eitaa logo
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
183 فایل
🌸اگر کسی فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام را نقل کند خداوند گناهان زبان او را می بخشد🌸 💠تعجیل در فرج قطب عالم امکان صلوات💠 خادم : @Alisafaei72 🌷درمحضراستادشجاعی @jalasate_ostad
مشاهده در ایتا
دانلود
📣هشتگ های پرکاربرد در کانال👇 (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) . (ع) (ع) @mola_amiralmomenin_as
✔️ 🔰سرنوشت‌سازترين سياست 🔘2- زنده كردن زمين با عدالت 🍃ج- احاديث حضرت فاطمه (س) 🌟الأمالى ،طوسى-با سندش به نقل از محمّد بن سنان،از امام صادق عليه السلام،از جابر،در : جانشين، محمّد است كه در آخر الزمان قيام مى‌كند و بر سرش ابرى سپيد است كه سايه‌بانى براى او در برابر خورشيد است.با زبانى شيوا ندا مى‌دهد، به گونه‌اى كه جِنّ‌ و انس و شرق و غرب، ندايش را مى‌شوند. مهدى،از خاندان محمّد است، زمين را از عدالت پر مى‌كند، همان گونه كه از ستم پر شده است. 📚الأمالى،طوسى:ص 291 و292 ح 566، 📚بحار الأنوار:ج 52 ص 378 ح 183. @mola_amiralmomenin_as
حديث لوح، گزارش جابر بن عبد اللّٰه انصارى از لوحى است كه در اختيار فاطمه عليها السلام بوده و اسامى امامان عليهم السلام و اوصياى پيامبر صلى الله عليه و آله را در آن ذكر كرده است. در برخى گزارش‌ها،اين لوح،سبز رنگ، زيبا، بهشتى و به عنوان هديۀ الهى توصيف شده است. امام باقر عليه السلام نيز نسخه‌اى از اين لوح در اختيار داشته كه همانند نسخۀ جابر بن عبد اللّٰه انصارى بوده و با آن، مقابله شده است. مجموعۀ گزارش‌هاى مرتبط‍‌ با حديث لوح،در كتب كهن و مشهور حديث شيعى، همانند: الكافى، كتاب من لا يحضره الفقيه، عيون أخبار الرضا، الخصال، الإرشاد مفيد، الغيبة طوسى و...آمده است. افزون بر اين،در بسيارى از كتاب‌هايى كه در موضوع امامت تأليف شده‌اند نيز اين گزارش به چشم مى‌آيد. فراوانى كتب كهن و معتبر شيعه در گزارش لوح، همراه با تعدّد طرق و اسناد اين گزارش، گونه‌اى شهرت روايى پديد مى‌آورد كه سبب پديد آمدن وثوق نوعى، نسبت به اعتبار آن خواهد شد. این کلام الهی در جریان ولادت امام حسین (ع) به عنوان مژدگانی از جانب رسول خدا (ص) در لوحی که ویژگی های آن در ابتدای روایت آمده به حضرت زهرا (س) اهدا گردیده است و جابر بن عبدالله انصاری از اصحاب رسول خدا و امیرالمؤمنین (ع) و اول زائر حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در کربلا در روز اربعین که به واسطه عمر نسبتاً طولانی خود ایشان تا زمان حضور امام محمدباقر (ع) حیات داشتند؛ در آن روز فرخنده جهت عرض تبریک به منزل ام ابیها فاطمه زهرا (س) مشرف شده بود و از این لوح رونویسی می نماید. بعد از این ماجرا سال