eitaa logo
مهندسی فرهنگی .راهبردها .راهکارها
374 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
299 فایل
• أُحِبُّ الصّالحينَ و لَستُ مِنهم || لَعَلَّ اللهُ أن يرزُقني صلاحًا •
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹چه کربلاست؟ 🔸در کتاب حزن المؤمنین منقول است که مقبل درعهد شباب جوانی بود ظریف، و در ظرافت به غایت لطیف. اتفاقا ایام محرم، به جمعی رسید که سینه زنان در عزای شاه شهیدان مشغول بودند. به طریق استهزاء چیزی خواند که جمع عزاداران را متالّم و نالان نمود. 🔹پس از چندی به مرض جذام مبتلا گردید، به حدّی که مردم از وی تنفّر جسته، در گلخن حمام قرار گرفت. 🔸اتفاقا سال دیگر شد. روزی در زاویه خرابه ای با دل شکسته نشسته بود که ناگاه جمعی از شیعیان سینه زنان و یا حسین گویان می خواندند: چه کربلاست امروز، چه پربلاست امروز، سر حسین مظلوم، از تن جداست امروز. 🔹مقبل را آتش در نهاد افتاد، و به نظر حسرت در ایشان نگریست، و گریست و گفت: روز عزاست امروز، جان در بلاست امروز، فغان و شور و محشر، در کربلاست امروز 🔸در همان شب حضرت پیغمبر را در خواب دید. وی را نوازش فرمود و از تقصیرش گذشت. 🔹و گویند که مسمّی به محمد شیخا بود، و جناب ختم الرسل او را به مقبل ملقّب نمود. 🔸این بود که شروع نمود به ذکر واقعات و شرح حکایات سید الشهداء علیه السلام. https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
ای که با سلسله زلف دراز آمده‌ای فرصتت باد که دیوانه نواز آمده‌ای ساعتی ناز مفرما و بگردان عادت چون به پرسیدن ارباب نیاز آمده‌ای پیش بالای تو میرم چه به صلح و چه به جنگ چون به هر حال برازنده ناز آمده‌ای آب و آتش به هم آمیخته‌ای از لب لعل چشم بد دور که بس شعبده بازآمده‌ای آفرین بر دل نرم تو که از بهر ثواب کشته غمزه خود را به نماز آمده‌ای زهد من با تو چه سنجد که به یغمای دلم مست و آشفته به خلوتگه راز آمده‌ای
💠 توسّل به حضرت أباالفضل سلام الله علیه ✅👈 آیت الله شبیری زنجانی 🔷 مرحوم حاج میرزا فخرالدین جزایری نقل می‌کرد: يک‌ وقت ناراحتی چشم پیدا کردم. پیش دکتر امین‌الملک (زمانی وزیر بهداری بود) رفتم. وی متخصّص چشم و اوّلین چشم‌پزشک تهران بود و بعداً به دکتر مرزبان لقب پیدا کرد. دکتر امین‌الملک چشمم را عمل کرد. 🔷 حاج میرزا فخرالدین می‌گفت: من از حاج آقا جمال اصفهانی (برادر حاج آقا نورالله و آقا نجفی اصفهانی) شنیده بودم که خواندن این ابیات برای توسّل خیلی مؤثر است: ای ماه بنی‌هاشم خورشیدْ لقا عبّاس ای نور دل حیدر شمع شهدا عبّاس از محنت و درد و غم ما رو به تو آوردیم دست من مسکین گیر از بهر خدا عبّاس 🔷 در میان أهل دعا معروف است که این شعر تأثیر فوق‌العاده‌ای دارد، اگر چه از نظر شعری ارزش چندانی ندارد. 🔷 این شعر را خواندم و خوابیدم. در خواب به من گفتند که به حاج شیخ عبدالکریم حائری هم متوسّل شوید. از خواب بیدار شدم و فاتحه‌ای برای آقای حاج شیخ خواندم و دوباره خوابیدم. 🔷 در خواب دیدم: در دریا افتاده‌ام و در حال غرق شدن هستم. شخصی بیرون آب بود. به من فرمود: دستت را به من بده و اشاره کرد و مرا نجات داد. از او پرسیدم: شما کیستید؟ فرمود: عبّاس! 🔷 این واقعه همان شبی واقع شد که من چشمم را عمل کردم. فردا دکتر امین‌الملک چشمم را معاینه کرد و گفت: آقا سیّد، معجزه کردی؟ گفتم: چطور؟ گفت: آن چشمی که من دیده بودم و عمل کردم، چشم نبود. 🔷 چه اتفاقی افتاده؟ گفتم: بله، معجزه شده است و ماجرای توسّلم به حضرت أباالفضل سلام الله علیه را برایش نقل کردم. 📚 جرعه‌ای از دریا، ج ۱ ص ۵۷۵ https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
