eitaa logo
خدایا
3 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
530 ویدیو
88 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 حوزه حاج آقا مجتهدی سالهاي آخر، قبل از انقلاب بود.🍃 ابراهيم به جز رفتن به بازار مشغول فعاليت ديگري بود. تقريبًا کســي از آن خبر نداشــت.❌ خودش هم چيزي نميگفت.🌱 اما كاملا رفتار واخلاقش عوض شده بود.🙂 ابراهيم خيلي معنويتر شــده بود.😇 صبحها يک پلاســتيک مشكي دستش ميگرفت و به سمت بازار ميرفت. 🚶🏻‍♂ چند جلد کتاب داخل آن بود. 📚 يكروز با موتور از ســر خيابان رد ميشدم. 🛵 ابراهيم را ديديم. پرسيدم: داش ابرام کجا ميري؟!🤨 گفت: ميرم بازار.👆🏻 ســوارش کردم، بين راه گفتم: چند وقته اين پلاســتيک رو دستت ميبينم چيه!؟ 🧐 گفت: هيچي کتابه!🖇 بين راه، سر کوچه نائب السلطنه پياده شد.🏷 خداحافظي کرد و رفت. 👋🏻 تعجب کردم، محل کار ابراهيم اينجا نبود.🤔 پس کجا رفت!؟ 🧐 بــا كنجكاوي بــه دنبالش آمدم. 🚶🏻‍♂ تا اينکه رفت داخل يك مســجد، من هم دنبالش رفتم. 🕌 بعد در کنار تعدادي جوان نشست و کتابش را باز کرد. 📖🔗 فهميدم دروس حوزوي ميخوانه، از مسجد آمدم بيرون. 🍃 از پيرمردي که رد ميشد سؤال کردم:ببخشيد، اسم اين مسجد چيه؟ ⁉️ جواب داد: حوزه حاج آقا مجتهدي.💚 با تعجب به اطراف نگاه کردم. 🤔😳 فکر نميکردم ابراهيم طلبه شده باشه. 🤨😁 آنجا روي ديوار حديثي از پيامبر(ص) نوشته شده بود: «آسمانها و زمين و فرشتگان، شب و روز براي سه دسته طلب آمرزش ميکنند: علماء، کسانيکه به دنبال علم هستند و انسانهاي با سخاوت».❤️🌱 شب وقتي از زورخانه بيرون ميرفتم گفتم: داش ابرام حوزه ميري و به ما چيزي نميگي؟🌷  يکدفعه باتعجب برگشــت و نگاهم کرد. 🤨 فهميد دنبالش بودم. خيلي آهسته گفت: آدم حيف عمرش رو فقط صرف خوردن و خوابيدن بکنه.😕 من طلبه رسمي نيســتم.🙃 همينطوري براي اســتفاده ميرم، عصرها هم ميرم بازار ولي فعلا به کسي حرفي نزن.❌ تــا زمان پيروزي انقــلاب روال کاري ابراهيم به اين صــورت بود. ✅ پس از پيروزي انقلاب آنقدر مشــغوليتهاي ابراهيم زياد شــد که ديگر به کارهاي قبلي نميرسيد.🍂 🥀شهـــ|سلام بر ابراهیم|ــــید ابراهیم هادی🥀 ~❀ @zahra_Rezaei1386