eitaa logo
🏴 منتظران ظهور 🏴
2.8هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
9.3هزار ویدیو
296 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی وَ یُحیِ الاَرض مِن بَعدِ مَوتِها مدیر: @Montazer_zohorr تا امر فرج شود میسّر بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات🌱🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
خانواده آسمانی 47.mp3
12.15M
۴۷ 🎤 🔮 افکار و خیال های زیبا عامل رشددهنده انسان است. و با این حساب؛ ↓ افکار بد، خواب‌های بد، کابوس‌ها، اضطراب، چیزهای منفی... محصول خیال های بدون ارزش است. ※ چطور میتوان به افکار قیمت داد و آن را بزرگ کرد ؟ https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
انسان شناسی ۲۲۳.mp3
12.17M
۲۲۳ 📌 تا نطفه در رحم مادر جایگزین نشده ، و در این "قرار مکین" آرام نگیرد، محال است بتواند مراحل رشد را طی کرده و برای تولد سالم به دنیا آماده گردد. - انسان‌ها بعد از تولد به دنیا نیز، تا در یک "قرار مکین" آرام نگیرند، محال است بتوانند مراحل رشد انسانی را طی کرده و به هدف خلقتشان برسند. - این قرار مکین چیست؟ https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 منتظران ظهور 🏴
🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀 🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀 🌼🍀🌼🍀🌼🍀 🍀🌼🍀🌼🍀 🌼🍀🌼🍀 🍀🌼🍀 🌼🍀 🍀 #ادامه_قسمت_هشتم #نویسنده_محمد_313 -دوسال پیش سکته کرد
🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀 🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀 🌼🍀🌼🍀🌼🍀 🍀🌼🍀🌼🍀 🌼🍀🌼🍀 🍀🌼🍀 🌼🍀 🍀 صبح با شنیدن صدای گنجشک ها سرش را از روی پاهایش برداشت هنوز مانتوی رنگ و رو رفته ی دیروزش تنش بود موهایش را تماما داخل شال فربرد روی پا ایستاد و به ساعت روی دیوار نگاهی انداخت:7:30 سینی شام دیشب را برداشت و از اتاق بیرون رفت در پشت سرش با صدای قیژ قیژ بلندی بسته شد توجه اعضای منزل که درحال خوردن صبحانه بودند سمت او جلب شد حوریه خانوم طبق معمول اخمی تحویل او داد و رویش را چرخاند کمیل سرش را پایین انداخت و چیزی نگفت سینی را روی ظرفشویی گذاشت و به اتاق بازگشت صدای کمیل را شنید که گفت:من رفتم خدانگهدار -خدافظ پسرم با تنها شدن او و مادرکمیل ترسی به دلش نشست مدتی گذشت که در اتاقش به شدت باز شد با دیدن چهره ی اخمو حوریه خانوم سرجایش ایستاد و تته پته کنان گفت:سسلام -علیک امروز من خیلی خستم ناهار رو درست میکنی و خونه رو مرتب میکنی خیال نکن از اون خونه خلاص شدی و اومدی یه خونه بزرگتر راحت میخوری و میخوابی و پسرمو تیغ میزنی باید قد خورد خوراکت کار کنی نمیزارم از مهربونی پسرم سواستفاده کنی فهمیدی؟ سرش را تکان داد و گفت:من همچین دختری نیستم -از سرووضع خودت و پدرت معلومه! خیلی خوش شانسی دختر خیلی خوش شانسی که پسر من توی تورت افتاده. دوباره بغض کرد قوی باش آزاده تو باید قوی باشی نباید گریه کنی تو دیگر دختربچه نیستی که پشت سر مادرت قایم شوی -خانوم... من اصلا پسر شمارو نمیشناختم منم مثل پسر شما قربونی شدم این وسط -آخی دلم برات کباب شد چه قربونیی! پسرم از تیپ و قیافه که چیزی کم نداره یه پارچه آقا اون کسی که قربونی شد پسر من بود، گیر همچین خانواده ای افتاد! خداروشکر به پسرم گفتم پای پدرتو از خانواده ما قطع کنه اشک های آزاده بی اختیار جاری شد بازهم همان مانع لعنتی همیشگی راه گلویش را بست بازهم حرفش را خورد! با رفتن حوریه خانوم بغضش ترکید و هق هق کنان گریه کرد -گریه زاری رو بس کن فکر نکن جلوی پسرمم اینجوری اشک تمساح بریزی رامت میشه دستش را جلوی دهانش گرفت و با صدای خفه بغضش را فروخورد بی زبان تر از آن بود که از خودش دفاع کند                               ...
🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀 🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀 🌼🍀🌼🍀🌼🍀 🍀🌼🍀🌼🍀 🌼🍀🌼🍀 🍀🌼🍀 🌼🍀 🍀 مشغول تمییز کردن کف آشپزخونه بود که متوجه آمدن نرگس از دانشگاه شد با شنیدن صدای پر از شوق مادر نرگس دلش لرزید:سلام دخترگلم خسته نباشی دلش برای مادرش تنگ شده بود "مادر کجایی که بیینی دخترت اینطوری راهی خونه بخت شد به خاطر پدر معتادی که به خاطر پولش دخترش رو فروخت" "به خاطر من و پدرم این خانواده هم بدبخت شدند" آهی کشید و از وجود خودش پشیمان شد  او از عمد کاری نکرده بود که مادر کمیل اینطوری با او صحبت میکرد "کاش میتونستم از خودم دفاع کنم" از اینکه باید کار میکرد ناراحت نبود از این ناراحت بود ک به خاطر وضع ضعیف مالی پدرش و کار های اشتباه اون  سرزنشش میکردند با آمدن مادر آقا کمیل از جایش بلند شد که گفت:کارایی که گفتم کردی؟ -بله -میتونی بری اتاقت تا وقتی صدات نکردم بیرون نیا                                *** کتاب شعر رنگ و رورفته ای که از مادرش یادگار مانده بود را از ته ساک برداشت و مشغول خواندش شد ساعت تقریبا 7 بعد از ظهر بود "وقتی خونه خودمون بودم میرفتم بالا پشت بوم نقاشی میکشیدم" کتاب را بست و با خود فکر کرد" کاش خودکار و کاغذم رو برمیداشتم" در اتاق رو کمی باز کرد و با دیدن سکوتی ک با خانه حاکم بود حدس زد همه بیرون باشند مردد وارد هال شد و به اطراف نگاه کرد که با دیدن اتاق های خالی نفسی از آسودگی کشید در همین حین تلفن زنگ خورد که چون انتظارش را نداشت کمی جا خورد مردد سمتش رفت و دستش را برای برداشتن ان دراز کرد که تلفن روی پیغام گیر رفت و صدای دختری در تلفن پیچید: سلام خاله جون سمانه ام امشب اگه خونه اید میخوایم بعد شام یه سر بیایم اونجا خیلی وقته بهم سرنزدیم مامانو بابا سلام دارن خدانگهدار با شنیدن اسم سمانه احساس خاصی به او دست داد ودر دلش آشوب به پا شد با شنیدم صدای چرخیدن کلید در اتاق از دلهره ی اینکه از اتاقش خارج شده ضربان قلبش بالا رفت حوریه خانوم و نرگس پلاستیک به دست وارد خانه شدند طبق معمول اخمی تحویل او داد و گفت :کمیل نیومد خونه؟ سرش را به نشانه ی منفی تکان داد: نه - فکر کنم خواهرزادتون زنگ زدن و پیغام گذاشتن واستون -جواب که ندادی؟ -نه بی آنکه منتظر حرف دیگری باشد سمت اتاقش رفت و در را بست مدتی گذشت که صدای حوریه خانوم را شنید :سلام دخترگلم خوبی؟؟... ...
🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀 🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀 🌼🍀🌼🍀🌼🍀 🍀🌼🍀🌼🍀 🌼🍀🌼🍀 🍀🌼🍀 🌼🍀 🍀 مردد به در مسجد نگاه کرد دروغ های منصور همه جا پیچیده بود مبادا مردم انهارا باور کرده باشند و دیگر هیچ احترام و حرمتی برای او در مسجد نمانده باشد همان جایی که بارها تحسین شده بود و بار ها از پاکی او تعریف شده بود ولی حالا برای رفتن مردد بود که به گناهکار بودن متهم شود! شاید این یک امتحان الهی باشد شاید! دستش را روی در مسجد کشید و قدم زنان وارد ان شد صدای الله اکبر گفتن مکبر را که شنید دلش بی قراری کرد و کفش هایش را با عجله گوشه ای گذاشت و داخل شد به سرعت کنار پیرمردی در صف اول ایستاد و اقامه بست بعد از خواندن سه رکعت نماز مغرب احساس کرد دلش سبک سبک شده است اهی کشید و دست هایش را سمت بالا گرفت تا دعا کند برای خاموش شدن این آتش خشم و ناامیدی دلش دعا کرد تا خدا آبرویش را حفظ کند دست هایش را روی صورتش کشید که صدای پچ پچ از اطراف به گوشش خورد -نه بابا خود پسر خالش اونروز تو مسجد گفت با یه دختر گرفتنش -منکه باور نمیکنم کمیل اهلش نیست -ای آقا شیطونه دیگه یه لحظه هوس آدمو تحریک میکنه -ولی این وصله ها به کمیل نمیچسبه از بچگی اینجا نوحه خونی میکنه من میشناسمش -هه حالا پسرخالش که با هم جون جونی بودن و دستشو میگرفت و میاورد هیئتا به کنار پسر جمال آقا که هشت ماه خدمته تو آگاهی دیده بودتش که با دختره میبردن اون که دروغ نمیگه ریگی به کفشش هست که این چندروزم مسجد نیومده -تهمت نزن مومن -ای آقا تهمت چیه همه میگن کمیل بی انکه حرفی بزند سرش را پایین انداخت و در دلش به این قضاوت های کورکورانه پوزخند زد همه جای زندگی اش پر شده بود از رد و پای منصور چه از جان او میخواست! مگر با منصور چه کرده بود که اینطوری زندگیش را زیرو رو میکرد! چهار رکعت باقی را با دل شکسته خواند و بی سروصدا از مسجد بیرون امد نگاه های بد و کنجکاو بقیه و پچ پچ کردنشان اورا آزار میداد دست هایش را داخل جیبش فرو برد و بی هدف کنار خیابان قدم زد مشغول کلید انداختن در قفل در شد که نگاه متعجبش روی کفش های جفت شده جلوی در ثابت ماند پایش را که در هال گذاشت با شنیدن صدای خنده ی سمانه تمام قلبش به یکباره فرو ریخت زندگی خیلی بیرحمانه تقدیرش را رقم زده بود زیر لب سلامی داد و بی هیج حرف دیگری سمت اتاقش هجوم برد سمانه ک از این رفتار او تعجب کرده بود رو به حوریه خانوم گفت:چرا کمیل ناراحت بود؟ حوریه خانوم اجبارا لبخندی زد و گفت:از خستگیه تو این مدت که به خاطر دردسر منصور زندان بوده خیلی کلافه شده مادر سمانه فنجان چایی اش را برداشت و گفت:لیلا وقتی فهمید منصور با کمیل چیکار کرده خیلی ناراحت شد بیچاره هرروز غصه میخوره اغخرش این پسر مادرشو دق میده مادر کمیل ک سعی داشت ازدواج کمیل را فعلا مخفی کند گفت:حالا ک تموم شده و گذشته بهتره دربارش حرف نزنیم دوباره حالم بد میشه،نرگس صدای تلویزیونو کم کن داریم حرف میزنیم زیر لب غر زد و چنددرجه صدای تلویزیون را کاهش داد بعد از مدتی سمانه از جایش بلند شد و سمت اتاق کمیل رفت چند تقه به در زد که با شنیدن صدای بفرمایید او وارد شد ...