🟣👈 مباهات و افتخار علاّمه 🎤👈 حجة الاسلام والمسلمین تقی‌زاده 💠 تابستان منزل مرحوم آیت الله میلانی رحمةالله علیه در مشهد مقدس مجلسی برپا بود. در محضر نورانی علاّمه طباطبایی بودم. 💠 شخصی عرض کرد: آقا هر کس به توفیقی از توفیقات الهی که نصیبش شده دلگرم و امیدوار و به آن مباهات می‌کند؛ شما به کدام یک از این همه توفیقات که نصیبتان شده افتخار می‌کنید؟ تألیفات ارزشمند، شاگردان مبرز، معتقدات مبرهن و... 💠 دیدم ایشان تأمّلی کردند و فرمودند:«همه اینها خوب است، اما من به حضرت أباالفضل علیه السلام بسیار امیدوارم و به آن افتخار می‌کنم؛ اما نه به عقیده یک عارف و یک فیلسوف و یا یک فقیه، بلکه به عقیده‌ای از جنس عقیده و علاقه‌ای که آذری‌های بی‌سواد پشت کوه به حضرت عباس علیه السلام دارند». و آنگاه دستهایشان را به طرف صورت بردند و بشدت گریستند. 📚 آشنای آسمان، ص ۱۵۹ https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
گویند روزی ناصر الدین شاه تمام ادیبان را جمع کرد و گفت : تمام اشعارحافظ را خوانده و فهمیده‌ام اما معنای این بیت را نفهمیده‌ام که درغزلی گفته است : 🍃بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت 🥀و اندر آن برگ و نوا خوش ناله‌های زار داشت اگر این بلبل خوش بوده، پس چرا ناله‌های زار داشته؟! شعرا و ادبای فراوانی آمدند و هرکس از ظن خود توضیحاتی داد، اما پاسخ هیچیک شاه را راضی نکرد. بنابراین نامه‌ای برای شاعر بزرگ معاصر خود، وصال شیرازی نوشت و معنای دقیق این غزل حافظ را جویا شد. نامه زمانی بدست وصال رسید که او عزادار فرزندش بود. وصال، نامه ناصرالدین شاه را در نیمه شب مطالعه میکند و برای کشف معنای حقیقی این ابیات، رجوعی به اعداد ابجدی حروف الفبا که روح حروف و کلماتست میکند وغزلی برهمان وزن و قافیه میسراید و در میابد که عدد ابجدی بلبلی برگ گلی، با ابجد حروفِ حضرات علی، حسن، حسین علیهم السلام مطابقت دارد، چرا که بلبلی به ابجد میشود 74، برگ 222، گلی 60، جمع اینها: 356 همچنین: علی هم به ابجد110، حسن117، حسین128، جمع 356 به عبارتی حافظ خواسته به استعاره در آن زمانیکه شیعه درخفا بوده این حقیقت را بیان کند. لذا وصال شیرازی که عزادار فرزند خود نیز بوده است پاسخ پادشاه را بزبان شعر به اینصورت بیان میکند : 🍃صاحبا درحالتی کین بنده را غم یار داشت. 🥀یادم آمد کز سؤالی آن جناب اظهار داشت 🍃درخصوص شعر حافظ گرچه پرسیدی زمن 🥀بلبلی برگ گلی خوشرنگ در منقار داشت 🍃فکرها بسیارکردم هیچ مفهومم نشد 🥀چونکه شعرش درمیان، راز نهان بسیار داشت 🍃نیمه شب غواص گشتم درحروف ابجدی 🥀تا ببینم این صدف چندين گهر در بار داشت 🍃بلبلی برگ گلی شد سیصد و پنجاه و شش 🥀باعلی و باحسین و باحسن معیار داشت 🍃بلبلی باشد علی کزحسرت زین برگ و گل 🥀دائما آه و فغان و ناله بسیار داشت 🍃برگ گل سبز است دارد آن نشانی ازحسن 🥀چونکه در وقت شهادت سبزی رخسار داشت 🍃رنگ گل سرخ است دارد او نشانی از حسین 🥀چونکه هنگام شهادت عارضی گلنار داشت 🍃روز عاشورا حسین بن علی در کربلا 🥀اصغر زار و ضعیف خویش در منقار داشت 🍃🥀السلام علیک یا اباعبدالله الحسین یا قتیل العبرات https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
