6.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مافیا
📣💥گرانیگوشت
این پیام در ماجرای گوشت را به صورت انبوه منتشر کنید. شک ندارم که درصد بالایی از عدم مشارکت ناشی از شبهه #گوشت است. باید مردم مطلع شوند. الان فرصت بسیار مناسبی است. اگر امروز هیچ کاری نکنید و فقط همین کلیپ را منتشر کنید و به دست عموم مردم در گروههای خانوادگی و ... برسانید مطمئن باشید درصد مشارکت تغییر میکند و مردم پای صندوق میآیند.
شاید خداوند رقم زده باشد که اینبار این دامداران زحمت کش نتایج انتخابات را رقم زنند.
و نقشه شون #افسادطلبان_تبهکار را نقش بر آب کنند و درست انتخاب کنند.
نشر حد اکثری
#به_عقب_برنمیگردیم
🌴 امام هادی علیه السلام
🌴 در روزگار حکومت متوکل #زنی ادعا کرد که #زینب دختر فاطمه زهرا سلام الله علیها است متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله سالیانی گذشته است.
آن زن گفت: رسول خدا دستش را بر بدن من کشیده است و از خداوند خواسته که هر #چهل سال جوانی ام را به من برگرداند و من این مطلب را تا به حال برای مردم اظهار نکردم. متوکل سران ابی طالب و فرزندان عباس و قریش را خواست و مشورت کرد آنها گفتند در فلان تاریخ زینب دختر حضرت فاطمه علیه السلام وفات یافته است ولی آن زن می گفت دروغ است .
متوکل گفت: من از فرزندان عباس نیستم اگر نتوانم حجت و دلیلی نقض سخن این زن بیاورم.
اطرافیان گفتند: امام #هادی علیه السلام را بخواه امید است که پاسخی داشته باشد.
امام هادی علیه السلام به آن زن فرمود: #گوشت بدن #فرزندان #فاطمه سلام الله علیها بر #درندگان حرام است بنابراین اگر راست می گوئی داخل محوطه درندگان بشو.
آن زن گفت: دیگران که در این مجلس مدعی هستند از فرزندان امام حسن و امام حسین علیهما السلام هستند داخل شوند.
متوکل به حضرت #هادی علیهالسلام گفت: شما خودتان داخل شوید.
امام فرمود: #مانعی ندارد، نردبانی آوردند و در محوطه ای که شش #شیر بود امام داخل شد پس از ورود امام تمام شیرها خود را به امام نزدیک کردند و امام #دست بر سر آنها میکشید
وزیر متوکل گفت: تا این خبر منتشر نشده، حضرت را خارج کن.
متوکل گفت: ای ابوالحسن ما قصد سوئی نسبت به تو نداشتیم، فقط می خواستیم به گفتهات #یقین پیدا کنیم، دوست دارم که بیرون بیایی، امام هادی علیه السلام برخاست و به طرف نردبان حرکت کرد در حالی که همه شیرها خود را به لباس حضرت میمالیدند امام روی اولین پله نردبان که قرار گرفت متوجه شیرها شد و با دست اشاره کرد که بر گردند و شیرها برگشتند، امام از محوطه شیران خارج شد و فرمود: هر کس میپندارد که از فرزندان فاطمه است، در این مکان برود
متوکل به آن #زن گفت: داخل محل شیران برو آن زن گفت: شما را به خدا دست نگه دارید من ادعای #باطلی کردم، من دختر فلانی هستم ،تنگدستی و فشار مرا به این کار وادار کرد.
متوکل گفت: او را داخل محوطه شیران بیافکنند. در این هنگام مادر متوکل شفاعت کرد و او را نجات داد.
📚 منبع : بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۴۹
https://eitaa.com/montazarr1401