eitaa logo
کانون منتظران ظهور
188 دنبال‌کننده
9هزار عکس
5.6هزار ویدیو
97 فایل
❇️ کانون دانش‌آموزی منتظران ظهور ارتباط با مدیر ان کانال: @YaEmamReza10 آدرس: @montazeranzohoor_m
مشاهده در ایتا
دانلود
11.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مضمون عجیب صحیفه سجادیه 🎙 آیت الله 👈این دعای امام سجاد (علیه السلام) مجرب است ✨خدایا خیلی ها التماس دعا دارند مریض هستند مریض دارند گرفتارند، محتاجند دردمندند، آبرومندند ✨خدایا به حرمت بیمار کربلا امام سجاد(علیه السلام)، گرفتاریِ همه برطرف و بیماران لباس عافیت بپوشان الهی آمین 🤲 @montazeranzohoor_m
📌 ، قُرب حق حاصل نمیگردد و ما با خدای سبحان عهدی داریم بدون وفا به عهد، در نماز می‌گوییم و اللّهِ اکبر را نمی‌بینیم، می‌گوییم و خدای حامد و محمود را نمی‌یابیم، می‌گوییم و معبود را نمی‌شناسیم و می‌گوییم، اما راه راست را پیدا نمی‌کنیم؛ لذا پس از سلام که جانماز را می‌بندیم، بیراهه می‌رویم! 😔 @montazeranzohoor_m
کانون منتظران ظهور
مجموعه داستان #همه_نمی‌رسند9⃣ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | ▪️روز نهم  | #عبی
▪️مجموعه داستان 🔟 (آخر) ▪️روز دهم  | 👈 ماجرای مردی که ✨ امام حسین علیه‌السلام در منزلگاه ذی حُسم با حرّ و سپاهش روبه رو شد. به گفته منابع، حُرّ نه برای جنگ بلکه برای نزد ابن‌زیاد اعزام شده بود و از این‌رو با سپاهیانش رودرروی توقفگاه کاروان امام صف‌آرایی کرد. گرچه اقدامی سخت‌گیرانه کرد، اما رفتارش با امام ؛ حتی یکبار به حُرمت خاص حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها نیز اشاره کرد. 👈در روز عاشورا، لشکر خود را آراست و فرماندهان هر بخش از سپاه را تعیین نمود و را فرمانده بنی‌تمیم و بنی هَمْدان کرد. با آراسته شدن سپاه، لشکر عمر سعد آماده جنگ با سپاه امام گردید. حرّ چون را برای جنگ با آن حضرت(علیه السلام) جدی دید، نزد عمر بن سعد رفت و به او گفت: «آیا تو می‌خواهی با این مرد (امام) بجنگی؟» ▪️گفت: «آری به خدا قسم چنان جنگی بکنم که آسان‌ترین آن افتادن سرها و بریدن دست‌ها باشد.» حُر گفت: «مگر پیشنهادهای او خوشایندتان نبود؟» ابن سعد گفت: «اگر کار به دست من بود می‌پذیرفتم؛ ولی امیر تو () نپذیرفت.» پس ، عمر سعد را ترک کرد و در گوشه‌ای از لشکر ایستاد و اندک اندک به سپاه امام(علیه السلام) نزدیک شد. مهاجر بن اوس -که در لشکر عمر سعد بود- به حُر گفت: «آیا می‌خواهی حمله کنی؟» حُر در حالیکه می‌لرزید . مهاجر که از حال و وضع حر به افتاده بود، او را مورد خطاب قرار داد و گفت: «به خدا قسم هرگز در هیچ جنگی تو را به این حال ندیده بودم، اگر از من می‌پرسیدند: شجاع‌ترین مردم کوفه کیست تو را نام می‌بردم، پس این چه حالی است که در تو می‌بینم؟» حُر گفت: «به درستی که خودرا میان بهشت و جهنم می‌بینم و به خدا سوگند اگر تکه‌تکه شوم و مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد.» حُر این را گفت و بر اسب خود نهیب زد و به سوی خیمه‌گاه امام(علیه السلام) حرکت کرد. ▪️گفته‌اند که وی با حالی پریشان با امام مواجه شد و با اذعان به اینکه هرگز گمان نمی‌کرده است که کوفیان کار را به جنگ بکشانند، . امام برایش استغفار نمود و فرمود که تو در دنیا و آخرت آزادمرد (حرّ) هستی. ـــــــــــــــــــــــــ پ . ن : 👈بعضی پُل ها خراب کردنی ! که اگر خراب شوند، ستونِ عاقبت بخیری در درون انسان فرو می‌ریزد! یکی از این پُل ها، که اگر فرو بریزد، خانه خراب می‌کند آدم را : است! حتی اگر باشی، یعنی خطرناکی برای امام، ناامنی برای امام، و حتماّ در فتنه‌ای همه‌ی سعادت را می‌گذاری و میروی! ولی اگر این پُل ، وسط سپاه دشمن هم که باشی، ادب و احترام در برابر ارزش‌ها، تو را در اولین دور برگردان، به بازگشت می‌کشاند. 👌 آری ؛ امّا چشمان حُرّ ، و دوراهیِ انتخاب را دید! حُر به میانجیگری "ادب و حفظ حرمتش" به سپاه امام رسید! نه به سپاه امام ... که به در دنیا و آخرت رسید. الحمدالله @montazeranzohoor_m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا