📚داستانک...
❇️ ماجرای #کتکخوردن یک #فقیهبرجسته از #همسرش
◽️شیخ حسین انصاریان در کتاب نفس، ماجرای کتک خوردن یکی از فقهای برجسته شیعه را روایت کرده است.
◽️مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء از بزرگترین فقیهان عالَم تشیع بوده است، در حدی که علمای بزرگ شیعه از قول او نقل کردهاند که فرموده بود: اگر #تمام_کتابهای فقهی شیعه را در رودخانه بریزند و به دریا برود و شیعه دیگر یک ورق فقه دستش نباشد، من از اول تا آخر فقه شیعه را در #سینهام دارم، همه را بیرون میدهم تا دوباره بنویسند. مرجع هم شده بود.
◽️اهل علم و اصحاب سرّش فهمیدند که همسرش در خانه #بداخلاقی میکند ولی خیلی هم خبر از داستان نداشتند. اینقدر در مقام جستوجو برآمدند تا به این نتیجه رسیدند که این مرد بزرگ الهی، این فقیه عالیقدر گاهی که به داخل خانه میرود، همسرش حسابی او را #کتک میزند.
◽️یک روز چهار پنج نفر #جمع شدند و خدمتش آمدند و گفتند: آقا ما داستانی شنیدهایم از خودتان باید بپرسیم. آیا همسر شما گاهی شما را #میزند؟!😳 فرمود: بله، عرب است، #قدرتمند هم هست، قویالبنیه هم هست، گاهی که عصبانی میشود، حسابی مرا میزند. من هم زورم به او نمیرسد.
◽️گفتند: او را #طلاق بدهید.گفت: نمیدهم. گفتند: اجازه بدهید ما زنانمان را بفرستیم ادبش کنند. گفت: این کار را هم اجازه نمیدهم. گفتند: چرا؟ گفت: این زن در این خانه برای من از اعظم #نعمتهای خداست چون وقتی بیرون میآیم و در صحن امیرالمومنین میایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز میخوانند، مردم در برابر من تعظیم میکنند.
◽️گاهی در برابر این #مقاماتی که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمیدارد. همان وقت میآیم در خانه کتک میخورم، هوایم بیرون میرود! این #چوب_الهی است، این باید باشد.
_______
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
♻️🍄♻️🍄
🍄♻️🍄
♻️🍄
🍄
#اگه_توجه_کنی_میبینی_که 👌
💐من از این #دنیا فقط اینو دریافتم که
اونی كه بیشتر می گفت : "نمیدونم"، بیشتر #میدونست❗️
💐اونی كه "#قویتر" بود، كمتر #زور میگفت❗️
💐اونی كه راحت تر میگفت "#اشتباه كردم"، #اعتماد به نفسش #بالاتر بود❗️
💐اونی که صداش #آرومتر بود، حرفاش با #نفوذتر بود❗️
💐اونی كه خودشو واقعا #دوست داشت، بقیه رو #واقعی تر دوست داشت❗️
💐اونی كه بیشتر "#طنز" میگفت، به زندگی #جدی تر نگاه میكرد.
_____________
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀
#سیاست_های_همسرداری
👈❣ توجه_به_همسر❣👉
👈‼️اگر ديديد همسرتون دوستون داره اما براتون كادو نميخره از دستش ناراحت نشيد
👈يا بلد نيست،
👈يا خيلي باهاتون راحته
👈يا دغدغه ها و كمبودهاي مالی داره فكر مي كنه پولش رو خرج شكمتون كنه
بهتر از اينه كه خرج كادو كنه،
👈❌يااينكه حواسش پرته.
👈❌متاسفانه مردها فكر مي كنن همين كه با خانومشون راحت شدن و شكمش رو سير كردن و رخت و لباسش رو تامين كردن همه چيز حله. ❌👉
👈😘نميدونن كه ابراز عشق از طريق خريد كادو برای يه زن از نون شب هم واجب تره.❤️👉
🙋♂آقايون براي خانومهاتون
❤️كادو بخريد،
🌷گل بخريد،
👈‼️لازم نيست حتما كلي خرج كنيد
👈 زنها با يه كادوي كوچيك هم خوشحال ميشن😇
👈 قدر خانومهاتون رو بدونيد 😊
_____________
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
@rafiei110.mp3
1.46M
💔سزای دل شکستن‼️
✍ #پیشنهاددانلود👏
🎧 #استاد_عالی
_____________
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
😁 با هم #بخندیم 😁
ای کاش روزای هفته اینجوری بود
جمعه. یکجمعه. دو جمعه. سه جمعه. چهار جمعه پنج جمعه. شنبه!
