🍁🍁🍁🌷🌷🌷🍁🍁🍁
درس اخلاق (گناهان زبان)
غیبت
قسمت پنجم
ریشه هاى درونى غیبت
در این بخش به بررسى ریشه هاى درونى و امورى که سر منشاء غیبت هستند، پرداخته مى شود. این امور عبارتند از:
۱ – فرو نشاندن خشم
براى فردى که از برادر مؤ منش خشمگین مى شود و آتش غضب در درونش شراره مى کشد، امکان پدید آمدن دو حالت وجود دارد: نخست آن که پشت سرش عیوب او را بر شمرد و از این راه خشم خود را فرو نشاند و دیگر این که خشم خود را به صورت خشم و کینه و عقده فرو نشاند؛ ولى ریشه کن نکرده ، هر جا مناسبتى پیش آید، عیوبش را به طور مستمر عنوان کند که هر دو حالت از رذایل است .
۲- همراهى با همنشینان و دوستان
گاه انسان براى گرم کردن مجلس دوستانه و به گمان عقب نماندن از دیگران ، زبان به غیبت مى گشاید؛ مثل آن که در مجلسى دوستانه ، یکى از دوستان غیبت مى کند و در این بین ، فردى که قصد غیبت نداشته ، از ترس این که مبادا جمع او را نپذیرد، بحث را پى مى گیرد و زبان خود را به غیبت مى آلاید.
۳ – خنثا کردن اثر
گاهى شخص براى پیشگیرى یا خنثا کردن اثر حرفى که درباره او زده شده است ، به غیبت آلوده مى شود.
هر گاه انسان براى خنثا کردن اثر سخن کسى که مى خواهد آبروى او را ببرد، یا بر ضد او شهادتى بدهد، پیش دستى کرده ، نقایص و عیوب او را غیابش عنوان کند، حتى اگر آن عیوب درست هم باشد، این فرد غیبت کرده است و اگر براى نفوذ کلامش به دروغ نیز توسل جوید، به افتراء نیز دچار شده است .
روشن است که این مساءله نیز به کوچکى نفس انسان یا به ترس او باز مى گردد.
۴ – توجیه یا رفع اتهام
گاه فرد، عمل زشتى انجام داده یا به آن متهم شده است و براى توجیه یا رفع اتهام ، از برادر مؤ من خود غیبت مى کند و او را به شرکت در این عمل زشت متهم مى سازد یا حتى ارتکاب را فقط به او نسبت مى دهد؛ به این ترتیب ، عیبى دیگر بر عیب هاى خود مى افزاید که این هم در ضعف نفس انسان ریشه دارد.
۵ – کبر
گاهى شخص براى این که فضیلت خود را در مساءله اى اثبات کند، عیب برادر ایمانى اش را ذکر مى کند.
او نقص هاى شخص دیگرى را مى گوید تا به صورت غیر مستقیم برترى خود را به رخ بکشد. این فرد به رذیله نفسانى کبر یا خود بزرگ بینى دچار است .
۶ – حسد
کسى که به بیمارى نفسانى حسد مبتلا است ، از ستایش برادر مؤ منش ناراحت مى شود، به همین دلیل عیوب او را منتشر مى کند.
بى هنران هنرمند را نتوانند که بینند همچنان که سگان بازارى ، سگ صید را. مشغله بر آرند و پیش آمدن نیارند؛ یعنى سفله چون به هنر با کسى بر نیاید به خبثش در پوستین افتد.
کند هر آینه غیبت ، حسود کوته دست//که در مقابله گنگش بود زبان مقال
۷ – مزاح و شوخى
گاهى غیبت جنبه شهوانى و لهوى دارد؛ مانند آن که شخصى در جمع دوستان ، براى شوخى و خنده ، نقایص برادر یا خواهر ایمانى خود را یادآور مى شود. این از جمله رفتارهاى ناپسندى است که در نیروى درونى شهودت ریشه دارد و در باب شوخى و مزاح مورد گفت وگو است .
۸ – تمسخر
گاه انسان براى استهزاى دیگرى به غیبت کردن او پرداخته ، عیب هایش را فاش مى سازد.
۹ – دلسوزى بدون توجه
شخص غیبت کننده هنوز به آداب الاهى مؤ دب نشده است ؛ او دوست دارد در راه خدا قرار گیرد؛ ولى مسیر آن را نمى داند و به بیراهه مى رود.
او با دیدن عیب مؤ منى ، از روى دلسوزى به باز گفتن آن مى پردازد؛ مانند آن که فردى خطاى برادر مؤ منش را دیده یا متوجه نقصى در او، در بعد دینى یا ابعاد دیگر شده است و از روى دلسوزى ، بى اختیار پشت سرش عیب هاى او را بر مى شمرد.
دلسوزى و ناراحتى او واقعى است و چه بسا اگر آن عیب را فاش نمى ساخت ، پاداشى هم نصیب او مى شد؛ ولى چون طرف صحبتش را معرفى کرده ، ثوابش به عقاب تبدیل مى شود؛ بنابراین در رحمت و شفقت و مهربانى هم باید معیار شرعى در نظر گرفته شود تا رحمت شخص مایه عذاب او نشود.
۱۰ – خشم در راه حق
گاه انسان در برابر رفتار زشتى که از دیگرى مشاهده مى کند، چنان خشمگین مى شود که ضمن اظهار نفرت از آن رفتار زشت ، نام فرد انجام دهنده را نیز مى آورد که در این جا هم او به غیبت دچار شده است ؛ زیرا مى توانست بدون بردن نام فرد، فقط تنفر خویش را از آن رفتار زشت اظهار کند. این خشم ستوده و پسندیده است ، ولى غیبت نکوهیده و ناپسند است .
