eitaa logo
ملانصرالدین👳‍♂️
217.7هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
73 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/vD91.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
+ ‏فکر میکنی این داستان پایان خوش داره؟ - پایان خوش ها، داستانهایی هستند که هنوز تموم نشدن. 📽 آقا و خانم اسمیت 👳 @mollanasreddin 👳
دوستم هانس زیمر تصادف شدیدی با موتور سیکلت داشت و دست چپش از کار افتاد . « خوشبختانه من راست دستم » . او این جمله را در حالی گفت که داشت با مهارت برایم یک فنجان چای می ریخت . او سپس گفت چیزهایی که می‌توانم با یک دست انجام دهم شگفت آور است . با وجود اینکه انگشتهای دستش را از دست داده بود در کمتر از یک سال آموخت که با هواپیما پرواز کند . اما یک روز هنگام پرواز در یک منطقه کوهستانی ، موتور هواپیمایش دچار مشکل شد وسقوط کرد . او زنده ماند اما سر تا پایش فلج شد . من او را در بیمارستان ملاقات کردم . به من لبخند زد و گفت اتفاق خیلی مهمی نیفتاده . به نظر تو چه کاری است که باید تصمیم بگیرم تا آن را انجام دهم ؟! زبانم بند آمده بود . فکر کردم دوستم فقط تظاهر می‌کند و وقتی من بروم شروع به گریه می‌کند و به حال خود تاسف می‌خورد . شاید آن روز دقیقا همین کار را کرده باشد ، اما زندگیش هنوز تمام نشده بود . زندگی هنوز بعضی شگفتی های ظریف را برایش ذخیره کرده بود . او با زن زندگی اش در کنفرانس معلولان ملاقات کرد . همچنین یک سامانه نگارش الکترونیکی اختراع کرد که به فرمانهای صوتی پاسخ می داد و میلیونها نسخه از کتابی که با روش جدید نوشته بود فروخت . هانس زیمر پشت جلد کتابش نوشت : قبل ازاینکه فلج شوم می توانستم یک میلیون کار مختلف انجام دهم ، اما اکنون فقط می‌توانم 990000 کار انجام دهم . اما کدام آدم عاقلی به خاطر 10000 کاری که دیگر نمی تواند انجام دهد نگران است ، در حالی که 990000 کار دیگر باقی مانده است ؟! هر اندازه بر زندگی خود کنترل دارید به همان اندازه احساس رضایت و خوشبختی می کنید . البته عکس این موضوع هم درست است به همان اندازه که احساس کنید بر زندگی خودکنترل ندارید و یا اینکه دیگران یا شرایط خارجی ، زندگی شما را کنترل می‌کنند احساس نا رضایتی و عدم خوشبختی می‌کنید . در علم روانشناسی به این نظریه " کانون کنترل" می‌گویند . کانون کنترل به هر جایی که احساس می‌کنید زندگی شما از آنجا کنترل می‌شود ، اطلاق می‌گردد . _نیروهای شگرف مغز _کریستیان گودفری 👳 @mollanasreddin 👳
01جنایات و مکافات,نویسنده فئودور داستایوفسکی,مترجم اصغر رستگار ,گوینده آرمان سلطان زاده.mp3
زمان: حجم: 11.25M
📘جنایت و مکافات ‌نویسنده: فئودور داستایفسکی ‌مترجم‌: مهری آهی جنایت و مکافات داستان دانشجویی به نام راسکول‌نیکف را روایت می کند که مرتکب قتل می شود . به دلیل انگیزه های پیچیده ای که حتی خود او از علت وجود آنها نا آگاه است، زن رباخواری را همراه با خواهرش که غیر منتظره به هنگام وقوع قتل در صحنه حاضر می شوند، می کشد و پس از قتل خود را ناتوان از خرج کردن پول و جواهراتی که برداشته می بیند و آنها را پنهان می کند . بعد از چند روز بیماری و انزوا در خانه، راسکولنیکف این تصور را دارد که هر کس را که می بیند به او مظنون است و از جنایت وی آگاهی دارد و با این افکار کارش به جنون می رسد.. ✅فصل اول 👳 @mollanasreddin 👳
