eitaa logo
مهندسی فرهنگی .راهبردها .راهکارها
437 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2هزار ویدیو
366 فایل
• أُحِبُّ الصّالحينَ و لَستُ مِنهم || لَعَلَّ اللهُ أن يرزُقني صلاحًا •
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ هوالحق 🔶دستور اولیاء الهی: در شب قدر بین الطلوعین هم بیدار باشید!🔶 💐مرحوم آية الله شيخ عبّاس قوچانى: ✨«شب بيست و سوّم ماه مبارك رمضانى بود كه ما خدمت مرحوم قاضى رسيديم و ايشان تأكيد بليغ نمودند كه تا صبح، يعنى طلوع خورشيد بيدار بمانيم.» 🔻مرحوم قوچانى می ‏فرمودند: «براى اينكه در بين الطلوعين خوابم نبرد گفتم به صحن مطهّر أميرالمؤمنين عليه السّلام بيايم و در آنجا گوشه ‏اى بنشينم تا خورشيد طلوع كند. به صحن مطهّر آمدم و همين‏طور در ميان صحن قدم می ‏زدم، ولى چون خسته بودم در گوشه ‏اى نشستم و به تفكّر و تأمّل پرداختم امّا غافل از اينكه خستگى ناشى از بيدارى شب مرا به خواب فرو برد. ⚡️يك مرتبه از خواب بيدار شدم و ديدم خورشيد طلوع كرده است و پاسى از آن گذشته است. بسيار متأسّف شدم و بر اين إهمال و كوتاهى، خود را سرزنش نمودم و به خانه مراجعت كردم. 🔻 هنگامى كه طبق معمول خدمت مرحوم قاضى رسيدم، تا چشم ايشان به من افتاد فرمودند: ✅مگر نگفتم مواظب باشيد كه خوابتان نبرد! به واسطه اين غفلت از فيض بزرگى محروم گشتيد. 🔶 📚(منبع: کتاب «نوروز درجاهلیت و اسلام ص۱۸۸) https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
4_5992582965471742992.mp3
زمان: حجم: 3.11M
نیست جز فقر در طی لسانم نیست جز عجز طی لسانم سفله تر از همه ناکسانم راست گویم خسی از خسانم برده زین سو بدان سو هوایم من گدا،من گدا،من گدایم من ز خود هست و بودی ندارم من ز خود ربح و سودی ندارم من ز خود تار و پودی ندارم من که از خود نمودی ندارم بیخودانه چسان خود نمایم من گدا،من گدا،من گدایم بنده را پادشاهی نیاید از عدم کبریایی نیاید بندگی را خدایی نیاید از گدا ،جز گدایی نیاد بنده ام گر به خویشم بخواند رانده ام گر ز پیشم براند آستانم چو بر در نشاند پاسبانم چو بر ره بماند هر چه گوید جز او را نشایم من گدا،من گدا،من گدایم گر بخواند به خویشم فقیرم ور براند ز پیشم حقیرم گر بگوید امیرم امیرم ور بگوید بمیرم بمیرم بنده حکم و تسخیر رأیم من گدا،من گدا،من گدایم از عدم حرف هستی نشاید دعوی کبر و مستی نشاید خاک را جز که پستی نشاید از فنا خود پرستی نشاید من فنا،من فنا،من فنایم من گدا،من گدا،من گدایم بنده ام ره به جایی ندارم عقل و تدبیر و رایی ندارم در سر از خود هوایی ندارم ره به دولت سرایی ندارم درگه دوست،دولت سرایم من گدا،من گدا،من گدایم بنده ام با دو صد عیب و علت عجز و خواری و زاری و ذلت با همه شرمساری و خجلت ای خداوند اقبال و دولت نیست جز بر درت التجایم من گدا،من گدا،من گدایم من اگر با تو همراه باشم از دل خویش آگاه باشم در ره بندگی شاه باشم در صف کان لله باشم تو مرایی اگر من تو رایم من گدا،من گدا،من گدایم ای غمت مایه شادمانی یاد روی تو روز جوانی وصل تو دولت جاودانی تار زلف تو سبع المثانی لعل دلجویت آب بقایم من گدا،من گدا،من گدایم
بايد كه خاك صحن تورا توتيا كنند انانكه خاك رابنظر كيميا كنند آن سروران كه چاکر دربار هشتمند آیا بود که گوشه چشمی بما کنند بیمار عشق روی تو سر بردرت نهاد باشد که از خزانه غیبش دواکنند سرها فتاده بردر تسلیم شاه طوس آن به که کارخود به عنایت رها کنند چون پرده دار روی تورادرحجاب کرد هرکس حکایتی بتصور چرا کنند توجان عالمی ای و جهان درهوای تو صاحب دلان حکایت دل خوش ادا کنند ما ازازل بروی توعاشق شدیم هان اهل نظر معامله با اشنا کنند درپشت پرده ای وقیامت نموده ای تا آن زمان که پرده درافتد چها کنند اشکی اگر فتد بدرت ز اهل معصیت بهتر زطاعتی که بروی وریا کنند بگذر بطوس تابه ابد اهل معرفت اوقات خویش بهرتوصرف دعا کنند پیراهنی که بر تن یوسف زمهر توست ترسم برادران غیورش قبا کنند آنانکه آشنا به طریق رضا شدند خیر نهان برای رضای خدا کنند غرقم میان مهر تو هرگز نگفته ام شاهان کم التفات به حال گدا کنند https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