🌸حضرت صادق (علیه السلام ) مى فرماید:اصل الغیبه یتنوع بعشره انواع : شفاء غیظ و مساعده قوم و تهمه و تصدیق خبر بلاکشفه و سوءظن و حسد و سخریه و تعجب و تبرم و تزین .
🔵👈اگر مى خواهى سالم بمانى ، خدا را یاد کن ، نه خلق خدا را. آن وقت به جاى این که غیبت کنى ، عبرت مى گیرى و به جاى گناه ، ثواب مى کنى .
📚اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان//استاد ایت الله مجتبى تهران
✅ #ادامه دارد........
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
#درس_اخلاق
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
🌹کانال درس اخلاق🌹
✨✨✨✨✨
🆔 @dars_akhlaq
🔰🔰🔰🔰
@agamojtabatehrani
﷽
📍 دعا کنید تا مدّت بلا کوتاه شود! ❗️
📌 هُشام بن سالم می گوید: «قال ابو عبدالله(ع) : تَعْرِفُونَ طُولَ الْبَلَاءِ مِنْ قِصَرِهِ»؛ یعنی، كوتاه شدن بلا. «قُلْتُ لَا، قَالَ إِذَا اٌلْهِمَ أَحَدُكُمُ الدُّعَاءَ عِنْدَ الْبَلَاءِ فَاعْلَمُوا أنَّ الْبَلَاءَ قَصِیرٌ»؛1️⃣ چقدر زیبا است. هر وقت ملهم شدید كه بلایی متوجّه تان شد، سریعاً از خدا بخواهید که شرّش را بكَند؛ بدانید که كوتاه می شود.
📌امام علی(ع) فرمودند: «ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ عَنْكُمْ بِالدُّعَاءِ قَبْلَ وُرُودِ الْبلاءِ»؛2️⃣ این روایت، به همان دفع اشاره دارد؛ دفع كنید؛ سریعاً. با دعا امواج بلا را از خودتان، دفع بكنید، قبل از آنكه همۀ بلا بیاید. در دعای بعد از بلا می گوید: با دعا، بلا كوتاه می شود؛ امّا در این می گوید: قبل از اینكه بلا بیاید، دعا كنید که بلا رفع شود.
امام صادق(ع)فرمودند : «مَنْ تَخَوَّفَ من بَلَاءٍ یُصِیبُهُ فَتَقَدَّمَ فِی الدُّعَاءِ لَمْ یَرِهِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ الْبَلَاءَ أَبَداً»؛3️⃣ كسی پیش بینی می کند كه نكند این چنین بلایی سر ما بیاید. اگر قبل از اینكه بلا بیاید دعا کند، خدا هیچ گاه آن بلا را به او نشان نمی دهد. این هم اشاره به دفع بلا دارد....
📌 بنابراین عمده این است که بروید شرایط دعا، آنهایی را که ما گفتیم فراهم كنید. بروید دنبال آنكه از نظر درونی باور داشته باشید که خدا می تواند. توانایی منحصر به اوست. بخیل نیست؛ بلکه مهربان و كریم است. پنج باور است. بعد هم آنچه را می خواهی، بخواه!
این مطالب در باب شرایط دعا بود که گفتم و موانع یك بحث دیگری است. ما بعداً وارد موانع می شویم. حتّی در باب شرایط دعا، گفتم خدا دست گیری هم می كند. چطور دست گیری می كند؟ وقتی می بیند که خلوص نداری، یک كارهایی می كند كه تو خلوص پیدا بكنی. وقتی در باب موانع هم وارد می شویم، در آنجا می بینیم که یک سنخ موانع هم هست كه خدا در رفع آنها به ما کمک می کند. معاصی مانع از استجابت دعا هستند.
📌ان شاءالله به آن می رسم و وارد آن بحث می شوم. اینجا چه می شود؟ عبد باید این مانع را برطرف کند؛ درست است یا نه؟ خدا فرمود که بین من و تو حجابی نیست؛ امّا بین تو و من... من از طرف خودم حجابی نگذاشتم؛ امّا تو چه طور؟! بله! حالا ببین تو خیلی مانع و حجاب سر راه خودت گذاشته ای.
✔از جمله معاصی است که برطرف كنندۀ آن، عبارت از استغفار و توبه است. درست است كه خودت باید آنها را برطرف كنی. در یك موقعیتی هست که باز خدا می بیند كه قابلیت در این فرد هست؛ مثل اینكه در گوشۀ دل توجّهی به سوی او دارد. در آنجا نیز دستش را می گیرد و مُلهَم به توبه اش می كند؛ اگر چه از اعظم معاصی هم باشد.
1️⃣ الكافی، ج 2، ص 471 - وسائل الشیعه، ج7، ص 44 - بحار الأنوار، ج 90، ص 381
2️⃣ بحار الأنوار، ج 78، ص 203
3️⃣بحار الأنوار، ج 90، ص 297
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #مجموعه_حقیقت_بندگی
📕 #دعا_1
#آقا_مجتبی_تهرانی
@agamojtabatehrani
﷽
📍 خودت را در راحتی به خدا نشان بده ❗️
📌 پیغمبراكرم (ص) فرمودند: «تَعَرَّفْ إِلَى اللَّهِ فِی الرَّخَاءِ یَعْرِفْكَ فِی الشِّدَّةِ»؛1️⃣ زمانی كه در گشایش هستی، خودت را با خدا آشنا كن تا خداوند هم در زمان شدّت تو را بشناسد.
پیغمبراکرم(ص) می فرمایند: «اِذْ ذَكَرَ الْعَبْدُ رَبَّهُ فِی الرَّخاءِ»؛2️⃣ آن گاه كه بنده در زمان گشایش به یاد پروردگارش می افتد، «اَنْجاحُ الله مِنْ الْبَلاءِ»؛ دیگر لازم نیست که در گرفتاری به خدا رو بیندازد؛ همین که خدا ببیند كارش گیر كرده، گره از کارش باز می کند. حتّی در این روایت ندارد كه بنده باید دعا کند تا خدا گرفتاری اش را برطرف کند؛ بلکه می فرماید: خدا وقتی می بیند گره به کار این بنده افتاده، می گوید که او، رفیق ماست؛ كارش گیر كرده و به مصلحت اوست که گرفتاری اش برطرف شود؛ لذا من گره از کارش باز می کنم. پس موقع گشایش، خدا از یادت نرود. بعد موقعی که گرفتار شدی، خدا نجاتت می دهد.
1️⃣ مکارم الاخلاق، ص 469
2️⃣ بحار الأنوار، ج 15، ص 399
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #مجموعه_حقیقت_بندگی
📕 #دعا_1
#آقا_مجتبی_تهرانی
@agamojtabatehrani
﷽
📍 قبل از بلا دعا کنید ❗️
📌 امام صادق(ع) فرمودند: «مَنْ تَقَدَّمَ فِی الدُّعاءِ اسْتُجِیبَ لَهُ اذا نَزَلَ بِهِ الْبَلاءُ»؛ کسی که قبل از آمدن بلا دعا کند، جوابش داده می شود. « وَ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ صَوْتٌ مَعْرُوفٌ»؛ بعد هم ملائكه می گویند: این صدا آشناست؛ او، همان کسی است كه در نشیب و در فراز، خدا خدا می گفت. « وَ لَمْ يُحْجَبْ عَنِ السَّمَاءِ »؛ ما دعایش را از آسمان بالا می بریم و مانعی ندارد. « وَ مَنْ لَمْ يَتَقَدَّمْ فِي الدُّعَاءِ لَمْ يُسْتَجَبْ لَهُ إِذَا نَزَلَ بِهِ الْبَلَاءُ وَ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ إِنَّ ذَا الصَّوْتَ لَا نَعْرِفُهُ »؛1️⃣ امّا اگر کسی باشد که اهل دعا نیست، ملائکه می گویند: ما صاحب این صدا را نمی شناسیم؛ مثل اینکه تازه آمده است؛ لذا دعایش مستجاب نمی شود.
1️⃣ الکافی، ج 2، ص 472 -وسائل الشيعه، ج 7، ص 40 - بحار الأنوار، ج 90، ص 296 و ص340
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #مجموعه_حقیقت_بندگی
📕 #دعا_1
#آقا_مجتبی_تهرانی
@agamojtabatehrani
محمدبنفُضِیل است میگوید: به امامهشتم عرض کردم: «تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ»؛ اصلاً میشود زمین بدون امام باقی بماند؟ « قَالَ لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ سَاعَةً لَسَاخَتْ»؛ حضرت فرمودند: نه خیر نمیشود. «قُلتُ» میگوید عرض کردم: «فَقَالَ لَا قُلْتُ فَإِنَّا نَرْوِي عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ»؛ میگوید برای ما از جدّ بزرگوار شما امام صادق (صلواتاللهعلیه) روایت شده است: «أَنَّهَا لَا تَبْقَى بِغَيْرِ إِمَامٍ»؛ حضرت فرمودند زمین بدون امام نمیماند. بعد این جمله را نقل میکند «إِلَّا أَنْ يَسْخَطَ اللَّهُ عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ أَوْ عَلَى الْعِبَادِ»؛ اگر امام به روی زمین نباشد، خداوند اهل زمین و بندگان را مورد سخط و خشم قرار میدهد. « فَقَالَ لَا»؛ نه این روایت اینطور نیست که برای تو نقل کردند. اشتباه است که اگر امام نباشد خداوند نسبتبه اهل زمین خشمگین میشود
@agamojtabatehrani
﷽
📍 وداع با ماه شعبان ❗️
📌 آخرین جلسۀ ما قبل از ماه مبارک رمضان است و واقعاً باید عرض کنیم: «وَ إِلَی اللَّهِ مُشتَکَی».1️⃣ تذکّری را دربارۀ ماه شعبان عرض کنم که پیغمبراکرم(ص) فرمودند: «شَعْبَانَ شَهْرِي رَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَنِي عَلَي شَهرِی»2️⃣؛ بسیار زیبا است؛ شعبان ماه من است، خدا رحمت کند بنده ای را که در این ماه من را کمک کند! بنده خیلی فکر کردم که ما چطور می توانیم به پیغمبراکرم(ص) کمک کنیم. این مسئله را عرض می کنم.