ها بعد حضرت محمد بن علی الباقر (ع) به مقابله آنچه جابر رونویسی کرده بود و آنچه ایشان از اجداد خود در اختیار داشتند پرداختند تا به این ترتیب بر اعتبار این حدیث قدسی بیش از پیش افزوده گردد و همین طور بار دیگر به این واسطه بر نقل آن تأکید شده باشد. امام زمان(عج) در این حدیث شریف اینگونه توصیف شده اند: او کمال موسی، رونق عیسی و صبر ایوب دارد. @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
#حديث_لوح حديث لوح، گزارش جابر بن عبد اللّٰه انصارى از لوحى است كه در اختيار فاطمه عليها السلام بو
(بخش اول) الكافى -به نقل از عبد الرحمان بن سالم-: ابو بصير،از امام صادق عليه السلام نقل كرد كه: پدرم (امام باقر عليه السلام ) به جابر بن عبد اللّٰه انصارى فرمود: «با تو كارى دارم.چه وقت برايت ميسّر است كه تو را تنها ببينم و از تو سؤالى بكنم‌؟». جابر گفت:هر وقت كه شما دوست داشته باشى. پس يك روز با او خلوت كرد و فرمود: «اى جابر! در بارۀ لوحى كه آن را در دست مادرم فاطمه عليها السلام دخت پيامبر خدا ديده‌اى و در بارۀ نوشتۀ آن لوح كه مادرم تو را از آن آگاه ساخت،برايم بگو». جابر گفت:خدا را گواه مى‌گيرم كه من در زمان زنده بودن پيامبر خدا،خدمت مادرت فاطمه عليها السلام رسيدم و تولّد حسين را به او تبريك گفتم. در دستش لوح سبزى ديدم كه گويا از زمرّد بود.در آن لوح،نوشته‌اى سفيد به سان رنگ آفتاب ديدم. به ايشان گفتم:پدر و مادرم به فدايت، اى دختر پيامبر خدا ! اين لوح چيست‌؟ فرمود: «اين،لوحى است كه خداوند،آن را به پيامبرش صلى الله عليه و آله اهدا فرمود و در آن،نام پدرم و نام شوهرم و نام دو پسرم و نام اوصيا از ميان فرزندان من،نوشته است. پدرم اين لوح را براى بشارتم،به من داد». جابر گفت:مادرت فاطمه عليها السلام آن را به من داد و من خواندمش و از روى آن، نسخه‌بردارى كردم. پدرم به او فرمود:«اى جابر! آن را به من نشان مى‌دهى‌؟».گفت:آرى. پدرم همراه جابر،به منزلش رفت. جابر، نوشته‌اى از پوست بيرون آورد. پدرم فرمود: «اى جابر! تو نوشته‌ات را بنگر تا من [از حفظ‍‌] برايت بخوانم». جابر در نسخۀ خود نگريست و پدرم آن را خواند، به طورى كه حتّى يك حرف نيز با آن،اختلاف نداشت. جابر گفت:خدا را گواه مى‌گيرم كه در لوح،اين گونه نوشته ديدم: 👇 «به نام خداوند بخشندۀ بخشايشگر. اين،نوشته‌اى است از جانب خداوند عزيز حكيم، براى محمّد،پيامبر او و نور و سفير و واسطه و راه‌نماى او كه روح الأمين آن را از سوى پروردگار جهانيان،فرود آورْد. اى محمّد! نام‌هاى مرا به بزرگى ياد كن و نعمت‌هايم را سپاس بگزار و نعمت‌هاى مرا انكار مكن. منم من،آن خدايى كه معبودى جز من نيست، در هم شكنندۀ زورگويان و يارى دهندۀ ستم‌ديدگان و دهندۀ جزا. منم