eitaa logo
ملانصرالدین👳‍♂️
244.5هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
64 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/vD91.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست دل بڪن! آینه این قدر تماشایی نیست حاصل خیره در آیینه شدن ها آیا دو برابر شدن غصه تنهایی نیست؟! بی سبب تا لب دریا مڪشان قایق را قایقت را بشڪن! روح تو دریایی نیست آه در آینه تنها ڪدرت خواهد ڪرد آه! دیگر دمت ای دوست مسیحایی نیست آنڪه یڪ‌عمر به شوق تو در این ڪوچه نشست حال وقتی به لب پنجره می‌آیی نیست خواستم با غم عشقش بنویسم شعری گفت: هر خواستنی عین توانایی نیست 👳 @mollanasreddin 👳
(چوب در آستین کردن ): در گذشته چوب توی آستین کردن یک نوع مجازات درجه دوم محسوب می‌شد . روش کار چنین بود که دو دست محکوم را به شکل افقی نگه می‌داشتند سپس چوب محکمی را به موازات دستان محکوم از آستین لباسش رد می‌کردند و از آستین دیگر بیرون می‌آوردند. بعد از آن مچ دستها و انتهای آستین محکوم را با طنابی محکم به آن چوب می‌بستند طوری که که دستها به حالت افقی باقی بماند و محکوم نتواند آن را به چپ و راست و بالا و پایین حرکت دهد . محکوم را با توجه به خلافی که مرتکب شده بود مدتی به این شکل و در دید مردم نگاه می‌داشتند تا کلافه و رنجور شود .بعد از مدتی محکوم نالان و گریان فریاد می‌زد و التماس می‌کرد او را ببخشند . 👳 @mollanasreddin 👳
هرچه بزرگ‌تر می‌شوی، هم توقع و هم میزان تحریک‌پذیری‌ات نسبت به مسائل و اتفاقات و آدم‌ها کمتر می‌شود... هرچه پخته‌تر می‌شوی، کمتر به دل می‌گیری و کمتر اهمیت می‌دهی و کمتر می‌رنجی و -بیشتر- تفاوت‌های سلیقه‌ها و باورها و حتی مخالفت‌ها را می‌پذیری و بیشتر فکر می‌کنی اما نه به جزئیات! فکر می‌کنی به اینکه الآن و در این لحظه چگونه می‌توانی از فرصت‌های زندگی‌ات، بیشترین بهره‌ی ممکن را ببری و بهترین حال را داشته‌باشی و شایسته‌ترین کارها و رفتارها را انجام بدهی. آدم هرچه پخته‌تر می‌شود، توجهش از مسائل کوچک و پیش‌پا افتاده و فاقد ارزش، به مسائل عمیق و کاربردی و ارزشمند جهان معطوف می‌شود و به خیلی چیزهای ظاهرا مهم، اهمیتی نمی‌دهد! آدم هرچه جلوتر می‌رود و پخته‌تر می‌شود، بیشتر می‌فهمد و هر کنشی را شایسته‌ی واکنش نمی‌بیند و -شبیه به رهگذری بی‌تفاوت- از خیلی مسائل و گفته‌ها و احساسات و رویدادها به سادگیِ تمام، عبور می‌کند... 👳 @mollanasreddin 👳
ننویسیم 👇 بنویسیم👇 تزئین تزیین تزئینات تزیینات آئین آیین آئین‌نامه آیین‌نامه بفرمائید بفرمایید بیائید بیایید پائیز پاییز پائین پایین نمائید نمایید 🔹 واژه‌های فارسی را بدون همزه بنویسیم. همزه برخی واژه‌های عربی نیز در فارسی‌نویسی به «ی» تبدیل می‌شود. 👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از قاصدک
💠اعتکاف ایرانیان در نجف‌اشرف 🔹 با افتخار اعلام می‌کنیم که بحمدالله پس از مدت‌ها پیگیری، بالاخره امکان اعتکاف در نجف اشرف برای ایرانیان و مخصوصاً بانوان ایرانی فراهم شد. ✅برای ثبت‌نام در اعتکاف نجف، اینجا را کلیک کنید و فرم ثبت‌نام را پر کنید: https://Ghadirshenasi.ir/EtekafNajaf @PejvakGhadir
سنگر یا سنگک؟ همیشه خدا توی تدارکات خدمت می‌کرد. کمی هم گوش هایش سنگین بود. منتظر بود تا کسی درخواستی داشته باشد، فورا برایش تهیه می‌کرد. یک روز عصر، که از سنگر تدارکات می‌آمدیم، عراقی‌ها شروع کردن به ریختن آتش روی سر ما. من خودم را سریع انداختم روی زمین و به هر جان کندنی بود خودم را رساندم به گودال یک خمپاره. در همین لحظه دیدم که که حاجی هنوز سیخ سیخ راه می‌رفت. فریاد زدم: «حاجی سنگر بگیر!» اما او دست چپش را پشت گوشش گرفته بود و می‌گفت: «چی؟ سنگک؟» من دوباره فریاد زدم: «سنگک چیه بابا، سنگر، سنگر بگیر...!!» سوت خمپاره‌ای حرفم را قطع کرد، سرم را دزدیدم. ولی وقتی باز نگاه کردم دیدم هنوز دارد می‌گوید: «سنگک؟» زدم زیر خنده. حاجی همیشه همینطور بود از همه کلمات فقط خوردنی‌هایش را می‌فهمید. 👳 @mollanasreddin 👳
می‌خواهم بازگردم به انشای علم بهتر است یا ثروت به بازی نور و آینه قایق و موشڪ ڪاغذی به املای نوشته شده با مداد دو سر تراشیده در یڪ دفتر ڪاهی و خودڪار قرمزی ڪه دور غلط‌هایمان دایره می‌ڪشید می‌خواهم بازگردم آن‌جاڪه آب سماورش همیشه در غلیان بود و عشق در دل یڪ استڪان چای هم دیده می‌شد به آسمان ڪودڪی آن‌جاڪه باران می‌بارید بارانی ڪه مرا پاڪ‌تر می‌ڪرد. کتاب: "هیچ چیز واقعی نیست" 👳 @mollanasreddin 👳
وقتی به دنیا آمدم شب بود اما مادرم آهنگ صبح را می‌خواند. بعدها هرگاه به افق‌ها نگاه می‌کردم پدرم می‌گفت: به زودی صبح می‌دمد! در تاریکی به دنیا آمده‌ام به همین خاطر چشم و ابروی من سیاه است و جسمم ضعیف و ناتوان زخمی نیز در قلب دارم که هرگز خوب نخواهد شد! من چهل و دو سال است به دنیا آمده‌ام اما این شب دراز هنوز به پایان نرسیده آه خدای من! چقدر ستاره باید افول کند تا این صبح بدمد؟! ‌ شاعر و فعال استقلال طلب اویغور 👳 @mollanasreddin 👳
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌از پشت کدامین حادثه طلوع میکنی تویی که انعکاس نامت میان چشمهایم پیداست مرا با عشق‌ بخوان ، هر روز از گوشه‌ نگاه تو سپیده طلوع می کند۔۔۔ صبحتون به عشق 👳 @mollanasreddin 👳
ما برای چیزهای اشتباه ارزش قائلیم و همین باعث می‌شود تمام زندگی‌مان سر و ته شود! درباره این باید خیلی فکر کنیم 📕 سه شنبه ها با موری 👤 ‌ 👳 @mollanasreddin 👳
به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد صبح را با تمام وجود نفس خواهم کشید. خستگی ام را در رختخواب رخوت خواهم پیچید. کفش هایم را به صبح های تازه آشنا خواهم کرد. من هم صدا با همه پرنده ها به خوشبختی لبخند خواهم زد. آغوشم را از آرامش صبح پر می‌کنم تا آغاز شوم مانند روزهای آفتابی من به صبح ، نزدیک تر از همه آفتاب ها هستم . . . 👳 @mollanasreddin 👳