بصیرت:
💠#مصباح_الهدی(27)
🔰سلسله گفتارهای کوتاه از علامه مصباح یزدی(ره)
✳️خدا همان خدا است؛ اگر شما همان بندهها باشید.
🔺اگر شما همان #بسیجىهایى باشید که دلاورانه دشمن را از میهن اسلامى راندید و براى #جهاد سر از پا نشناختید و #عاشقانه در راه #خدا جنگیدید، خدا هم همان خدا است. اگر راست مىگویید که به خدا و قیامت ایمان دارید، #چرا_مىترسید؟! یا پیروزى دنیا از آن شما است یا سعادت آخرت و یا هر دو. تردید به خود راه مدهید!
🔺باید تا نفس آخر و قطره آخر خون با دشمن #جنگید! فکر تسامح، تساهل، گفتمان، زندگى #مسالمت_آمیز و ترک مخاصمه را به مغزتان راه ندهید! سرانجام واپسین امام ما، حضرت #مهدى عجّل الله تعالى فرجه الشریف با #شمشیر قیام خواهد کرد و به #پیروزى_نهایى خواهد رسید. حضرت با #گفتمان پیروز نخواهد شد. این شعرها را مىگویند و این لالایىها را مىخوانند که من و شما را خواب کنند.
🔺 اگر آنها راست مىگویند که #دنیاى_امروز جنگ نمى پذیرد، پس در #فلسطین و #عراق و #افغانستان چه مىگذرد؟! آیا ایشان(دشمنان) با مردم مظلوم فلسطین و عراق گفتمان مىکنند؟! آیا حاضرند کوچک ترین حقّ این مردم مظلوم را بدهند؟! پس چرا در این کشورها #کودکان و #زنان را بمباران مىکنند؟! چرا بچههاى شیرخوار را هدف تیر قرار مىدهند؟! چرا بیمارستانها، مدارس و انبارهاى غذا را منفجر مىکنند؟! چرا محصول زراعت و درختهایشان را مىسوزانند؟! چرا از هر طرف آنان را #محاصره مىکنند و دائم بر سرشان #آتش مىبارند؟! آیا معناى طرفدارى از #حقوق_بشر این است؟! آیا معناى #دموکراسى و #آزادى این است؟! تا کى مىخواهیم از این #شیاطین بدتر از ابلیس #فریب بخوریم و در برابرِ آنها دستمان را بلند کنیم و #تسلیم شویم؟!
🔺اگر بنا است کشته بشویم، بگذار دست کم در راه خدا و راه دفاع از ایمان و عقیده و دینمان #شهید شویم. آنها به ما #وعده مىدهند؛ ولى وقتى بر ما مسلّط شدند و به آرزوى خودشان رسیدند، دیگر هیچ کس را نمى شناسند. #تجربه افغانستان و عراق کافى نیست؟ در #آینده، تجربه سوریه و عربستان نیز خواهد بود.
📚آفتاب ولایت، درس 221 و 222.
#مصباح_يزدي
┈┈••✾•🌿🌺ح•✾••┈┈
کانال ملاصدرای سیاسی
@mollasadrasyasi
حسین مصدق زاده:
⛔️خاطرات هاشمی؛ تاریخ یا معرفینامه خانوادگی؟!
در آستانه سالگرد فوت آقای #هاشمی_رفسنجانی
👈قسمت دوم
🔹آقای هاشمی رفسنجانی در خاطرهنویسیهای خود تلاش کرده كه با مناسبت یا بیمناسبت از افراد و اعضای خانواده سخنی به میان آید! گویا انگیزه اصلی از این خاطرهنویسیها مطرح كردن و معرفی كردن #نورچشمیها ، #آقازادهها، نزدیكان و بستگان بوده است، نه روشن و آشكار كردن زوایایی از #تاریخ_ایران و انقلاب اسلامی. در خاطرات ایشان آمده است:
🔸«... مهدی و یاسر از اینكه در صف اول نماز [جمعه] دیده میشوند خیلی خوشحال بودند...
🔹... #یاسر و #مهدی از مدرسه آمدند، مقداری خوابیدند خسته بودند...
🔸...مهدی و یاسر به برفبازی در باغچه مشغولاند، گاهی هم دعوا میكنند...
🔹... یاسر به درد گوش مبتلا شد و بیدارمان كرد، قرص خورد و خوابید...
🔸... بچهها عفت و مهدی را با لباس در آب انداختند...
🔹... من و عفت و فاطی و مهدی و یاسر برای روزه گرفتن سحری خوردیم!...
🔸... عفت و فاطی و محسن برای مراسم احیا به جامعةالصادق رفتند...
🔹... برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه تهران رفتم... عفت و بچهها هم آمدند. مهدی و یاسر از اینكه در فیلم و در صف اول نماز دیده میشدند خیلی خوشحال بودند...
🔸... عفت به خانه فائزه رفت...
🔹...دیروقت به خانه آمدم. محسن و عفت بیدار بودند...
🔸...تلفنی با جبهه تماس گرفتم و خبر رفتن فرزندم محسن را به قرارگاه كربلا دادم... وقتی داشتم به مجلس میرفتم محسن را دیدم كه لباس بسیجی پوشیده آماده حركت است. لذت بردم...»
🔹جناب هاشمی رفتن #محسن به جبهه را با آب و تاب روایت كرده و از خویشتنداری همسرش در برابر به جبهه رفتن فرزندشان چنین بالیده است:
🔸«... جالب است كه #عفت هم با صبر و منطق برخورد میكند و با اینكه معمولاً غیبت خیلی كوتاه بچههایش را متحمّل نمیشود، در این مورد اظهاری نمیكند. این روحیه در بسیاری از مادران مسلمان كه فرزندانشان داوطلبانه به جبهه میروند وجود دارد...»
🔹لیكن به نظر میرسد این رفتن به جبهه جنبه #نمایشی داشته و بازدیدی از #مناطق_جنگی بوده است؛ ثانیاً بنابر آنچه در خاطرات جناب هاشمی آمده مهندس محسن در تاریخ ١٠/مرداد/۶١ رهسپار #قرارگاه_كربلا شده است، مشخص نیست چند روز یا چند ساعت در مناطق جنگی گذرانده است كه پس از آن، بازدید از #معدن_اورانیوم در اطراف یزد داشته و متعاقباً در تاریخ دوشنبه اول شهریور ۶١ به تهران رسیده و در جمع خانواده قرار داشته است.
📚 کتاب روایتهای ناروا، فصل دوم)
#جان_فدا
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
کانال ملاصدرای سیاسی
@mollasadrasyasi