پیغمبراکرم(ص) هم در دنیا و هم در آخرت «رحمة للعالمین» است. می خواهد ما را بسازد و از ما دستگیری کند. می گوید بیا تا من دُرستت کنم! بیا تا من در مسیر سازندگی کمکت کنم! آن دنیا هم شفاعت می کند. امّا دربارۀ شفاعت نفرموده اند من را دربارۀ شفاعت کمک کنید. آن دنیا خود او است که شفاعت می کند. ولی می فرماید در این دنیا کمکم کن! یعنی چه؟
در روایتی از امام رضا(ع) است که: «عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا(ع) فِي آخِرِ جُمُعَةٍ مِنْ شَعْبَانَ»3️⃣ می گوید: در آخرین جمعۀ ماه شعبان خدمت امام هشتم(ع) رسیدم. «فَقَالَ(ع) لِي: يَا أَبَا الصَّلْتِ!». معلوم می شود اسمش هم عبدالسلام بوده است. امام به من رو کرد و گفت: ای اباصلت! «إِنَّ شَعْبَانَ قَدْ مَضَى أَكْثَرُهُ»؛ بیشتر ماه شعبان گذشت. «وَ هَذَا آخِرُ جُمُعَةٍ مِنْهُ»؛ آخرین جمعۀ ماه شعبان است. «فَتَدَارَكْ فِيمَا بَقِيَ»؛ بیا تدارک کن؛ تقصیرت را در بقیّۀ ماه جبران کن. «فِی مَا مَضَی مّنهُ»؛ در این ماه خیلی کارها می توانستی برای خودت انجام دهی. «وَ عَلَيْكَ بِالْإِقْبَالِ»؛ بر تو باد به اینکه به کارهایی روبیاوری که برایت فایده داشته باشد. «وَ أَكْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ»؛ زیاد دعا و استغفار کن؛ قرآن را تلاوت کن. «وَ تُبْ إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِكَ»؛ از گناهانت به سوی خدا توبه کن. برای اینکه ماه رمضان به سوی تو می آید. «لِيُقْبِلَ شَهْرُ اللَّهِ إِلَيْكَ وَ أَنْتَ مُخْلِصٌ لِلَّهِ عَزَّوجَلَّ»؛ تو باید خودت را برای خدا خالص کرده باشی؛ داری به مهمانی خدا می روی و باید خود را تَر و تمیز کنی. امام سفارشاتی می فرماید تا اینکه می فرماید: «وَ أَكْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُولَ فِيمَا بَقِيَ مِنْ هَذَا الشَّهْرِ»؛ در باقیماندۀ این ماه، زیاد این ذکر را تکرار کن: «اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِي مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا بَقِيَ مِنْهُ»؛ خدایا! در گذشتۀ ماه شعبان اگر از ما نگذشتی، در این لحظات آخر از ما بگذر!
1️⃣ به خدا شکایت می کنیم.
2️⃣ بحارالأنوار، ج 94، ص 79
3️⃣ همان
〰️〰️〰️〰️〰️
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
﷽
📍 تدارک گذشته در آخر شعبان ❗️
📌 روایت از پیغمبر اکرم است. دارد « رُوِیَ عَنْ رَسُولِاللهصلیاللهعلیهوآله ألا أدُلُّكُم عَلى دائِكُم ودَوائِكُم»؛ خطاب فرمودند تعبیر جمع هم هست. می¬خواهید من شماها را راهنمایی کنم به دردها و بیماری ها و مرض هاتون! «ألا أدُلُّكُم عَلى دائِكُم»؛ به دردتان که چه دردی است و «ودَوائِكُم»؛ بگم چه بیماری داری و داروی این بیماری چیه؟ خب هر کسی دلش می خواد بعد حضرت فرمود: «ألا إنَّ داءَكُمُ الذُّنوبُ»؛ دردهای شما گناهان شماست چون جنبة عمومی داشته آن پایین ترین مرتبه که مربوط به جوارح است که همگانی است «ألا إنَّ داءَكُمُ الذُّنوبُ»؛ هان! آگاه باشید درد شما، گناهان شماست دواش چیه «وَدَواءَكُمُ الاِستِغفارُ»1️⃣؛ تا آدم این پردة غفلتش نرفته متوجه نشده به بیماری اش، درسته؟ که بدترین بیماری هایش گناهانش هست درصدد جبران به این معنا که استغفار کند برنمی آید استغفار داروی درد گناهان انسان است بدترین درد انسان عبارت از گناهان انسان است. که اگر ما بعد وارد می-شویم چون ماه رمضان نزدیک است نمی دانم حالا عرض کنم که مانعیت بزرگ اینجاست. این مانعه، تا این صفحة سیاه را سیاهی اش را برطرف نکنی نمی توانی نقش تقوا بنگاری. تقوای الهی در دلت بیاید. این را عرض کردم به مناسبت ایام روایتی که نقل شده و معروف است که ظاهراً اباصلت هروی رفت خدمت امام هشتم (ع) می دانید که از اصحاب امام هشتم (ع) بود وارد شد بر حضرت و حضرت چشمش به او افتاد. به او فرمود: اباصلت این آخرین جمعه ماه شعبان است. بسیاری از ماه شعبان رفت چند روز دیگه باقی نمانده آخرین جمعه معلوم می شه که یک هفته هم باقی نمانده بوده چند روز مانده بوده. که فرمودند آخرین جمعه است. تدارک کن این تعبیر آنچه را که در گذشتة این ماه از دستت رفته. بیا اینارو تدارک کن جبران کن. در این بقیه ای که مانده این چند روزی که باقی است بهش فرمود روآور به چیزی که برای تو نافع است که به تو نفع می رساند. بعد این را می فرماید بهش. دعا و استغفار زیاد کن. دعا و استغفار. و تلاوت قرآن که شروع می کند حضرت به گفتن. توبه کن از گناهانت. آن که زیربناست نقش اساسی دارد برای اینکه انسان آن بعد الهی اش ساخته شود حتی در مقامات معنوی اول یقظه است بعدش توبه است اول پردة غفلت دریدن است که یقظه است اصطلاح عرفانی اش را می گویم بعد توبه است بعد چرایش را هم حضرت بهش می گوید و اشاره می کند می گوید برای اینکه تو می خواهی وارد ماه رمضان بشوی (داره پیش میاد دیگه چیزی نمونده) خودت را خالص کرده باشی برای خدا این کثافت ها را زده باشی کنار خودت را تر و تمیز کرده باشی. مگر میشه؟! حالا من تعبیرم را. بابا شما داری، بخواهی یا نخواهی این را بهتون بگویم ما را دارند می برند به میهمانی نه می رویم به مهمانی این اشتباه است هر که بگوید «دُعِيتُمْ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ».2️⃣ که ما داریم «دعوةٌ تکوینیٌ لاتشریعی» دارند می برند ما را. اگر امام هشتم (ع) فرمود این آخرین جمعه است من می گویم بهتون این آخرین شب پنج شنبه ما است. اینجا که مال ماه شعبان است. می برند ما را بعد حضرت رو کرد به او و گفت بسیار بخوان این دعا را «اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِيمَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ- فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا بَقِي مِنْهُ»3️⃣؛ اگر خدا در این گذشتة ماه شعبان از ما نگذشتی ما را نبخشیدی در این چند روز. اگر خدا در این گذشتة ماه شعبان نگذشتی ما را نبخشیدی در این چند روز ما را ببخش که ما آماده شویم برای ورود در این ضیافت الهی. اللّهم صل علی محمد و آل محمد
1️⃣ کنزالعمال، ج1، ص479
2️⃣ زادالمعاد، ص72
3️⃣ وسائل الشیعه، ج 10، ص302
〰️〰️〰️〰️〰️
🏞 #پوستر
#آقا_مجتبی_تهرانی
@agamojtabatehrani
﷽
📍 وداع با ماه شعبان ❗️
📌 گذشتة در این ماه، آن کوتاه آمدنت را، آنکه در گذشته داشتی بیا حالا جبران کن در این ماه. این ماه معلوم می شود که یک خصوصیتی دارد در تحصیل تقوا. «و اتّقِ الله». ماه شبعان خصوصیت دارد در این جهت که من از این روایت این طور استشمام می کنم که برای تحصیل تقوا خیلی مؤثر است که در ابعاد چه درونی انسان و چه بیرونی انسان، البته سِرّش هم حضرت فرمود. سرّش هم این است که چون داری می روی به سمت ماه رمضان دارد می آید به سمت تو، اون ماه رمضان است می آید به سمت تو، تو که نمی روی، ماه رمضان دارد می آید به سمت تو. اقبال به سوی تو دارد. دارد می آید، یک جوری باشی که خودت را خالص کرده باشی برای خدا. ما در روایات داریم که پیغمبر اکرم دارد، «إِنَّ شَعْبَانَ شَهْرِي فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَنِي عَلَى شَهْرِي»1️⃣؛ این تعبیر نقل شده در کتاب ها. که ماه شعبان را نسبت به خودش می دهد می گوید این ماه من است، در ماه رمضان، اونجا ما زیاد داریم که هم دارد شهر الله است، اونجا هم شهر است، شهر الله است. اگر کسی بخواهد به قرب الهی برسد، باید از همین طریق اولیای خدا برود اونجا، سیر این است. یعنی دست در دست اولیای خدا بدهد، انبیا بدهد، که انسان را به حق برساند، چه بسا اشاره به این باشد، که باید تو از همین جنبة رسالتی بیای تو استفاده کنی تا به اونجا برسی. بعد هم، من یک وقتی گفته ام، «فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَنِي عَلَى شَهْرِي»؛ اشارة به این است، من این جوری به ذهنم است، می گه خدا رحمت کند، شعبان شهر من است، ماه من است، ماه شعبان، معلوم هم است، دیدید که در روایت دارد، ماه شعبان ماه پیغمبر است. « إِنَّ شَعْبَانَ شَهْرِي» بسیار خُب. خدا رحمت کند، کسی را که من را کمک کند نسبت به شهر من، ماه من، یعنی چه من را کمک کند؟ و او این است پیغمبر اکرم، اینها واسطه هستند در چیز الهی دیگر. همة اینها. اولیا این طور هستند اینها. یک ارائة طریق دارد، یک ایصال به مطلوب دارد، ارائة طریقش را کرده، به قول ما راهنمایی. ایصال به مطلوب می خواهد کند، دستت را بگیرد، فهمیدی چه می گویم، یک وقت می گویی، آقا مکه از کدام می روند؟ می گوید: برو از اونجا برو، ارائه طریق. یک وقت می گویی مکه از کدام طرف است؟ می گوید دستت را بده در دست من، خودم می رسانمت آنجا. «فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَنِي عَلَى شَهْرِي». این ماه، ماه من است. اینجا بعد زیاد است در این ماه، خدا رحمت کند آن کسی که من را کمک کند در اینکه من او را برسانم به مقصد از خلقش. یعنی بیاید، برود سراغ آن چیزی که علی ابن موسی الرضا فرمود. در این ابعاد سراغ تقوا برود. که حضرت برگشت به او گفتم که اگر این را تحصیل کنی، آن وقت، اونجا خالص شدی برای ماه رمضان که ماه رمضان، ماه ضیافت الهی است. من یک وقتی گفته ام، بر سر این سفره، کثیف ها را که آخه ...