[•♡•]
[• #صبحونه 🌤•]
خورشـید
نـه ؛
ایـن یاد
توسـت ڪه
هــر
••صبــح••
طلوع میڪند
در من...
•| #صبحتونزیـبا
•| #تویے
• @MONTAZERZOHOR313313 •
[•♡•]
•• #ویتامینه🍹 ••
•[ #خانما_بدانند
•| #آقایان_بدانند
←ببـینید…
•• دلخورے ازش باش
•• عصبانے هستے ازش باش
•• قهرے بـاهاش باش.
هر چے
میخواهے باشے باش.
← ولـے
حق نداریـد ؛
•• باهاش حـرف نزنـید
•• باهاش کـم مـحل باشے
•• بهش تـوجه نکنید
راه آشتـے باز کنیـد براش
•| #متوجهشدید
•| #اینجورےبهتره
••🍊•• @Montazerzohor313313
'[❤️🍃]'
~ #داستانک ~
شبـے خـواب امیرکبیـر را دیدم
جایگاهـے متـفاوت و رفیـع داشـت
پرسیـدم چون شـهید و مظلوم کشته شدے
این مرتـبت نصیبت گـردید❓
با لبـخند گفت :
خیـر
سؤال کـردم اون چنـدین فرقـه
ضاله را نابود کردے❓
گفت :
خیـر
با تعـجب پرسـیدم:
پـس راز این مقـام چیست❓
←جـواب داد :
هدیـه مولـایم حسین [ع] است❗️
گفتم چطـور❓
با اشـک گفـت :
آنگـاه که رگ دو دسـتم را
در حمام فین کاشـان زدند
چون خـون از بدنم مـیرفت
تشنگے بر من غلبه کرد.
سـر چرخانـدم
تا بگویـم قدرے آبم دهید.
ناگهـان به خـود گفتم
آ مـیرزا تقے خان❗️
دوتـا تا رگتـو بریـدند
این هـمه تشنگے
پـس چه کشید پسر فاطـمه
او که از سر تا به پایش زخم
شمـشیر و نیـزه و تیـر بود❗️
از عطش حسین حیا کردم
لب به آب خواستن باز نکـردم
و اشک در دیدگـانم جـمع شد
←آن لحظه که صـورتم بر خاک گذاشتند
امام حسـین (ع) آمد و گـفت:
به یاد تشنگے ما
ادب کردے و اشک ریختے؛
آب ننوشیدے این هدیـه ما در برزخ.
باشد تا در قیـامت جبران کنیم❗️
•[ همیشـه برایم سـوال بود
که امیرکـبیر که در کاشان به شهادت رسید
چگونه با امکانات آن زمان مزارش در کربلاست]•
•| #نقلقولازآیـتاللهاراکـے
•| #21دےمـاهسالروزشهادت
•| #میرزاتقےخـانامیرکبیـر
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
'[❤️🍃]'
🌹🍃
🍃
•• #پلاک ••
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻شهـید محـسن علیخـانے :
استغفـار و دعـا را از یـاد نبریـد
کـه بهتـرین درمـان هـا براے
تسکین درد هاست بـه یاد خـدا باشید
که دشمنان میـان شمـا تفرقه نیندازند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خــتم 14صلــوات امــروز
به نیت شـ❣ــهید
•| #محـسنعلیخـانے
← هــرروز مهمـان یـک شـهید
← اسـم دوستـان شهـیدتان را بفـرستید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بـه معــراج الشــهدا بپیونـدیـد👇
[🌹] @Montazerzohor313313
🍃
🌹🍃
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـتچهل •| #عاشقانهمذهبے •| #بانـام_آقـابـایدبطلبه •| #قسمتآ
📱🍃
#خادمانه
خانواده ے بزرگ منتظـران ظهـور
ســــلـام بـه همـتــون😍✋🏻
زمسـتونتـون انشـاءالله
بـا دلـاے گـرمتـون همـراه باشـه
ایندفـعه میـخوام خیلے
زود خبـر بدم ڪه از امشـب
رمـان جدیـد داریـم😌
خیلے زود لو دادم دیگه
امــا بایـد بگم ڪه این رمانو
جایـے نخوندین👌🏻
اسمشم لو نمـیدم😜
از امـشب حوالے ساعت 21:00
منتظـرمون باشـید
بـراے دستـرسے
بـه رمـان قبلـے میتـونید هشتک #رمانه
سـرچ کنیــد،و لذت ببـریـد
•| #التمـاسدعــا
•| #یازیـنبس
•| #ادمیننوشتـ
• @MONTAZERZOHOR313313 •
📱🍃
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـتچهل •| #عاشقانهمذهبے •| #بانـام_آقـابـایدبطلبه •| #قسمتآ
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•|⟦ #رمانه ⟧|•
•| #قسـمـتاول
•| #عاشقانهمذهبے
•| #بانـام_گـل_یـاس
_آخــــر هفتہ قـــرار بود بیان واســــہ خواستگارے🙂
زیاد برام مهــم نبود کہ قــرارہ چ اتفاقے بیوفتہ
حتے اسمشم نمیدونستم🙁 ،
مامانم همی طور گفته بود یکی می خواد بیاد....😤
فقط بخاطــر مامان قبول کردم کہ بیان برای آشنایے ....😌
ترجیح میدادم بهش فکر نکنم
_عادت داشتم پنج شنبہ ها برم بهشت زهرا پیش🌹 شهید گمنام 🌹
شهیدے ک شده بود محرم رازا و دردام😍
رفیقے ک همیشہ وقتی ی مشکلے برام پیش میومد کمکم میکرد ...
🌹فرزند روح الله🌹
این هفتہ بر عکس همیشہ
چهارشنبہ بعد از دانشگاه رفتم بهشت زهرا چند شاخہ گل گرفتم☺️
کلےبا شهید جانم حرف زدم
احساس آرامش خاصے داشتم پیشش😇
_بهش گفتم:
-شهید جان فردا قـــراره برام خواستگار بیاد.....🤭
از حرفم خندم گرفت ههههه 😅
خوب ک چی الان این چی بود من گفتم.. ...
من ک نمیخوام قبول کنم فقط بخاطر ماما....😌
احساس کردم یہ نفر داره میاد ب ایـن سمت پاشدم
دیر شده بود سریع برگشتم خونہ
تا رسیدم مامان صدااااام کرد
-اسمااااااااء 😨
_(ای واے خدا ) سلام مامان ،جانم
_جانت بے بلا فردا چی میخواے بپوشے؟
_فردا؟🤔
_اره دیگہ خواستگارات میخوان بیاناااااا
-اها.....😐
یه روسری و یہ چادر🙄
مگہ چہ خبره یہ آشنایی سادست دیگہ عروسے ک نیست....
این و گفتم و رفتم تو اتاقم
ی حس خاصے داشتم نکنه بخاطر فردا بود؟🤔
وای خدا فردا رو بخیر کنه با ایـن مامان جاݧ مـن...🙁
همینطورے ک داشتم فکر میکردم خوابم برد....😴
#ادامه_دارد
•[ و آنچـه در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛
ب جناب خواستگار ک رسیدم
کم بود از تعجب شاخام بزنہ بیرون 😳
•[
•| #ادامـهدارد
•| #هـرشبساعـت21
•| #کپےبدونذکـرمنبعممنوع
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•🌸 ⃞ 🍃•
•• #صبحونه ••
•• I Love You
•• Only You
•• FOREVER
•• عاشـقتم
•• فقط عاشـق تو
•• براے همیـشه :)
•| #صبحتونزیـبا
•| #وسطهفتتـونبخوشے
↷ @MONTAZERZOHOR313313 ]
•🌸 ⃞ 🍃•
👦🍃
🍃
°•° #دردانه °•°
•[ #والدینبدانند
وقتے در حال بازے با کودکـتان هستید
ناگهـان کودک دسـتتان را گـاز میـگیرد
چـه بـاید کـرد❓
کـودک را بـه
کنارے برده و محکـم بگویید
«گـاز گرفـتن درد دارد.»
متنـاوباً رفتارے مثل در آغوش گرفتن
کودک را نشان دهید.
یا به کودک جسمے نرم (مثل دندونے) بدهید
تا کـودک گاز بگیرد. کودکـان جـیغ زدن
گریـه و گاز گرفتن را انجـام میدهند
تا با نیازهاشـان ارتباط برقـرار کنند.
لمس و کشف میـکنند
تا در مورد خـود و محیط اطرافشان
شناخت پیدا کنند.نه اینکه آسیب زده
یا سرپیچـے کنـند.
آن رفتـارهاے کودک که خطرناکند
یا به دیگران آسیب میـرسانند
را بایستے محـدود کنیم.
اما نبایستے کودکان را بترسانیم
یا به آنها آسیبـے برسانـیم.
•| #گازشنگیریدا
•| #فرزندپروری
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
🍃
👦🍃
~✨🍃~
°•° #سکینه °•°
" سَـيَجْـعَلُ
•• الــلَّــهُ
•• بَــعْــدَ
•• عُــسْــرٍ
يُــسْــرًا "
خــداونـد بزودے...
بعــد از سختـیـهـا...
آسـانـے قـرار مـےدهـد...
