eitaa logo
مهندسی فرهنگی .راهبردها .راهکارها
375 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
295 فایل
• أُحِبُّ الصّالحينَ و لَستُ مِنهم || لَعَلَّ اللهُ أن يرزُقني صلاحًا •
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم الحمدلله و الصلاة علی رسول الله وآله آل الله واللعن علی اعدائهم اعداءالله 🌷سلام علیکم ➕تبریک خجسته میلاد امام رؤوف،عالِم آل رسول صلوات الله علیه و علیهم 🌹 میدانیم همه اهل بیت علیهم السلام ارتباط شدید علمي و عملی، روحی و جسمی با وجود نازنین پیامبر ختمی مرتبت،عقل کُل وکُل عقل،حضرت محمد مصطفی صلی اللّهُ علیه وآله دارند* ~~ لَحْمُهُمْ لَحْمی وَدَمُهُمْ دَمی، یُؤْلِمُنی ما یُؤْلِمُهُمْ وَیَحْزُنُنی ما یَحْزُنُهُمْ ، اَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ، وَسِلْمٌ لِمَنْ سالَمَهُمْ، وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداهُمْ، وَمُحِبُّ لِمَنْ اَحَبَّهُمْ، اِنَّهُمْ مِنّی وَ اَنَا مِنْهُمْ ~~ {بخشی از حدیث شریف کساء} ... اینانند خاندان من و خواص و نزدیکانم، گوشتشان گوشت من و خونشان خون من است، می‌آزارد مرا هرچه ایشان را بیازارد، وبه اندوه می‌اندازد مرا هرچه ایشان را به اندوه در آورد، من در جنگم با هر که با ایشان بجنگد، و در صلحم با هر که با ایشان درصلح است، ودشمنم باهرکس که با ایشان دشمنی کند، و دوستم با هر کس که ایشان را دوست دارد، اینان از منند و من از ایشانم .... ⏮ ولی می‌بینیم در مورد بعضی از اهلبیت علیهم السلام واژه‌ی پیام دار " بضعة " بطور خاص استفاده شده است❗️یکی از آنها مولود والای ۱۱ ذیقعده سال ۱۴۸ هجری قمری، مولانا أبالحسن الإمام علي بن موسى الرضا، عليه آلاف التحیةوالثناء هستند 🌺 ⬅️ به مناسبت ایام دو مورد از تشابه جالب بین اين دو عزیز خدا {رسولخدا و امام رضا علیهماوآلهماالسلام} تقدیم می شود: 1⃣ قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام فِي أَيَّامِ هَارُونَ: إِنَّكَ قَدْ شَهَرْتَ نَفْسَكَ بِهَذَا الْأَمْرِ، وَ جَلَسْتَ مَجْلِسَ أَبِيكَ، وَ سَيْفُ هَارُونَ يُقَطِّرُ الدَّمَ. فَقَالَ: جَرَّأَنِي عَلَى هَذَا مَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّهُ علیه وآله: "ِان أَخَذَ أَبُو جَهْلٍ مِنْ‏ رَأْسِي شَعْرَةً فَاشْهَدُوا أَنِّي لَسْتُ بِنَبِيٍّ" . وَ أَنَا أَقُولُ لَكُمْ: إِنْ أَخَذَ هَارُونُ مِنْ رَأْسِي شَعْرَةً فَاشْهَدُوا أَنِّي لَسْتُ بِإِمَامٍ. {روضة الکافی، ص ٢٥٧ـ بحار، ج٤٩، ص ١١٥ و...} محمد بن سنان گويد: به امام رضا (علیه‌السلام) در دوران حكومت هارون گفتم: براستى شما خود را به امامت مشهور کرده، آشکارا بجای پدر نشستید با اينكه از شمشير هارون خون ميچكد؟ (که اگر بداند شما پس از پدر، امام شيعيان هستید شما را خواهد كشت) حضرت در پاسخ فرمودند: آنچه مرا بر اين كار دلير ساخته و جرأت داده است گفتار رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) در باره ابو جهل است، که فرمودند: اگر ابو جهل يك مو از سر من كم كرد همه بدانيد كه من پيغمبر نيستم. و من هم به شما مى‏گويم: اگر هارون يك مو از سر من كم كرد همه گواه باشيد كه من امام نيستم ✅ 2⃣ ابن‏حبیب نباجی گفته: در خواب دیدم پیامبر صلی الله علیه و آله به روستای ما «نباج» که در نزدیکی بصره بود تشریف آورده، و در مسجدی که حجاج مکه هر ساله در آن استراحت داشتند منزل گزیده آند. خدمت حضرت که رسیدم فرمودند: آیا خوشحال هستی از محبتی که در دنیا به فرزندان من می‏نمائی؟ عرض کردم: اگر آنان را ترک کنم پس به چه کسی محبت کنم؟ فرمودند: من هم در آخرت تو را جزای خیر خواهم داد "!" نزد آن حضرت طبقی از لیف خرما دیدم که در آن خرمای صیحانی بود؛ از پیامبر صلی الله علیه و آله خرما درخواست کردم. حضرت مشتی از آن به من دادند. آنها را شمردم ۱۸عدد بود.- در بیداری عدد خرماها را تأویل کردم به اینکه هیجده سال دیگر زنده هستم . و خواب را از یاد بردم. - پس از بیست روز، در مزرعه‏ام کار می‏کردم که خبر رسید امام رضا علیه‏السلام به نباج رسیده و در مسجد آنجا توقف کرده است. من هم به مسجد رفتم، مردان را دیدم که سعی داشتند خدمت حضرت برسند، و حتی زنان برای سلام به ایشان ازدحام کرده بودند. نزدیک‏تر رفتم و دیدم آن حضرت در همان جایی که پیامبر صلی الله علیه و آله -در عالم رؤیا- نشسته بودند، بر روی حصیری همانند جد بزرگوارشان نشسته، و طبقی از لیف خرما که در آن خرمای صیحانی است مقابلشان قرار دارد. سلام کردم و پاسخ شنیدم. سپس حضرت مرا نزدیک‏تر فراخوانده مشتی خرما به من دادند که وقتی شمردم ۱۸عدد بود!!. فَقُلْتُ لَهُ زِدْنِي مِنْهُ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: لَوْ زَادَكَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَزِدْنَاكَ.{الکافي ۵۴۷/۱} عرض کردم: یابن رسول الله، بیشتر مرحمت کنید. فرمودند: اگر پیامبر صلی الله علیه و آله خرمای بیشتری به تو داده بودند من هم بيشتر می‏دادم!! امام رضا علیه‏السلام یک روز در روستای ما مانده سپس به سوی بصره حرکت نمودند.✅ {گزارش لحظه به لحظه از سفر امام رضا به ایران} اللّهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم والعن أعدائهم
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 اولین فیلم رنگی از حرم امام رضا (علیه السلام) 👈 این فیلم کوتاه بخشی از مستند Double Joumey است که ادعا شده در سال ۱۳۱۸ خورشیدی (۸۲ سال قبل) توسط یک گردشگر سوئیسی به نام الامایارد ضبط شده است. این گردشگر سوئیسی در میان شراره‌های جنگ جهانی دوم به همراه دوستش راهی شرق می‌شود و با یک ماشین سواری از راه افغانستان خود را به ایران می‌رساند و با دوربینی که زیر لباسش پنهان کرده بود، وارد حرم می‌گردد؛ آنگاه اولین فیلم رنگی از حرم امام رضا (علیه السلام) را در تاریخ ثبت می‌کند. گفته می‌شود که صدای گوینده فیلم، مربوط به ایرِن ژاکوب (Irène Jacob) هنرپیشه سوئیسی تبار فرانسه است که بعدا صدایش روی فیلم قرار گرفته است. eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
1_1608442448.mp3
2.06M
|⇦•از او گرفتم حس و حال... حماسی ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام _سیدرضا نریمانی از او گرفتم حس و حال معنوی را شور مُصَمّت را غزل را مثنوی را توصیف حُسنِ بیشمارش بر سر ذوق میآورد یک باره صدها مُنزوی را آوازه ی شَمسُ الشُّموسِ شیعه عُمری انداخته از سکه شمسِ مولوی را باید بیاموزیم از امثال اباصلت آداب خدمت را طریقِ پیروی را هر کاری از دستان بازش برمیاید وا میکند این شاه مرزِ خسروی را مولا دعایش میکند هر کس که فردا یاری نماید انقلابِ مهدوی را ما رعیتِ سلطان زخود چیزی نداریم مدیونه او هستیم ایرانِ قوی را ما ریزه خواره خانِ پُربارِ رضائیم در عُمر خود تنها بدهکارِ رضائیم این خاک اگر که بیمه ی سلطان نباشد بر روی نقشه نامی از ایران نباشد روزی شود محتاج نامردان عالم هر کس گدای سفره ی سلطان نباشد با حِجرت او ما سر و سامان گرفتیم آمد که ایران بی سر و سامان نباشد ما غرق حیرت او ولی بیدارمان کرد حیران او در فتنه ها حیران نباشد آقا شدم از برکتش دورش بگردم سرگشته ی مولا که سرگردان نباشد غیر از امیرالمؤمنین منت کشیدن این در مرام وارث سلمان نباشد بی واهمه روشن سخن گفتم همیشه حتی غزل هم موضعش پنهان نباشد طعم سیاست دارد اما هیچ دردی از دیدگاه شیعه بی درمان نباشد مظنون قدیمی، البته شعرم جدیداست هر مصرعی سرشار از حسن امید است از جنس سرویم استوار و پایداریم دیدند بدخواهان کماکان پای کاریم خاری به چشم لشکر ابن زیادیم کوریِ چشمان خوارج رای دادیم در مکتب ما درس دین درس نخست است سربازِ خط رهبری کارش درست است جز در کلام رهبری خیری ندیدی بارای ها ی خودحماسه آفریدیم
ای قصه بهشت ز کویت حکایتی شرح جمال حور ز رویت روایتی انفاس عیسی از لب لعلت لطیفه‌ای آب خضر ز نوش لبانت کنایتی هر پاره از دل من و از غصه قصه‌ای هر سطری از خصال تو و از رحمت آیتی کی عطرسای مجلس روحانیان شدی گل را اگر نه بوی تو کردی رعایتی در آرزوی خاک در یار سوختیم یاد آور ای صبا که نکردی حمایتی ای دل به هرزه دانش و عمرت به باد رفت صد مایه داشتی و نکردی کفایتی بوی دل کباب آفاق را گرفت این آتش درون بکند هم سرایتی در آتش ار خیال رخش دست می‌دهد ساقی بیا که نیست ز دوزخ شکایتی دانی مراد حافظ از این درد و غصه چیست از تو کرشمه‌ای و ز خسرو عنایتی https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
4_5830456368183641971.pdf
10.29M
الانسان الکامل فی معرفةالأواخر والأوائل... عبدالکریم بن ابراهیم الجیلی... https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
📚قصة وعبرة وعظةو بليغة : "لعله خير" 🦋 🎭يروى أن ملكا كان له وزير حصيف له فلسفة في الحياة " أن كل شيء يقدره الله خير " فخرج معه ذات يوم في رحلة صيد برى وعندما حان وقت الغذاء تناول الملك تفاحة وأخذ يقطعها بالسكين فانفلت منه السكين على إصبعه فجرحه فقال الوزير : لعله خير فرد الملك غاضبا : وأي خير في ذلك أيها الأحمق ؟ ثم أمر به فأدخل السجن في اليوم التالي خرج الملك للصيد وحده دون الوزير وظل يتبع أرنبا بريا حتى وقع في وسط قوم يعبدون الأصنام وكان هذا اليوم هو يوم تقديم القرابين فلما رأوا الملك قالوا: هذا سمين يصلح قربانا فأخذوه ليكون قربانا ولما عرض على الكاهن قال: لا يصلح قربانا لأن بإصبعه جرح فتركوه فانطلق مسرعا وقد نجا من شر ميتة فكان أول شيء فعله أن أطلق وزيره من سجنه وقال له : لقد كان قطع اصبعى خيرا عظيما فقد نجاني الله به من شر ميتة ولكن أي خير في أنى سجنتك ؟ فقال الوزير : خير والله يا ملك عظيم فلو كنت معك لأخذوني أنا قربانا للأصنام. 🌿اي ان كل شيء يحصل معنا سواء كان خيرا ام سؤء كما يعتقده البعض سؤء . فلا يوجد سؤء بما قدره الله لناا ولعله ينجينا من عقاب اكبر ليبتلينا بعقاب اصغر منه لكي يخفف عنا .🌾🍃 🍂 ولو اجتمع جميع من في الارض ليؤذوك فلن يضروك بشيء اذ لم يكتب الله لك ذلك🤍🍁 وهو الرحمن الرحيم🤍🍃 https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
4_5845831444865224843.mp3
18.09M
✨ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ‏✨ 🔖مدیحه سرایی و سرود خوانی| روز ولادت امام رضا علیه السّلام سال 1443ه.ق 🎙 🆔 @nooremojarrad_com
بر لب جو بود دیواری بلند بر سر دیوار تشنهٔ دردمند مانعش از آب آن دیوار بود از پی آب، او چو ماهی زار بود ناگهان انداخت او خشتی در آب بانگ آب آمد به گوشش چون خطاب چون خطاب یار شیرین لذیذ مست کرد آن بانگ آبش چون نبیذ از صفای بانگ آب آن ممتحَن گشت خشت‌انداز، از آنجا خشت‌کَن آب می‌زد بانگ یعنی: هی! تو را فایده چه زین زدن خشتی مرا؟ تشنه گفت: آبا! مرا دو فایده‌ست من ازین صنعت ندارم هیچ دست فایدهٔ اول سماع بانگ آب کو بود مر تشنگان را چون رباب فایدهٔ دیگر، که هر خشتی کزین بر کنم آیم سوی ماء مَعین کز کمی خشت، دیوار بلند پست‌تر گردد بهر دفعه که کند پستی دیوار قربی می‌شود فصل او درمان وصلی می‌بود سجده ، آمد کندن خشت لَزِب موجب قربی که واسجُد واقترب تا که این دیوار عالی‌گردنست مانع این سر فرود آوردنست سجده نتوان کرد بر آب حیات تا نیابم زین تن خاکی نجات بر سر دیوار هر کو تشنه‌تر زودتر بر می‌کند خشت و مَدَر هر که عاشق تر بود بر بانگ آب او کلوخ زفت‌تر کَند از حجاب ؛ مولانا حکایت تشنه لبی را بازگو میکند که روي دیواری گرفتار آمده ودر پاي دیوار جوی آبی روان است . تشنه لب ، کلوخی از دیوار میکند و به آن سوی دیوار می اندازد و از صدای افتادن کلوخ در آب خشنود است . آب براو بانگ میزند که این چه کاری است آخر ؟ و مرد میگوید انداختن کلوخ دو فایده دارد : اول اینکه منِ تشنه لب حتی همین صدای آب هم برایم شادی آفرین است که میشنوم همانند صداي رعد كه خبر از آمدن باران دارد دوم اینکه ، هر کلوخی را میکنم و به درون آب می اندازم این دیوار سست تر و کوتاه تر می شود و من به آب نزدیک تر .آب در مولانا نمادحقيقت است. او سجده کردن در برابر خداوند را هم مانند همین کندن خشت از دیوار و تلاش برای وصول به حق مي داند. تا دیوار منيت ها و طمع ها سرافراز و برافراشته است مانع سجده می شود و بر آب حیات وقتی می توانی سجده کنی که این دیوار تن، رو به خرابی گذارد ( اشاره به علایق مادی و دنیوی ) . هر که به خداوند عاشق تر و تشنه تر است ،کلوخ های بزرگتری از دیوار را میکند و دیوار را تخریب میکند . او از بانگ آب، مستِ مست است و دیگران چیزی جز صدای ظاهری آب را نمی شنوند . در اینجا مولانا به نکته ی جالبی اشاره میکند . تانيرومند هستی و فرصت داري میتوانی این دیوار را خراب کنی وگرنه وقتی به دوران پیری و ناتواني رسیدی دیگر کندن خشت از دیوار به این راحتی امکان پذیر نیست . هم تو پیر و كم توان شدی و هم اخلاقیات بد تو ریشه دوانده و محکم تر شده و دیگر رهایی از آنها به این راحتی میسر نیست. https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
ترجمه فرایندی روایت 💎متن روایت: امام رضا(ع) می‌فرماید: رَحِمَ اللّه ُ عَبْدا اَحیا اَمْرَنا… یَتَعَلَّمُ عُلومَنا وَ یُعَلِّمُهَا النّاسَ، فَاِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِموا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعونا. 📄ترجمه:رحمت خدا بر بنده‌اى که امر ما را زنده کند، دانش‌هاى ما را فرا‌گیرد و به مردم بیاموزد. اگر مردم زیبایى‌هاى سخنان ما را مى‌دانستند از ما پیروى مى‌کردند. 📚سند: (معانى الأخبار، ص ۱۸۰، ح ۱) : هر کس در زندگی فردی خود تصمیماتش را بر اساس نظریات و اراده ما بگیرد و در این مسیر منبع کسب اطلاعات خود برای برنامه‌ریزی و مدیریت در زندگی خور را ما اهل بیت و واسطه های موجه الهی قرار دهد و این اطلاعات و برنامه های زندگی خدامحوری که از ما دریافت کرده را به دیگران هم منتقل کند تاییدات و نورانیت و انرژی های مثبت الهی بر قلب او سرازير گردد اگر مردم میدانستند که در اثر این کار چه نتایج و آثار خوب و دلنوازی در زندگی خود مشاهده مینمودند قطعا تنام برنامه های زندگی خود را طبق نظر ما قرار میدادند. : جامعه ای که ساختارها و نظام های اداره کننده جامعه را بر اساس مدلهای راهبردی و عملیاتی کشف شده از منابع دین قرار دهد و نظام آموزشی خود را مبتنی بر آموزش سیستمهای دینی قرار دهد در اثر تحقق تمدن خدا محور ارتقاء پیدا نموده و رشد و توسعه میبابد اگر مردم آثار و نتایج و ثمرات تمدن خدامحور را میدانستند بدون شک در راستای تحقق مدلهای دینی در جامعه تلاش مینمودند https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
