eitaa logo
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
3هزار ویدیو
184 فایل
🌸اگر کسی فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام را نقل کند خداوند گناهان زبان او را می بخشد🌸 💠تعجیل در فرج قطب عالم امکان صلوات💠 خادم : @Alisafaei72 🌷درمحضراستادشجاعی @jalasate_ostad
مشاهده در ایتا
دانلود
تمام هـسـتی من، خاک پایتان بانو و جان عالم هـسـتی، فدایتان بانو کـویـر جسم زمین، پر شکوفه می‌گردد که مـی‌وزد، نـفـس د‌ل‌گـشـایـتان بانو هـزار مرتبه گفـتم و باز می‌گویم تـمـام هـستی من خاک پایتان بانو 💚میلاد نور مبارک @mola_amiralmomenin_as
این حرفه پرستارى، ترکیب عجیبى است: از یک سو، ترکیبى است از رحمت و عطوفت و مهربانى و مراقبت، و از سوى دیگر، دانش و معرفت و تجربه و مهارت. (مقام معظم رهبری) @mola_amiralmomenin_as
♻️ شناخت موقعیت و انتخاب حضرت زینب(س) ♻️ رهبر معظم انقلاب: ارزش و عظمت ، به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانی و اسلامی او بر اساس تکلیف الهی است. کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، به او این‌طور عظمت بخشید. هر کس چنین کاری بکند، ولو دختر امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) هم نباشد، عظمت پیدا میکند. ♻️بخش عمده‌ی این عظمت از این‌جاست که اولاً موقعیت را شناخت؛ هم موقعیت قبل از رفتن امام حسین(علیه‌السّلام) به کربلا، هم موقعیت لحظات بحرانی روز عاشورا، هم موقعیت حوادث کشنده‌ی بعد از شهادت امام حسین را؛ و ثانیاً طبق هر موقعیت، یک انتخاب کرد. این انتخابها زینب را ساخت. ۱۳۷۰/۰۸/۲۲ @mola_amiralmomenin_as
اگر خورشید ایمان، گرمابخش دل پرستار باشد اگر عاطفه پرستار از سرچشمه عاطفه زینبی جاری شود اگر جویبار رحمت و ایثار پرستار به چشمه تقوای الهی متصل باشد پرستاری، بالی خواهد بود برای پرواز در آسمان رضایت خدا . . . پرستاری، روح زلال محبت است در کالبد دل سوزان پاک دل روز پرستار مبارک باد @mola_amiralmomenin_as
♻️ولادت حضرت زينب عليها السلام زينب، «زَينِ‌ أب»، بوده است؛ يعنى «زينت پدر» كه به اعتبار همين معنى، بعضى تعبير از آن مخدّره نموده «زين أبيها» در مقابل «أمّ‌ أبيها» و اين معنى خالى از وجه نيست. حذف «الف» در ظاهر به واسطه تخفيف يا كثرت استعمال بوده، چنانچه حكمت واقعى آن همانا اتصال معنوى و اتحاد حقيقى مابين پدر و دختر بوده، كه «الف» - كه كنايه از اندك انفصال مابين آنها است - هم‌فاصله نبوده، چنانچه عارفان به حقايق ملتقت آن نكات شيرين بوده[اند]. 🔰«چون روزى چند از ولادت آن مظلومه گذشت، حضرت صدّيقه طاهره(س) خدمت حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام عرض كرد: اى حجّت خدا بر اهل ارض و سما! در تأخير تسميه اين دختر غرض چيست‌؟ فرمود: يا بنيّة الصفوة! اختيار با احمد مختار صلى الله عليه و آله است. پس آن مخدّره قنداقه آن مولوده را برداشت و به خدمت پدر آورد و داستان را به عرض رسانيد. رسول خدا صلى الله عليه و آله قنداقه آن مظلومه را گرفت و به سينه چسبانيد و ديدارش را مى‌بوسيد و مى‌گريست. در آن حال جبرييل از جانب ربّ‌ جليل بر آن حضرت نازل شد، سلام و تحيت به جا آورد و عرض كرد: يا رسول اللّٰه! خدايت سلام مى‌رساند و مى‌فرمايد: اى حبيب من! نام اين دختر را زينب بگذار . پس پيغمبر اسم آن مظلومه را زينب نهاد» 📗نورالدین شریعتمدار جزایری، «خصایص زینبیه»، ص 37. @mola_amiralmomenin_as
♻️شباهت حضرت زينب عليها السلام به حضرت خديجه كبرى عليها السلام تشبيه اين مجلّله به حضرت خديجه عليها السلام اشاره است به فضيلت و منقبت، و همانا فضايل جناب خديجه كبرى بر احدى مستور نيست، چه يكى از آنها اين است كه به اتّفاق خاصّه و عامّه، رسول خدا صلى الله عليه و آله خبر داده كه: «إنّ‌ اللّٰه اختار من النساء أربعة: مريم بنت عمران، و آسية بنت مزاحم، و خديجة بنت خويلد، و فاطمة بنت محمّد صلى الله عليه و آله» . و در جلالت آن مخدّره همين بس است [كه] وى را مقابل شمشير جناب اميرالمؤمنين عليه السلام در خدمت به اسلام و اعلاى كلمه مقدّسه توحيد شمرده‌اند . و بسيارى از مورّخين عامّه گفته‌اند: «وكانت سيدتنا خديجة من أجمل نساء القريش وأعقلها، وكانت تسمّى بمليكة العرب ولعرف بسيّدة البطحاء». 🍃خلاصه آنكه جناب زينب عليها السلام هم از حيث صورت و هم از جهت سيرت شباهت به جدّه خود داشته، حضرت خديجه انيس و مونس پيغمبر بوده، اين مظلومه هم يار و غم‌خوار حسين تشنه‌جگر بوده [است]. 🍃حضرت خديجه عليها السلام مايه تسلّى حضرت نبوى، اين مخدّره مايه تسكين دردهاى حسينى بوده. 🍃حضرت خديجه عليها السلام براى استحكام دين مبين از تمام اموال خود گذشت . اين مخدّره هم براى ابقاى دين از تمام اموال خود حتّى از قناع سر و گوشواره و اولاد خود صرف نظر نمود. 🍃حضرت خديجه عليها السلام متكفّل خدمات پيغمبر بوده، اين محترمه هم متحمّل خدمات برادر بوده. 🍃حضرت خديجه عليها السلام در جميع شدايد و گرفتارى‌ها شريك و سهيم بوده ، اين معظمه هم در جميع مصائب و نوائب با برادرش شركت ورزيده، چنانچه در خصايص آتيه مذكور خواهد شد. 🍃حضرت خديجه عليها السلام پس از استماع هجوم كفّار بر حضرت رسول صلى الله عليه و آله و مجروح نمودن بدن آن بزرگوار به احجار، براى دادرسى پيغمبر، خود و امیرالمؤمنين با سفره نانى و كوزه آبى به كوه حراء رفتند. اين مظلومه هم براى دادرسى برادر، چندين نوبت به طرف قتلگاه آمده؛ ولى چون آب و نان نداشته كه همراه آورد، گاهى به طرف مى‌رفت و دست‌ها بالاى سر گذاشته از كثرت همّ‌ و غمّ‌ گاهى فرياد مى‌كرد: «واغربتاه»، زمانى متوجّه به ابن سعد مى‌شد و مى‌فرمود: «يابن سعد! أ يقتل أبوعبد اللّٰه وأنت تنظر إليه» اى پسر سعد! تو كه از قريشى با ما رحمى، رحم ندارى‌؟! زمانى از شمر مهلت مى‌طلبيد، گاه ديگر كه از همه اين وسايل مأيوس [مى‌شد]، جدّ خود را صدا مى‌زد، چرا كه رسم عرب بوده هرگاه در امرى از همه وسايل منقطع مى‌شدند، متوجّه به بزرگ طايفه خود شده و او را صدا مى‌زنند. 📗نورالدین شریعتمدار جزایری، «خصایص زینبیه»، ص 39- 40. @mola_amiralmomenin_as
♻️القاب حضرت زينب عليها السلام لقب آن است كه دلالت بكند بر مدح يا ذمّ‌، و حكمت وضع آن در كتب معلوم شد، پس اين محبوبة اللّٰه داراى هرگونه كمال و صفات جمال بوده و بيان عاجز و بيان قاصر از تقرير و تحرير اندكى از بسيار و يكى از هزار فضايل و فواضل آن مكرّمه [است].ولى چه خوش گفته‌اند: «گنجشك قدر همّت خود بال و پر زند» لذا بعضى از الفاظى را كه براى آن مخدّره وضع نموده اند را ذكر می نماييم: 🔰صدّيقة الصغرى، العصمة الصغرى، وليّة اللّٰه العظمى، ناموس الكبرى، الراضية بالقدر والقضاء، امينة اللّٰه، عالمة غير معلّمة، فهمة غير مفهّمة، محبوبة المصطفى، قرّة عين المرتضى، نائبة الزهراء، شقيقة الحسن المجتبى، شريكة الحسين سيّد الشهداء، زاهدة، فاضلة، عاقلة، كاملة، عاملة، عابدة، محدّثة، مخبرة موثّقة، كعبة الرزايا، مظلومة وحيدة، عقيلة القريش، الباكية الفصيحة والبليغة والشجاعة، عقيلة خدر الرسالة، رضيعة ثدى الولاية روحى وأرواح العالمين فداها. 📗نورالدین شریعتمدار جزایری، «خصایص زینبیه»، ص 44. @mola_amiralmomenin_as
ثمره پيوند عرشى فاطمه(س) و على عليه السلام را كه روح و جان پيامبرند، جز پيامبر صلى الله عليه و آله نمى‌شناسد و جز او شنايستۀ نام‌گذارى نيست. و چنين است كه پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله سومين نوه خويش را در آغاز ولادت مى‌بويد و مى‌بوسد و نام زيباى «زينب» را برايش برمى گزيند. امين وحى او را «زينب» مى‌نامد، «زَينِ‌ أب»، «زينب پدر». «زينب بودن براى پدر» فخر است، اما زينت بودن براى پدرى همچون «على» عليه السلام كه سرور عالميان، امرمؤمنان، مولاى متقيان، برادر و وصى پيامبر صلى الله عليه و آله و بنده برگزيده خداست، افتخارى بى‌نهايت و عظمتى بى‌مانند است. كمتر از پنج سال از عمر شريف او در كنار پيامبر صلى الله عليه و آله و در دامن پُرمهر فاطمه عليها السلام گرانبهاترين اندوخته‌هاى معنوى و عرفانى او را براى بيش از پناه سال مبارزه و استقامت فراهم مى‌آورد. زينب خردسال پس از شهادت مادر، حامل رسالت او مى‌شود. با حضورش، با گريه‌اش، با صحبت‌ها و سخنرانى‌ها و آموزش دادن‌هايش ابلاغ پيام‌هاى ولايت و افشارى توطئه‌هاى خلافت را عهده‌دار مى‌گردد. زندگانى او پس از شهادت پيغمبر صلى الله عليه و آله و شهيد شدن مادر، اگرچه همواره در مظلوميت و محروميت مى‌گذرد، امّا هرگز سازش و تسليم نمى‌پذيرد و چه زمانى خانه‌نشينى پدر و چه در دوران حكومت پنج سالۀ او آرام نمى‌نشيند