، آدم مهمانی بخواهد برود، می رود چه کار می کند خودش را؟ تمیز می کند، درسته یا نه؟! آن هم میزبان خدا، اون تعبیراتی که آنجا دارد راجع به ماه مبارک رمضان، ضیافت الله. که امام هشتم (ع) می گویند؛ خالص کن خودت را برای خدا، یعنی ضیافت الله، بعد در آخر حضرت به او می فرماید: «وَ أَكْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُولَ فِيمَا بَقِيَ مِنْ هَذَا الشَّهْرِ»؛ زیاد، این چند روزه ای که مانده به ماه رمضان، تو این جمله را بگو، یادش می دهد حضرت، امام هشتم (ع) به اباصلت؛ «اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِيمَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا بَقِيَ مِنْهُ»؛ اگر تا امروز خدایا از من نگذشتی این مقداری که از ماه شعبان گذشت، گویا دهة سوم است دیگر، دو دهه رفت، اگر نگذشتی از من کثافت هایی که داشتیم را اینها را تطهیر نکردی، در این بقیّه ماه شعبان ما را تطهیرمان کن، پاکمان کن که قابل شویم به اینکه به آن ضیافت تو نائل شویم، لذا حضرت می فرماید: «فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُعْتِقُ فِي هَذَا الشَّهْرِ رِقَاباً مِنَ النَّارِ لِحُرْمَةِ شَهْرِ رَمَضَانَ»2️⃣؛ خداوند آزاد می کند در ماه شعبان، بسیار از افرادی را که گرفتار آتش جهنم هستند از نظر اعمالشان، به احترام ماه رمضان. این تعبیر از حضرت است در این روایت. غرضم این بود که گفتم به مناسبت ایّام می خواستم تذکر به دوستان بدهم، همین یک هفته ای، هفت، هشت، ده روزی که فقط مانده اینها را (از این روزها) استفاده کنید، استفاده کنید. به این معنا که یک طوری باشد که تعبیری که حضرت فرمودند قابل باشیم که خدا به ما خطاب آن را بکند در ماه رمضان و قابلیّت این را داشته باشیم که بگوید: تو هم مهمان من هستی، بیا. که این دعوت الهی نسبت به ما باشد این، که انشاء الله بتوانیم از ماه مبارک رمضان بهره گیری کنیم.
1️⃣ وسائلالشیعه، ج 10، ص508
2️⃣ وسائلالشیعه، ج 10، ص302
〰️〰️〰️〰️〰️
#آقا_مجتبی_تهرانی
@agamojtabatehrani
﷽
📍 پذیرایی خداوند ❗️
📌 این تعبیری که از پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلّم است؛ «دُعِيتُمْ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ». اینجا، این دعوت، دعوت تشریعی نیست. دعوت تکوینی است
در باب مهمانی¬ها و ضیافت¬هایی که ما برپا می¬کنیم، اینطور است؛ شخصی را دعوت می¬کنیم فرض کنیم به منزلِ خودمان، محلی که مربوط به ماست که ازش پذیرایی کنیم.
✔او در پذیرشِ آمدن یا نیامدن مختار است؛ خواست می¬پذیرد، نخواست نمی¬پذیرد. یا پذیرفت؛ خواست می¬آید، نخواست نمی¬آید. در اینجا، این دعوت به ضیافت الهی، این¬ سنخ دعوت نیست. که خدا مهمانی به پا کرده و ما را دعوت کرده و گفته بیایید، که بعد اگه خواستیم، می¬رویم، نخواستیم نمی¬رویم. این نیست
گفتم، این دعوتِ الهی تکوینی است و اصلاً تشریعی نیست. اونی که گفتم ما خودمان دعوت می¬کنیم، آن سبک، سبکِ تشریعی است
در باب مسئله ماهِ مبارک رمضان این دعوت به ضیافت، تشریعی نیست. (دل بخواهی نیست) که اگه خواستی وارد بشوی و نخواستی وارد نشوی، این¬طور نیست، بلکه همه وارد می¬شوند. از مؤمن، کافر، ملحد، همه و همه
〰️〰️〰️〰️〰️
#آقا_مجتبی_تهرانی
@agamojtabatehrani
🔰عجب سفره ای !!!
🌹روایت دیگر از پیغمبر اکرم است.
«لَمَّا حَضَرَ شَهْرُ رَمَضَانَ قَالَ النَّبِيُّ ص سُبْحَانَ اللَّهِ مَا ذَا تَسْتَقْبِلُونَ وَ مَا ذَا يَسْتَقْبِلُكُمْ قَالَهَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ»[*]؛
📌حضرت وقتی که ماه رمضان میآمد، میفرمود: سبحان الله! چه چیزی به ما روی آورد و ما به چه چیزی روی آوردیم. ایشان با دیدِ ملکوتیاش میدید که چه بساطی پهن شده است. چه چیزهایی در این ماه مبارک رمضان است. سه بار این مطلب را تکرار میکرد.
📌 روایت دیگر از پیغمبر اکرم است. «إِنَّ أَبْوَابَ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ فِي أَوَّلِ لَيْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَا تُغْلَقُ إِلَى آخِرِ لَيْلَةٍ مِنْه»[*]؛ شبِ اول ماه رمضان دربهای عِلوی مافوقِ مادی باز میشود.
✔هر کس در هر حد از معرفتش است، متناسب با آن برایش غذا میآید. این دربها تا آخرین شبِ ماه مبارک رمضان بسته نمیشود. برداشتت اختیاری است.
ورود به ضیافت و بودنت بر سرِ این سفرۀ الهی، تکوینی است نه تشریعی.