🔹💠🔹بسم ربِّ مولانا مهدی (عج)🔹💠🔹 آنچه که به خاطرش به ، دعوت شدید💌 📣 توجه📣 🔻ارزاق معنوی روزانه : 🌕روز شنبه 🌖روز یک شنبه 🌗روز دوشنبه 🌘روز سه شنبه 🌑روز چهارشنبه 🌒روز پنج شنبه 🌓روز جمعه 🌔عصر جمعه تلاوت سوره های مبارکه واقعه و ملک نماز شب را به نیت ظهور بخوانیم 🔹🔸💠🔸🔹 🔻خداشناسی ۲۸ جلسه صوت شناور 🔸️🔹️💠🔹️🔸️ 🔻مرگ پژوهی ۹۵ جلسه صوت شناور ۱۶ جلسه صوت شناور ☆به همراه ۴ جلسه ی پرسش و پاسخ 🔹🔸💠🔸🔹 🔻معادشناسی ۶۱ جلسه صوت شناور 🔹🔸💠🔸🔹 🔻شیطان شناسی ۵۴ جلسه صوت شناور 🔹🔸💠🔸🔹 🔻مباحث معرفتی ☆۴۵ جلسه صوت شناور 🔹️🔸️💠🔸️🔹️ 🔻مباحث اخلاقی ۲۷ جلسه صوت شناور ۴۸ جلسه صوت شناور ۵۸ جلسه صوت شناور ۷۶ جلسه صوت شناور 🔹🔸💠🔸🔹 مجموعه ی مستند با ارزش از مشرَّف شدن محضر امام عصر (عج) 🔹🔸💠🔸🔹 🔻 کتاب صوتی جان فدا، ۱۰ قسمت 🔹🔸💠🔸🔹 🔻کلیپ های عبرت آموز ☆چهار عمل عالی برای حذف عذاب ☆کاملا واقعی،جسد ۳ هزار ساله فرعون مصر! ☆داستان جوانی که از غیب خبر میداد!یک مانع در انسان که اجازه نمیدهد تقدیرات مثبت و بلند شب قدر را جذب کندتوبه مصطفی دیوانه، به نقل از شهید کافی 🔰 ادامه دارد با منتظران ظهور همراه بمانید🙏🌱 ◇💠◇💠◇💠◇💠◇ @montazeraan_zohorr ◇💠◇💠◇💠◇💠◇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آلوده ایم حضرت باران ظهورکن آقا تو را قسم به شهیدان ظهورکن در هم بخر بیاو بکش دست بر سرم ای تکیه گاه عالم امکان ظهورکن آقا بیا به حق همان مادر جوان صاحب عزای مادر خوبان ظهورکن 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹
🌸✨براے ڪسب سعادت دنـیا و آخـرت و توسعہ رزق و پایان یافتن بدهے پس از هر نمـاز ۷ بار بخـوان✨ ذکر درمانے افزایش رزق 🌸✨ آيت‌الله بهجت ؛ اگر مشڪل مالے گریبانت را گرفتہ زیاد بگو ↯ 《يا الله الرازق》 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🔸 بداخلاقی با خانواده و فشار قبر🔸 ✍ امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه وآله بر بدن سعد بن معاذ نماز میت می‌خواند، نود هزار فرشته به نمازش حاضر شدند که حضرت جبرئیل هم میان آنها بود. 🌱 بعد از نماز ، پیامبر اکرم (صلی الله علیه‌ و آله) از جبرئیل سوال کرد ، به چه علت شما بر نماز سعد حاضر شدید و بر بدن او نماز خواندید؟ جبرئیل عرض کرد: بخاطر آنکه سعد در همه حالات چه در راه رفتن و نشستن و خوابیدن و ایستادن، و چه در حالت سواره یا پیاده، دائما سوره احد را تلاوت می‌کرد، بخاطر همین کار او، خدای متعال به ما فرمود در تشییع او شرکت کرده و بر بدنش نماز بخوانیم. سپس مادر سعد بن معاذ بلند صدا زد: ای سعد! بهشت گوارای تو باد. 🍂 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود : چطور این حرف را میزنی درحالیکه هم اکنون سعد بن معاذ فشار قبر دارد.‌مادر سعد گفت :چرا؟ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند :چون سعد در خانه با خانواده اش بداخلاق بود. 📚 ارشادالقلوب ج١ ص١٩٤ __________________________ اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج» https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
💎 تقویم نجومی 💎 ✴️ پنجشنبه 👈27 اردیبهشت /‌ ثور 1403 👈7 ذی القعده 1445 👈16 می 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅غرس درخت درختکاری. ✅مسافرت. ✅شروع به کسب و کار. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅شکار و صید و دام گذاری. ✅و نوشتن کتاب و مقاله خوب است. 🚘مسافرت : مسافرت خوب است. 👶زایمان خوب و نوزاد روزی دار و خوش قدم است. 👩‍❤️‍👨مباشرت امروز: مباشرت هنگام زوال ظهر مستحب و فرزند حاصل عاقل و سیاستمدار و آقا و بزرگوار خواهد بود و شیطان نزدیک وی نشود و هیچگونه انحراف و نادرستی ندارد. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج سنبله و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️خرید باغ و زمین کشاورزی. ✳️اشتغال به تجارت. ✳️ارسال کالاهای تجاری به مشتری. ✳️خشت بنا نهادن و آغاز بنایی. ✳️قباله و قولنامه نوشتن. ✳️خرید منزل. ✳️و امور زراعی و کشاورزی و امور آموزشی خوب است. 🟣نگارش ادعیه و حرز و برای نماز حرز و بستن آن خوب است. 👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه و مباشرت. مباشرت امشب : فرزند خطیبی بسیار نطاق گردد. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت. طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث دولت می شود. 💉💉 حجامت. فصد زالو انداختن یا در این روز از ماه قمری ،ممکن است باعث مرگ ناگهانی شود. 😴😴 تعبیر خواب امشب: خواب و رویایی که شب جمعه دیده شود تعبیرش از آیه ی 8 سوره مبارکه "انفال" است. لیحق الحق و یبطل الباطل... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که بین خواب بیننده و دیگری اختلافی پیش آید و دعوا را نزد قاضی یا حکم برند و معلوم شود حق با خواب بیننده است. ان شاءالله . شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید. 💅 ناخن گرفتن: 🔵 پنجشنبه برای ، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕👚 دوخت و دوز: پنجشنبه برای بریدن و دوختن روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. ✴️️ وقت استخاره : در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه موجب رزق فراوان میگردد. 💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🌸زندگیتون مهدوی با این دعا روز خود را شروع کنید 🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟 ✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ
🌹 تقویم شیعه🌹 شمسی: پنج شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ هجری شمسی میلادی:Thursday 16 may 2024 قمری: الخميس ۰۷ ذی القعده ۱٤٤۵ 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علی العسكری عليهما السّلام 📿 اذکار روز: 👈صد مرتبه ذکر لا اله الا الله الملک الحق المبین 👈۳۰۸ مرتبه یا رزاق بگوید تا روزى اش فراوان شود. 🙏بارالها در فرج حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف تعجیل فرما و گره از مشکلات همه مردم باز کن ✅وقایع روز: 🇮🇷روز ارتباطات و روابط عمومی 🗓روزشمارتاریخ: 💐⏳۰۴ روز تا ولادت باسعادت حضرت امام رضا علیه السلام (۱۴۸ه ق) ⬛️⏳۱۶ روز تا سالروز شهادت حضرت امام رضا علیه السلام به روایتی(۲۰۲ ه ق) ◼️⏳۱۸ روز مانده به رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی رحمه‌الله علیه (۱۳۶۸ه ش) ⬛️⏳۲۲ روز تا سالروز شهادت حضرت امام محمد تقی علیه السلام(جوادالائمه ۲۲۰ه ق) 💐⏳۲۳ روز تا سالروز ازدواج حضرت امیرالمؤمنین علی عليه السّلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها(۰۲ ه ق) ⬛️⏳۲۹ روز تا سالروز شهادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام (۱۱۴ه ق) 🕋⏳۳۰ روز تا سالروز حرکت حضرت امام حسین علیه السلام از مکه بسوی کربلا (۶۰ه ق) 🕋⏳۳۱ روز تا روز عرفه 💐⏳۳۲ روز تا عید سعید قربان اَللّهُــمَّ_عَجـِّـل_لِوَلیِّــکَ_الفَــــرَج لبیک_یا_خامنه_ای وعده_صادق 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر صلوات ، بدون ذکر منبع هم مجاز است. https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم صل على محمد و آل محمد 🌷 تلاوت امروزمان را هدیه می نماییم به ساحت مقدس ⭐ حضرت امام حسن عسکری علیه السلام و حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها 📗 قرآن ص۳۱۳ عثمان طه📖 📗 آیات نورانی قرآن 📖 صوت ترتیل و ترجمه قرآن وتفسیر https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c