2.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیت الله خامنه ای دردیداربا اطباء طب سنتی: توقف نکنیدکاررونگذاریدمعلق شودومتوقف شود… چنانچه مقامات رسمی با شما همکاری نمی‌کنند ، ما در سطح کلان چطور تحریم‌های آمریکا رودور می‌زنیم ،شماهم مسئولین رسمی رو دور بزنید… @zenghetpaiin https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
حجت الاسلام قاسمیان4_5983269569408535805.mp3
زمان: حجم: 4.51M
نه مراست قدرت آن که دم زنم از جلال تو یا علی نه مرا زبان که بیان کنم صفت کمال تو یا علی شده مات عقل موحدین همه در جمال تو یا علی چو نیافت غیر تو آگهی ز بیان حال تو یا علی نبرد به وصف تو ره کسی مگر از مقال تو یا علی هله ای تجلی عارفان تو چه مطلعی تو چه منظری هله ای موله عاشقان تو چه شاهدی تو چه دلبری که ندیده ام به دو دیده ام چو تو گوهری چو تو جوهری چه در انبیاء چه در اولیاء نه تو را عدیلی و همسری به کدام کس مثلت زنم که بود مثال تو یا علی توئی آن که غیر وجود خود به شهود و غیب ندیده ای همه دیده ای نه چنین بود شه من تو دیده دیده ای فقرات نفس شکسته ای سبحات وهم دریده ای ز حدود فصل گذشته ای به صعود وصل رسیده ای ز فنای ذات به ذات حق بود اتصال تو یا علی   چو عقول و افئده را نشد ملکوت سر تو منکشف ز بیان وصف تو هر کسی رقم گمان زده مختلف همه گفته اند و نگفته شد ز کتاب فضل تو یک الف فُصحای دهر به عجز خود ز ادای وصف تو معترف بُلغای عصر به نطق خود شده اند لال تو یا علی توئی آن که در همه آیتی نگری به چشم خدای بین توئی آن که از کشف الغطا  نشود تو را  زیاده یقین شده از وجود مقدّست همه سِرِّ کَنز خفا مبین زچه رو دم از انا ربکم نزنی بزن به دلیل این که به نور حق شده منتهی شرف کمال تو یا علی توئی آن که مستی ما خلق شده بر عطای تو مستدل ز محیط جود تو منتشر قطرات جان رشحات دل به دل تو چون دل عالمی، دل عالمی شده متصل نه همین منم ز تو مشتعل، نه همین منم به تو مشتغل دل هر که می‌نگرم در او، بود اشتعال تو یا علی   به می‌خم تو سرشته شد گل کاس جان سبو کشان
نه مراست قدرت آن که دم زنم از جلال تو یا علی نه مرا زبان که بیان کنم صفت کمال تو یا علی شده مات عقل موحدین همه در جمال تو یا علی چو نیافت غیر تو آگهی ز بیان حال تو یا علی نبرد به وصف تو ره کسی مگر از مقال تو یا علی هله ای تجلی عارفان تو چه مطلعی تو چه منظری هله ای موله عاشقان تو چه شاهدی تو چه دلبری که ندیده ام به دو دیده ام چو تو گوهری چو تو جوهری چه در انبیاء چه در اولیاء نه تو را عدیلی و همسری به کدام کس مثلت زنم که بود مثال تو یا علی توئی آن که غیر وجود خود به شهود و غیب ندیده ای همه دیده ای نه چنین بود شه من تو دیده دیده ای فقرات نفس شکسته ای سبحات وهم دریده ای ز حدود فصل گذشته ای به صعود وصل رسیده ای ز فنای ذات به ذات حق بود اتصال تو یا علی   چو عقول و افئده را نشد ملکوت سر تو منکشف ز بیان وصف تو هر کسی رقم گمان زده مختلف همه گفته اند و نگفته شد ز کتاب فضل تو یک الف فُصحای دهر به عجز خود ز ادای وصف تو معترف بُلغای عصر به نطق خود شده اند لال تو یا علی توئی آن که در همه آیتی نگری به چشم خدای بین توئی آن که از کشف الغطا  نشود تو را  زیاده یقین شده از وجود مقدّست همه سِرِّ کَنز خفا مبین زچه رو دم از انا ربکم نزنی بزن به دلیل