•| #اللهـ
•| #سـورهطلاقآیـه7
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
~✨🍃~
•• #بصیرانه ••
ایـنجـا ؛
•• سـوریه نیسـت
•• عــراق نیسـت
•• لبـنان نیسـت
اینجـا نشـویل آمـریکـا هسـت❗️
وایـن چیزے است کـه شمـا مےدانید
فقـط یـک مـرد سفـید پـوست میتونسـت
یـک شهـر را منفـجر کنـه و ریئس جمهورشون
حتـے به آن اشـارهاے نکنـه❗️
بـه ایـن خـاطر مـن میدانستـم که سفید پوست است
چون هیچکـس حتے از کلمـه 'تروریسم'استفاده نکرد
ایـن مـرد دههـا بیزینـس خراب کرده❗️
آپـارتمـانهـا آنهـا را از بیـن برده❗️
سیستم هاے برق آب تلفن قطع کرده❗️
فرودگـاههـا را تعطیل کرد❗️
و تـرامپ هـرگز صحبتم نـکرده❗️
[ حـالـا اگـه ایران بـود چے میشـد ]
•| #امریکا_رو_به_افول_است
•| #مثلکشتےتایتانیکغـرقخواهدشد
•| #ادمیننوشتـ
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـتاول •| #عاشقانهمذهبے •| #بانـام_گـل_یـاس _آخــــر هفتہ ق
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•|⟦ #رمانه ⟧|•
•| #قسـمـتدوم
•| #عاشقانهمذهبے
•| #بانـام_گل_یاس
چیزے نمونده بود ڪ از راه برســـن
من هنوز آماده نبودم 😩
مامان صداش در اومد
_اسمااااااء
پاشو حاضر شو دیگہ😤
الان ک از راہ برسـن انقــد منو حرص نده یکم بزرگ شو🤨
_وای مامان جان چرا انقدر حرص میخوری الا.....(یدفہ زنگ و زدن )
دیگہ چیزی نگفتم پریدم تو اتاق😁
تا از اصابت ترکشاے مامان در امان باشم😆
سریع حاضر شدم نگاهم افتاد ب آینہ قیافم عوض شده بود
یہ روسرے آبے آسمانی سرم کرده بودم با یہ چادر سفید با گلهاے آبے
سنم و یکم برده بود بالا
با صداے مامان از اتاق پریدم بیروݧ
عصبانیت تو چهره ے مامان به وضوح دیده میشد
گفت:
-راست میگفتے اسماء هنوز برات زوده😒
خندیدم گونشو بوسیدم😘
و رفتم آشپز خونه
اونجا رو بہ پذیرایے دید نداشت
صداے بابامو میشنیدم ک مجلس و دست گرفتہ بود و از اوضاع اقتصادے مملکت حرف میزد انگار ۲۰سالہ
مهمونارو میشناسہ
همیشہ همینطور بود روابط عمومے بالایے داره بر عکس من
چاے و ریختم مامان صدام کرد
_اسماء جان چایے و بیار
خندم گرفت مثل این فیلما 😅
چادرمو مرتب کردم وارد پذیرایے شدم سرم پاییـݧ بود سلامے کردم
و چاےهارو تعارف کردم
ب جناب خواستگار ک رسیدم🧐
کم بود از تعجب شاخام بزنہ بیرون آقاےسجادے❓❓❓❓😳
ایـݧ جاچیکار میکنہ❓😕
ینی این اومده خواستگارے من❓
واے خدا باورم نمیشہ😦
چهرم رنگش عوض شده بود اما سعے کردم خودمـــو کنترل کنم
مادرش از بابا اجــازه گرفت
ک براے آشنایے بریم تو اتاق
دوست داشتـــــم بابا اجـــازه نده
اما اینطور نشد حالم خیلے بد بود..
اما چاره اے نبود باید میرفتم .....
#ادامه_دارد
•[ و آنچـه در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛
برگشتم و با صدایے ک یکم حرص هم قاطیش بود گفتم
آقاے سجادے.......
•[
•| #ادامـهدارد
•| #هـرشبساعـت21
•| #کپےبدونذکـرمنبعممنوع
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
✦☀️🍃✦
「 #صبحونه 」
چون غم و شادےِ
جهان در گذر است
بهتر آن است که من
خاطرِ خود خوش دارم
•| #حـافظ
•| #صبحتونزیـبا
👣• @MONTAZERZOHOR313313 ❥
✦☀️🍃✦
•• #ویتامینه🍹 ••
•[ #مجردها_بدانند
•| #خانما_بدانند
مقایـسه همیشـه ڪار را
خراب میڪند.
اگر دائم خواستگـارها را
با هم یا با سـایر افرادے ڪه
اطرافـتان هستند و مورد تاییـد
شما قرارگرفـتہاند، مقایسـہ ڪنید،
مطمئنا نمےتوانید تصمیم درستے
بگیرید.
•| #مگـهمناظرس
•| #درستانتخابکننهمقایسه
••🍊•• @Montazerzohor313313
[••🏴••]
•~• #فاطمیه •~•
ایـام فاطـمیه
فرصتـے اسـت که
نـام صدیقه کبرے [س]
محدثه عظـمے احیاء بشـود.
مـا هیچـکدام فاطمـه را نشناختـیم.
•| #آیتاللهوحـیدخراسانـے
•| #فاطـمیهخطمقـدمماست
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
[••🏴••]
°^ #آقامونه ^°
🔰 رهـبر انقـلـاب ؛
قیام ۱۹دی
اولین تبرِابراهیمی
بر بُت بزرگ آمریکا بود نقشه آمریکا
برای ایران در سال ۸۸
در سال ۹۹ بر سر خودشان آمد
۹۹/دے/۱۹
#شبنشینی_بامقام_معظم_دلبری😍✌️
#نگاره(۲۶۶)📸
♥️| @KHAMENEI_IR
❤️| @Montazerzohor313313
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـتدوم •| #عاشقانهمذهبے •| #بانـام_گل_یاس چیزے نمونده بود ڪ
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•|⟦ #رمانه ⟧|•
•| #قسـمـتسوم
•| #عاشقانهمذهبے
•| #بانـام_گل_یاس
ســر جـــام نشستہ بودم و تکون نمیخــوردم😐
سجادے وایساده بود منتظر من
ک راه و بهش نشون بدم 😄
اما من هنوز نشستہ بودم
باورم نمیشد سجادے دانشجویے ک همیشہ سر سنگین و سر بہ زیر بود اومده باشہ خواستگارے من 🤔
من دانشجوے عمران بودم
اونم دانشجوے برق
چند تا از کلاس هامون با هــم بود
همیشہ فکر میکردم از من بدش میاد 😒تو راهرو دانشگاه تا منو میدید راهشو کج میکرد 🤨
منم ازش خوشـم نمیومد😏
خیلے خودشو میگرفت.....
چند سرے هم اتفاقے صندلے هامون کنار هم افتاد ک تا متوجہ شد جاشو عوض کرد
این کاراش حرصم میداد 😖
فکر میکرد کیه❓❓
البتہ ناگفتہ نماند یکمے هم ازش میترسیدم 😟
جذبہ ے خاصے داشت
تو بسیج دانشگاه مسئول کاراے فرهنگے بود
چند بار عصبانیتشو دیده بودم
غرق در افکار خودم بودم🤔
که با صداے مامان ب خودم اومدم
اسمااااااء جان آقاے سجادے منتظر شما هستن
از جام بلند شدم ب هر زحمتے بود سعی کردم خونسردیمو حفظ کنم
مامان با تعجب نگام میکرد
رفتم سمت اتاق بدون اینکہ تعارفش کنم و بگم از کدوم سمت باید بیاد
اونم ک خدا خیرش بده از جاش تکون نخورد
سرشو انداختہ بود پایـیـن دیگہ از اون جذبہ ے همیشگے خبرے نبود
حتما داشت نقش بازے میکرد جلوے خوانوادم😒
حرصم گرفتہ بودم هم تو دانشگاه باید از دستش حرص میخوردم هم اینجا
حسابے آبروم رفت پیش خوانوادش
برگشتم و با صدایے ک یکم حرص هم قاطیش بود گفتم:
آقاے سجادے
بفرمایید از اینور
انگار تازه ب خودش اومده بود سرشو آورد بالا و گفت بله❓
بلہ بلہ معذرت میخواهم
خندم گرفتہ بودا🤭
ز ایـن جسارتم خوشم اومد 😌
رفتم سمت اتاق اونم پشت سر مــن داشت میومد
در اتاق و باز کردم و تعارفش کردم ک داخل اتاق بشہ...
#ادامه_دارد
•[ و آنچـه در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛
عکس همون شهید گمنامیہ ک هر پنج شنبہ میرید سر مزارش
با تعجب نگاش ....
•[
•| #ادامـهدارد
•| #هـرشبساعـت21
•| #کپےبدونذکـرمنبعممنوع
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
°| #اطلاعیه |°
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
’ زهــراۜ
تمــاممـا را
بــا اســم
میشـناسـد ‘
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
•| #مراسمعــزادارےشهـادت
•| #حضـرتصدیقهطـاهرهس
📱 عکـس دانـلود شـود
🔘اطلـاعـات بیـشتـر⇩
▪️| @ZEYNABIAM18
⬛️| @MONTAZERZOHOR313313
【❄️🍃】
「 #صبحونه 」
فرامــوش
نکــن!
معشـوق اصلے
خُـــداست
عشق هاے
دیگـر تمرین
عاشقےاند...
•| #صبحتونزیـبا
•| #عکساززمستانلار
•➣ @Montazerzohor313313 ❥
【❄️🍃】
👦🍃
🍃
°•° #دردانه °•°
•[ #والدینبدانند
راهکارهایے
براے کاهـش لجبازے کـودک :
۱-تکـرار بیش ازحد توصـیه
کـودک را لجـباز میـکند.
۲- بجاے توصیههاے دستورے
از توصیههاے خبرے اسـتفاده کنید.
۳-خواستههاے
موجـه کـودک را پاسـخ دهـید.
۴- به کودکانـتان توجه بیشترے
داشته باشید.
۵- سرزنش کردن بیـش ازحدکودک
او را لجبازتر میـکند
۶- به فرزندانـتان
حق انتخاب دهید.
•| #رعایتکنید
•| #فرزندپروری
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
🍃
👦🍃
18.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ـ~• ﷽ •~ـ
•° #تیزر •• #اطلاعیه •• #ببینید •°
|🎥|تیزر مراسم عـزادارے فاطمیـه ۱۴۴۲
.
.
|| سخنــران :
حجـت الاسلام شیـخ جـواد تـاجیـک
.
.
|🎤| مـداحــان :
کـربلایے جــواد ذوالـفـقارے
کـربلایے امیـرحسیـن رجـبشاهے
.
.
|🗓| زمــان :
از پنجشنبه 25 دے ۱۳۹۹
بـه مدت ســه شـب،
از ســاعت ۲۰:۰۰
.
.
|🔍| مکــان :
ورامیـن،مامـامحسیــنع،بلـوارمعـلم،۲۰متـرےدولـت،تـکیههیئـتمنـتظرانظهور
⭕️ فضـا و محیـط جـلسه کـاملا
بهـداشتـے،استـریل،فاصله گـزارے
و پـروتـکلهاےبهـداشتے رعـایت شـده
•| #استوری
•| #هیــئـتمـجازےمنتظرانظـهور ↓
•| Instagram.com/Montazerzohor313313.info
•| @MONTAZERZOHOR313313
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـتسوم •| #عاشقانهمذهبے •| #بانـام_گل_یاس ســر جـــام نشست
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•|⟦ #رمانه ⟧|•
•| #قسـمـتچهارم
•| #عاشقانهمذهبے
•| #بانـام_گل_یاس
وارد اتاق شد
سرشو چرخوند تا دور تا دور اتاقو ببینہ محو تماشاے عکسایے بود کـہ رو دیوار اتاقم بود
عکس چند تا از شهدا ک خودم کشیده بودم و ب دیوار زده بودم
دستم و گذاشتہ بودم زیر چونم
و نگاهش میکردم🙂
عجب آدم عجیبیہ 🙄
ایـن کارا ینی چے
نگاهش افتاد ب یکے از عکسا چشماشو ریز کرد بیینہ عکس کیہ رفت نزدیک تر اما بازم متوجہ نشد
سرشو برگردوند طرفم
خودمو جم و جور کردم😐
بی هیچ مقدمہ ای گفت:
ایـن عکس کیہ چهرش واضح نیست متوجہ نمیشم
چقــدر پررو هیچے نشده پسر خالہ شد😑
اومده با من آشنا بشہ یا با اتاقـم❓
ابروهامو دادم بالا🤨
و با یہ لحن کنایہ آمیزے گفتم:
-ببخشید آقاے سجادے مثل اینڪہ کاملا فراموش کردید براے چے اومدیم اتاق
بنده خدا خجالت کشید🤗
تازه ب خودش اومد
و با شرمندگے گفت:
- معذرت میخوام خانم محمدے
عکس شهدا منو از خود بیخـود کرد😍 بی ادبے منو ببخشید
با دست ب صندلے اشاره کردم
و گفتم:
-خواهش میکنم بفرمایید
زیر لب تشکرے کرد
و نشست
منم رو صندلے رو بروییش نشستم
سرش و انداخت پاییـن
و با تسبیحش بازے میکرد 📿
دکمہ هاے پیرهنش و تا آخر بستہ بود
عرق کرده بود
و رنگ چهرش عوض شده بود
احساس کردم داره خفہ میشہ
دلم براش سوخت🙁
گفتم اون عکس یہ شهید گمنامہ🌹
چون چهره اے ازش نداشتم
ب شکل یک مرد جوون ک صورتش مشخص نیست کشیدم
سرشو آورد بالا لبخندے زد☺️
و گفت:
- حتما عکس همون شهید گمنامیہ ک هر پنج شنبہ میرید سر مزارش
با تعجب نگاش کردم بله❓😳
شما از کجا میدونید❓😳
راستش منم هر....
در اتاق بہ صدا در اومد ....
#ادامه_دارد
•[ و آنچـه در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛
داشتم وارد دانشگاه میشدم ک یہ نفر صدام کرد .......
•[
•| #ادامـهدارد
•| #هـرشبساعـت21
•| #کپےبدونذکـرمنبعممنوع
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
➰|•🍂⃟ •|➰
「 #صبحونه 」
همـیـشه
چـیـزهـاے
سـاده قشنگـه؟!
←سـاده گفـت:
"دوستت دارم”
و مـن همانقـدر
ساده روزے هزار بـار
به عشق ایمـان مےآوردم
•| #صبحتونزیـبا
•| #همیشهباور...
•∞• @Montazerzohor313313 ❥
➰|•🍂⃟ •|➰
•• #ویتامینه🍹 ••
•[ #مجردها_بدانند
•| #خانما_بدانند
•[ #آقایان_بدانند
ازدواج
یک شراکت ابدے است!
قرار است
یک عمر در تمامے امور
فکرے، مالے، عاطفے و جنسے و...
با یک نفر دیگر شریک شوید.
پس لطفا عجله نکنید
و درست انتخاب کنید.
•| #آگاهانهانتخابکنید
•| #دچارمشکلنشوید
••🍊•• @Montazerzohor313313
•[•💫•]•
•~ #سکینه ~•
’ رَبَّـنَا
وَلـاَ تُحَمِّلْـنَا
مَـا لـاَ
طَاقَـةَ لَنَـا بِه ‘
پـروردگـارا!
آنچـه طـاقت تحـمل
آن را نـداريـم
بر مـا مقـرر مدار ...
•| #سورهبقرهآیه286
•| #اونبسازهقشنگه
@Montazerzohor313313 ••✨••
•[•💫•]•
•▫️🏴▫️•
~ #فاطمیه • #حدیثانه ~
•💚• حـضرت فاطـمه زهـرا (س) فرمـود:
• اوُصیـکَ
• یا ابَـاالْحَـسنِ
• انْ لـاتَنْسانے
• وَ تَـزُورَنے بَعْدَ مَماتے
←حضـرت فاطمـه زهـرا
وصیّتے به همسـرش اظهار داشـت :
مـرا
پـس از مـرگـم
فـرامـوش نکـنے
و به زیـارت و دیـدار
من بر سـر قـبرم بیایے
•| #زهرةالرّیاضکوکبالدّرے
•| #هـدیهبهپیشـگاهحضرتزهرا_س
•| #صــلـوات
•| #فاطمیهخطمقدمماست
•[ @MONTAZERZOHOR313313 ]•
•🏴🍃•
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـتچهارم •| #عاشقانهمذهبے •| #بانـام_گل_یاس وارد اتاق شد
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•|⟦ #رمانه ⟧|•
•| #قسـمـتپنجم
•| #عاشقانهمذهبے
•| #بانـام_گل_یاس
در اتاق به صدا در اومد...
مامان بود...
اسماء جان
ساعت و نگاه کردم
اصلا حواسمون بہ ساعت نبود یڪ ساعت گذشتہ بود😯
بلند شدم و درو اتاق و باز کردم
-جانم مامان
—حالتون خوبہ عزیزم🙂
آقاے سجادے خوب هستید چیزے احتیاج ندارید
از جاش بلند شد
و خجالت زده
گفت :
-بلہ بلہ خیلے ممنون دیگہ داشتیم میومدیم بیرون
ایـن و گفت و از اتاق رفت بیرون😅
ب مامان یه نگاهے کردم🧐
و تو دلم گفتم اخہ الان وقت اومدن بود😐
—چرا اونطورے نگاه میکنے اسماء❓❓
—هیچے آخہ حرفامون تموم نشده بود
—نه به ایـن کہ قبول نمیکردے بیان
نه به ایـن ک دلت نمیخواد برن😐
اخمے کردم🤨
و گفتم:
— واااااا مامان من کے گفتم...🙁
صداے یا اللہ مهمونارو شنیدیم
رفتیم تا بدرقشون کنیم
مادر سجادے صورتمو بوسید😘
و گفت:
— چی شد عروس گلم پسندیدے پسر مارو❓❓
با تعجب نگاهش کردم😳
نمیدونستم چی باید بگم
که مامان به دادم رسید
— حاج خانم با یہ بار حرف زدن
که نمیشہ انشااللہ چند بار همو ببینن حرف بزنـن بعد
سجادے سرشو انداختہ بود پاییـن
اصـلا انگار آدم دیگہ اے شده بود
قــرار شد ک ما بهشون خبر بدیم
که دفہ ے بعد کے بیان
بعد از رفتنشون نفس راحتے کشیدم
و رفتم سمت اتاق که بوے گل یاس و احساس کردم
نگاهم افتاد به دستہ گلے که با گل یاس سفید و رز قرمز تزئین شده بود
عجب سلیقہ اے☺️
من و باش دستہ گل شب خواستگاریمم ندیده بودم...🤓
شب سختے بود انقد خستہ بودم که حتے به اتفاقات پیش اومده فکر نکردم و خوابیدم😴
صب که داشتم میرفتم دانشگاه
خدا خدا میکردم امروز کلاسے که با هم داشتیم کنسل بشہ
یا اینکہ نیاد نمیتونستم باهاش رودر رو بشم
داشتم وارد دانشگاه میشدم
ک یہ نفر صدام کرد😯
سجادے بود بدنم یخ کرد
فقط تو خونہ خودمون شیر بودم
خانم محمدی.......❓
#ادامه_دارد
•[ و آنچـه در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛
دستشو گرفتم وگفتم بیا کم حرف بزن تو حالا حالا ها احتیاج داری ب ایـݧ .....
•[
•| #ادامـهدارد
•| #هـرشبساعـت21
•| #کپےبدونذکـرمنبعممنوع
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـتپنجم •| #عاشقانهمذهبے •| #بانـام_گل_یاس در اتاق به صدا د
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•|⟦ #رمانه ⟧|•
•| #قسـمـتششم
•| #عاشقانهمذهبے
•| #بانـام_گل_یاس
خانم محمدے❓❓❓❓
سرمو برگردوندم 🧐
ازم فاصلہ داشت دویید طرفم
نفس راحتے کشید.
سرشو انداخت پاییـݧ
و گفت :
—سلام خانم محمدے صبتوݧ بخیر
موقعے ک باهام حرف میزد سرش پاییـݧ بود
اصـݧ فک نکنم تاحالا چهره ے منو دیده باشہ 😅
پس چطورے اومده خواستگارے الله و اعلم
_سلام صبح شما هم بخیر
ایـݧ و گفتم و برگشتم ک ب راهم ادامہ بدم
صدام کرد ببخشید خانم محمدے صبر کنید
میخواستم حرف ناتموم دیشب و تموم کنم
راستش...من...
انقد لفتش داد کہ دوستش از راه رسید😆
(آقای محسنی )پسر پر شرو شور دانشگاه رفیق صمیمیے سجادے بود
اما هر چے سجادے آروم و سر بہ زیر بود محسنی شیطون و حاضر جواب😇
اما در کل پسر خوبے بود
رو کرد سمت مـݧ و
گفت:
— بہ بہ خانم محمدے روزتون بخیر
سجادے چشم غره اے براش رفت
و از مـݧ عذر خواهے کرد
و دست محسنے و گرفت و رفت
خلاصہ ک تو دلم کلے ب سجادے بدو بیراه گفتم😏
اوݧ از مراسم خواستگارے دیشب
ک تشیف آورده بود واسہ بازدید از اتاق اینم از الان
داشتم زیر لب غر میزدم ک دوستم مریم اومد سمتم
و گفت :
—بہ بہ عروس خانم چیه چرا باز دارے غر غر میکنے مث پیر زنها❓❓❓
اخمے بهش کردم گفتم علیک سلام😒
بیا بریم بابا کلاسموݧ دیر شد
خندیدو گفت:
—اوه اوه اینطور ک معلومه دیشب یه اتفاقاتی افتاده.
یارو کچل بود❓👴زشت بود❓
نکنه چایے رو ریختی رو بنده خدا❓🤣بگو مـݧ طاقت شنیدنشو دارم
دستشو گرفتم
وگفتم:
— بیا کم حرف بزن تو حالا حالا ها احتیاج داری ب ایـݧ فک.تازه اول جوونیتہ😖
تو راه کلاس قضیہ دیشب و تعریف کردم اونم مث مـݧ جا خورد 😟
تو کلاس یه نگاه ب من میکرد
یہ نگاه ب سجادے بعد میزد زیر خنده.😝
نفهمیدم کلاس چطورے تموم شد
کلا تو فکر دیشب و سجادے و....بودم
خدا بگم چیکارت کنه
مارو از درس و زندگے انداختے....
#ادامه_دارد
•[ و آنچـه در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛
اسماء بابات اصـݧ راضے ب قرار دوباره نیست گفت خوشم نیومده ازشوݧ...
از جام بلند ........
•[
•| #ادامـهدارد
•| #هـرشبساعـت21
•| #کپےبدونذکـرمنبعممنوع
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•~ 🌸🍃~•
^° #صبحونه °^
با هـر نفـسـے
سلــام ڪردن عشق است
آقـا بـه تــو
احـترام ڪردن عشـق است
اســم قشنــگت
به میـان چـون آیـد
از روے ادب
قـیـام ڪردن عشـق است
•| #اللهـمعجـللولـیڪالفـرج
•| #سلامامـامزمـانم
•| #صبحتونزیـبا
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
•~ 🌸🍃~•
✨🍃
🍃
^° #قائمانه °^
🔻 از علــامهحسـنزاده پرسـیدند :
آدرس امـام زمـان(عج) کـجاست❓
کـجا مےشـود حـضرت را پیـدا کـرد❓
← ایشــان فرمــودند :
آدرس حـضرت در قـرآن کـریم
[آیـه ۵۵ سـوره قمـر اسـت...]
🔻کـه مےفرمـاید :
#فـےمقـعدصـدقعنـدملیـڪمقتـدر
•• هر جـا که صـدق و درسـتے باشـد
•• هر جـا که دغل کارے و فریب کارے نـباشد
•• هرجا که یاد و ذکر پروردگار متعـال باشد
••[ حضــرت آنجا تشــریف دارند]••
•| #اللهمـ_عجلـ_لولیکـ_الفرجـ
•| #خـدایـاصـاحبمـارابرسان
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
🍃
✨🍃
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـتششم •| #عاشقانهمذهبے •| #بانـام_گل_یاس خانم محمدے❓❓❓❓ س
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•|⟦ #رمانه ⟧|•
•| #قسـمـتهفتم
•| #عاشقانهمذهبے
•| #بانـام_گل_یاس
بعد دانشگاه منتظر بودم ڪ سجادے بیاد
و حرفشو تموم کنه
اما نیومد...😞
پکرو بی حوصلہ رفتم خونہ
تارسیدم ماماݧ صدام کرد...
-اسماااااا❓📣
-سلام جانم مامان❓
-سلام دخترم خستہ نباشے
-سلامت باشے
ایـݧ و گفتم رفتم طرف اتاقم
ماماݧ دستم و گرفٺ و گفت:
-کجا❓❓❓
چرا لب و لوچت آویزونہ❓
-هیچے خستم🙁
-آهاݧ اسماء جاݧ مادر سجادے زنگ
برگشتم سمتش
و گفتم :
-خب❓خب❓
مامان با تعجب😳 گفت:
-چیہ❓
چرا انقد هولے🤔
کلے خجالت کشیدم😶
و سرمو انداختم پاییـݧ 😬
اخہ ماماݧ ک خبر نداشت
از حرف ناتموم سجادے...😩
-گفت ڪ پسرش خیلے اصرار داره دوباره باهم حرف بزنید
مظلومانہ داشتم نگاهش میکردم ☹️
گفت:
- اونطورے نگاه نکـݧ
گفتم ک باید با پدرش حرف بزنم
-إ ماماݧ پس نظر من چے❓❓❓❓
-خوب نظرتو رو با هموݧ خب اولے ک گفتے فهمیدم دیگہ🤣
-خندیدم و گونشو بوسیدم😂😘
وگفتم:
- میشہ قرار بعدیموݧ بیروݧ از خونہ باشه❓❓❓❓😬
چپ چپ نگاهم کرد🙄
و گفت:
-خوبہ والاجوون هاے الاݧ دیگہ حیا و خجالت نمیدونـݧ چیہ
ما تا اسم خواستگارو جلوموݧ میوردن نمیدونستیم کجا قایم بشیم
دیگہ چیزے نگفتم ورفتم تو اتاق😕
شب ک بابا اومد ماماݧ باهاش حرف زد
ماماݧ اومد اتاقم چهرش ناراحت بود😟و گفت :
-اسماء بابات اصـݧ راضے ب قرار دوباره نیست
گفت خوشم نیومده ازشوݧ...😏
-از جام بلند شدم و گفتم چے❓چرااااااا❓
ماماݧ چشماش و گرد کرد😳
و با تعجب گفت❓
-شوخے کردم دختر چہ خبرتہ
تازه ب خودم اومد لپام قرمز شده بود....☺️
ماماݧ خندید😂
ورفت بہ مادر سجادے خبر بده
مث ایـݧ ڪ سجادے هم نظرش رو بیرون از خونہ بود
خلاصہ قرارموݧ شد پنج شنبہ
کلے ب ماماݧ غر زدم ک پنجشنبہ مـݧ باید برم بهشت زهرا ...
اما ماماݧ گفت اونا گفتـݧ و نتونستہ چیزے بگہ...🙁
خلاصہ ک کلے غر زدم و تو دلم ب سجادے بدو بیراه گفتم.....😤
دیگہ تا اخر هفتہ تو دانشگاه سجادے دورو ورم نیومد
فقط چهارشنبہ ک قصد داشتم بعد دانشگاه برم بهشت زهرا بهم گفت اگہ میشہ نرم ...
ایـݧ از کجا میدونست🤔
خدا میدونہ هرچے ک میگذشت کنجکاو تر میشدم🤔🧐
بالاخره پنج شنبہ از راه رسید..😌
#ادامه_دارد
•[ و آنچـه در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛
تا اومدم ازش عکس بگیرم
از گل فروشے اومد بیروݧ...
هل شدم و گوشے از دستم افتاد...
•[
•| #ادامـهدارد
•| #هـرشبساعـت21
•| #کپےبدونذکـرمنبعممنوع
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