eitaa logo
🏠 خانه مشاوره آنلاین
8.8هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.8هزار ویدیو
44 فایل
کانال خانه مشاوره آنلاین زیر نظر "بنیاد ملی مصونیت اجتماعی ردم" می باشد 《با بهترین مشاوره #تخصصی خانواده: ازدواج همسرداری تربیت کودک طلاق افسردگی و. 📩 هماهنگی وقت @Moshaver_teh 📞۰۹۳۵۱۵۰۶۳۷۴ رضایتمندی: https://eitaa.com/nnnnvvvv
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 #اثر_فوق‌العاده_فرو_بردن_خشم 💠 همسرانی که بتوانند در مشاجرات #خشم خود را فرو ببرند و عصبانیت خود را در تصمیمشان دخیل نکنند بشدت #محبوب و #عزیز می‌شوند. 💠 فرو بردن خشم، بالاترین و #اوج تاثیرگذاری را بر طرف مقابل دارد. 💠 تغییر حالت بدن، ترک مکان، #وضو گرفتن، آب #سرد نوشیدن، به عاقبت کار اندیشیدن و #خدا و ائمه (ع) را ناظر دانستن از فرمولهای موفقیت در اینکار است. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺
سوال745 یکی از دوستام شوهرش با دوستایه ناباب میگرده حتی شب مثلا میگه گاهی ساعت ۲ شب میاد دنبال زنهاست شوهرش بهش میگه چه با هم خوب باشیم چه نه من دنبال اینطور چیزها هستم برای شوهرش کم بودی نگذاشته هر کار بگید انجام داده دوستایه شوهرش می گن این احتمالا مریضه نمیدونم بیماریه دو جنسیتی داره چه میدونم و میگن تو هم تلافی کن فیلم پورن نگاه می کنه دوستم از ناراحتی و بغض درونش٬ ساکت شده قبلا خیلی شاد بود ولی حس می کنم حالت افسردگیش گرفته میگه طلاق بگیرم شما نظرتون چیه؟ پاسخ ما👇 سرکار خانم مشاور خانواده با سلام این دوستانی که می گین از کی تا حالا کارشناس شدندوبر چه اساسی نسخه میپیچند ؟یعنی این خانم هم بره دنبال دوست یابی ورفتار ناشایست گناه؟بعد بگیم ما مسلمانیم؟ یعنی اگه یکی بر اثر نا آگاهی مرتکب گناه شد بقیه هم باید به تلافی وارد گناه بشن !!!در تعجبم از این توصیه چون خلاف عقل و شرع هستش غیر ممکن هست که خانم چیزی برای اقا کم نذاره بعد اقا هوایی باشه مگر اینکه اختلال جنسی داشته باشه ویا همون با دیدن فیلمهای پورن تنوع طلب شده و دچار اختلال جنسی شده که علاوه بر عقوبت گناه باعث آشفتگی فضای خانه واسیب دیدگی خودش میشه این ره به ترکستان است فرض کنیم که طلاق گرفته ،به نفع کیه وبه ضرر کی با طلاق میدان رو برای رقبا باز میکنه و باعث میشه این اقا خیلی خوش به حالش بشه و زیادی کیف کنه و خودش بد تر بیفته توی بدبختی و نداری و حرف دیگران پس میبینی که همه جوره زن ضرر میکنه فقط با مدارا درایت و سیاست و حسن خلق میتونه همسرش رو مدیریت کنه وبه سمت خودش جذبش کنه تا برگرده وتو به کنه خدایی فیلمهای پورن با هدف نابودی خانواده در ایران ساخته شده که متاسفانه ...‌‌امیدوارم که بتونه این ماه هوار ه و پورن رو ترک کنه که خوب میشِه معمولا آقایون نیازمند توجه همسرن و احتمالا از سر غرور ویا خجالت و ناآگاهی بیان نمیکنند نمیرم دنبال..‌‌...