و آنچه را كه از مادر به ارث برده و از علم و مديريت و اخلاق پدر فرا گرفته است، براى بيدارى خفتگان و آگاهى فريب خوردگان و هدايت رهجويان به كار مى‌گيرد. در دورۀ حساس امامت برادرش امام حسن مجتبى عليه السلام و سال‌هاى اوّليه رهبرىِ‌ امام حسين عليه السلام كه با آماده سازى زمينه‌هاى قيام مى‌گذرد، او نيز سهمى شايان در اين حركت همه جانبه دارد. عاقبت اوج ايمان و عرفان و ايثار و شجاعت و آزادگى و فداكارى را در كربلا به نمايش مى‌گذارد و با نثار دو فرزند خويش در ركاب برادر، حماسۀ عشق به رهبر و سرسپارى به فرمان امام معصوم عليه السلام را جلوه‌گر مى‌سازد. شورانگيزترين و سرنوشت‌سازترين فراز زندگانى حضرت زينب عليها السلام پس از شهادت امام حسين عليه السلام آغاز مى‌شود، آن زمان كه به عنوان كاروان سالار اسيران كربلا، پيام‌رسان خون شهيدان مى‌گردد و در هر كوى و برزنى و در هر مجلس و انجمنى پرچم دادخواهى برمى‌افرازد. 🍃و پيامبر وار، با حشمت و هيبتى بى‌نظير، 🍃و زهرا وار، با صراحت و اعتراضى اعجاب‌انگيز، 🍃و على وار، با شجاعت و قاطعيتى دشمن‌كوب، نقشه‌هاى يزيديان در سركوبى اسلامِ‌ ولايت را خنثى مى‌سازد و سرانجام خود نيز فدايىِ‌ اين راه مى‌شود. آرامگاه شريف او در نزديكى دمشق، كعبه آمال عاشقان ولايت است. حضرت زينب عليها السلام چونان خورشيدى است كه نه فقط‍‌ در آسمان كربلا درخشيده و شام ظلمانىِ‌ دوران امويان را روشنى بخشيده، بلكه سراسر تاريخ پرحماسه تشيع را از درخشش ايمان و ولايت و ايثار و شهادت‌طلبى خود نورانى ساخته است. درياى بركات خون حسين عليه السلام و شهيدان كربلا همه بر بستر صبر و استقامت زينب عليها السلام موج‌زن گشته و از فيض اشك و سوگ زينب عليها السلام بى‌كرانگى يافته است. شهامت و شجاعت زينب عليها السلام بودكه دشمنان نقابدار اسلام را به زانو درآورد و خطبه‌ها و ندبه‌هاى او بود كه رسوايى و فضيحت منافقان دنياپرس را عالمگير ساخت. پس از عاشورا هر كس كه از حسين عليه السلام ياد كرده، به زينب عليها السلام تأسَى جُسته؛ و هر كس پيام حسين عليه السلام را شنيده، به بانگ رساى زينب عليها السلام گوش فرا داده؛ و هر كس در پيروى از حسين عليه السلام عليه ظلم و دين ستيزى قيام كرده، به نوعى از زينب عليها السلام يارى گرفته كه احياگر ياد شهيدان و پيام‌رسان حسينيان و افشاگر ظلم دين ستيزان بود. @mola_amiralmomenin_as
آية اللّٰه سيّد نورالدین شریعتمدار جزایری (متوفى 1384 قمرى)از جمله علما و فضلا و پژوهش‌گران چيره دست سدۀ چهارده هجرى است. وى در بيت شريف جزايرى كه از بيوت علمى و معروف ناحيۀ خوزستان بوده اند، در فرخنده سال روز ميلاد اميرالمؤمنين على عليه السلام، سيزدهم رجب سال 1313 هجرى ( 1273 ش) در شهر دانش خيز شوشتر چشم به جهان گشود و با عنايات اهل بيت عصمت و طهارت خصوصاً اميرالمؤمنين عليه السلام پله‌هاى ترقى را يكى پس از ديگرى طى كرد و در سلك علما درآمد و از مراجع و فقهاى عصر خويش تأييداتى دال بر مقام علمى خويش دريافت نمود. 