eitaa logo
المصيبة الراتبة | مقتل شناسی
5.9هزار دنبال‌کننده
387 عکس
199 ویدیو
36 فایل
🚩 اَلسَّلَامُ عَلَيكَ يَا صَاحِبَ المُصِيبَةِ الرَّاتِبَةِ 🚩 📎 پایگاه علمی - پژوهشی #مقتل و #مقتل_شناسی 📎 اِحیاء تراث شیعی و نسخ خطی 📌 ارتباط با ادمین: 🆔 @mosibatoratebah_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸 أ اَنتَ أخي..؟! 🩸 ▫️ 🥀 إنَّ زينبَ لَمَّا عَلِمَتْ بِالْوَقْعَةِ، خَرَّتْ مَغشِيّاً عَلَيْها 🥀 هنگامی که کار از کار گذشت، زینب کبری علیهاالسلام در بین خیمه از هوش رفت... 🥀 فَلَمّا أفَاقَتْ مِنْ غَشْيَتِها رَكَضَتْ نَحْوَ الْمَعرِكَةِ 🥀 وقتی‌ به هوش آمد، شکسته حال به سمت گودال قتلگاه شروع به دویدن کرد... 🥀 و هِيَ تارَةً تَعثُرُ بِأذْيالِها، وَ تارَةً تَسْقُطُ عَلىٰ وَجهِها، مِنْ عَظَمِ دَهْشَتِها، حَتّىٰ انْتَهَتْ إلىٰ الْمَعرِكَةِ 🥀 گاهی چادر زیر پایش گیر می‌کرد و به زمین می‌خورد و گاهی از شدت مصیبت با صورت به زمین می‌افتاد تا اینکه به و مقدس رسید. 🥀 فَجَعَلَتْ تَنظُرُ يَمينَاً و شِمالَاً، فَرَأَتْ أخاهَا الْحُسينِ عليه السّلامُ عَلىٰ وَجهِ الْأَرضِ 🥀 در بین گودال گشت و گشت تا اینکه در آخر، جسدی شبیه برادرش را دید که بر روی خاک افتاده بود. 🥀 و الدَّمُ يَسيلُ مِنْ جِراحاتِهِ كَالْميزابِ، فَطَرَحَتْ نَفسَها عَلىٰ جَسَدِهِ الشَّريفِ، وَ جَعَلَتْ تَقولُ: 🥀 مثل ناودان از جراحات آن بدن جاری بود، زینب کبری علیهاالسلام خود را بر روی آن پیکر قطعه قطعه انداخت. 🥀 تشخیص و باورش سخت بود که پیکر برادرش علیه‌السلام را اینگونه ببیند، لذا ناله‌اش به فریاد بلند شد و گفت: 🥀 أ أنتَ الْحسينُ أخي؟! أ أنتَ أبنُ اُمّي؟! 🥀 تو حسین برادر منی؟! تو پسر مادر منی؟! 🥀 أ أنتَ نورُ بَصَري؟! أ أنتَ مُهجَةُ قلبي؟! 🥀 تو همان نور چشم منی؟! تو همان پاره قلب منی؟! 🥀 أ أنتَ حُمانا؟ أ أنتَ رَجانا؟ أ أنتَ كَهفُنا؟ أ أنتَ عِمادُنا؟! 🥀 تو همان حامی‌ما، امید ما، پناه و تکیه‌گاه مایی؟! 🥀 أ أنتَ ابنُ محمّدِ الْمُصطَفَىٰ؟ أ أنتَ ابنُ عليِّ الْمُرتَضَىٰ؟ أ أنتَ ابنُ فاطِمَةَ الزَّهرَاءِ؟! 🥀 تو پسر محمد مصطفایی؟ تو پسر علی مرتضایی؟ تو پسر فاطمه زهرایی؟! 📕 معالی‌السبطین، جلد ۲، صفحه ۳۹ 🆔 @mosibatoratebah 🏷
| مشكاة سلام‌الله علیها است ⚜ 📌 تفسير القمى مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّائِغِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيَّ عَنْ صَالِحِ بْنِ سَهْلِ الْهَمْدَانِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ يَقُولُ في قَوْل الله اللهُ نُورُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ الْمِشْكَاةُ فَاطِمَةُ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْحَسَنُ الْمِصْبَاحُ الْحُسَيْنُ في زُجَاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ كَأَنَّ فَاطِمَةَ كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ بَيْنَ نِسَاءِ أَهْلِ الدُّنْيَا وَنِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ. 📌 صالح بن سهل همدانی می‌گوید از امام صادق علیه‌السلام شنیدم که راجع به آیه نور می‌فرمایند: ▫️(مثل نوره كمشكاة) مثل نور خداوند چون چراغ دانی است، آن چراغدان سلام‌الله علیها است، که در آن چراغدان چراغ پر فروغی است، آن چراغ علیه‌السلام است (آن چراغ در حبابی قرار دارد) که علیه‌السلام است. آن حباب مانند ستاره درخشانی است، آن ستاره درخشان سلام‌الله علیها است که میان زنان دنیا و زنان بهشت می‌درخشد. 📚 بحارالأنوار، جلد ۲۳ صفحه ۳۰۴ 📚 فاطمیه مأثور، صفحه ۱۷ 🆔 @mosibatoratebah 🏷
| بهشت از نور روی سلام‌الله علیها روشن شد ⚜ 📌 ابن خالويه نحوی به صورت مسند در کتاب «الآل» از رسول‌خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم روایت نموده که فرمود: ▫️هنگامی که خداوند آدم و حوا را آفرید، آنها بر خویش مغرور شده و فخر فروشی نمودند. در این میان آدم به حوا گفت: خداوند تاکنون مخلوقی بهتر از ما را خلق ننموده است و خداوند متعال به جبرئیل وحی نمود، این دو نفر را به فردوس اعلی ببر. ▫️هنگامی که آن دو وارد فردوس شدند، با بانویی روبرو گردیدند که بر روی فرشی نشسته، تاجی از نور بر سر و دو گوشواره از نور در گوش داشت و تمام بهشت از نور چهره وی روشن گردیده بود. ▫️آدم گفت: ای جبرئیل! این بانو کیست که بهشت از نور و نیکویی چهره‌اش درخشان می‌باشد؟! ▫️جبرئیل گفت: او سلام‌الله علیها، دختر صلی‌الله علیه و آله و سلم است که فرزند تو و پیامبر آخرالزمان است. ▫️آدم گفت این تاج چیست که بر سر دارد؟! ▫️جبرئیل گفت: این شوهر او بن ابیطالب علیه‌السلام است. ▫️آدم گفت: این گوشواره‌ها که در گوش دارد چیست؟! ▫️جبرئیل گفت: آنها دو فرزند او و سلام‌الله علیهما هستند. ▫️آدم گفت: ای جبرئیل! آیا ایشان قبل از من آفریده شده‌اند؟! ▫️جبرئیل گفت: آری! او چهار هزار سال قبل از تو آفریده شده است..! 📚 بحارالأنوار، جلد ۴۳، صفحه ۵۲ 📚 فاطمیه مأثور، صفحه ۱۸ 🆔 @mosibatoratebah 🏷
⚜ ابراهیم علیه‌السلام و مشاهده نور حضرت زهرا سلام‌الله علیها ⚜ 🔸 جابر بن یزید جعفی از امام صادق علیه‌السلام راجع به تفسير آيه «وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ» سوال نمود! 🔸 حضرت فرمودند: خداوند تبارک و تعالی هنگامی که ابراهیم را آفرید، از مقابل چشم او پرده‌ها را کنار زد. ابراهیم، نوری را در کنار عرش مشاهده نمود و عرضه داشت: پروردگارا این نور چیست؟! 🔸 به او گفته شد: این نور صلی‌الله علیه و آله و سلم می‌باشد، او برگزیده آفریدگان است. 🔸 پس نوری دیگر را در کنار نور او مشاهده نمود و عرضه داشت: پروردگارا! این نور چیست؟! 🔸 به او گفته شد: این نور بن ابیطالب یاری دهنده دین من است. 🔸 نور دیگری را در کنار نور آن دو نور مشاهده نمود و عرضه داشت پروردگارا این نورها چیستند؟! 🔸 به او گفته شد این نور سلام‌الله علیها است، که دوستداران او از آتش جهنم بریده شدهاند و این نور دو فرزند او سلام‌الله علیهما است. 🔸 سپس عرضه داشت پروردگارا! این نه نور که آنها را احاطه کردهاند چیست؟! 🔸 به او گفته شد: اینها نور امامان از نسل و سلام‌الله علیهما می‌باشند. 📚 الإنصاف، صفحه ۴۷۹ 📚 فاطمیه مأثور، صفحه ۱۹ 🆔 @mosibatoratebah 🏷
| جلوات نور فاطمی ⚜ 🔸 أبان بن تغلب نقل میکند که به امام صادق علیه‌السلام عرضه داشتم: ای فرزند پیامبر خدا چرا زهرا سلام‌الله علیها «زهرا» نامیده شد؟! 🔸 امام فرمودند: برای آنکه نور او روزی سه مرتبه برای امیرمومنان علیه‌السلام می‌تابید، وقت نماز صبح نور رویش می‌درخشید، در حالی که مردم در بسترهای خود بودند سفیدی آن نور در خانه‌های مردم در مدینه می‌تابید، به طوری که دیوارهای خانه‌هایشان سفید میشد، و از آن تعجب می کردند. پس نزد پیامبر صلی‌الله‌ علیه‌ و آله و سلم می‌آمدند و از آنچه که دیده بودند می‌پرسیدند. آن حضرت آنها را به در خانه سلام‌الله علیها میفرستاد. چون به در منزل آن حضرت می‌آمدند او را می دیدند که در محراب خود نشسته، نماز می‌گذارد؛ در حالتی که آن نور از محراب و روی آن بانو بالا می‌رود، آنگاه می‌دانستند که آن نوری که دیده‌اند از نور سلام‌الله علیها بوده است. 🔸 و چون نیمه روز میشد و آن بانوی معظمه مهیای نماز می‌شد، نور زردی از روی او می‌درخشید که زردی آن در حجره‌های مردم می‌تابید به نحوی که لباسها و رنگهای ایشان زرد میشد. خدمت پیغمبر می آمدند و از آنچه که دیده بودند می پرسیدند. آن حضرت ایشان را به در منزل سلام‌الله علیها می‌فرستاد مردم می دیدند آن بانوی معظمه در محراب خود ایستاده و نور روی او می‌درخشد. 🔸 چون آخر روز می‌شد و آفتاب غروب می‌کرد، نور سرخی از روی او تابان می شد؛ از روی شادی و سپاسگزاری برای خدای که سرخی نور روی او در حجره های آن مردم می‌تابید و دیوارهای ایشان سرخ میشد، به طوری که تعجب می کردند و خدمت پیغمبر می آمدند و از آن حضرت درباره آنچه که دیده بودند میپرسیدند آن بزرگوار ایشان را به درخانه سلام‌الله علیها می‌فرستاد. می‌دیدند که آن حضرت نشسته است و خداوند را تسبیح و تمجید میکند در حالتی که نور روی او به سرخی می درخشد. پس می‌فهمیدند که آنچه را که دیده اند از نور روی سلام‌الله علیها است. 🔸 و همیشه این نور در روی آن بانو بود تا وقتی که علیه‌السلام به دنیا آمد و به او انتقال پیدا کرد و آن در سیمای ما امامان که از اهل‌بیت می‌باشیم، تا روز قیامت یکی پس از دیگری وجود دارد. 📚 بحار‌الانوار، جلد ۴۳، صفحه ۱۵ 📚 فاطمیه مأثور، صفحه ۲۳ 🆔 @mosibatoratebah 🏷
🩸 سخت‌ترین روز برای اهل‌بیت علیهم‌السلام 🩸 🥀 قالَ الصّادق سلام الله علیه: وَ لَا كَيَوْمِ مِحْنَتِنَا بِكَرْبَلَا وَ إِنْ كَانَ كَيَوْمِ السَّقِيفَةِ وَ إِحْرَاقِ الْبَابِ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ زَيْنَبَ وَ أُمِّ كُلْثُومٍ وَ فِضَّةَ وَ قَتْلِ مُحَسِّن بِالرَّفْسَةِ لَأَعْظَمُ وَ أَمَرُّ لِأَنَّهُ أَصْلُ يَوْمِ الْفِرَاشِ. 🥀 امام صادق علیه‌السلام فرمودند: 🥀 روزی به سختی واقعه نیست، مگر روز سقیفه و ایام آتش زدن درب خانه امیرالمومنین و و و و و و صلوات‌الله علیهم و شهادت صلوات‌الله علیه با لگد، که برای ما بزرگتر و تلخ‌تر است، زیرا آن روز اصل پهن شدن این بساط است. 📕 الهدایةالکبری، صفحه ۴۱۷ 📕 عوالم‌العلوم، جلد ۲، صفحه ۵۹۷ 🆔 @mosibatoratebah 🏷
🥀 | کبری سلام‌الله علیها 🥀 ستم ندیده کسی در جهان، مقابل زینب نسوخت هیچ دلی در جهان، چنان دل زینب نگشت شاد، دلش از غم زمانه، زمانی ز آب غم بسرشتند، گوییا گِل زینب فغان و آه از آن دم! که خصم دون به لب شط بُرید سر ز قفای مقابل زینب فتاده دید چو در خاک، سرو قامت اکبر قرار و صبر و تحمّل، برون شد از دل زینب میان لشگر اعدا به راه شام نبودی به غیر معجر نیلی، به چهره، حایل زینب به گِرد ناقه‌ی او، کوفیان به عشرت و امّا سر حسین به سنان، پیش روی محمل زینب نه آب بود و نه نانی، نه شمعی و نه چراغی چو گشت کنج مقام و منزل زینب چگونه شرح غمش را رقم کند، ید «جودی»؟ که جز خدا نه کس آگه، ز درد و مشکل زینب ▫️ جودی خراسانی 🆔 @mosibatoratebah 🏷
🩸 أ اَنتَ أخي..؟! 🩸 ▫️ 🥀 إنَّ زينبَ لَمَّا عَلِمَتْ بِالْوَقْعَةِ، خَرَّتْ مَغشِيّاً عَلَيْها 🥀 هنگامی که کار از کار گذشت، زینب کبری علیهاالسلام در بین خیمه از هوش رفت... 🥀 فَلَمّا أفَاقَتْ مِنْ غَشْيَتِها رَكَضَتْ نَحْوَ الْمَعرِكَةِ 🥀 وقتی‌ به هوش آمد، شکسته حال به سمت گودال قتلگاه شروع به دویدن کرد... 🥀 و هِيَ تارَةً تَعثُرُ بِأذْيالِها، وَ تارَةً تَسْقُطُ عَلىٰ وَجهِها، مِنْ عَظَمِ دَهْشَتِها، حَتّىٰ انْتَهَتْ إلىٰ الْمَعرِكَةِ 🥀 گاهی چادر زیر پایش گیر می‌کرد و به زمین می‌خورد و گاهی از شدت مصیبت با صورت به زمین می‌افتاد تا اینکه به و مقدس رسید. 🥀 فَجَعَلَتْ تَنظُرُ يَمينَاً و شِمالَاً، فَرَأَتْ أخاهَا الْحُسينِ عليه السّلامُ عَلىٰ وَجهِ الْأَرضِ 🥀 در بین گودال گشت و گشت تا اینکه در آخر، جسدی شبیه برادرش را دید که بر روی خاک افتاده بود. 🥀 و الدَّمُ يَسيلُ مِنْ جِراحاتِهِ كَالْميزابِ، فَطَرَحَتْ نَفسَها عَلىٰ جَسَدِهِ الشَّريفِ، وَ جَعَلَتْ تَقولُ: 🥀 مثل ناودان از جراحات آن بدن جاری بود، زینب کبری علیهاالسلام خود را بر روی آن پیکر قطعه قطعه انداخت. 🥀 تشخیص و باورش سخت بود که پیکر برادرش علیه‌السلام را اینگونه ببیند، لذا ناله‌اش به فریاد بلند شد و گفت: 🥀 أ أنتَ الْحسينُ أخي؟! أ أنتَ أبنُ اُمّي؟! 🥀 تو حسین برادر منی؟! تو پسر مادر منی؟! 🥀 أ أنتَ نورُ بَصَري؟! أ أنتَ مُهجَةُ قلبي؟! 🥀 تو همان نور چشم منی؟! تو همان پاره قلب منی؟! 🥀 أ أنتَ حُمانا؟ أ أنتَ رَجانا؟ أ أنتَ كَهفُنا؟ أ أنتَ عِمادُنا؟! 🥀 تو همان حامی‌ما، امید ما، پناه و تکیه‌گاه مایی؟! 🥀 أ أنتَ ابنُ محمّدِ الْمُصطَفَىٰ؟ أ أنتَ ابنُ عليِّ الْمُرتَضَىٰ؟ أ أنتَ ابنُ فاطِمَةَ الزَّهرَاءِ؟! 🥀 تو پسر محمد مصطفایی؟ تو پسر علی مرتضایی؟ تو پسر فاطمه زهرایی؟! 📕 معالی‌السبطین، جلد ۲، صفحه ۳۹ 🆔 @mosibatoratebah 🏷
🌹 🌹 علیه‌السلام 🔅 فُطرُس، یکی از فرشتگان حامل عرش در انجام وظیفه اش سُستی کرد، بالهایش شکسته و به جزیره‌ای در زمین تبعید شد. 🔅 وی ۷۰۰ سال به عبادت خدا مشغول بود تا علیه‌السلام به دنیا آمد. 🔅 جبرئیل با هفتاد هزار فرشته جهت تبریک این میلاد به زمین نازل شدند، وقتی از کنار فطرس گذشتند او از علت نزول آنان جویا شد و از آنان خواست تا وی را با خود ببرند. جبرئیل نزد پیامبر صلی‌الله‌ علیه‌ و آله و سلم برای وی میانجیگری کرد. 🔅 به دستور پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم، فطرس خود را به قنداقه علیه‌السلام مالید و خداوند بال هایش را بهبود بخشیده و او را به جایگاه اولیه‌اش بازگرداند. 🔅 فطرس پس از بهبودی و عروج به آسمان به رسول‌خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم خبر از فرزندش علیه‌السلام داده و می‌گوید به جبران این شفاعت، زیارت هر زائر و سلام و صلوات هر سلام دهنده ای را به علیه‌السلام برساند. 🔅 در برخی روایات از فطرس به نام علیه‌السلام یعنی آزاد شده علیه‌السلام یاد شده است. که گویا این لقب را خودش گذاشته است زیرا در دعایی می گوید: 🔅 «مَنْ مِثْلی وَ اَنا عَتیقُ الْحُسَینِ وَ اَبوهُ عَلِی بْنُ اَبی طالبٍ(ع) وَ اُمُّهُ فاطمةُ وَ جَدُّهُ رسول الله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم.» 