صبح آغاز دوباره زیستن است تنفسی عمیق از تازه ترین هوای زندگی صبح بخیر💚 👳 @mollanasreddin 👳
- گفت: چه کنم که حالم خوب باشد و غصه‌اش را نخورم؟ + گفتم: باید کمی بیشتر در جهان زیسته‌باشی و فراز و فرود‌های بیشتری را در زندگی پشت‌سر گذاشته باشی تا بفهمی؛ هر مسئله‌ای ارزش غصه خوردن ندارد! در زندگی آنقدر مشکلات و دست‌اندازهای مهم‌تری هست که نخواهی برای این مسائل پیش‌پا افتاده غصه بخوری. البته که این اقتضای سن توست و تو حق داری که هنوز درک نکنی از چه چیزی حرف می‌زنم و غصه‌های مختص خودت را داشته‌باشی، هرقدر از نظر من کوچک و از زاویه‌ی نگاه خودت بزرگ... ولی می‌گذرد و تو هم یک روزی درک می‌کنی که دغدغه‌ها و غم‌های امروزت، چیز‌های چندان مهمی نبوده‌اند... - گفت: غم‌های تو چه؟!! کسی هم هست که بیشتر از تو در جهان زیسته‌باشد و بالا و پایین‌های بیشتری را پشت‌سر گذاشته‌باشد و به تو که رسید، غم‌های تو را کم حساب کند؟!! + گفتم: بدون شک! ما آدم‌ها پله پله رشد می‌کنیم و قطعا هر پله‌ای، پله‌ای پایین‌تر از خودش دارد تا برگردد و به او اطمینان‌خاطر بدهد که ارتفاعی که تو درآنی در مقایسه با چیزی که من می‌بینم، زیاد هم ترسناک نیست... 👳 @mollanasreddin 👳
شاید به جای بستنِ در به روی رنج،نیاز دارم در را کاملا باز بگذارم و بگویم بفرما داخل! بیا کنار من بنشین، و تا وقتی بهم یاد ندادی چیارو باید بدونم، از پیشم نرو" 📕 ✍🏽 👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از قاصدک
🛑 فروشگاه محصولات ارگانیک 🛑 ⭕️ ما اینجاییم تا با قیمت عالی و با کیفیت برتر محصولات را در اختیارتان بگذاریم. ✴️ - انواع گیاهان دارویی ✴️ - انواع شیره ✴️ - روغن های درمانی ✴️ - لوازم آرایشی و بهداشتی ✴️ - انواع شامپوهای طبیعی ✴️. انواع سرکه های طبیعی ✴️. انواع دمنوش های طبیعی ✴️. انواع صابون های طبیعی ✴️. انواع لیف و کفی های طبیعی ✴️.کپسول لاغری بدون عوارض ✴️. انواع مام های طبیعی ✴️. انواع عطرهای طبیعی و کلی محصولات دیگه... 😍 🟢این کانال و محصولات ارگانیک رو براتون پیدا کردم از دستش ندید😍👇🏻 ‎‌‌‎‌ ≪ ⚜️ ✿ ⚜️ ≫ https://eitaa.com/joinchat/1039925254C2a29e59c9b ≪ ⚜️ ✿ ⚜️ ≫ @mahsulpak
4_5929463554859091321.mp3
زمان: حجم: 3.07M
«تقدیم»🕊🍃❤️ دنیا جای غریبی‌ست یک نفر رنج می‌کشد و یک نفر از آن رنج عکس می‌گیرد و میلیون‌ها نفر عکس آن رنج را فقط نگاه می‌کنند... 🥀 👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از  طریق المهدی
📣 اطلاعیه 🌸| طریق‌المهدی 🚩 ┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ به یُمن ولادت کوثر، همراه با عاشقان ابن الزهرا و به یاد و نام "مادرِ جهاد_اُمُّ المقاومه" حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها پای در مسیر عشق و محبت آل الله علیهم صلوات الله در طریق المهدی عجّل الله تعالی فرجه میگذاریم... ❤️پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله): اَلْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ اَلْأُمَّهَات 💚مقام معظم رهبری: آن‌که بهشتی می‌شود، پایه‌ی بهشتی شدنش از مادر است. 📌در سراسر مسیر خادمین عزیز در مواکب آماده جمع‌‌آوری کمک‌های نقدی شما مردم‌ صالح و مومن، برای جنگ‌زدگان فلسطین، لبنان و سوریه هستند. 🗓 سه شنبه:۴ دی ۱۴۰۳ ⏱ آغاز پیاده روی: ساعت ۱۵ 🚏مکان: بلوار پیامبر اعظم شهر مقدس قم ( از عمود ۱۲ تا مسجد مقدس جمکران ) 🤝مشارکت در هزینه های برنامه طریق المهدی شامل هزینه های آب، فضاسازی، سیستم صوت و ... تمام مسیر:👈 💳|
5892 1070 4515 1308
روی شماره بزنید کپی می‌شود. 🇮🇶🇮🇷🇱🇧تا جان در بدن داریم؛ هستیم بر آن عهد که بستیم✊ ✨طراح: برادر جمال فلاح 👈 قرار عاشقان بقیة الله الاعظم، سه‌شنبه ها عصر، بلوار پیامبراعظم قم🔻 @tariq_almahdi
(نادر هم رفت و برنگشت): مورد استفاده: در مورد افرادی كه خیلی به خودشان و توانایی‌هایشان اطمینان دارند به كار می‌رود. در حدود چند صد سال پیش سلسله‌ای به نام افشاریه در ایران حكومت می‌كردند. این سلسله نامش را از بنیانگذار خود نادرشاه افشار گرفته بود. نادر فرمانده‌ی سپاهیان شرق ایران بود كه كم كم از خراسان شروع به كشورگشایی كرد و توانست بعد از سلسله‌ی صفویان یک دولت متحد اسلامی قوی در ایران پایه گذاری كند و تا مدتی امنیت را به ایرانیان بازگرداند. نادر بعد از همراه ساختن ایرانیان با خودش با همسایگان شرقی‌اش وارد جنگ شد و توانست كشور هند را تصرف كند. در پی این جنگ ثروت بی‌نظیری در قالب طلا و الماس وارد ایران شد. این جنگ‌های طولانی و پیروزی‌های پی در پی در طول سال‌ها باعث غرور و خودبزرگ‌بینی نادر شد. او كم كم دچار سوءظن به اطرافیان و نزدیكانش شد. نادر فكر می‌كرد همه می‌خواهند او را از بین ببرند. از این جهت روز به روز ظلم و ستم بیشتری به مردم روا می‌داشت و آنها را بیشتر اذیت می‌كرد و بیشتر از قبل باعث نارضایتی مردم از خودش می‌شد. یكی از این گروه‌های ناراضی قزلباش‌ها (سربازان ترک زبان سپاه صفویان) بودند كه گاهی شورش‌هایی را در مناطق مختلف ایران ترتیب می‌دادند. هر بار نادرشاه سپاهی را مأمور سركوب این شورش‌ها می‌كرد تا این‌كه یكی از این دفعات كه خبر شورش قزلباش‌ها به نادرشاه داده شد، نادر عصبانی شد و فریاد زد: «فردا به این قزلباش‌های یاغی می‌فهمانم مخالفت با من یعنی چی؟ آن قدر از آن‌ها را خواهم كشت تا از سرشان تپه‌ای درست شود كه از بالای آن شهر مشهد (پایتخت ایران در دوره‌ی افشاریه) قابل دیدن باشد. همان روز نادر با سپاهیانش به قصد غرب ایران راهی شدند و به سرعت حركت كردند و تا شب به شهر قوچان رسیدند همه خسته بودند و نیاز به استراحت داشتند. نادرشاه دستور توقف و استراحت سپاه را داد. آن شب یكی از فرماندهان سپاه نادرشاه با فرزند او بحثی كرد و او را مغلوب ساخت كه به مزاق نادر خوش نیامد. نادر گفت: باشه فردا صبح به حساب هر دوی شما می‌رسم. فرمانده كه می‌دانست نادر چگونه به حسابش خواهد رسید و مطمئناً او را می‌كشد. وقتی نادر در چادرش به خواب رفت. آهسته آهسته وارد چادرش شد و با یک ضربه شمشیر او را به قتل رساند، در واقع در پایان نادر رفت و برنگشت. 👳 @mollanasreddin 👳
چند واژه که فرهنگستان با دو نگارش پیشنهاد کرده‌است: لامسب لامصب ( در شکل محاوره) گل‌بته گل‌بوته قلنبه قلمبه غروچ غروچ قروچ قروچ قاق قاغ غارغارک قارقارک فالوده پالوده غال‌گذاشتن قال‌گذاشتن عرابه ارابه مهمان میهمان جغجغه جقجقه سوگ سوک یغور یغر هم‌آوا هماوا ویلن ویلون نک نوک میکروب میکرب 👳 @mollanasreddin 👳
تا چهره آن یگانه دیدم دل در غم بی‌کرانه دیدم گفتی فرداست روز بازار بازار تو را بهانه دیدم دل را چو انار ترش و شیرین خون بسته و دانه دانه دیدم 👳 @mollanasreddin 👳