eitaa logo
مجردان انقلابی
13هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.8هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 ادمین کانال ↶ @mojaradan_adm (تبلیغات انجام میشود) متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 آدرس محفل 🤝 eitaa.com/rashidianamir_ir eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۳ معامله ازدواج.. 😇معامله ست ❣معامله ست 💞معامله و است. ✅هرچه جنبه درآن بیشتر باشد، بیشتر به خانواده است. مقر مجردان انقلابـ✌️ـی 💟| @mojaradan
💕 👨 میگفت: خانمم همیشه دوستت دارم. من هم گذرا میگفتم منم عزیزم... ازهمان حرفایی که مردها از زنها میشنوند و قدرش رانمیدانند. همیشه داشت. ابراز علاقه اش هم که نگو..آنقدر قربان صدقه ام میرفت که گاهی باخودم میگفتم: مگر من چه دارم که همسرم انقدر به من است؟ یک شب کلافه بود، یا دلش میخواست حرف بزند. میدانید همیشه به کار داشتم که وقت نمی‌شد مفصل صحبت کنم، من برای فرار از حرف گفتم میبینی که وقت ندارم، من هرکاری میکنم آسایش و رفاه توست ولی همیشه بد موقع مانند کنه به من میچسبی... گفت کاش من در زندگیت نبودم تا نمیشدی ... این را که گفت از کوره در رفتم، گفتم خدا کنه تا نباشی... بی اختیار این حرف را زدم.. این را که گفتم خشکش زد، برق نگاهش یک آن خاموش شد به مدت سی ثانیه به من خیره شد و بعد رفت به اتاق خواب و در را بست... بعد از اینکه کارهایم را کردم کنارش رفتم تا بخوابم، موهای بلندش رها بود و چهره اش با شبهای قبل فرق داشت، در آغوشش گرفتم افتخار کردم که زیباترین زن دنیارا دارم لبخند بی روحی زد ... نفس عمیقی کشید و خوابیدیم .. آن خوابم عمیق بود، اصلا بیدار نشدم... از آن شب پنج سال میگذرد و حتی یک شب آرامی نداشته ام... هزاران سوال ذهنم را میخورد که حتی پاسخ یک سوال را هم پیدا نکرده ام ... گاهی با خود میگویم مگر یک جمله در میتواند یک نفر را... مگر چقدر امکان دارد یک جمله به قدری برای یک نفر سنگین باشد که ❤️ بایستد ؟!! همسرم دیگر بیدار نشد، دچار قلبی شده بود... شاید هم از قبل آن شب از دنیا رفته بود، از روزهایی که لباس رنگی👗 میپوشید و من در دلم به شوق می آمدم از دیدنش اما در ظاهر ،نه... شاید هم زمانی که انتظار داشت را بشنوم، اما طبق معمول وقتش را نداشتم .. بعدها کارهایم روبراه شد، حالا همان وضعی را دارم که همسرم برایم آرزو داشت ... من اما...آرزویم این است که زمان به برگردد و من مردی باشم که او انتظار داشت... بعد مرگش دنبال چیزی میگشتم، کشوی کنار را باز کردم، یک نامه آنجا بود، پاکت را باز کردم آزمایشش بود تمام دنیا را روی سرم آوار کرد،... خانواده اش 👩‍👩‍👦‍👦خواسته بودند که پزشک قانونی، چیزی به من نگوید تا بیشتر از این نابود نشوم ... آنشب بیشتر باهم باشیم تا خبر شدنم را بدهد... حالا هرشب لباسش را در آغوش میگیرم و هزاران بار از او معذرت میخواهم اما او آنقدر است که تا ابد جوابم را نخواهد داد... حالا فهميدم، گاهی به یک حرف چنان دلی میشکند که ❤️ از تپش می ایستد. بايد بیشتر حرفها بود. که گاهی-چقدر زود دیر میشود...👌🏻 @mojaradan
🌹حکایت گنجشکی که با قهربود🌹 روزها گذشت و با خدا هیچ نگفت. ⭐️فرشتگان را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت:⭐️می آید ؛ من گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه هستم که دردهایش را در خود نگاه میدارد. ⭐️و سرانجام گنجشک روی ای از درخت دنیا نشست. ⭐️ فرشتگان چشم به لب هایش دوختند ... ⭐️گنجشک هیچ نگفت ... و خدا به سخن گشود : با من بگو از آن چه سینه توست. ⭐️گنجشک گفت : کوچکی داشتم، آرامگاه هایم بود و سرپناه بی کسی ام. ⭐️تو همان را هم از من . ⭐️این بی موقع چه بود؟ چه می خواستی؟ ⭐️لانه# محقرم کجای دنیا را گرفته بود؟؟؟ ⭐️و سنگینی راه کلامش را بست ... ⭐️سکوتی در عرش طنین انداخت. ⭐️فرشتگان همه به زیر انداختند. ⭐️خدا گفت: در راه لانه ات بود. ⭐️باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. ⭐️آن گاه تو از مار پر گشودی. ⭐️گنجشگ خیره در خدائیِ خدا مانده بود... ⭐️خدا گفت: و چه# بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به ام برخاستی! ⭐️اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی فرو ریخت ... ⭐️های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد ... قرآن کریم / سوره بقره / آیه 216 چه بسا چیزی را نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است؛ و یا چیزی را داشته باشید، حال آنکه شر شما در آن است. و خدا می داند، و شما نمی دانی. 🆔 @mojaradan •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
✨﷽✨ 🔖 جوانی به گفت وقتی همسرم را انتخاب کردم، در نظرم طوری بود که گویا مانندش را در دنیا نیافریده است. وقتی# نامزد شدیم، بسیاری را دیدم که مثل او بودند. وقتی کردیم، خیلی‌ها را از او زیباتر یافتم. چند سالی را که با هم زندگی کردیم، دریافتم که زن‌ها از همسرم . حکیم گفت: آیا دوست داری بدانی از همه این‌ها و ناگوارتر چیست؟ جوان گفت: آری. حکیم گفت: اگر تمام زن‌های دنیا ازدواج کنی، احساس خواهی کرد که ولگرد محله شما از آن‌ها زیباترند. جوان با تعجب پرسید: چرا چنین سخنی می‌گویی؟حکیم گفت: چون در همسر تو نیست. مشکل اینجا است که وقتی انسان طمع‌کار و چشمانی گستاخ داشته باشد و از خداوند خالی باشد، محال است که چشمانش را به جز گور چیزی دیگر پر کند. آیا دوست داری همسرت زیباترین زن دنیا باشد؟ جوان گفت: آری... 🔐 حکیم گفت: چشمانت باش! ❣🌸❣🌸❣🌸❣🌸❣ ♥️ @mojaradan •┈••✾🍃💞🍃✾••┈•