من،آن خدايى كه معبودى جز من نيست. پس هر كه به غير فضل من [و به عمل خودش] اميد ببندد يا از غير عدل من بترسد، او را چنان عذابى مى‌كنم كه هيچ كس از جهانيان را چنان عذاب نكنم. پس تنها مرا بندگى كن و تنها بر من توكّل نما. من هيچ پيامبرى نفرستادم،مگر آن كه چون روزگارش به سر آمد و عمرش سپرى شد،براى او وصى‌اى قرار دادم. من تو را بر ديگر پيامبران برترى دادم و وصىّ‌ تو را بر ديگر اوصيا، و دو شيرْبچّه‌ات و دو نوه‌ات، حسن و حسين، را به تو عطا كردم. حسن را پس از سپرى شدن عمر پدرش،كان علم خويش قرار دادم و حسين را خزانه‌دار وحى خويش ساختم و او را به شهادت،مفتخر ساختم و سرانجامش را سعادت قرار دادم. او برترينِ‌ شهيدان است و مقامش از همۀ شهدا عالى‌تر است. كلمۀ تامّۀ خويش را همراه او، و حجّت رسايم را نزد وى قرار دادم. به سبب [دوستى يا دشمنى با] عترت او،پاداش و كيفر مى‌دهم. نخستينِ‌ آنان،على،سَرور عبادتْ‌ پيشگان و زيور اولياى گذشتۀ من است،و [سپس] فرزند او محمّد كه شبيه نياى پسنديده‌اش و شكافندۀ دانش من و كان حكمت من است.و [ديگر] جعفر كه به زودى،آنان كه در بارۀ او شك كنند،هلاك خواهند شد و هر كه او را رد كند،مرا رد كرده است. سخن من،محقّق گرديده كه مقام جعفر را گرامى بدارم،و او را در بارۀ شيعيان و ياران و دوستانش شادمان گردانم. بعد از او،موسى است كه در باره‌اش فتنه‌اى كور و سختْ‌ تاريك،رخ خواهد داد؛زيرا رشتۀ حكم من (امامت) گسيخته نمى‌شود و حجّتم پنهان نمى‌مانَد و اولياى من،با جامى سرشار،سيراب مى‌شوند. 👇 @mola_amiralmomenin_as
(بخش دوم) هر كس يكى از آنان را انكار كند،در حقيقت، نعمت مرا انكار كرده است، و هر كس يك‌آيه از كتاب مرا تغيير دهد،در حقيقت،بر من افترا بسته است. واى بر آنان كه پس از سپرى شدنِ‌ عمر بنده‌ام و حبيبم و برگزيده‌ام موسى [كاظم]،بر على،دوست و ياور من،افترا ببندند و انكارش كنند؛ همو كه بارهاى گرانِ‌ نبوّت را بر دوش او مى‌نهم و او را با برعهده گرفتن آن بار،مى‌آزمايم. ديوى گردن‌فراز،به قتلش مى‌رساند و در شهرى (طوس) كه بندۀ صالح آن را بنا كرده است،در كنار بدترين مخلوق من،به خاك سپرده مى‌شود. ارادۀ من قطعى گرديده كه او را به وجود محمّد، پسرش و جانشين و وارث علمش، شادمان گردانم. او (محمّد بن على) كان دانش من و جايگاه راز من و حجّت من بر خلق من است. هيچ بنده‌اى به او ايمان نمى‌آوَرَد،مگر آن كه بهشت را جايگاهش خواهم ساخت و شفاعتش را در بارۀ هفتاد تن از خاندانش-كه همگى سزاوار آتش گشته‌اند-خواهم پذيرفت. و فرجام كار فرزندش على را-كه دوست و ياور من و گواه بر خلق من و امين وحى من است-به سعادت ختم مى‌كنم. دعوتگر به راهم و خزانه‌دار دانشم،حسن،را از او به وجود مى‌آورم و اين رشته را با فرزند او، م ح م د، از سر مهر و رحمت براى جهانيان، كامل مى‌گردانم. او كمال موسى و نورانيت عيسى و شكيبايىِ‌ ايّوب را دارد. در زمان [غيبتِ‌] او، دوستان من خوار [و بى‌قدرت] مى‌گردند و سرهاى آنان به ارمغان فرستاده مى‌شود، چنان كه سرهاى تركان و ديلمان به ارمغان فرستاده مى‌شود. ايشان را مى‌كُشند و مى‌سوزانند،و پيوسته در ترس و وحشت و هراس به سر خواهند برد،و زمين از خون ايشان رنگين و واى و فغان،در ميان زنانشان بلند خواهد شد. اين [نام‌برده]ها،دوستانِ‌ راستين من هستند. به واسطۀ آنان،هر فتنۀ كور و تار را دفع مى‌كنم و به بركت وجود آنان، زلزله‌ها را مى‌زدايم و تنگناها و بند و زنجيرها را بر مى‌دارم. أُولٰئِكَ‌ عَلَيْهِمْ‌ صَلَوٰاتٌ‌ مِنْ‌ رَبِّهِمْ‌ وَ رَحْمَةٌ‌ وَ أُولٰئِكَ‌ هُمُ‌ الْمُهْتَدُونَ‌» . (بقره: 157)؛ درودها و رحمت پروردگارشان،بر ايشان باد ! و ايشان همان رستگاران اند». ابو بصير [به عبد الرحمان بن سالم] گفت: اگر در همۀ عمرت جز همين را نشنيده باشى، برايت بس است. پس آن را مگر از اهلش پنهان بدار. 📚الكافى:ج 1 ص 527 ح 3 (با سند معتبر)، 📚الغيبة،طوسى:ص 143 ح 108، 📚الاحتجاج:ج 1 ص 162، 📚تأويل الآيات الظاهرة:ج 1 ص 204 ح 13 (با عبارت مشابه)، 📚بحار الأنوار:ج 36 ص 202 ح 6. 📚كمال الدين:ص 305 ح1، 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام:ج 1 ص 40 ح 1، 📚الأمالى،طوسى:ص 291 ح 566. @mola_amiralmomenin_as
(متن عربی) فَقالَ‌ جابِرٌ: فَأَشهَدُ بِاللّٰهِ‌ أنّي هٰكَذا رَأَيتُهُ‌ فِي اللَّوحِ‌ مَكتوباً: «بِسمِ‌ اللّٰهِ‌ الرَّحمٰنِ‌ الرَّحيمِ‌، هٰذا كِتابٌ‌ مِنَ‌ اللّٰهِ‌ العَزيزِ الحَكيمِ‌،لِمُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ‌ ونورِهِ‌ وسَفيرِهِ‌ وحِجابِهِ‌ ودَليلِهِ‌،نَزَلَ‌ بِهِ‌ الرّوحُ‌ الأَمينُ‌ مِن عِندِ رَبِّ‌ العالَمينَ‌،عَظِّم يا مُحَمَّدُ أسمائي،وَاشكُر نَعمائي ولا تَجحَد آلائي، إنّي أنَا اللّٰهُ‌ لا إلٰهَ‌ إلّاأنَا قاصِمُ‌ الجَبّارينَ‌، ومُديلُ‌ المَظلومينَ‌،ودَيّانُ‌ الدّينِ‌،إنّي أنَا اللّٰهُ‌ لا إلٰهَ‌ إلّاأنَا،فَمَن رَجا غَيرَ فَضلي أو خافَ‌ غَيرَ عَدلي،عَذَّبتُهُ‌ عَذاباً لا اعَذِّبُ‌ بِهِ‌ أحَداً مِنَ‌ العالَمينَ‌،فَإِيّايَ‌ فَاعبُد وعَلَيَّ‌ فَتَوَكَّل،إنّي لَم أبعَث نَبِيّاً فَاُكمِلَت أيّامُهُ‌ وَانقَضَت مُدَّتُهُ‌،إلّاجَعَلتُ‌ لَهُ‌ وَصِيّاً،وإنّي فَضَّلتُكَ‌ عَلَى الأَنبِياءِ، وفَضَّلتُ‌ وَصِيَّكَ‌ عَلَى الأَوصِياءِ،وأَكرَمتُكَ‌ بِشِبلَيكَ‌ وسِبطَيكَ‌ حَسَنٍ‌ وحُسَينٍ‌،فَجَعَلتُ‌ حَسَناً مَعدِنَ‌ عِلمي،بَعدَ انقِضاءِ مُدَّةِ‌ أبيهِ‌، وجَعَلتُ‌ حُسَينا خازِنَ‌ وَحيي وأَكرَمتُهُ‌ بِالشَّهادَةِ‌، وخَتَمتُ‌ لَهُ‌ بِالسَّعادَةِ‌،فَهُوَ أفضَلُ‌ مَنِ‌ استُشهِدَ وأَرفَعُ‌ الشُّهَداءِ دَرَجَةً‌،جَعَلتُ‌ كَلِمَتِيَ‌ التّامَّةَ‌ مَعَهُ‌،وحُجَّتِيَ‌ البالِغَةَ‌ عِندَهُ‌،بِعِترَتِهِ‌ اثيبُ‌ واُعاقِبُ‌. أوَّلُهُم عَلِيٌّ‌ سَيِّدُ العابِدينَ‌ وزَينُ‌ أولِيائِي الماضينَ‌،وَابنُهُ‌ شِبهُ‌ جَدِّهِ‌ المَحمودِ مُحَمَّدٌ الباقِرُ عِلمي وَالمَعدِنُ‌ لِحِكمَتي، سَيَهلِكُ‌ المُرتابونَ‌ في جَعفَرٍ،الرّادُّ عَلَيهِ‌ كَالرّادِّ عَلَيَّ‌، حَقَّ‌ القَولُ‌ مِنّي لَاُكرِمَنَّ‌ مَثوىٰ‌ جَعفَرٍ، ولَأَسُرَّنَّهُ‌ في أشياعِهِ‌ وأَنصارِهِ‌ وأَولِيائِهِ‌،اُتيحَت بَعدَهُ‌ موسىٰ‌ فِتنَةٌ‌ عَمياءُ حِندِسٌ‌،لِأَنَّ‌ خَيطَ‍‌ فَرضي لا يَنقَطِعُ‌،وحُجَّتي لا تَخفىٰ‌، وأَنَّ‌ أولِيائي يُسقَونَ‌ بِالكَأسِ‌ الأَوفىٰ‌،مَن جَحَدَ واحِداً مِنهُم فَقَد جَحَدَ نِعمَتي،ومَن غَيَّرَ آيَةً‌ مِن كِتابي فَقَدِ افترىٰ‌ عَلَيَّ‌، وَيلٌ‌ لِلمُفتَرينَ‌ الجاحِدينَ‌ عِندَ انقِضاءِ مُدَّةِ‌ موسىٰ‌ عَبدي وحَبيبي وخِيَرَتي،في عَلِيٍّ‌ وَلِيّي وناصِري،ومَن أضَعُ‌ عَلَيهِ‌ أعباءَ النُّبُوَّةِ‌، وأَمتَحِنُهُ‌ بِالاِضطِلاعِ‌ بِها،يَقتُلُهُ‌ عِفريتٌ‌ مُستَكبِرٌ،يُدفَنُ‌ فِي المَدينَةِ‌ الَّتي بَناهَا العَبدُ الصّالِحُ‌ إلىٰ‌ جَنبِ‌ شَرِّ خَلقي،حَقَّ‌ القَولُ‌ مِنّي لَأَسُرَّنَّهُ‌ بِمُحَمَّدٍ ابنِهِ‌ وخَليفَتِهِ‌ مِن بَعدِهِ‌ ووارِثِ‌ عِلمِهِ‌،فَهُوَ مَعدِنُ‌ عِلمي ومَوضِعُ‌ سِرّي وحُجَّتي عَلىٰ‌ خَلقي،لا يُؤمِنُ‌ عَبدٌ بِهِ‌ إلّا جَعَلتُ‌ الجَنَّةَ‌ مَثواهُ‌، وشَفَّعتُهُ‌ في سَبعينَ‌ مِن أهلِ‌ بَيتِهِ‌ كُلُّهُم قَدِ استَوجَبُوا النّارَ، وأَختِمُ‌ بِالسَّعادَةِ‌ لِابنِهِ‌ عَلِيٍّ‌ وَلِيّي وناصِري وَالشّاهِدِ في خَلقي وأَميني عَلىٰ‌ وَحيي، اخرِجُ‌ مِنهُ‌ الدّاعِيَ‌ إلىٰ‌ سَبيلي وَالخازِنَ‌ لِعِلمِيَ‌ الحَسَنَ‌. واُكَمِّلُ‌ ذٰلِكَ‌ بِابنِهِ‌ «م ح م د» رَحمَةً‌ لِلعالَمينَ‌،عَلَيهِ‌ كَمالُ‌ موسىٰ‌،وبَهاءُ عيسىٰ‌، وصَبرُ أيّوبَ‌،فَيُذَلُّ‌ أولِيائي في زَمانِهِ‌،وتُتَهادىٰ‌ رُؤوسُهُم كَما تُتَهادىٰ‌ رُؤوسُ‌ التُّرك وَالدَّيلَمِ‌، فَيُقتَلونَ‌ ويُحرَقونَ‌،ويَكونونَ‌ خائِفينَ‌ مَرعوبينَ‌ وَجِلينَ‌،تُصبَغُ‌ الأَرضُ‌ بِدِمائِهِم،ويَفشُو الوَيلُ‌ وَالرَّنَّةُ‌ في نِسائِهِم، اُولٰئِكَ‌ أولِيائي حَقّاً،بِهِم أدفَعُ‌ كُلَّ‌ فِتنَةٍ‌ عَمياءَ حِندِسٍ‌،وبِهِم أكشِفُ‌ الزَّلازِلَ‌،وأَدفَعُ‌ الآصارَ وَالأَغلالَ‌ أُولٰئِكَ‌ عَلَيْهِمْ‌ صَلَوٰاتٌ‌ مِنْ‌ رَبِّهِمْ‌ وَ رَحْمَةٌ‌ وَ أُولٰئِكَ‌ هُمُ‌ الْمُهْتَدُونَ‌». قالَ‌ عَبدُ الرَّحمٰنِ‌ بنُ‌ سالِمٍ‌:قالَ‌ أبو بَصيرٍ:لَو لَم تَسمَع في دَهرِكَ‌ إلّاهٰذَا الحَديثَ‌ لَكَفاكَ‌، فَصُنهُ‌ إلّاعَن أهلِهِ‌. @mola_amiralmomenin_as