📚«خصایص زینبیه»، اين كتاب ارزشمند معروف‌ترين تأليف آية اللّٰه جزایری است كه نخستين بار به سال 1341 ش. در نجف اشرف چاپ و بعدها نيز به سبب غايت و توجّه مبلّغان، فضلا، علما، آيات عظام و ديگر طبقات مردم، بارها در ايران و هند به چاپ رسيد و به تعدادى از زبان‌هاى رايج دنيا نيز برگردانده شده است. «الخصايص الزينبيه» آينۀ تمام نماى عشق زياد سيّد به عمۀ بى‌همتاى خويش حضرت زينب عليها السلام است. هرچند سيّد در مقدمۀ كتاب تصريح فرموده كه بنا داشته آن را تكميل كند، اما وقتى به متن آن مراجعه مى‌كنيم، آن را مشحون از تحقيقات و تدقيقات غير قابل توصيف و بى‌همتا مى‌يابيم. خدا مى‌داند آن بزرگوار در نگارش چنين مجموعۀ بى‌بديلى چه سختى‌ها كه نكشيده است. به هر حال اين اثر از جمله آثار به جاماندنى است كه ان شاء اللّٰه تا حضور حضرت بقية اللّٰه - عجل اللّٰه تعالى فرجه الشريف - باقى خواهد ماند. و چه بسا به امضاى آن امام برسد؛ زيرا همان گونه كه مؤلف در مقدمۀ كتاب اشاره فرموده انگيزۀ نگارش چنين مجموعه‌اى در پى الهام بوده كه به او شده است. (... و ديدم چاره منحصر است به توسل به خانواده محمدى(ص)، در تأمل كيفيت توسل بودم كه از مبدأ فياض ملهم شدم كه مختصرى از شؤونات و خصايص و مناقب يكتا صدف بحر امامت، و يگانه كوكب چرخ ولايت، دختر گرامى حيدر صفدر، گوهر درياى عصمت و طهارت، كوكب آسمان عفت و خدارت، درّ بحر نبوّت و ولايت، صدف درياى خلافت و وصايت، آسيه اسوت، هاجر رتبت، مريم طينت، ساره سيرت، خديجه آيت، زهرا دلالت، مخدّره دو جهان و مصيبت‌زدۀ دوران؛... [را] به خامۀ شكسته و قلم نالايق خود به رشته تحرير درآورم،....) نكتۀ ديگرى كه سيّد را وادار به تحرير به خصوصيات حضرت زينب عليها السلام نمود، مشاهدۀ مطالب ناصحيح و غلط‍‌ در كتاب‌هاى مقتل بود. @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
♻️القاب حضرت زينب عليها السلام لقب آن است كه دلالت بكند بر مدح يا ذمّ‌، و حكمت وضع آن در كتب معلو
♻️«شرح بعضى از القاب مبارك حضرت زينب عليها السلام» ✔️[حضرت زينب عليها السلام صدّيقه] آن مكرّمه در سلسله جليله صدّيقين به شمار آمده [است]. توضيح اين اجمال آنكه بايد دانست: اوّلاً «صدّيق» مبالغه در صدق است؛ يعنى كسى كه تمام حركات و سكنات و اقوال و افعال او مبنى بر راستى و درستى است، و صدّيقه منصبى است الهى كه هر كسى داراى آن منصب جليل نباشد؛ بلكه اشخاص معدودى به اين منصب رسيده، چنانچه از انبياء ماضين حضرت يوسف عليه السلام به اين مرتبت رسيده و درباره جناب ابراهيم عليه السلام فرموده‌اند: «إِنَّهُ‌ كٰانَ‌ صِدِّيقاً نَبِيًّا»؛ (مریم: 41) و هم‌چنين از جناب مسيح و مادرش مريم بدين اسم در قرآن كريم