# پوست ✅ پوست خوشرنگ 🔷⇦ غذاهایی که پوست را خوش رنگ می کنند: 🔹انار شیرین 🔷 زیتون سیاه 🔹 مربای هلیله 🔷آب خیسانده نخود 🔹جوشانده انیسون و رازیانه در بانوان 🔷نخودآب با ماهیچه 🔹 پیاز پرورده در سرکه طبیعی 🔷 زرده تخم مرغ عسلی 🔹 ترب ،تره، پیاز و سیر 🔷 آبگوشت گوسفندی یا عصاره گوشت 🔷 انجیر «خون لطیف و رقیق تولید میکند» 🔹 فالوده سیب «سیب رنده شده همراه با گلاب و زعفران و کمی عسل« 🔷 زعفران و میخک «باعث نشر خون به پوست می شوند» 🔹 گوشت لطیف پرندگان مثل جوجه خروس و بلدرچین ♡اَللهُمّ عَجّل لِوَلیّکَ الفَرَج♡ https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
🔥چرا شیعه بودن امتیاز نیست؟ چون نگاه رقیب نگاه تمدنسازی برای آینده است چون نگاه رقیب تغییر ریل از تمدنسازی دینی به تمدنسازی انسان محور غربی است. چون بنا بر فرمایش امیرالمومنین اگر ما خواب باشیم دیگران برای ما بیدارند. 💢چون امثال ظریف بهتر از هر کسی میدانند؛ با کاهش نسل آینده ایران چه کرده‌اند و در آینده ایران دیگر در دست شیعه ها نیست‼️ ⚠️اصلاح طلبان از همین انتخابات ،روی اهل تسنن سرمایه گذاری کرده اند. چون ۱_هم تعدادشان در حال افزایش است، ۲_هم ساختار سنی شان جوان است و ۳_هم براحتی با نظرات اصلاح طلبان هماهنگ میشوند. میدونید در انتخابات بعدی ریاست جمهوری ،آمار رای اولی ها اهل تسنن بشدت بالا میره و ما چه می کنیم؟؟!!!! 🔆 هیچی! دقیقاً هیچی!!! ما همچنان در هیات ها بر امام حسین علیه السلام اشک میریزیم ودعای فرج را باسوز میخونیم .ولیکن نمی خواهیم درک کنیم چه لحظات مهم وسرنوشت سازی را داریم از دست میدیم وبا هزار ویک توجیه،داریم نسل شیعه را بسمت نابودی میبریم.حتی در بچه های هیات وروضه ها وسخنرانی هامون هم کسی به عمق ماجرا پی نبرده!!! چند ساله دیگه که اهل سنت برای من وشما تعیین تکلیف هیات رفتن یا نرفتن خواهند کرد،اونوقت حسرت این روزها که از دست دادیم وبرای امام زمان فرزندی بدنیا نیاوردیم را خواهیم خورد. 🛑در تاریخ خواهند نوشت. شیعیان ایرانی ،ملتی بودند که در اوج قدرت ،بخاطر راحت طلبی و با بهانه جویی، جمعیتشان پیر شد و اثری از انان باقی نماند! 💢دلم برای جوانی فرزندانم میسوزد که اهل تسنن برای انان باید برنامه ریزی کنند. کاش مذهبی ها عمق فاجعه را درک میکردند. حیف حیف که گریه بر حسین علیه السلام راحتتر است تا نگه داشتن راه امام حسین. https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