😆😆
___________
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
📕 پرسش 7⃣1⃣1⃣1⃣
____________________________
🔸شوهرم26سالشونه وخودمم25سالمه
باهمدیگه اقوام میشیم،خاله اش دوست صمیمی بنده هستن وآشنایی زیادی باایشون دارم،
یه سال وخورده ای هست همدیگه رو میخوایم قبل ازعقددائم چندماه عقد موقت بودیم برااینکه همدیگه رو بهتر بشناسیم،باهم دیگه20روزی مسافرت کاروانی زیارتی بودیم اونجا دیدمشون واصلا ازشون خوشم نمیومد ازقبل خیلی ارتباطی نداشتم که بخوام بشناسمش،بعد از مسافرت درخواست ازدواج داد.
🔹منم بعد از کلی آره و نه بالاخره جواب #مثبت دادم
اقوام بنده اوایل قبول نداشتن این ازدواج رو فقط هم بخاطر وضع #مالی طرف،چون خیلی پولدار نیستن،خونواده ام به این چیزا خیلی اهمیت میدن و نماز وروزه ی طرف خیلی براشون مهم نیست برعکس خودم،ولی بعد از مدتها که عقد کردیم خیلی ازش راضین و یجورایی همه #دوسش دارن،اونم بهشون #احترام میزاره
🔸یا گاهی میشینم ب مسخره بازی درآوردن و باهم میشینیم #میخندیم ب کارامون،گاهی هم وقتی ازش #ناراحتم هرچی از دهنم درمیاد میگم و سکوت نمیکنم،گاهی هم #گریه میکنم،،اونم گاهی دست بزن داره
🔹هروقتم آروم میشه #معذرت خواهی میکنه میگه دست.خودم نبوده ببخشید ولی اجازه بده اون موقعی که #عصبی ام از پیشت #برم منم اگه بره حالم بدتر میشه واجازه اش نمیدم بره بعدش دیگه حواسش نیست توعصبانیت داره چیکارمیکنه،اون حرف میزنه و منم #حاضرجوابیش میکنم اوضاع بدتر میشه😔
🔸قبل از اینکه باهاش #آشنا بشم همه جا میرفتم ولی احساس میکنم شدیداً #محدودم میکنه،
اسمم دراومد واسه کربلا نذاشت برم ولی خودش با هیئت رفتن مشهد منم ناراحت شدم از کارش همش با خودم فکر میکنم شاید بهم #اعتماد نداره نمیزاره برم جایی،
🔹گاهی هم #تهدیدش میکنم از بس خسته میشم برم یه مدت خونه دوستام اونم نمیزاره همش میگه باهم میریم جایی،من طاقت دوریت ندارم،یه روزه برم جایی اشکال نداره براش ولی اگه یه روز شد دوروز دیگه خیلی برخوردش باهام خوب نیست و یجورایی خودشو #لوس میکنه تا برم از دلش دربیارم...
والا موندم مشکل ما چیه این وسط
🔸اوایل #عقدمون خوب بودیم همسرم خیلی احساسی بودن،اهل بروبیا بود ولی کم کم احساس میکنم اونجور مثل قبل نیست هرچی از احساسم بهش میگم فکر میکنه #دروغ میگم یا دنبال چیزی هستم که برام تهیه کنه حالا نمیدونم شایدم ب شوخی بهم اینجور میگه،منم دیگه #کنترلم از دست میدم فکر میکنم لابد با کسی #ارتباطی داره که احساسش کم شده واینجاست که بهش میگم ودعوامون میشه،یه وقتایی بهش #شک میکنم ولی مطمئن نیستم که کاری کنه
🔹وقتی دعوامون میشه #گریه ام میگیره اونم میره خونشون براشم اصلا مهم نیست تو چه حالی ام،واسه همین بیشتر #اذیت میشم منم اون موقع تهدیدش میکنم یا میرم یا هم طلاقم بده،میدونم کارم اشتباهه ولی کنترلم دست خودم نیست بهش هم گفتم وقتی عصبی میشم این حرفا بهت میزنم وهیچ قصدی ندارم...
متاسفانه مادرم فوت شده و پدرمم معتاده و کسی رو ندارم باهاش حرف بزنم لطفا کمکم کنین.
_________________
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd