eitaa logo
المصيبة الراتبة | مقتل شناسی
5.9هزار دنبال‌کننده
473 عکس
318 ویدیو
47 فایل
🚩 اَلسَّلَامُ عَلَيكَ يَا صَاحِبَ المُصِيبَةِ الرَّاتِبَةِ 🚩 📎 پایگاه علمی - پژوهشی #مقتل و #مقتل_شناسی 📎 اِحیاء تراث شیعی و نسخ خطی 📌 ارتباط با ادمین: 🆔 @mosibatoratebah_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 | صلوات‌الله علیه 🥀 بر زخم‌های پیکرت ار اشک، مرهم است پس گریه تا به حشر بر آن زخم‌‌ها، کم است زآن ناوکی که بر دلت آمد ز شَست کین خون دل از دو دیده، روانم دمادم است زآن تیغ کین به فرق تو تا حشر، خاک غم بر فرق ما همین نه که بر فرق عالم است از پیچ و تاب تشنگی‌ات بر لب فرات چشم جهانیان همه چون دجله و یم است تنها همین فرات، نشد از خجالت آب از روی تو فرو به زمین رفته، زمزم است ای تشنه‌ای! که از اثر اشک ماتمت تا روز حشر، گلشن دین سبز و خرّم است از بس مصیبت تو عظیم اوفتاده است نام تو و شکسته‌دلی، هر دو با هم است بر فرق و حلق اکبر و اصغر چو بنْگرم هر یک مصیبتش به دل از هر یک اعظم است زین غم به چرخ چارُم و در هشت باغ خلد گریان و زار، مریم و عیسی بن مریم است هر دل که در غم تو بُوَد، خرّم است و شاد خرّم دلی مباد! که فارغ از این غم است شادی به ما، همین نه مُحرّم، حرام کرد هر مه به یاد روی تو بر ما، محرّم است گویند در بهشت برین، جای گریه نیست گر نیست گریه بر تو، مرا جای ماتم است هر جا که هست ذکر تو، آن‌ جا بهشت ماست جایی که نیست یاد تو، آن ‌جا جهنّم است عهدی که با تو بسته به عهد پیش صد شکر! کز وفای تو آن عهد، محکم است بر وعدۀ وفای تو، باشد امیدوار کآیی ز لطف بر سر او، گاه احتضار ▫️وفایی شوشتری رضوان‌الله تعالی علیه 🆔 @mosibatoratebah ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️
🥀 | 🥀 ای کرببلا! منزل جانان من استی یعنی تو مقام شه گل‌پیرهن استی خود گلشن طاهایی و باغ دل زهرا کاین‌سان چمن اندر چمن از یاسمن استی ز‌آن پیکر زیبا که به خاک تو، عجین است تا چشم کند کار، پُر از نسترن استی این نکهت سیب از تو، از آن سیب بهشتی است؟ یا بس که نهان در تو ز سیب ذقن استی گلزار چمن را نشنیدیم غم‌اندوز چون است که خود گلشن «بیت ‌الحَزَن» استی؟ ای کرببلا! این چه جلال است؟ که نامت با نام در همه جا، مُقترن استی بس طرّۀ مُشکین به تو، از اکبر و اصغر بس جعد مُعنبر به تو، از مرد و زن استی از زلف خم اندر خم و دل‌های شکسته کاندر تو نهان است، شکن در شکن استی از نافۀ پُر خونِ غزالانِ حجازی خود غیرت تاتار و ختا و ختن استی خونِ جگر و پارۀ دل، بس به تو آلود خاک و گِل تو، رشک عقیق یمن استی هفتاد و دو تن در تو، همه سیم‌تنانند بر هر یک از ایشان نگرم، بی‌کفن استی بهر جگر تشنه‌لبان تا به قیامت هر صبح، نسیم سحری، بادزن استی شور دگرت باز به سر هست، این باده که خوردی مگر از قعر دن استی گر شور بر سر تو نیست، پس از چیست؟ این شهد که امروز تو را در سخن استی ▫️وفایی شوشتری رضوان‌الله تعالی علیه 🆔 @mosibatoratebah ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️