🩸حضرت رباب سلام‌الله‌علیها در مجلس ابن زیاد لعین، سر مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام را به دامن می‌گیرد… در نقلی آمده است: 🥀 بار دیگر ابن زیاد لعین، اسرای آل الله را خواست تا وارد دارالاماره کوفه شوند. وقتی که داخل شدند، دیدند که سر مطهر سیدالشهدا علیه السلام جلوی ابن زیاد ملعون گذاشته شده و نور الهی از آن به آسمان می رود؛ 📋 فَلَم تَتَمالَكِ «الرُّبابُ» زَوجَةُ الْحُسينِ دونَ أن وَقَعَتْ عَلَيهِ تَقَبَّلَهُ، و قالَتْ ▪️حضرت رباب علیها السلام وقتی که این صحنه را مشاهده نمود ، دیگر نتوانست جلوی خودش را بگیرد و خودش را روی سر بریده انداخت و پیوسته آن را می بوسید و می‌فرمود: 📋 إنَّ الَّذي كانَ نوراً يَستَضاءُ به بِكربلاءٍ قَتيلٍ غَيرِ مَدفونٍ ▪️آن امامی را که نور بود و می درخشيد، او لا در کربلا کشتند و دفن نکردند. 📋 سِبطُ النَّبيِّ جَزاكَ اللّهُ صالحة عنّا و جنّبت خُسران الموازين ▪️ نوه رسول خدا صلی الله علیه و آله بودی که خدا از جانب ما خیر صالح به تو بدهد. 📋 قد كُنتَ لي جَبَلاً صعبا ألوذُ به و كُنتَ تصحبنا بالرَّحمِ و الدّينِ ▪️تو برای من مانند کوهی استوار بودی که به تو پناه می بردم و تو نسبت به ما مهربان بودی. 📋 مَن لِليَتامىٰ و مَن لِلسّائلين و مَن يعني و يأوى إليه كلّ مِسكينٍ ▪️ پس الان دیگر کیست که حامی یتیمان و سائلین و مساکین باشد؟! 📚مقتل الحسين عليه السّلام، مقرم،ص۴۲۵ علیه السلام https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
🏴اهمیت اقامۀ عزای سیدالشهدا علیه‌السلام 💬علامه طباطبایی رحمه‌الله‌تعالی فرمودند: 🌌 در این ایام و لیالی بهترین چیز، همان توجّه و توسّل به سیدالشهدا علیه‌السلام است. مرحوم استاد قاضی رحمه‌الله‌تعالی می‌فرمودند: «حضور در مجالس سیدالشهدا علیه‌السلام و توسّل به سیدالشهدا علیه‌السلام در این ایام، اهم از همۀ امور، حتى مستحبات است که اگر موجب ترک نماز شب هم بشود، باز عزاداری اهم است.» و می‌فرمودند: ☑️«از راه سیدالشهدا علیه‌السلام می‌توان به مقصد رسید و توسّل به حضرت ابوالفضل علیه‌السلام باب و کلید این در است». مرحوم استاد قاضی رحمه‌الله‌تعالی [هم] از این راه، به مقصد نائل گشته بودند. 📚ثمرات حیات، ج ۳، ص ۹۸ #️⃣
  اشعار محمل اشعار اهل بیت علیه السلام صفحه اصلی امام زمان ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم ای کاش که من خاک سر کوی تو باشم دلدار منی یابن الزهرا تو یارمنی یابن الزهرا هرکس به کسی نازد و من هم به تو نازم ای کاش جان بر سر کوی تو ببازم می خانه دگر جای من بی سو پا نیست روزی من خسته چرا کرب وبلا نیست تو دین منی یابن الزهرا آیین منی یابن الزهرا ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن رهمی به من سوخته ی بی سرو پا کن آخر سحری دامن لطف تو بگیرم یک بوسه زنم بر لب تو گاه بمیرم ای تاج سرم یابن الزهرا من منتظرم یابن الزهرا
ای مرقد نورانی تو خانه خورشید                      از هر شبکه پنجره ات روزن امید من درد دلم با کسی ابراز نـکردم                      من سفره دل پیش کسی بازنکردم میدانی ودانم که بدی دارم وپستم                    بیرون مکن ازخانه که مهمان توهستم بر ما تو امیدی تو پناهی تو مرادی                     هم باب مرادی تو و هم باب جوادی حـرفهای مـرا بـر سر کوی تو حواله                    آمـد ز در خـانه گدای همه ساله  من آمـده ام بر در تـو سر بسـپارم                     من جای دگر جز در این خانه ندارم   یاضامن آهو یاضامن آهو