در ناکجا آباد پس لطفا توجه ،توجه،و توجه تا زندگی آرومی پیدا کنه انشاالله خب تا سیاست مونده اجرای مهریه لزومی نداره اون آخرین راهکار وقتی دیگه از همه چیز و همه جا بریدی اون رو به اجرا میذاری الان بهتره که از سیاست و جاذبه زنانه لذت استفاده کنی و چشم و دلش رو سیر کنی همسر شما لازم داره که حتما به مشاوره بده البته همراه با شما تا بتوانید به نتیجه برسید من حال شما رو میفهمم اما بهتره که یه فرصت دیگه به زندگی تون بدی اگه ایشون با اقدامات لازم بهبود نیافت میتونی بدی دنبال اجرای مهریه وغیره اما بهت بگم که هیچ خانمی با دعوا ومرافه و عصبانیت ره به جایی نبرده اصلا گاها همین عصبانیت ها مایه فرارمرداز زندگی زندگی میشه چون به دنبال آرامش هستش موفق باشی @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
تقدیر کاربران از کانال 🖍باسلام خدمت دست اندرکاران کانال مشاوره آنلاین غرضم فقط تشکر از عزیزانی است که بدون بحث مادی، به فکر زندگی دیگران هستند وتشکرویژه بنده بخاطر این است که با گذری که درکانال شماداشتم، دیدم صحبتهای کانال شمارویکرد دینی والهی دارند... چیزی که متاسفانه بعضی مشاوران اهمیت نمیدهند... ادمین✍ با سلام و تشکر از حسن توجه شما و ممنون به خاطر همراهی شما🙏 هدف ما از اول رویکرد اسلامی بوده که امیدوارم که با لطف خدا به هدف برسیم🍃🌸🍃 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🍃🌸🍃🍃🌸🍃 🍃🌸🍃 با سلام وقت بخیر خدمت همه عزیزان 🍃🌸🍃 همراه و سپاس به خاطر این هم راهی🙏 بسیار ممنون و مسرور میشیم اگه شما یاران همراه نظرات خودتون رو به ما انتقال بدین 🌺 باشد که قدمی شود برای بهتر شدن کانال تشویقی برای ما تا محکمتر قدم برداریم با سپاس از همراهی وهم قدمی شما یاران همراه🙏🙏🙏 🍃🌸🍃 🍃🌸🍃@onlinmoshavereh 🍃🌸🍃🍃🌸🍃
🌹🍃 🌹 صلوات 🌹 🍃محبوب ترین عمل است صلوات🌹 🍃آتش جهنم را خاموش می کند. صلوات🌹 🍃زینت نماز است صلوات🌹 🍃بهترین داروی معنوی است. 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدوَعَجِّلْ فَرَجَهم🌹 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
📌 📌 البته برای من و شما این کبودیا روزمرگی شده! - منظور؟ چشمکی حواله‌ام کرد و موهایش را کج روی صورتش ریخت. - تو نمی‌دونی؟ اصلا ولش کن! تا باشه از این کبودی‌ها. آقای فرهود بیا زنت رو بگیر ما کار داریم باید بریم! از پشت سر دختر، ارغوان را دید می‌زدم. چهره پراسترسش رنگ اعتماد به نفس گرفته بود. - امیر نمیای بریم داخل؟ برمی‌خیزد. بدون آنکه نگاهی به من کند؛ به سمت ارغوان می‌رود. من و سوری هاج و واج مانده‌ایم. رو به ارغوان می‌گوید: - من رو ببخش! می‌دونم خیلی سخته، می‌دونم بخشیدن آدمی مثل من که ادعای خداییش میشه اما اعمالش شیطانیه از تویی که قلبت پاکه بر ‌میاد. خانوم هدایت...! امیدوارم یه روزی کسی وارد زندگیت بشه که لایق عشق پاکت باشه! ارغوان محکم و استوار رو به رویش قد علم می‌کند. نگاهش را که تا دیروز همیشه روی کفش‌هایش بود بالا می‌گیرد و به چشم‌های امیر می‌دوزد. - اومده بودم بگم شما من رو ببخشید! درسته که گذشته رو فراموش کردم اما اگه واقعا عاشقتون بودم از یادم نمی‌رفتید امیدوارم بتونید لیلی خانوم رو خوشبخت کنید! سوری مانند جن‌زده‌ها به سمتشان رفت. چشم غره‌ای نثار امیر کرد و با پرخاش رو به ارغوان گفت: - ببخشی؟ نه بابا...! حالا واسه من بخشنده هم شدی. که اومده بودی اینجا به این، بگی تو رو ببخشه؟ احمق اونی که با تو بازی کرده اینه. الان باید بزنی تو گوشش، بگی مگه تو مسخره شی! ارغوان عوض شو لعنتی...! بفهم چی تو دهنت میاری! یادت رفت برای چی گفتم بیای اینجا؟ فکر کن! گوسفند، داره باهات بازی می‌کنه. فکر می‌کنه تو ببخشیش بهشت خدا بهش واجب میشه. بهشت رو حرومش کن! - ساکت شو سوری! این آدمی که گفتی باید ازش انتقام بگیرم لایق فکر کردن منم نیست چه برسه به انتقام! -ارغوان... امیر سرش را پایین انداخت. اگر همان ارغوان سابق بود الان اشکش درآمده بود و سگرمه‌هایش در هم بود. اما این دختر محکم که انقدر راحت به چشم‌های امیر خیره می‌شود و می‌گوید لایق فکر کردن نیست، دختر دیگری ست. امیر به سمتم آمد. - بریم تو منتظرن! باهم داخل رفتیم. شالم را جلوی گردنم کشیدم مادرش با دیدن من رو ترش کرد و کنار گوش پدرش چیزی زمزمه کرد. - امیر؟ -بله؟ - من جز تو کسی رو ندارم؛ تنهام نذار! پوزخندی زد. - یه بارم من به تو گفتم که کسی رو جز تو ندارم، یادته؟ اما تو چی کار کردی لیلی؟ لبم را جویدم. - اما... امیر من به خواست خودم نرفتم. انگشت اشاره‌اش را جلوی صورتش گرفت. دیگر چیزی نگفتم. کنارم روی مبل دو نفره سلطنتی نشست. عاقد شروع به خواندن کرد. از هفت- هشت نفری که حضور داشتند هیچ کدام نه دست می‌زدند و نه حتی لبخند روی صورتشان بود. قبل از آنکه خواندن عاقد تمام شود، کنار لاله‌ی گوشم زمزمه کرد. - دارم له میشم میون این چشم‌های ملامتگر. کجا بودی؟ - گفتم که تصادف کردم تنه‌ای به بازویم زد. - برای بار سوم ازت سوال کرد. جوابش رو بده. به خودم آمدم. - بله. غیر از ارغوان کسی دست نزد! عاقد دوباره خواند تا این‌بار امیر پاسخ بدهد. - واقعا تصادف کردی؟ - آره امیر. به جون تو...! دروغ گفتن چقدر برایم راحت شده بود. - آقای امیر فرهود آیا بنده وکیلم؟ - لیلی همه چی رو بهم راست گفتی؟ - خب معلومه... من به تو دروغ نمیگم. عذاب وجدان گرفتم؛ اما اگر می‌گفتم حتما قبولم نمی‌کرد. سپس با صدای بلندی رو به عاقد گفت: - نه! نه... من راضی نیستم. لیلی، چشم‌های تو قبلا همه‌ی زندگیم بود اما الان نه. تو نباید برمی‌گشتی. تازه داشتم فراموشت می‌کردم..... @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال746 سلام من ۲۲سالمه و یکساله که عروسی کردم.دوران نامزدیم اوایل خوب بود هم با شوهرم خوب بودم هم با خانوادش اما اتفاقاتی افتاد که اعتمادمو نسبت به شوهرم ازدست دادم . یکسری مشکلاتی که خواهرش با نامزدش داشت رو از من مخفی کردن شوهرم هیچی به من نگفت و به روی من نیاورد یعنی پنهان کاری کرد من یروز اتفاقی فهمیدم ک چه مشکلاتی داشتن و شوهرم از من مخفی کرده و بهم نگفته .یروز ازش پرسیدم که قضیه چی بود ولی اشاره درست به اون موضوع نکردم فقط گفتم من تاحدودی میدونم چی بوده بهم بگو چراازم مخفی کردی اون یچیزایی گفت ولی چیزی که من فهمیده بودمو نگفت من منتظر بودم ک بگه ولی انگار نه انگار . ازاون به بعد ازش کینه به دل گرفتم و ناراحتم که چرا منو غریبه دونستن درصورتی که تو خانواده شون همه خبرداشتن اگ‌من چیزیو ازشوهرم مخفی میکردم اون ناراحت میشد اما من اینکارو نمیکردم و مخفی کاری نداشتم. برای همین بهش بدبین شدم و همش فکرمیکنم ازمن چیزیو پنهون میکنه یا اگ تک باشه خونه پدرمادرش اتفاقاتی میفته ک بهم نمیگه .درضمن نمیدونم اون چیزی که من فهمیدم تا چه حد درسته.اصلا چرا به من نگفت ؟نمیتونمم ازش بپرسم و خودمو راحت کنم ازاین حس منفی و بدبینی چون زود عصبانی میشه. واینکه متوجه شدم مادرشوهرم خیلی پشتم حرف میزده و ازمن خوشش نمیاد درصورتی که هیچوقت بهش بی احترامی نکردم ازوقتی فهمیدم پشت سرم چه حرفایی زده دلم باهاش صاف نمیشه اصلا دلم نمیخواد باهاش هم کلام بشم ولی شوهرم نمیدونه مادرش چیا گفته و ازمن چقدر بدش میاد خودمم هنوز دلیلشو نمیدونم . فکرمیکنه مادرش بامن خوبه و من بااون بد. باید چیکارکنم که انقدر به شوهرم بدبین نباشم همش فکرنکنم که از من پنهون کاری میکنه و بهش اعتماد داشته باشم. چطوری دلمو با مادرش صاف کنم یه مشکل دیگه اینکه من خیلی حساس و زود رنجم و سرهر موضوعی زود عصبانی میشم .بخاطر هرموضوعی نمیتونم جلوی خودمو بگیرم و دعوا میشه همیشه مقصر میشم هرچی بگم شوهرم فکرمیکنه میخوام دعوا کنم و بی اهمیت شده حرفام براش لطفا کمک کنید خیلی به مشاوره احتیاج دارم پاسخ ما👇 سرکارخانم مشاور خانواده سلام بانو ببین دختر خوب به نظر من اشکال کار در نداشتن اطلاعات کامل از آموزه های دینی و پیشی گرفتن احساس شما بر عقل و درایت شماست دین اسلام و قرآن که برنامه دینی زندگی رو به ما داده آورده است که در امور شخصی دیگران تجسس نکنید پرده در نکنید وخود را به تغافل بزنید . میخوام بدونم آیا دانستن ویا ندانستن این مسئله به زندگی خصوصی شما دو نفر مربوط میشه ؟آیا تاثیری روی خوشبختی ویا خدای ناکرده بدبختی شما داره ؟ایا برای ادامه زندگی لازمه که تو بدونی یا نه؟اصلا کار درستی نکردی که همچین برخوردی با همسرت کردی !اصلا کار درستی نکردی که در امور خصوصی آنان تجسس کردی واز دیگران خبر گیری کردی؟ودر واقع گناه مرتکب شدی !اونا دونفر دیگه اند و شما دونفر دیگه اگه خدای ناکرده خودت مشکلی داشته باشی دوست داری دیگران سرک بکشن تو کارت آیا میدی جار بزنی که ایهاالناس اینطوریه؟اصلا چرا به شیطنت و نمامی دیگران درباره خانواده همسرت گوش میدی اگه دوستت نداشتن که ترو واسه پسراشون انتخاب نمی‌کردن درضمن دوست داشتن را هرکس با اعمال ورفتار صحیح خودش به وجود میاره، وتزریقی نیست پس لطفا مراقب اعمال ورفتار و گفتار خودت باش تا خوشبختی خودت رو نشانه نگیری !آیا خودت تو دوست داری که همسرت تو مسائل خانوادگی خودت سرک بکشه ودنبال زیرورو کشی از شما باشه؟اصلا دوست داری زنداداشت توی امور شخصی تو سرک بکشه ؟پس آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند سعی کن با احترام وبا محبت با همسرت و خانواده او خصوصا مادر او رفتار کنی تا همیشه دلنشین باشی ودر امور دیگران دخالت نکن اصلا ربطی به زندگی و اینده تو نداره پس سرت تو کار خودت باشه درسته که جز راست نباید گفت اما خبر است نشاید گفت بهتر دنبال یادگیری سیاست همسر داری باشی و حتما با مراقبه دنبال باز سازی اخلاق و کنترل احساس خودت باشی وصفرای وجودی خودت رو با تغذیه سالم کنترل کنی تا آسیبی به جایگاه شخصیتت نزنه سعی کن بیشتر به خدا نزدیک بشی وبا توکل به ادامه ای زیباو خداپسندانه داشته باشی موفق باشی🙏 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌹امروز از هیچ چیز و هیچکس 😍ایراد نگیر 🌹قول میدهم خورشید درخشانتر 😍پرنده ها خوش آوازتر 🌹مردم مهربانتر 😍و حتی کسب و کارت 🌹پربرکت تر خواهد بود 😍امروزتون پر از لبخند @onlinmoshavereh 🌹ظهرتون پر از انرژی 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
٦٦ مورد در رابطه با آخر زمان علائم آخر الزمان: 🍰1. مردان و زنان شبیه یکدیگر میشوند در پوشش و آرایش 🍰2. مردان و زنان لباس تنگ و بدن نما میپوشند 🍰3. خونریزی بین مردم عادی میشود 🍰4.شعار دین کهنه می شود 🍰5. به افراد بد . احترام می گذارند 🍰6. امر به معروف را نهی و ترک می کنند و می گویند به تو چه ربطی دارد 🍰7. در امور دین و خدا از مال کم هم دریغ می کنند و خرج نمی کنند 🍰8. فاسق و منافق عزیز می شوند 🍰9. آلات موسیقی در مساجد و روی قبرها نواخته می شود 🍰10. صف های نماز جماعت مردم نشانه نفاق می شود 🍰11. قرآن را سبک می شمارند و نمی شناسند مگر با صدای آواز و غناك 🍰12. مردم از عالمان دین فرار میکنند 🍰13. مردم بی دین می شوند و از دنیا می روند 🍰14. افراد نادان زمام امور را به دست می گیرند 🍰15 . صله رحم از بین می رود و جایش را به قطع رحم می دهد 🍰16. افراد فاجر و فاسد زیاد میشوند 🍰17. بازارها به هم نزدیک می شوند یعنی بازار تجارت و کسب کاذب می شوند 🍰18. تار و تنبور و نی را نیکو میشمارند و آلات موسیقی همه جا ظاهر می شوند 🍰19. فقرا آخرت خود را به دنیا می فروشند 🍰20. مردم برای رئیس شدن حرص می زنند و طمع دارند 🍰21. اطاعت بی چون و چرای مردان از همسران زیاد می شوند 🍰22.پدرو مادر را لعن و نفرین می کنند 🍰23. خیانت در مال شرکاءفراوان و عادی می شود (کلاهبرداری) 🍰24. پرده حیا از زنان برداشته می شود 🍰25. سکته و مرگ ناگهانی زیاد می شود 🍰26. دین مردم درهم و دینار می شود و خدای مردم شکمشان 🍰27. آشنایان در وقت نیاز همدیگر را نمیشناسند 🍰28. مردم غذاهای خوب می خورند و جامه های زیبا و فاخر می پوشند و با آن فخر می فروشند 🍰29. مردان با طلای حرام و ابریشم حرام خود را زینت می کنند 🍰30. کودکان نسبت به بزرگترها و والدین بی حیا و بی ادب می شوند 🍰31. عالمان به حرفشان عمل نمی کنند 🍰32. مساجدرا نقاشی می کنند ظاهر مساجد آبادولی از نظر هدایت و ارشاد ویران است 🍰33. عیب کالا را پنهان می کنند 🍰34. سوار شدن زنان بر روی زین ها (اعم از حیوان و غیر آن مثل ماشین . موتور و......) 🍰35. سبک شمردن زنا و هر رابطه دختر و پسر و زن و مرد و نا محرم عادی می شود 🍰36. اسلام غریب میشود و از اسلام فقط نامی باقی می ماند 🍰37. امر به معروف را زشت می شمارند و همه در ترکش مساوی اند 🍰38. خرج کردن زیاد برای دنیاشان و دریغ از خرج کردن برای آخرت 🍰39. مومنین در این زمان غمگین و حقیر و ذلیل می شوند 🍰40. نماز را سبک شمرده و به جماعت نمی خوانند 🍰41. موذن برای اذن گفتن پول می گیرند 🍰42. قرآن مهجور و متروک می شود فقها و عالمان به قرآن اندک 🍰43. برکت از مال و جان مردم گرفته می شوند (جوانمرگ می شوند) 🍰44. افراد مورد اعتماد و امین کم می شوند 🍰45. مال حلال کم می شوند 🍰46. کم فروشی عادی می شود 🍰47. ازدواج مرد با مرد و زن با زن صورت میگیرد و عادی می شود 🍰48. فساد عمومی می شود 🍰49. بیت المال وسیله شخصی می شود 🍰50. مسکرات و نوشیدنی های حرام حلال می شوند 🍰51. زکات مال ترک می شوند همانند خمس آن 🍰52. صاحبان مال و ثروت بزرگ شمرده می شوند 🍰53. مردم قبور شعراءرا محل عبادت قرار می دهند 🍰54. هیچ چیز بهتر از دروغ در آن زمان نمی باشد 🍰55. زبان راستگو و صادق کم است 🍰56. مردم فرقه فرقه شده و از اهل نفاق تقلید می کنند 🍰57. موسیقی مطرب رواج می یابد و معمول می شود وکسی آن را نهی نمی کند 🍰58. شرب خمرو می خوارگی می کنند 🍰59. زنان فرزندان رقاصه و آوازه خوان تربیت می کنند 🍰60. طلاق زیاد می شود 🍰61. صورت مردم انسانی اما دلهایشان شیطانی است 🍰62. حرف حق را تکذیب می کنند 🍰63. در عروسی ها هر کاری بخواهند می کنند از گناه . فساد . ساز. آواز و...... 🍰64. از مردم جدا شوی تو را غیبت می کنند. 🍰65. بالا رفتن قیمت ها در آن زمان عادی می شود 🍰66. شنیدن آیات قرآن سنگین می شود @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🔴 #صمیمیت_به_همراه_احترام 💠 مهم نیست که چند وقت از #ازدواج شما می‌گذرد، #صمیمیت و به هم #احترام گذاشتن هرگز ضد هم نیستند.  💠 در گفتگوهای خود از کلماتی مانند: لطفاً، متشکرم، متأسفم، ببخشید و ... استفاده کنید.  💠 طرز #گفتار و #رفتار شما نشان می‌دهد چقدر برای همسرتان #ارزش قائل هستید و به او احترام می‌گذارید. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🔴 #اهمیت_خوش_بویی 💠 زن وشوهر، #عطر و ادکلنشان را باید زود به زود عوض کنند. 💠 خوب نیست برای یک مدت طولانی، از یک عطر استفاده کنید! #تنوع و تازگی باعث #جذب می‌شود. 💠 شاید همسرتان با عطر و ادکلن تازه‌تان #ارتباط بهتری برقرار کند! @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
📌 📌 ارغوان" رنگ لیلی مانند گچ شد. آن همه عشق که به خاطرش مرا پس زده بود کجا رفت؟ پس آن همه متن‌های عاشقانه اینستاگرام و کانال تلگرامش برای که بود؟ برای کسی که به این سرعت پس زده شد؟ مردها انقدر فراموش کارند؟ من حافظه‌ام را از دست داده‌ام یا او؟ بی‌شک او. حاج جواد برافروخته به سمت امیر رفت. بی‌توجه به تنه‌هایی که سوری بهم می‌زد جلوتر رفتم. یعنی مراسم عقد من هم انقدر مضحک بود؟ امیر بلند شد و بعد از رد کردن پدرش به سمت در خروجی رفت. لیلی قوی و محکم را این‌گونه به زانو درآورده بود. تنها چیزی که لیلی به آن نیاز داشت تنهایی بود. سکوت کند، کسی نزدیکش نشود. همه با هم پچ‌پچ می‌کردند. از اتاق خارج شدم. داخل راهرو نبود. از پله‌ها پایین رفتم و وارد کوچه شدم. به ماشینش تکیه داده بود. می‌توانستم بغضی که در حال خفه کردنش بود، از پشت سر تشخیص دهم. - فکر نمی‌کردم انقدر کینه‌ای باشید. برگشت. چشم‌هایش سرخ سرخ بودند. کمرش خم شده بود. به سختی خود را سر پا نگه می‌داشت بزرگترین خیانت رو خودم به خودم کردم، وقتی که به‌خاطر دوست داشتن اون هزار تا فرصت دوباره بهش دادم. من کینه‌ای نیستم؛ فقط صبرم یه حدی داشت. لیلیِ من با این دختری که توی چشم‌هام خیره میشه و دروغ میگه خیلی فرق داره. من برای اون لیلی جلوی همه وایسادم، به خاطر اون باعث شدم تو حافظه‌ات رو از دست بدی. من خیلی ضعیفم که نتونستم ببخشم. من مثل تو مهربون نیستم. چادرم را بالا گرفتم و از کنار جوی آب گذشتم. کنارش نزدیک ماشین ایستادم. دست‌هایم را در هم قلاب کردم. - وقتی به هوش اومدم و حرف‌های مامان و سوری رو شنیدم ازت متنفر شدم خواستم انتقام بگیرم اما وقتی اینجا دیدمت؛ فهمیدم ارزشش رو نداری که وقتم و فکرم رو صرف توی بدبخت کنم. آدم یه بار که بیشتر به دنیا نمیاد اون هم به‌خاطر عقده‌هاش خراب کنه؛ در اصل زندگی نکرده. من بخشیدم چون می‌خواستم زندگی کنم. خواستم زندگی غلط و معمولی گذشته‌ام رو تغییر بدم. اون اوایل دنبال این بودم که چه چیزی کم داشتم که باعث بشه یه مرد، کس دیگه‌ای رو به من ترجیح بده. خیلی دنبال این سوال گشتم آخرش خوردم به اینکه تو زیباترین دختر یا پسر دنیا هم که باشی اگه دل طرف نخوادت، هیچ وقت به چشمش نمیای. - منم به چشم تو نیومدم؟ تو اون پسره رو دوست داشتی؟ اسمش چی بود، آها کیوان. بهت زده نگاهش کردم از کی حرف می‌زنی؟ نگاهش را دزدید. - ولش کن...! تو چیزی یادت نمیاد. - کیوان کیه؟ - از لیلی بپرس! اون بهتر می‌دونه و البته سوری خانوم که فقط بلدن نیش بزنند. بدون آنکه تکلیف من بهت زده را روشن کند سوار ماشینش شد و به سمت جایی نامشخص راند. هاج و واج به دود ماشین خیره بودم که ضربه‌ای به کمرم اصابت کرد. - وای خدا چقدر دلم خنک شد. بدون دخالت من و تو ر... شد تو عروسی‌شون! آخ‌آخ قیافه لیلی دیدنی بود! یهو دمغ شد. - ولی گناه داشت. یعنی منم دخترم درکش می‌کنم. یعنیا ارغوان اگه یکی به من نه می‌گفت همون جا جلو همه با صابون می‌شستمش روی بند هم ولوش می‌کردم؛ اما لیلی ساکت شد. اصلا چرا گفت نه؟ کرم داشت؟ بیماری روانی چطور؟ مرتیکه احمق با دخترا بازی می‌کنه! الکی وقتمون رو تلف کردیم اومدیم اینجا. - باید دست بکشی از بخشیدن کسی که هیچ وقت بخشیدنت رو نفهمید! این بار باید لیلی آرزوی بخشش داشته باشه! باید بفهمه از دست دادن چطوریه، بفهمه چقدر تلخه. سوری؟ پوفی کشید و دستش را روی شانه‌ام حلقه کرد. - اگه می‌دونستم ضربه مغزی بشی انقدر فهم و شعورت بالا میره خودم با ماشین زیرت می‌کردم! لعنتی اندازه یه متخصص قلب و کبد و سینه و پا و دهن و گوش و حلق و بینی اطلاعات جمع آوری کردی. ولی اگه من جا لیلی بودم بعد از فحش‌کش کردن امیر بهش می‌گفتم "بیا بهت مردونگی یاد بدم، خب؟" - لیلی چطوره؟ - جلوت رو ببین! داره میره. به رو به رو خیره شدم. لیلی استوار اما سر به زیر از محضر بیرون می‌رفت. کاش گریه می‌کرد! کاش خودش را بیرون می‌ریخت! کاش داد می‌زد و کاش... سوار اولین تاکسی شد و رفت. - دیوانه شد، رفت. منم کار دارم. تفریح تموم شد. پاشو بریم! - بقیه هنوز داخلن؟ @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