🥀 | علیه‌السلام 🥀 عبّاس اگر که دست به شمشیر بر زند یکباره شعله بر همه‌ی خشک و تر زند از تیغ آبدارش گر، یک شراره‌ای گردد عیان به خرمن هستی شرر زند از قتل خود خبر نشود تا به روز حشر بر فرق هر که تیغ بلا، بی خبر زند از بسکه هست چابک و چالاک و تند و تیز شمشیر نا رسیده به مغفر به سر زند سازد دو نیم پیکر او بی‌زیاد و کم از خشم هر که را که به سر یا کمر زند پیوسته نیش بر، رگ جان مخالفان فصّاد، تیر تیزش چون نیشتر زند روز وغا قضا و قدر چاکران او هرجا، اراده کرد قضا و قدر زند خیّاط وار شخص قضا جامه‌ی ممات بهر عدو بود ز فنا آستر زند صبّاغ وار، دست قدر رخت زندگی در خمّ نیستی زاجل پیشتر زند گر، یک شرر، ز شعله‌ی تیغش رسد به خصم تا روز حشر نعره‌ی هذاالسقّر زند شاها، مرا به مدح تو لطف تو شد دلیل ورنه چگونه مور، ز دریا گذر زند مارا، زبان به وصف تو قاصر بود ولی گنجشگ قدر همّت خود بال و پر زند تا شد به مدحت تو سخن سرای نطقش هزار طعنه به قند و شکر زند ندیدم و نشنیدم به روزگار از سوز تشنگی شررش بر جگر زند ▫️وفایی شوشتری رضوان‌الله تعالی علیه 🆔 @mosibatoratebah ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️
🥀 | صلوات‌الله علیه 🥀 باز از نو خامه همچون نی نوا سر می‌کند یا حدیث نینوا را زیب دفتر می‌کند مطرب محفل هم آواز صفیر خامه است کز نواها فتنه بر پا شور بر سر می‌کند گه کشد سوی عراقم، گه برد سوی حجاز مطرب ما، هر زمان آهنگ دیگر می‌کند گه به آهنگ حسینی در مقام راستی می‌سُراید نغمه‌ای کاشوب محشر می‌کند محشر ار، یک محشر است این حشر را افغان نی دم به دم ساعت به ساعت هی مکرّر می‌کند نشئه‌ی عشق گویا به مزمر مضمر است کاین چنین مست و خرابم بانگ مزمر می‌کند بند بند نی بسوزد، بند بندم دم به دم چون حکایت از لبان خشگ می‌کند در میان سور و شادی صور ماتم می‌دمد پاره پاره از شمشیر و خنجر می‌کند نو زار او بر ناقه می‌سازد سوار داغدیده مادرش را تیره معجر می‌کند امّ لیلا این گمان از بخت خود هرگز نداشت کآسمان او را جدا از وصل می‌کند آب گوهر را مکید ز تاب تشنگی چاره‌ی این تشنگی دل را پُر آذر می‌کند گشت یاقوت لبش آبی ز تاب تشنگی فاش می‌گویم ولی این را که باور می‌کند در لب آب روان روح روان شاه دین تشنه لب می‌دهد با تشنگی سر می‌کند غمدیده کی بودش خبر از بخت خویش کز غم مرگ برادر تیره معجر می‌کند ای فلک ظلمی که کردی بر عزیزان خدا کافری کی این چنین ظلمی به کافر می‌کند زین مصیبت گر بگرید فاش چشم سیل اشکش سر بسر روی زمین تر می‌کند آه از آن ساعت که در روز جزا شکوه از این ماجرا در پیش داور می‌کند تا نوحه‌خوان از بهر کربلاست کی دگر تشویش و بیم از خوف محشر می‌کند ▫️وفایی شوشتری رضوان‌الله تعالی علیه 🆔 @mosibatoratebah ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️