کانون منتظران ظهور
مجموعه داستان #همه_نمیرسند9⃣ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | ▪️روز نهم | #عبی
▪️مجموعه داستان #همه_نمیرسند🔟 (آخر)
▪️روز دهم | #حرّ_بن_یزید_ریاحی
👈 ماجرای مردی که #رسید
✨ امام حسین علیهالسلام در منزلگاه ذی حُسم با حرّ و سپاهش روبه رو شد.
به گفته منابع، حُرّ نه برای جنگ بلکه برای #انتقال_امام نزد ابنزیاد اعزام شده بود و از اینرو با سپاهیانش رودرروی توقفگاه کاروان امام صفآرایی کرد.
#حرّ گرچه اقدامی سختگیرانه کرد، اما رفتارش با امام #محترمانه_بود؛ حتی یکبار به حُرمت خاص حضرت فاطمه سلاماللهعلیها نیز اشاره کرد.
👈در روز عاشورا، #عمر_بن_سعد لشکر خود را آراست و فرماندهان هر بخش از سپاه را تعیین نمود و #حرّ را فرمانده بنیتمیم و بنی هَمْدان کرد.
با آراسته شدن سپاه، لشکر عمر سعد آماده جنگ با سپاه امام گردید.
حرّ چون #تصمیم_کوفیان را برای جنگ با آن حضرت(علیه السلام) جدی دید، نزد عمر بن سعد رفت و به او گفت: «آیا تو میخواهی با این مرد (امام) بجنگی؟»
▪️گفت: «آری به خدا قسم چنان جنگی بکنم که آسانترین آن افتادن سرها و بریدن دستها باشد.»
حُر گفت: «مگر پیشنهادهای او خوشایندتان نبود؟» ابن سعد گفت: «اگر کار به دست من بود میپذیرفتم؛ ولی امیر تو (#عبیدالله) نپذیرفت.»
پس #حُر، عمر سعد را ترک کرد و در گوشهای از لشکر ایستاد و اندک اندک به سپاه امام(علیه السلام) نزدیک شد.
مهاجر بن اوس -که در لشکر عمر سعد بود- به حُر گفت: «آیا میخواهی حمله کنی؟»
حُر در حالیکه میلرزید #پاسخی_نداد.
مهاجر که از حال و وضع حر به #شک افتاده بود، او را مورد خطاب قرار داد و گفت: «به خدا قسم هرگز در هیچ جنگی تو را به این حال ندیده بودم، اگر از من میپرسیدند: شجاعترین مردم کوفه کیست تو را نام میبردم، پس این چه حالی است که در تو میبینم؟»
حُر گفت: «به درستی که خودرا میان بهشت و جهنم میبینم و به خدا سوگند اگر تکهتکه شوم و مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد.»
حُر این را گفت و بر اسب خود نهیب زد و به سوی خیمهگاه امام(علیه السلام) حرکت کرد.
▪️گفتهاند که وی با حالی پریشان با امام مواجه شد و با اذعان به اینکه هرگز گمان نمیکرده است که کوفیان کار را به جنگ بکشانند، #طلب_بخشش_کرد. امام برایش استغفار نمود و فرمود که تو در دنیا و آخرت آزادمرد (حرّ) هستی.
ـــــــــــــــــــــــــ پ . ن :
👈بعضی پُل ها خراب کردنی #نیستند!
که اگر خراب شوند، ستونِ عاقبت بخیری در درون انسان فرو میریزد!
یکی از این پُل ها، که اگر فرو بریزد، خانه خراب میکند آدم را : #ادب است!
حتی اگر #وسط_سپاه_حق باشی، #بیادب_که_باشی یعنی خطرناکی برای امام، ناامنی برای امام، و حتماّ در فتنهای همهی سعادت را میگذاری و میروی!
ولی اگر این پُل #فرو_نریزد، وسط سپاه دشمن هم که باشی، ادب و احترام در برابر ارزشها، تو را در اولین دور برگردان، به بازگشت میکشاند.
👌 آری #همه_نمیرسند؛
امّا چشمان حُرّ #کور_نشده_بود، و دوراهیِ انتخاب را دید!
حُر به میانجیگری "ادب و حفظ حرمتش" به سپاه امام رسید!
نه به سپاه امام ... که به #معیّت_امام در دنیا و آخرت رسید.
الحمدالله
@montazeranzohoor_m
#منتظران_ظهور