این که به نور حق شده منتهی شرف کمال تو یا علی توئی آن که مستی ما خلق شده بر عطای تو مستدل ز محیط جود تو منتشر قطرات جان رشحات دل به دل تو چون دل عالمی، دل عالمی شده متصل نه همین منم ز تو مشتعل، نه همین منم به تو مشتغل دل هر که می‌نگرم در او، بود اشتعال تو یا علی   به می‌خم تو سرشته شد گل کاس جان سبو کشان ز رحیق جام تو سر گران سر سر خوشان دل بیهشان به پیاله دل عارفان شده ترک چشم تو می‌فشان نه منم ز باده عشق تو هله مست و بیدل و بی نشان همه کس چشیده به قدر خود ز می‌زلال تو یا علی توئی آن که سدره منتهی بودت بلندی آشیان رسد استغاثه قدسیان به درت ز لانه بی نشان به مکان نیایی و جلوه ات به مکان ز مشرق لا مکان چو به اوج خود رسیده ای ز علوّ قدر و سُمُوشان همه هفت کرسی و نه طبق شده پایمال تو یا علی نه همین بس است که گویمت به وجود جود مُکرّمی نه همین بس است که خوانمت به ظهور فیض مُقدّمی تو منزهی ز ثنای من که در اوج قدس قدم نهی به کمال خویش معرفی به جلال خویش مسلمی نه مراست قدرت آن که دم زنم از جلال تو یا علی توئی آن که میم مشیتت زده نقش صورت کاف و نون فلک و زمین به اراده ات شده بی سکون شده با سکون به کتاب علم تو مندرج بود آن چه کانَ و ما یکون توئی آن مصور ما خلق که من الظواهر و البطون بود این عوالم کن فکان، اثر فعال تو یا علی تو همان درخت حقیقتی که در این حدیقه دنیوی ز فروغ نور تو مشتعل شده نار نخله موسوی انا ربکم تو زنی و بس به لسان تازی و پهلوی ز تو در لسان موحدین بود این ترانه معنوی که انا الحق است به حقِّ حق ثمر نهال تو یا علی توئی آن تجلی ذوالمنن که فروغ عالم و آدمی ز بروز جلوه ما خَلَق به مقام و رتبه مُقدّمی هله ای مشیت ذات حق که به ذات خویش مسلمی به جلال خویش مجلّلی ز نوال خویش منعمی همه گنج ذات مقدست شده ملک و مال تو یا علی تو چه بنده ای که خدائیت ز خداست منصب و مرتبت؟ رسدت ز مایه بندگی که رسی به پایه سلطنت احدی نیافت ز اولیاء چو تو این شرافت و منزلت همه خاندان تو در صفت چو تواند مشرق معرفت شده ختم دوره‌ی علم و دین به کمال آل تو یا علی تو همان ملیک مهیمنی که بهشت و جنت و نه فلک شده ذکر نام مقدست همه ورد اَلسنه ملک پی جستجوی تو سالکان به طریقت آمده یک به یک به خدا که احمد مصطفی به فلک قدم نزد از سمک مگر آن که داشت در این سفر طلب وصال تو یا علی توئی آن که تکیه سلطنت زده ای به تخت موبدی به فراز فرق مبارکت شده نصب تاج مخلدی ز شکوه شان تو بر ملا جلوات عز ممجدی متصرف آمده در یدت ملکوت دولت سرمدی تو نه آن شهی که ز سلطنت بود اعتزال تو یا علی توئی آن که ذات کسی قرین نشده است با احدیتت توئی آن که بر احدیتت شده مستند صمدیتت نرسیده فردی و جوهری به مقام منفردیتت نشناخت غیر تو هیچ کس ازلیتت ابدیتت تو چه مبدای که خبر نشد کسی از مآل تو یا علی تو که از علایق جان و تن به کمال قدس مجردی تو که بر سرائر معرفت به جمال اُنس مخلدی تو که فانی از خود و متّصف به صفات ذات محمدی به شئون فانی این جهان نه معطلی نه مقیدی بود این ریاست دنیوی غم و ابتهال تو یا علی تو همان تجلی ایزدی که فراز عرشی و لا مکان دهد آن فواد و لسان تو ز فروغ لوح و قلم نشان خبری ز گردش چشم تو حرکات گردش آسمان تو که رد شمس کنی عیان به یکی اشاره ابروان دو مسخر آمده مهر و مه هله بر هلال تو یا علی هله ای موحد ذات حق که به ذات معنی وحدتی هله ای ظهور صفات حق که جهان فیضی و رحمتی به تو گشت خلقت کن فکان که ظهور نور مشیتی چو تو در مداین علم حق ز شرف مدینه حکمتی
14.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نه مراست قدرت آن که دم زنم از جلال تو یا علی نه مرا زبان که بیان کنم صفت کمال تو یا علی https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a