردم به دنبال اين هستند كه چه کسي قويتر از بقيه است.✋🏻 من اگر جلوي ديگران ورزش هاي سنگين را انجام دهم باعث ضايع شدن رفقايم ميشوم.😔
در واقع خودم را مطرح کرده ام و اين کار اشتباه است. ❌
بعد از آن وقتي مياندار ورزش بود و ميديد که شخصي خسته شده وکم آورده، سريع ورزش را عوض ميکرد. ♻️
اما بدن قوي ابراهيم يکبار قدرتش را نشان داد و آن، زماني بود که سيد حسين طحامي قهرمان کشتي جهان و يکي از ارادتمندان حاج حسن به زورخانه آمده بود و با بچه ها ورزش ميکرد.💪🏻💪🏻💪🏻💪🏻
🥀شهـــ|سلام بر ابراهیم|ــــید ابراهیم هادی🥀
#زهرا_رضائی
#سلام_بر_ابراهیم
#یک_فنجان_مطالعه
#شهیدانه
#ادامه_دهنده_راه_شهدا_باشیم
@zahra_Rezaei1386
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_ششم
#بخش_چهارم
ادامه...ورزش باستانی
ما هم اگر اين بچه ها رو مذهبي کنيم هنر کرديم.✊🏻
دوستي ابراهيم با اين پسر به جايي رسيد که همه كارهاي اشتباهش را کنار گذاشت.🌹
او يکی از بچه هاي خوب ورزشکار شد. ✋🏻
چند ماه بعد و در يکي از روزهاي عيد، همان پسر را ديدم. 🍃
بعد از ورزش يک جعبه شيريني خريد و پخش کرد. 🍰
بعدگفت: رفقا من مديون همه شما هستم، من مديون آقا ابرام هستم.😔
از خدا خيلي ممنونم.🤲🏻
من اگر با شما آشنا نشده بودم معلوم نبود الان کجا بودم و...☠
ما هم با تعجب نگاهش میکرديم.👀
با بچه ها آمديم بيرون، توي راه به کارهاي ابراهيم دقت میکردم.🧐
چقدر زيبا يکي يکي بچه ها را جذب ورزش میکرد،🌷
بعد هم آنها را به مسجد و هيئت میکشاند و به قول خودش ميانداخت تو دامن امام حسين (ع).🌱
ياد حديث پيامبر به اميرالمؤمنين (ع)افتادم كه فرمودند: «يا علي، اگر يک نفر به واسطه تو هدايت شود از آنچه آفتاب بر آن ميتابد بالاتر است.»💫💫💫
🥀شهـــ|سلام بر ابراهیم|ــــید ابراهیم هادی🥀
#زهرا_رضائی
#سلام_بر_ابراهیم
#یک_فنجان_مطالعه
#شهیدانه
#ادامه_دهنده_راه_شهدا_باشیم
@zahra_Rezaei1386