#ماه_رمضان
#آقا_مجتبی_تهرانی
@agamojtabatehrani
﷽
📍پذیرایی خداوند خداوند ❗️
📌 «دُعِيتُمْ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ» ماه رمضان. همه هم وارد می شویم. بخواهید یا نخواهید. تو این مهمانی وارد می شوید بی برو برگرد. در اینجا یک بحث است که در کنارِ این ما یک تشریع هم داریم، نه اینکه نداریم. دعوت تکوینی است، در کنارِ این، وقتی وارد شدی، آنجا یک تشریع دارد. یعنی واردِ ماه مبارک که شدی و نمی توانی واردش نشوی، چون نمی توانی مافوق زمان بری، بیرون از زمان نمیتونی بری. اینجا آن وقت یک تشریع هست و آن صوم ـ روزه ـ است. این تشریع است که خواستی می گیری و نخواستی نمی گیری. صوم، تشریع درش هست. ولی ورود در ضیافت تشریع در آن نیست و تکوین است. حرف هایی که دارم می زنم خیلی مسایل را حل می کند و آن کسانی که معذورین هستند، از نظر صوم؛ خیال نکنید دستشون خالیه، اینها هم تو همین مهمانی هستند. امّا این تشریع نسبت به آنها نیست. من دارم یک اشکالات طلبگی را که گاهی می کنند که یک کسانی به فکرشون می رسه؛ [مثلاً] ما که دیگه نمی توانیم روزه بگیریم، نخیر. تو هم تو این مهمانی هستی. می گم کافر هست. مشرک و ملحد هست، چه رسد به تو که مؤمنی.
〰️〰️〰️〰️〰️
#آقا_مجتبی_تهرانی
@agamojtabatehrani
🍁🍁🍁🌷🌷🌷🍁🍁🍁
درس اخلاق (گناهان زبان)
غیبت
قسمت پنجم
ریشه هاى درونى غیبت
در این بخش به بررسى ریشه هاى درونى و امورى که سر منشاء غیبت هستند، پرداخته مى شود. این امور عبارتند از:
۱ – فرو نشاندن خشم
براى فردى که از برادر مؤ منش خشمگین مى شود و آتش غضب در درونش شراره مى کشد، امکان پدید آمدن دو حالت وجود دارد: نخست آن که پشت سرش عیوب او را بر شمرد و از این راه خشم خود را فرو نشاند و دیگر این که خشم خود را به صورت خشم و کینه و عقده فرو نشاند؛ ولى ریشه کن نکرده ، هر جا مناسبتى پیش آید، عیوبش را به طور مستمر عنوان کند که هر دو حالت از رذایل است .
۲- همراهى با همنشینان و دوستان
گاه انسان براى گرم کردن مجلس دوستانه و به گمان عقب نماندن از دیگران ، زبان به غیبت مى گشاید؛ مثل آن که در مجلسى دوستانه ، یکى از دوستان غیبت مى کند و در این بین ، فردى که قصد غیبت نداشته ، از ترس این که مبادا جمع او را نپذیرد، بحث را پى مى گیرد و زبان خود را به غیبت مى آلاید.
۳ – خنثا کردن اثر
گاهى شخص براى پیشگیرى یا خنثا کردن اثر حرفى که درباره او زده شده است ، به غیبت آلوده مى شود.
هر گاه انسان براى خنثا کردن اثر سخن کسى که مى خواهد آبروى او را ببرد، یا بر ضد او شهادتى بدهد، پیش دستى کرده ، نقایص و عیوب او را غیابش عنوان کند، حتى اگر آن عیوب درست هم باشد، این فرد غیبت کرده است و اگر براى نفوذ کلامش به دروغ نیز توسل جوید، به افتراء نیز دچار شده است .
روشن است که این مساءله نیز به کوچکى نفس انسان یا به ترس او باز مى گردد.
۴ – توجیه یا رفع اتهام
گاه فرد، عمل زشتى انجام داده یا به آن متهم شده است و براى توجیه یا رفع اتهام ، از برادر مؤ من خود غیبت مى کند و او را به شرکت در این عمل زشت متهم مى سازد یا حتى ارتکاب را فقط به او نسبت مى دهد؛ به این ترتیب ، عیبى دیگر بر عیب هاى خود مى افزاید که این هم در ضعف نفس انسان ریشه دارد.
۵ – کبر
گاهى شخص براى این که فضیلت خود را در مساءله اى اثبات کند، عیب برادر ایمانى اش را ذکر مى کند.
او نقص هاى شخص دیگرى را مى گوید تا به صورت غیر مستقیم برترى خود را به رخ بکشد. این فرد به رذیله نفسانى کبر یا خود بزرگ بینى دچار است .
۶ – حسد
کسى که به بیمارى نفسانى حسد مبتلا است ، از ستایش برادر مؤ منش ناراحت مى شود، به همین دلیل عیوب او را منتشر مى کند.
بى هنران هنرمند را نتوانند که بینند همچنان که سگان بازارى ، سگ صید را. مشغله بر آرند و پیش آمدن نیارند؛ یعنى سفله چون به هنر با کسى بر نیاید به خبثش در پوستین افتد.
کند هر آینه غیبت ، حسود کوته دست//که در مقابله گنگش بود زبان مقال
۷ – مزاح و شوخى
گاهى غیبت جنبه شهوانى و لهوى دارد؛ مانند آن که شخصى در جمع دوستان ، براى شوخى و خنده ، نقایص برادر یا خواهر ایمانى خود را یادآور مى شود. این از جمله رفتارهاى ناپسندى است که در نیروى درونى شهودت ریشه دارد و در باب شوخى و مزاح مورد گفت وگو است .
۸ – تمسخر
گاه انسان براى استهزاى دیگرى به غیبت کردن او پرداخته ، عیب هایش را فاش مى سازد.
۹ – دلسوزى بدون توجه
شخص غیبت کننده هنوز به آداب الاهى مؤ دب نشده است ؛ او دوست دارد در راه خدا قرار گیرد؛ ولى مسیر آن را نمى داند و به بیراهه مى رود.
او با دیدن عیب مؤ منى ، از روى دلسوزى به باز گفتن آن مى پردازد؛ مانند آن که فردى خطاى برادر مؤ منش را دیده یا متوجه نقصى در او، در بعد دینى یا ابعاد دیگر شده است و از روى دلسوزى ، بى اختیار پشت سرش عیب هاى او را بر مى شمرد.
دلسوزى و ناراحتى او واقعى است و چه بسا اگر آن عیب را فاش نمى ساخت ، پاداشى هم نصیب او مى شد؛ ولى چون طرف صحبتش را معرفى کرده ، ثوابش به عقاب تبدیل مى شود؛ بنابراین در رحمت و شفقت و مهربانى هم باید معیار شرعى در نظر گرفته شود تا رحمت شخص مایه عذاب او نشود.
۱۰ – خشم در راه حق
گاه انسان در برابر رفتار زشتى که از دیگرى مشاهده مى کند، چنان خشمگین مى شود که ضمن اظهار نفرت از آن رفتار زشت ، نام فرد انجام دهنده را نیز مى آورد که در این جا هم او به غیبت دچار شده است ؛ زیرا مى توانست بدون بردن نام فرد، فقط تنفر خویش را از آن رفتار زشت اظهار کند. این خشم ستوده و پسندیده است ، ولى غیبت نکوهیده و ناپسند است .
🌸حضرت صادق (علیه السلام ) مى فرماید:اصل الغیبه یتنوع بعشره انواع : شفاء غیظ و مساعده قوم و تهمه و تصدیق خبر بلاکشفه و سوءظن و حسد و سخریه و تعجب و تبرم و تزین .
🔵👈اگر مى خواهى سالم بمانى ، خدا را یاد کن ، نه خلق خدا را. آن وقت به جاى این که غیبت کنى ، عبرت مى گیرى و به جاى گناه ، ثواب مى کنى .
📚اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان//استاد ایت الله مجتبى تهران
✅ #ادامه دارد........
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
#
🆔 @dars_akhlaq
@agamojtabatehrani
🔵 خطر برای خوب ها ❗️
اگر امر به معروف و نهی از منکر نکنید عذاب می آید و همه را می گیرد. یک روایت است که خداوند به شعیب نبی علیه السّلام وحی کرد که می خواهم صد هزار نفر از قوم تو را عذاب کنم ، چهل هزار نفر از بدها و شصت هزار نفر هم از خوبان هستند. حضرت شعیب (ع) تعجب کرد، و گفت کسانی که اهل گناه هستند، بسیار خوب، حق آنها همین است که عذاب شوند، اما خوبان چرا ؟ خداوند فرمود : « برای این که خوبها امر به معروف و نهی از منکر نکردند و نسبت به بدها و اهل معصیت بی تفاوت بودند. رد شدند و دیدند ولی ساکت بودند و چیزی نگفتند. غرض این که برای خوبها خطر است .
🔴↩️منتها باید امر به معروف و نهی از منکر با زبان نرم باشد. من قدیم که می رفتم و می آمدم وقتی متوجه خانمی در خیابان می شدم که رویش باز بود یا بد حجاب بود ، همین طور که سرم پایین بود می گفتم :« لا اله الا الله ،لا اله الا الله ،لا اله الا الله » . بلند می گفتم تا او بفهمد که من از بد حجابی او ناراحتم.به گنهکار بفهمانید که ناراحت هستید والّا در روایت دارد که به حقیقت ایمان نمی رسید،مگر وقتی که به گناه برخورد می کنی ، صورتت را عبوس کنی. اخم هایت را در هم بکشی.
[ مواعظ #آقا_مجتبی_تهرانی ، بدیع الحکمه ، بوستان قرآن، چاپ چهارم،1395، ص 103 و 104 ]
#نکات_اخلاقی #امربه_معروف_و_نهی_از_منکر
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
@agamojtabatehrani
﷽
📍پذیرایی خداوند ❗️
📌 روایت از پیامبر اکرم صلوات الله علیه است. قال رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم: «وَ يَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي كُلِّ لَيْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ».
خداوند [تبارک و تعالی] در هر شب از ماه مبارک رمضان، سه بار، خودش می گوید، نداره منادیش ندا می کنه ها، خوب دقت کن. خودش میگوید. خود این صاحبِ خانه می گوید.
و این حرف را می زند: به من و تو «هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِيَهُ سُؤْلَهُ»: آخه یک چیز بخواهید تا من به شما بدهم. نشستید پای سفره من یک چیزی بخواهید. «هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَأَتُوبَ عَلَيْهِ». هست یک کسی که توبه بکند من هم توبه اش را قبول می کنم. خوب بخواه دیگه.
« هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِر َ لَهُ»1️⃣؛ یک نفر هست از منِ خدا پوزش بطلبد. من هم بگویم چَشم، گذشت کردم از تو.
1️⃣ بحارالأنوار، ج 93، ص338- مستدرک الوسائل، ج 7، ص430
〰️〰️〰️〰️〰️
#آقا_مجتبی_تهرانی
@agamojtabatehrani