🔅 یعنی: چه کسی مثل من است، من آزاد شده حسینیم، حسینی که پدرش علی بن ابیطالب و مادرش فاطمه و پدربزرگش رسول خداست. 🔅 در روایتی از ابن‌عباس، فطرس در بین فرشتگان به علیه‌السلام نیز شناخته می‌شود. 📕 اثبات الوصیة، صفحه ۱۶۴ 📕 دلائل الإمامة، صفحه ۱۹۰ 📕 الامالی صدوق، جلد ۱ 📕 کامل‌الزیارات، صفحه ۶۶ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🩸 ارواحنافداه 🩸 علیه‌السلام 🥀 حضرت امام رضا علیه‌السلام: 🥀 هنگامی که (عج) ما خروج می‌کند، اولاد قاتلان جدم علیه‌السلام را در عوض کرده‌های پدرانشان به قتل می‌رساند. 🥀 پس حضرت فرمود: 🥀 و این همان است که امام صادق علیه‌السلام فرموده است. 🥀 عرض کردند: یابن‌رسول‌الله؛ پس چه می‌شود معنای قول خداوند - وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری - هیچ‌کسی وزر و گناه دیگری را به گردن نمی‌گیرد؟! 🥀 فرمود: خداوند در همه فرموده‌هایش صادق است، ولی اولاد قاتلان جدّ ما علیه‌السلام به کرده‌های پدرانشان در خصوص آن حضرت راضی می‌شوند و به آن‌ها افتخار می‌کنند و هرکه به چیزی راضی شود، مانند کسی است که به آن مرتکب شده است و هرگاه مردی در مشرق کشته شود و مردی در مغرب به کشته شدن او راضی شود، در نزد خداوند شریک قاتل است. و این‌که علیه‌السلام در وقت خروجش آنان را می‌کشد برای این است که آنان به کرده‌های پدرانشان راضی می‌باشند! 📕 بحارالأنوار، علامه مجلسی، ترجمه: ارومیه‌ای، جلد ۵۳، صفحه ۵۷۵ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🩸 ارواحنافداه 🩸 علیه‌السلام 🥀 حضرت امام رضا علیه‌السلام: 🥀 هنگامی که (عج) ما خروج می‌کند، اولاد قاتلان جدم علیه‌السلام را در عوض کرده‌های پدرانشان به قتل می‌رساند. 🥀 پس حضرت فرمود: 🥀 و این همان است که امام صادق علیه‌السلام فرموده است. 🥀 عرض کردند: یابن‌رسول‌الله؛ پس چه می‌شود معنای قول خداوند - وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری - هیچ‌کسی وزر و گناه دیگری را به گردن نمی‌گیرد؟! 🥀 فرمود: خداوند در همه فرموده‌هایش صادق است، ولی اولاد قاتلان جدّ ما علیه‌السلام به کرده‌های پدرانشان در خصوص آن حضرت راضی می‌شوند و به آن‌ها افتخار می‌کنند و هرکه به چیزی راضی شود، مانند کسی است که به آن مرتکب شده است و هرگاه مردی در مشرق کشته شود و مردی در مغرب به کشته شدن او راضی شود، در نزد خداوند شریک قاتل است. و این‌که علیه‌السلام در وقت خروجش آنان را می‌کشد برای این است که آنان به کرده‌های پدرانشان راضی می‌باشند! 📕 بحارالأنوار، علامه مجلسی، ترجمه: ارومیه‌ای، جلد ۵۳، صفحه ۵۷۵ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🩸شباهت امام حسین علیه‌السلام به مادرشان حضرت زهرا سلام‌الله علیها🩸 📎 علیه‌السلام 🥀 حضرت امام حسن صلوات‌الله علیه درباره آیه شریفه: «في أى صُورَةٍ مَا شَاءَ رَكَبَكَ» می‌فرمایند: 🥀 خداوند عزّوجلّ نور بن ابی‌طالب صلوات‌الله علیه را در وجود ابوطالب به صورت صلی‌الله علیه و آله و سلم تصویر کرد، پس بن ابی‌طالب صلوات‌الله علیه شبیه‌ترین مردم بـه پیامبر صلی‌الله‌ علیه‌ و آله و سلم بود. 🥀 اما بن علی صلوات‌الله علیهما شبیه‌ترین مردم به مادرمان سلام‌الله علیها بود. 📕 مناقب ابن شهرآشوب، بخش حضرت زهرا سلام‌الله علیها، صفحه ۱۰۱ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🔻 شفا گرفتن محمد بن مسلم، از اصحاب امام باقر علیه‌السلام به وسیله تربت سیدالشهداء صلوات‌الله علیه 🔻 ▫️ ▫️ ▫️ 🥀 محمد بن عبد اللّه جعفر حميرى، از پدرش، از علىّ بن محمد بن سالم، از محمّد بن خالد، از عبد اللّه بن حمّاد بصرى، از عبد اللّه بن عبد الرحمن الاصم، وى گفت: 🥀 مدلج براى ما از محمّد بن مسلم حديثى نقل كرد كه وى گفت: من به مدينه رفتم در حالى كه دردمند بودم محضر امام رساندند كه محمد بن مسلم دردمند است، حضرت ابوجعفر عليه السّلام شربتى برايم فرستادند آورنده غلامى بود كه دستارى به سر بسته بود، بهر صورت غلام شربت را به من داد و گفت: اين را بياشام زيرا حضرت به من امر فرموده‏اند تا تو اين را نياشاميده‏اى من از نزدت نروم، پس شربت را گرفتم، بوى مشك از آن مى‏آمد، شربتى پاكيزه، طعمى خنك داشت وقتى آن را نوشيدم، غلام به من گفت:آقايت فرموده: وقتى شربت را خوردى به نزدش حاضر شو. 🥀 من در اين گفتار مى‏انديشدم كه پيش از نوشيدن شربت قادر نبودم روى پاهايم بايستم حال چطور حركت كرده و به محضرش بروم، بهر صورت وقتى شربت در جوف من قرار گرفت گويا از بند رها شدم پس درب منزل حضرت آمده از آن جناب اذن خواستم، حضرت با صداى بلند فرمودند: جسمت بهبودى يافت داخل شو! پس داخل شده در حالى كه مى‏گريستم، سلام بر آن حضرت كرده و دست و سر آن سرور را مى‏بوسيدم.