4_5847969127397854687.pdf
1.84M
💠. رساله: 📑. توضیح: این رساله بخشی از کتاب شریف امام شناسی جلد پنجم می باشد که حضرت علامه طهرانی رضوان الله علیه به شرح و بررسی حدیث شریف سلسله الذهب از حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام پرداخته و ضمن تبیین حقیقت ولایت در اندیشه شیعه بر تفکرات وهابیت و شیخیه نقدهای جدی را بیان فرمودند. .الاالله https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
🔸درسی از سیره امام رضا علیه السلام 🔽 احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى، كه خود از علما و دانشمندان عصر خويش بود، بالاخره بعد از مراسله‏ هاى زيادى كه بين او و امام رضا عليه السلام ردوبدل شد و سؤالاتى كه كرد و جوابهايى كه شنيد، معتقد به امامت حضرت رضا شد. 🔽 روزى به امام گفت: «من ميل دارم در مواقعى كه مانعى در كار نيست و رفت و آمد من از نظر دستگاه حكومت اشكالى توليد نمى‏ كند شخصا به خانه شما بيايم و حضورا استفاده كنم.». 🔽 يك روز، آخر وقت، امام رضا عليه السلام مركب شخصى خود را فرستاد و بزنطى را پيش خود خواند. آن شب تا نيمه‏ هاى شب به سؤال و جوابهاى علمى گذشت. مرتبا بزنطى مشكلات خويش را مى‏ پرسيد و امام جواب مى‏ داد. بزنطى از اين موقعيت كه نصيبش شده بود به خود مى ‏باليد و از خوشحالى در پوست نمى‏ گنجيد. 🔽 شب گذشته و موقع خواب شد. امام خدمتكار را طلب كرد و فرمود: «همان بستر شخصى مرا كه خودم در آن مى‏ خوابم بياور براى بزنطى بگستران تا استراحت كند.». 🔽اين اظهار محبت، بيش از اندازه در بزنطى مؤثر افتاد. مرغ خيالش به پرواز درآمد. در دل با خود مى‏ گفت الآن در دنيا كسى از من سعادتمندتر و خوشبخت ‏تر نيست. اين منم كه امام مركب شخصى خود را برايم فرستاد و با آن مرا به منزل خود آورد. اين منم كه امام نيمى از شب را تنها با من نشست و پاسخ سؤالات مرا داد. بعلاوه‏ همه اينها اين منم كه چون موقع خوابم رسيد امام دستور داد كه بستر شخصى او را براى من بگسترانند. پس چه كسى در دنيا از من سعادتمندتر و خوشبخت ‏تر خواهد بود؟. 🔽 بزنطى سرگرم اين خيالات خوش بود و دنيا و ما فيها را زير پاى خودش مى‏ ديد. 🔽 ناگهان امام رضا عليه السلام در حالى كه دستها را به زمين عمود كرده بود و آماده برخاستن و رفتن بود، با جمله «يا احمد» بزنطى را مخاطب قرار داد و رشته خيالات او را پاره كرد، آنگاه فرمود: 🔹«هرگز آنچه را كه امشب براى تو پيش آمد مايه فخر و مباهات خويش بر ديگران قرار نده، زيرا صعصعة بن صوحان كه از اكابر ياران على بن ابي طالب عليه السلام بود مريض شد، على به عيادت او رفت و بسيار به او محبت و ملاطفت كرد، دست خويش را از روى مهربانى بر پيشانى صعصعه گذاشت، 🔹 ولى همين كه خواست از جا حركت كند و برود، او را مخاطب قرار داد و فرمود: اين امور را هرگز مايه فخر و مباهات خود قرار نده. اينها دليل بر چيزى از براى تو نمى ‏شود. من تمام اينها را به خاطر تكليف و وظيفه ‏اى كه متوجه من است انجام دادم، و هرگز نبايد كسى اين گونه امور را دليل بر كمالى براى خود فرض كند.» ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (داستان راستان(1 و 2))، ج‏18، ص: 272--271-با ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340 https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a