تعبير شده؛ «مَا الْمَسِيحُ‌ ابْنُ‌ مَرْيَمَ‌ إِلاّٰ رَسُولٌ‌ قَدْ خَلَتْ‌ مِنْ‌ قَبْلِهِ‌ الرُّسُلُ‌ وَ أُمُّهُ‌ صِدِّيقَة»؛ (مائده: 75). و رئيس صدّيقين اميرالمؤمنين عليه السلام است، چنانچه از اخبار كثيره مستفاد مى‌شود. و از خبرى كه در ضمن مقدّمات سابقه ذكر نموديم، نيز واضح مى‌شود و در آيه شريفه: «فَأُولٰئِكَ‌ مَعَ‌ الَّذِينَ‌ أَنْعَمَ‌ اللّٰهُ‌ عَلَيْهِمْ‌ مِنَ‌ النَّبِيِّينَ‌ وَ الصِّدِّيقِينَ‌ وَ الشُّهَدٰاءِ وَ الصّٰالِحِينَ‌»؛(نساء: 69) . «نبيّين»، تفسير به رسول خدا صلى الله عليه و آله و صدّيقين به جناب اميرمؤمنان عليه السلام [تفسير] شده [است] . و در سلسله نسوان على الظاهر - به نظرم مى‌رسد كه در اخبار ديده باشم - حضرت مريم بنت عمران - در امم سابقه - [است]. و امّا از اين امّت پس حضرت فاطمه عليها السلام بوده [است] . و چون حضرت زينب عليها السلام نيز در تمام حركات و سكنات خود اقتدا و پيروى مادر خود نمود، به اين رتبت عالى و منصب متعالى بهره‌مند گرديده و ملقّب به صدّيقة الصغرى [شد]. و قيد صغرى تعظيماً لأمّها بوده. @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
#خصایص_زینبیه ♻️«شرح بعضى از القاب مبارك حضرت زينب عليها السلام» ✔️[حضرت زينب عليها السلام صدّيقه]
♻️«عصمت حضرت زينب عليها السلام» عصمت از درجات عاليه و مقامات ساميه است و لذا مخصوص خواصّ‌ عباد كه انبياى عظام و اوصياى فخام آنها شده و معنى آن نگاه‌دارى از لغزش‌ها و زلل‌ها است. سنّت و حكمت اعطاى اين موهبت به انبيا و اوصيا واضح است؛ بديهى است كسى را كه خلّاق عالم رياست تامّه و ولايت عامّه بر بندگان اعطا نموده، اگر چنانچه قوه عاصمه به آنها عنايت ننمايد كه به واسطه آن، خود را از زلل و خطا نگه‌دارى نمايند، سبب اختلال نظام شود؛ چرا كه اگر از آنها خطايى سر زند، نه تنها خود به هلاكت رسند؛ بلكه عامّه ناس را فاسد نمايند، به جهت اينكه اختيار كافّه ناس به آنها واگذار شده و آنها مربّى ارواح و معلّم بشر و نفوس كلّيه [هستند] كه واسطه ايصال فيض به اين عالم‌اند و از اين جهت است كه چون حضرت ابراهيم عليه السلام درخواست منصب امامت از براى ذرّيه خود نمود، خطاب گرديد كه: «لاٰ يَنٰالُ‌ عَهْدِي الظّٰالِمِينَ‌» (بقره: 124)؛ يعنى آنهايى كه از ذريّه تو ظلم نمايند، درخور اين منصب نيستند. را مراتبى است، مرتبه اعلاى آن مخصوص اهل بيت محمدى صلى الله عليه و آله است، چنانچه آيه شريفه: «إِنَّمٰا يُرِيدُ اللّٰهُ‌ لِيُذْهِبَ‌ عَنْكُمُ‌ الرِّجْسَ‌ أَهْلَ‌ الْبَيْتِ‌ وَ يُطَهِّرَكُمْ‌ تَطْهِيراً» (احزاب: 33)؛ [گواه است]. ✔️و چون عليا حضرت عقيله خدر رسالت از طينت محمديه و به مجاهده نفسانيه و ... مقامى تحصيل نموده بود، از او تعبير مى‌شود به عصمت صغرى، و لذا خود آن مخدّره در بعض احتجاجات خود، اشاره به عصمت خود هم مى‌فرمايد. : عصمت ملائكه غير از عصمت انبيا است؛ زيرا كه در ملائكه صفت شهويه و غضبيه خلقت نشده؛ ولى انبيا داراى هر دو قوه هستند و از همين جا معلوم مى‌شود جهت شرافت انبيا بر ملائكه؛ و اينكه عقيله خدر رسالت نيز از ملائكه افضل و اشرف بوده؛ فروحى وأرواح العالمين فداها. 📎علماى اماميه سلسله پيامبران و امامان و حضرت فاطمه - سلام اللّٰه عليهم اجمعين - را داراى مقام شامخ عصمت مى‌دانند؛ امّا در مورد بانوى شجاع كربلا حضرت زينب عليها السلام، برخى همچون محقق مامقانى در تنقيح المقال، مى‌گويند: «در صورتى كه عقيده به عصمت زينب داشته باشيم، گزاف نگفته‌ايم. آنان كه بر حالات زينب عليها السلام در عاشورا و پس از آن واقف باشند، چگونه مى‌توانند عصمت آن بانو را انكار كنند؛ چون اگر زينب عليها السلام عصمت نداشت در آن مدّتى كه امام سجاد عليه السلام بيمار بود، امام حسين عليه السلام مقدارى از سنگينى بار را به آن حضرت نمى‌سپرد». و نويسنده شهير علامه شيخ جعفر نقدى نيز همين عقيده را دارد؛( ر. ك: زينب كبرى،) 📎نويسنده كتاب «مرحوم جزايرى» عصمت كبرى ار ويژه انبيا و ائمّه دانسته و عصمت صغرى را براى حضرت زينب عليها السلام معتقد است. 📚کتاب خصایص زینبیه؛ نوشته نورالدین شریعتمدار جزایری @mola_amiralmomenin_as
✔️تحلیل نقش حضرت زینب (س) در بیانات مقام معظم رهبری کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، به او این طور عظمت بخشید. روزهای محرم گذشت و به غروب عاشورا رسید؛ زمانی که دیگر مردی در کاروان کربلائیان نبود مگر امام سجاد(ع) که ایشان هم بیمار بودند؛ یعنی همه کارهای بعد از عصر عاشورا بر عهده حضرت زینب بود. ارزش و عظمت زینب کبری، به خاطر موضوع و حرکت عظیم انسانی و اسلامی او بر اساس تکلیف الهی است. کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، به او این طور عظمت بخشید. زینب کبری اولا: موقعیت را شناخت، هم موقعیت قبل از رفتن امام حسین به کربلا، هم موقعیت لحظات بحرانی روز عاشورا، هم موقعی تحوادث کشنده بعد از شهادت. ثانیا طبق هر موقعیت یک انتخاب کرد. این انتخاب‌ها زینب را ساخت. عامل پیروزی خون بر شمشیر زینب بود. بعد از شهادت حسین بن علی که دنیا ظلمانی شد و دل‌ها و جان ها و آفاق عالم تاریک گردید، این زن بزرگ یک نور شد و درخشید. عاشورا بدون زینب کبری آن حادثه تاریخی ماندنی نمی شد. شخصیت زینب در این حادثه آنچنان بارز است که انسان احساس می کند یک حسین دوم است در پوشش یک زن، در لباس دختر علی. اینکه در عاشورا، خون بر شمشیر پیروز شد، عامل این پیروزی زینب بود، والا خون در کربلا تمام می شد. چیزی که باعث شد این شکست نظامی ظاهری، تبدیل به یک پیروزی قطعی دائمی شود، عبارت بود از: منش زینب کبری(س). زینب کبری الگو است؛ الگو برای همه مردان و زنان بزرگ عالم. انقلاب نبوی و انقلاب علوی را آسیب شناسی می‌کند و می گوید: شما نتوانستید در فتنه، حق را تشخیص دهید؛ نتوانستید به وظیفه تان عمل کنید؛ نتیجه این شد که جگر گوشه پیغمر بر روی نیزه رفت، نیزه رفت، عظمت زینب را اینجا می‌توان فهمید. زینب کبرى‌ یک زن بزرگ است. نمى‌شود گفت به خاطر این است که دختر على‌بن‌ابى‌طالب (علیه‌السّلام)، یا خواهر حسین‌بن‌على و حسن‌بن‌على (علیهماالسّلام) است. نسبت‌ها هرگز نمى‌توانند چنین عظمتى را خلق کنند. همه ائمه ما، دختران و مادران و خواهرانى داشتند؛ اما کو یک نفر مثل زینب کبرى‌؟ ارزش و عظمت زینب کبرى‌، به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانى و اسلامى او بر اساس تکلیف الهى است. کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، به او این‌طور عظمت بخشید. هر کس چنین کارى بکند، ولو دختر امیرالمؤمنین(علیه‌السّلام) هم نباشد، عظمت پیدا مى‌کند. بخش عمده این عظمت از این‌جاست که اولاً را شناخت. هم موقعیت قبل از رفتن امام حسین (علیه‌السّلام) به کربلا، هم موقعیت لحظات بحرانى روز عاشورا، هم موقعیت حوادث کشنده بعد از شهادت امام حسین را؛ و ثانیاً طبق هر موقعیت، یک انتخاب کرد. این انتخاب‌ها زینب را ساخت. تصمیمی که حتی چهره‌های نامدار صدر اسلام در آن ماندند و نفهمیدند چه باید بکنند قبل از حرکت به کربلا، بزرگانى مثل ابن‌عباس و ابن‌جعفر و چهره‌هاى نامدار صدر اسلام، که ادعاى فقاهت و شهامت و ریاست و آقازادگى و امثال اینها را داشتند، گیج شدند و نفهمیدند چه‌کار باید بکنند؛ ولى زینب کبرى‌ گیج نشد و فهمید که باید این راه را برود و امام خود را تنها نگذارد؛ و رفت. نه این‌که نمى‌فهمید راه سختى است؛ او بهتر از دیگران حس مى‌کرد. او یک زن بود؛ زنى که براى مأموریت، از شوهر و خانواده‌اش جدا مى‌شود؛ و به همین دلیل هم بود که بچه‌هاى خردسال و نوباوگان خود را هم به همراه برد؛ حس مى‌کرد که حادثه چگونه است. در آن ساعت‌هاى بحرانى که قوی‌ترین انسانها نمى‌توانند بفهمند چه باید بکنند، او فهمید و امام خود را پشتیبانى کرد و او را براى شهید شدن تجهیز نمود. بعد از شهادت حسین‌بن‌على هم که دنیا ظلمانى شد و دل‌ها و جان‌ها و آفاق عالم تاریک گردید، این زن بزرگ یک نورى شد و درخشید. زینب به جایى رسید که فقط والاترین انسانهاى تاریخ بشریت - یعنى پیامبران - مى‌توانند به آن‌جا برسند. عاشورا بدون زینب کبری آن حادثه تاریخی ماندنی نمی‌شد. واقعا کربلا بدون زینب،‌ کربلا نبود. عاشورا بدون زینب کبری آن حادثه تاریخی ماندنی نمی‌شد. آن چنان شخصیت دختر علی (ع) در این حادثه از اول تا آخر، ‌بارز و آشکار است که انسان احساس می‌کند یک حسینِ دوم است در پوشش یک زن،‌ در لباس دختر علی. غیر از اینکه اگر زینب نیود بعد از عاشورا چه می‌شد، شاید امام سجاد هم کشته می‌شد،‌ شاید پیام امام حسین به هیچ کس نمی‌رسید. ... @mola_amiralmomenin_as