حضرت به من فرمودند:اى محمّد، چرا گريه مى‏كنى؟عرض كردم: فدايت شوم گريه‏ام بخاطر اين چند چيز است: 🥀 اول: غريبم دوم: از شما دور هستم سوم: قدرتم كم و ضعيف مى‏باشم چهارم: قادر نيستم نزد شما رحل اقامت انداخته و به شما بنگرم. 🥀 حضرت فرمودند: امّا كم بودن قدرت، البته همين طور است، خداوند دوستان ما را اين چنين قرار داده و سريعا بلاء را بر ايشان نازل مى‏كند. و امّا اينكه گفتى: غریبم،َ مؤمن در دنيا و بين اين خلق نگونسار غريب مى‏باشد تا از اين دار فانى به رحمت بارى منتقل شود. و امّا اينكه گفتى مكانت دور است و از ما فاصله دارى، بر تو باد به پيروى نمودن از ابى‌عبداللّه عليه‌السّلام (منظور از ابى‌عبداللّه خود آن حضرت مى‏باشد) زيرا ما نيز از زمينى كه و است (مراد مى‏باشد) دور بوده و بواسطه فرات بين ما و آن زمين فاصله افتاده است. و امّا اينكه گفتى دوست دارى نزديك ما بوده و بما نظر افكنى و بر اين معنا قادر نيستى، خداوند متعال بر آنچه در قلب تو است آگاه بوده و تو را بر همان پاداش و جزا مى‏دهد. 🥀 سپس حضرت به من فرمودند: آيا به زيارت قبر عليه‌السّلام مى‏روى؟! 🥀 عرض كردم: بلى، منتهى با خوف و هراس. 🥀 حضرت فرمودند: هر چه در اين زيارت شدت و سختى به بينى و خوف و هراس تو بيشتر باشد، ثواب و اجرت بهمان قدر افزون مى‏گردد، و كسى كه در زيارت آن حضرت خوف داشته و با اين حال آن جناب را زيارت كند حق تعالى او را از وحشت روزى كه مردم براى حساب در مقابل پروردگار عالميان مى‏ايستند (يعنى روز قيامت) در امان نگه مى‏دارد و اين شخص از زيارت بر مى‏گردد در حالى كه حق تعالى گناهانش را آمرزيده و فرشتگان بر او درود و سلام مى‏دهند و پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم او و آنچه را بجا آورده ديده و برايش دعاء مى‏فرمايند، و وى به نعمت و فضل خدا روى آورده و هيچ رنج و تعبى به او متوجه نشده و رضايت و خشنودى خدا را پیگيرى مى‏نمايد. 🥀 سپس حضرت به من فرمودند: شربت را چگونه يافتى؟! 🥀 عرض كردم: شهادت مى‏دهم شما اهل‌بيت رحمت بوده و شما جانشين جانشينان پيامبر هستيد غلامى نزد من آمد و آنچه عنايت كرده بوديد به من رساند، قبل از آن قادر نبودم مستقلا روى پا خود بايستم و از خود مايوس شده بودم، وى شربت را كه به من داد و من آن را نوشيدم بوئى به آن خوشى تا بحال استشمام نكرده و مزه‏اى تا بحال به آن پاكيزگى نچشيده و طعمى به آن مطبوعى تاكنون حس ننموده و بگواراتر از آن هرگز برنخورده بودم، و هنگامى كه آن را نوشيدم، غلام به من گفت: حضرت به من امر فرموده‏اند به تو بگويم: وقتى نوشيدى نزد من بيا. من به وخامت حال و شدّت درد خود واقف بودم، لذا حديث نفس نموده و به خود گفتم حتما خدمتش مشرّف خواهم شد اگر چه جانم را از دست بدهم، پس به سوى شما روى آوردم ولى گويا از بند رها گشتم، پس حمدو سپاس خدائى را كه شما را رحمت براى شيعيانتان و رحمت براى من نيز قرار داده است. 🥀 حضرت فرمودند: اى محمّد، شربتى كه نوشيدى در آن قبر عليه‌السّلام بود. 🔻 فَإِنَّا نَسْقِيهِ صِبْيَانَنَا وَ نِسَاءَنَا فَنَرَى فِيهِ كُلَّ خَير 🔻 🥀 و آن بهترين داروئى است كه به منظور مصرف مى‏كنند و با آن هيچ دوائى را برابر و مساوى ندارد، ما به اطفال و زنان خود آن را مى‏خورانيم و در آن هر خير و خوبى را دیده‌ایم. 📕 کامل‌الزیارات شریف 🆔 @mosibatoratebah
📌 | ۶ روز تا 📌 📎 علیه‌السلام در حدیث لوح 🥀 الكافي عن أبي بصير عن أبي‌عبد‌اللّه عن أبيه [الباقر] عليهماالسلام عن جابر في حَديثِ اللَّوحِ: فَأَشهَدُ بِاللّهِ أنّي هكَذا رَأَيتُهُ مَكتوبا:... وجَعَلتُ حُسَينا خازِنَ وَحيي، وأكرَمتُهُ بِالشَّهادَةِ، وخَتَمتُ لَهُ بِالسَّعادَةِ، فَهُوَ أفضَلُ مَنِ استُشهِدَ، وأرفَعُ الشُّهَداءِ دَرَجَةً، جَعَلتُ كَلِمَتِيَ التّامَّةَ مَعَهُ، وحُجَّتِيَ البالِغَةَ عِندَهُ. 🥀 كافى به نقل از ابو بصير، از امام صادق عليه‌السلام، از پدرش امام باقر عليه‌السلام، از جابر، در : 🥀 خدا را گواه مى‌گيرم كه من ديدم چنين نوشته شده است: «... و علیه‌السلام را خزانه‌دار وحيَم قرار دادم و با شهادت، او را گرامى داشتم و سرانجامش را به سعادت رساندم كه او برترينِ شهيدان است و بالاترين درجه آنان را دارد. كلمه كاملم را همراه او كردم و حجّت رسايم را نزد او نهادم» 📕 الكافي، جلد ۱ صفحه ۵۲۷ 📕 كمال الدين، صفحه ۳۱۰ 📕 الغيبة للطوسي، صفحه ۱۴۵ 📕 عيون أخبارالرضا عليه‌السلام، جلد ۱، صفحه ۴۳ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
📌 ملعونه بنی‌ساعده، مادر تمام انحرافات 📌 📝 ضیاء الدین ابن الأثیر الجزری، از علمای اهل‌خلاف، قرن ۶ و ۷ قمری، در کتاب «الوشی المرقوم فی حلّ المنظوم» صریح اعتراف می‌کند: ▪️ واعلَم أنَّ الحُسَینَ لَم یُقتَل في یَومِ کَـربَلاء وإنَّما قُتلَ في يَوم السَّـقـيفَـة... ▪️ بدان که علیه السلام در روز و در کشته نشد؛ بلکه در واقع در کشته شد! 📜 نسخه خطی کتاب «الوشی المرقوم فی حل المنظوم» ضیاء الدین ابن الأثیر الجزری، متوفی سال ۶۳۷ ق، نگهداری شده در کتابخانه نور عثمانیه ترکیه، شماره ۴۳۶۴ 🏷 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🩸 🩸 🥀 هنگامی که سر امام حسین صلوات‌الله علیه را وارد قِنَّسرین کردند، راهبی از خود متوجه مقدس حضرت شد و دید نوری از رأس مبارک خارج می‌شود و به آسمان صعود می‌کند. 🥀 راهب مبلغ ده هزار درهم آورد و سر امام حسین علیه السّلام را از آنان گرفت و داخل نمود. 🥀 پس آن راهب صدایی شنید، ولی صاحب آن صدا را ندید و آن گوینده به راهب می‌گفت: 🥀 خوشا به حال تو؛ و خوشا به حال آن کسی که از حرمت آگاه شد. 🥀 راهب سر خود را بلند کرد و گفت: پروردگارا! تو را به حق قسم می‌دهم که این را مأمور کنی با من تکلم نماید. آن سر تکلم کرد و گفت: 🥀 ای راهب! چه منظوری داری؟! 🥀 راهب گفت: تو کیستی؟! 🥀 فرمود: أَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی وَ أَنَا ابْنُ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی وَ أَنَا ابْنُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ أَنَا الْمَقْتُولُ بِکَرْبَلَاءَ أَنَا الْمَظْلُومُ أَنَا الْعَطْشَانُ وَ سَکَتَ 🥀 من پسر محمّد مصطفی هستم؛ من پسر علی مرتضی هستم؛ من پسر فاطمة الزهراء هستم؛ من مقتول در کربلایم؛ من مظلوم و عطشانم! بعد آن سر مقدس ساکت شد. 🥀 فَوَضَعَ الرَّاهِبُ وَجْهَهُ عَلَی وَجْهِهِ فَقَالَ لَا أَرْفَعُ وَجْهِی عَنْ وَجْهِکَ حَتَّی تَقُولَ أَنَا شَفِیعُکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَتَکَلَّمَ الرَّأْسُ. 🥀 راهب صورت به صورت امام حسین علیه‌السّلام نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو بر نخواهم داشت تا این که بگویی که من روز قیامت شفیع تو خواهم بود. 🥀 آن سر مقدس به سخن آمد و فرمود: به دین جدم محمّد مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله ایمان آور... 🥀 راهب گفت: «اشهد ان لا اله الا اللَّه و اشهد ان محمدا رسول اللَّه» و حضرت دعای او را قبول کرد تا در محشر شفیع وی شود. 🥀 هنگامی که صبح شد، موکلین، آن سر مبارک را با درهم‌ها از آن راهب گرفتند. وقتی به وادی رسیدند، دیدند آن درهم‌ها همگی به سفال مبدل شده‌اند! 📕 بحارالانوار، جلد ۴۵، صفحه٣٠٣ 📕 محن‌الابرار، جلد ۲ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🥀 | کبری سلام‌الله علیها 🥀 ستم ندیده کسی در جهان، مقابل زینب نسوخت هیچ دلی در جهان، چنان دل زینب نگشت شاد، دلش از غم زمانه، زمانی ز آب غم بسرشتند، گوییا گِل زینب فغان و آه از آن دم! که خصم دون به لب شط بُرید سر ز قفای مقابل زینب فتاده دید چو در خاک، سرو قامت اکبر قرار و صبر و تحمّل، برون شد از دل زینب میان لشگر اعدا به راه شام نبودی به غیر معجر نیلی، به چهره، حایل زینب به گِرد ناقه‌ی او، کوفیان به عشرت و امّا سر حسین به سنان، پیش روی محمل زینب نه آب بود و نه نانی، نه شمعی و نه چراغی چو گشت کنج مقام و منزل زینب چگونه شرح غمش را رقم کند، ید «جودی»؟ که جز خدا نه کس آگه، ز درد و مشکل زینب ▫️ جودی خراسانی 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🩸با این که ایستاده از آنان انتقام می‌گیرم🩸 📎 علیه‌السلام 📎 ارواحنافداه 🥀 ابوحمزه ثمالی از امام باقر علیه‌السلام پرسید: ای مولای من، چرا از بین امامان شیعه، تنها به امام دوازدهم، گفته می‌شود؟! 🥀 امام باقر علیه‌السلام در پاسخ فرمودند: هنگامی که جد بزرگوارم علیه‌السلام کشته شد، فرشتگان به درگاه خداوند، صدا به ‌گریه و ضجه بلند کردند و گفتند: پروردگارا! آیا از کسانی که برگزیده و فرزند برگزیده و بهترین خلق تو را می‌کشند درمی‌گذری؟! 🥀 خداوند فرمود: ‌ای فرشتگان من! آرام بگیرید، قسم به عزّت و جلالم که انتقام او را از آنان خواهم گرفت، اگر چه زمانی بگذرد. 🥀 آنگاه خداوند عزوجل امامان از نسل علیه‌السلام را به آنان نشان داد و ملائک از دیدن آنها آرام شدند. 🥀 فَإذا أحَدُهُم قائِمٌ يُصَلّى؛ آنگاه مشاهده کردند که یکی از آنها در حال «ایستاده» به نماز مشغول است. پس خداوند فرمود: 🥀 بِذلِكَ القائِمِ أنْتَقِمُ مِنهُمْ... 🥀 با این که ایستاده از آنان انتقام می‌گیرم... 📕 بحارالانوار، علامه مجلسی، ۵۱/ ۲۸ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🩸شباهت صلوات‌الله علیه، به مادر بزرگوارشان حضرت زهرا سلام‌الله علیها🩸 🥀 حضرت امام حسن صلوات‌الله علیه درباره آیه شریفه: «في أى صُورَةٍ مَا شَاءَ رَكَبَكَ» می‌فرمایند: 🥀 خداوند عزّوجلّ نور بن ابی‌طالب صلوات‌الله علیه را در وجود ابوطالب به صورت صلی‌الله علیه و آله و سلم تصویر کرد، پس بن ابی‌طالب صلوات‌الله علیه شبیه‌ترین مردم بـه پیامبر صلی‌الله‌ علیه‌ و آله و سلم بود. 🥀 اما بن علی صلوات‌الله علیهما شبیه‌ترین مردم به مادرمان سلام‌الله علیها بود. 📕 مناقب ابن شهرآشوب، بخش حضرت زهرا سلام‌الله علیها، صفحه ۱۰۱ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🩸 سخت‌ترین روز برای اهل‌بیت علیهم‌السلام 🩸 🥀 قالَ الصّادق سلام الله علیه: وَ لَا كَيَوْمِ مِحْنَتِنَا بِكَرْبَلَا وَ إِنْ كَانَ كَيَوْمِ السَّقِيفَةِ وَ إِحْرَاقِ الْبَابِ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ زَيْنَبَ وَ أُمِّ كُلْثُومٍ وَ فِضَّةَ وَ قَتْلِ مُحَسِّن بِالرَّفْسَةِ لَأَعْظَمُ وَ أَمَرُّ لِأَنَّهُ أَصْلُ يَوْمِ العذاب. 🥀 امام صادق علیه‌السلام فرمودند: 🥀 روزی به سختی واقعه نیست، مگر روز سقیفه و ایام آتش زدن درب خانه امیرالمومنین و و و و و و صلوات‌الله علیهم و شهادت صلوات‌الله علیه با لگد، که برای ما بزرگتر و تلخ‌تر است، زیرا آن روز اصل پهن شدن این بساط است. 📕 الهدایةالکبری، صفحه ۴۱۷ 📕 عوالم‌العلوم، جلد ۲، صفحه ۵۹۷ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🔻 همه علیهم‌السلام، علیه‌السلام است 🔻 🥀 راوی می‌گوید: به رفتم و دیدم که قیامتی بر پا شده... 🥀 پرسیدم چه خبر است؟! 🥀 گفتند صلوات‌الله علیه از دنیا رفته... 🥀 با خود گفتم: آیا خدا حجتی بعد از او قرار داده است؟! 🥀 ناگهان دیدم کودکی از خانه آمد، که روی نورانی و خیره کننده‌ای داشت، و محزون بود و گریه می‌کرد! 🥀 نزد من آمد و پیشانی‌ام را بوسید و فرمود: ای سعید؛ من حجت خدا بر تو هستم! 🥀 عرض کردم: از چه بین این همه جمعیت پیشانی مرا بوسیدی، ای مولای من؟! 🥀 فرمود: به جهت آنکه تو دار جدّم صلوات‌الله علیه هستی... 🥀 سپس فرمود: به من سلام برسان و بگو: برپایی ماتم جدّم صلوات‌الله علیه را در روزهای و فراموش نکنند. 📕 مقتل بیاض، نسخه خطی، صفحه ۲۲۳ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
📌 لعنةالله علیه، اصلِ انحراف نیست، بلکه پیامدِ انحرافات است! 📌 📝 به مناسبت سالروز هلاکت بن لعنةالله علیهما 🔹 ضیاء الدین ابن الأثیر الجزری، از علمای اهل‌خلاف، قرن ۶ و ۷ قمری، در کتاب «الوشی المرقوم فی حلّ المنظوم» به صورت صریح اعتراف می کند: 🔹 واعلَم أنَّ الحُسَینَ لَم یُقتَل في یَومِ کَـربَلاء وإنَّما قُتلَ في يَوم السَّـقـيفَـة... 🔹 بدان که علیه السلام در روز و در کشته نشد؛ بلکه در واقع در کشته شد! 📚 نسخه خطی کتاب «الوشی المرقوم فی حل المنظوم» ضیاء الدین ابن الأثیر الجزری، متوفی سال ۶۳۷ ق، نگهداری شده در کتابخانه نور عثمانیه ترکیه، شماره ۴۳۶۴ 🏷 🏷 🆔 @mosibatoratebah
| جلوات نور فاطمی ⚜ 🔸 أبان بن تغلب نقل میکند که به امام صادق علیه‌السلام عرضه داشتم: ای فرزند پیامبر خدا چرا زهرا سلام‌الله علیها «زهرا» نامیده شد؟! 🔸 امام فرمودند: برای آنکه نور او روزی سه مرتبه برای امیرمومنان علیه‌السلام می‌تابید، وقت نماز صبح نور رویش می‌درخشید، در حالی که مردم در بسترهای خود بودند سفیدی آن نور در خانه‌های مردم در مدینه می‌تابید، به طوری که دیوارهای خانه‌هایشان سفید میشد، و از آن تعجب می کردند. پس نزد پیامبر صلی‌الله‌ علیه‌ و آله و سلم می‌آمدند و از آنچه که دیده بودند می‌پرسیدند. آن حضرت آنها را به در خانه سلام‌الله علیها میفرستاد. چون به در منزل آن حضرت می‌آمدند او را می دیدند که در محراب خود نشسته، نماز می‌گذارد؛ در حالتی که آن نور از محراب و روی آن بانو بالا می‌رود، آنگاه می‌دانستند که آن نوری که دیده‌اند از نور سلام‌الله علیها بوده است. 🔸 و چون نیمه روز میشد و آن بانوی معظمه مهیای نماز می‌شد، نور زردی از روی او می‌درخشید که زردی آن در حجره‌های مردم می‌تابید به نحوی که لباسها و رنگهای ایشان زرد میشد. خدمت پیغمبر می آمدند و از آنچه که دیده بودند می پرسیدند. آن حضرت ایشان را به در منزل سلام‌الله علیها می‌فرستاد مردم می دیدند آن بانوی معظمه در محراب خود ایستاده و نور روی او می‌درخشد. 🔸 چون آخر روز می‌شد و آفتاب غروب می‌کرد، نور سرخی از روی او تابان می شد؛ از روی شادی و سپاسگزاری برای خدای که سرخی نور روی او در حجره های آن مردم می‌تابید و دیوارهای ایشان سرخ میشد، به طوری که تعجب می کردند و خدمت پیغمبر می آمدند و از آن حضرت درباره آنچه که دیده بودند میپرسیدند آن بزرگوار ایشان را به درخانه سلام‌الله علیها می‌فرستاد. می‌دیدند که آن حضرت نشسته است و خداوند را تسبیح و تمجید میکند در حالتی که نور روی او به سرخی می درخشد. پس می‌فهمیدند که آنچه را که دیده اند از نور روی سلام‌الله علیها است. 🔸 و همیشه این نور در روی آن بانو بود تا وقتی که علیه‌السلام به دنیا آمد و به او انتقال پیدا کرد و آن در سیمای ما امامان که از اهل‌بیت می‌باشیم، تا روز قیامت یکی پس از دیگری وجود دارد. 📚 بحار‌الانوار، جلد ۴۳، صفحه ۱۵ 📚 فاطمیه مأثور، صفحه ۲۳ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🔻 همه علیهم‌السلام، علیه‌السلام است 🔻 🥀 راوی می‌گوید: به رفتم و دیدم که قیامتی بر پا شده... 🥀 پرسیدم چه خبر است؟! 🥀 گفتند صلوات‌الله علیه از دنیا رفته... 🥀 با خود گفتم: آیا خدا حجتی بعد از او قرار داده است؟! 🥀 ناگهان دیدم کودکی از خانه آمد، که روی نورانی و خیره کننده‌ای داشت، و محزون بود و گریه می‌کرد! 🥀 نزد من آمد و پیشانی‌ام را بوسید و فرمود: ای سعید؛ من حجت خدا بر تو هستم! 🥀 عرض کردم: از چه بین این همه جمعیت پیشانی مرا بوسیدی، ای مولای من؟! 🥀 فرمود: به جهت آنکه تو دار جدّم صلوات‌الله علیه هستی... 🥀 سپس فرمود: به من سلام برسان و بگو: برپایی ماتم جدّم صلوات‌الله علیه را در روزهای و فراموش نکنند. 📕 مقتل بیاض، نسخه خطی، صفحه ۲۲۳ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
| جلوات نور فاطمی ⚜ 🔸 أبان بن تغلب نقل میکند که به امام صادق علیه‌السلام عرضه داشتم: ای فرزند پیامبر خدا چرا زهرا سلام‌الله علیها «زهرا» نامیده شد؟! 🔸 امام فرمودند: برای آنکه نور او روزی سه مرتبه برای امیرمومنان علیه‌السلام می‌تابید، وقت نماز صبح نور رویش می‌درخشید، در حالی که مردم در بسترهای خود بودند سفیدی آن نور در خانه‌های مردم در مدینه می‌تابید، به طوری که دیوارهای خانه‌هایشان سفید میشد، و از آن تعجب می کردند. پس نزد پیامبر صلی‌الله‌ علیه‌ و آله و سلم می‌آمدند و از آنچه که دیده بودند می‌پرسیدند. آن حضرت آنها را به در خانه سلام‌الله علیها میفرستاد. چون به در منزل آن حضرت می‌آمدند او را می دیدند که در محراب خود نشسته، نماز می‌گذارد؛ در حالتی که آن نور از محراب و روی آن بانو بالا می‌رود، آنگاه می‌دانستند که آن نوری که دیده‌اند از نور سلام‌الله علیها بوده است. 🔸 و چون نیمه روز میشد و آن بانوی معظمه مهیای نماز می‌شد، نور زردی از روی او می‌درخشید که زردی آن در حجره‌های مردم می‌تابید به نحوی که لباسها و رنگهای ایشان زرد میشد. خدمت پیغمبر می آمدند و از آنچه که دیده بودند می پرسیدند. آن حضرت ایشان را به در منزل سلام‌الله علیها می‌فرستاد مردم می دیدند آن بانوی معظمه در محراب خود ایستاده و نور روی او می‌درخشد. 🔸 چون آخر روز می‌شد و آفتاب غروب می‌کرد، نور سرخی از روی او تابان می شد؛ از روی شادی و سپاسگزاری برای خدای که سرخی نور روی او در حجره های آن مردم می‌تابید و دیوارهای ایشان سرخ میشد، به طوری که تعجب می کردند و خدمت پیغمبر می آمدند و از آن حضرت درباره آنچه که دیده بودند میپرسیدند آن بزرگوار ایشان را به درخانه سلام‌الله علیها می‌فرستاد. می‌دیدند که آن حضرت نشسته است و خداوند را تسبیح و تمجید میکند در حالتی که نور روی او به سرخی می درخشد. پس می‌فهمیدند که آنچه را که دیده اند از نور روی سلام‌الله علیها است. 🔸 و همیشه این نور در روی آن بانو بود تا وقتی که علیه‌السلام به دنیا آمد و به او انتقال پیدا کرد و آن در سیمای ما امامان که از اهل‌بیت می‌باشیم، تا روز قیامت یکی پس از دیگری وجود دارد. 📚 بحار‌الانوار، جلد ۴۳، صفحه ۱۵ 📚 فاطمیه مأثور، صفحه ۲۳ 🏷 🆔 @mosibatoratebah