eitaa logo
روزهای مادرانه
2.7هزار دنبال‌کننده
708 عکس
65 ویدیو
12 فایل
@motherlyday من اینجام😁
مشاهده در ایتا
دانلود
بیروت این روزها صحنه قدرت‌نمایی گروه‌هاست. چند روز ماشین‌ها با پرچم‌های آبی‌صدفی و صدای بلند آهنگ‌های حماسی توی خیابون دور دور می‌کردن و ترقه می‌زدن. اول فکر کردم مال نیمه‌شعبانه، ولی بعد فهمیدم شلوغ‌بازی‌های طرفداران حزب حریری‌یه. جاده فرودگاه رو هم که در جریانید؛ طرفداران ایران ریختن جاده رو در اعتراض به لغو پروازهای مستقیم ایرانی بستن. بعدش گروههای مقابل یه سری اراذل رو فرستادن که قاطی اینا بشن و تجمع رو به هرج و مرج بکشونن که بندازن گردن حزب‌الله. موفق هم شدن و دولت شروع کرد به برخورد با حزب‌الله) اگر فکر می‌کنید این لشکرکشی‌های خیابانی و قدرت‌نمایی‌های جمعیتی اتفاق عجیبیه، یعنی احتمالا اوضاع لبنان رو از قدیم ندیدین. اینجا همیشه همین طور بوده. همین که بدونین مملکت دو سال رئیس‌جمهور نداشته سر همین اختلاف‌ها، یه کم وضعیت قاراشمیش نظام سیاسی و اجتماعی‌ش دستتون میاد. اینا رو درباره بوسنی هم گفته بودم؛ یادتونه؟ و حواستون هست که کدوم کشورها دچار این مشکلات هستن؟... رد پای امریکا در منطقه رو دنبال کنید، پیداشون می‌کنید! پ.ن. این دختر لبنانی رو با سربند ایران و رهبر و حاج‌قاسم دیدم، قلبم گرم شد. https://eitaa.com/motherlydays
چهار روزه موقع قنوت عطسه می‌کنم! هی از خودم می‌پرسیدم چه مشکلی پیدا کردم با قنوت! نکنه خدا نمی‌خواد حرفامو بشنوه، نکنه دعا کردنم مشکل داره، نکنه... همین طور که داشتم به ملکوت می‌رسیدم؛ بو کردم، دیدم دستم بوی صابون میده! هیچی دیگه؛ فهمیدم به صابون اینجا حساسیت دارم، دستمو میارم نزدیک صورتم، عطسه‌م می‌گیره!😅 در تصویر، وضعیت خوابیدن مادرلی در سرما رو می‌بینید! حجاب، به معنای واقعی‌ش مصونیت است!😂 https://eitaa.com/motherlydays
برای یک ماه‌رمضان بامزه آماده‌اید؟ مجموعه آشپزهای گرسنه، تمام چیزی است که برای یک کودک در ماه رمضان نیاز داریم. 1⃣ کتاب داستان آشپزهای گرسنه، داستان‌های آشپزی کردن علی و آیه است که هر روزش با یک ماجرای جدید پیش می‌رود. داستان‌ها کوتاه هستند و به زبان طنز نوشته شده‌اند، تا بچه‌ها از خواندن آن لذت ببرند. در عین حال کودک با خواندن آن با آداب و رسوم ماه رمضان، احکام روزه‌داری و فرهنگ خانواده‌های ایرانی آشنا می‌شود. 2⃣ کتابچه آشپزی و دفترچه برنامه‌ریزی در کتابچه آشپزی دستورهای آشپزی غذاهایی که در کتاب داستان آمده بود، نوشته شده‌اند. ضمنا بعضی جاهایش علی و آیه هم چیزهایی به دستور غذا اضافه کرده‌اند! دفترچه برنامه‌ریزی یک پلنر ۳۰روزه است که در هر روز آن بچه‌ها بتوانند اعمال ماه رمضان را ثبت کنند و کارهای خوب خودشان و نعمت‌های خدا را یادداشت کنند. ‌ مجموعۀ آشپزهای گرسنه برای بچه‌های ۷تا۱۲ سال مناسب است. به خصوص بهترین هدیه برای بچه‌های روزه‌اولی است! این مجموعه را با شماره ۰۹۳۵۷۶۵۴۲۳۴ سفارش بدهید!
قبل از این که فضا رو معنوی کنم، اینو بگم: اینجا مکان محبوب من، در این سَفره! موکب امام علی، روبروی مزار شهداست! ما هر بار میایم اینجا، کل کمبود ویتامین‌مون رو جبران می‌کنیم! دو سه تا میوه می‌خوریم، دو سه تا هم می‌ذاریم تو کیفمون و می‌بریم! دقیقا عین همون‌ها که خودمون توی هیات‌هامون بهشون چشم‌غره می‌رفتیم!😅 بچه‌ها! اگر دفعه بعد یکی رو دیدین به جای یه موز، سه تا موز برداشت؛ به جای یه چایی، پنج تا چایی خورد؛ همون‌جا با دست پرتقال رو پوست کند و خورد؛ بهش چشم‌غره نرین! شاید واقعا توی اردوگاه اوارگان زندگی می‌کنه!😂🤪 پ.ن. در جریان هستید دیگه؟ یکی از ابزارهای طنز، اغراقه!🤓 https://eitaa.com/motherlydays
مزار شهدای اینجا دریای قصه‌هاست. دست بزنی توی این دریا، قصه‌ست که به دستت می‌چسبه. همین که وارد مزار شهدا شدم، چشم‌توچشم شدم با یک آشنا. تا بیام فکر کنم و یادم بیاد، خودش جلو اومد و سلام و علیک کرد! زینب، همین یک ماه پیش در تهران در دوره تولید محتوا شرکت کرده بود و من مدرّس یکی از روزهای کارگاهشون بودم! خودش اینجا خبرنگار یک رادیوی محلی بود. سریع دستمو گرفت و برد بالای سر قصه‌ها... یکی‌ش قصه‌ی همین مرد بود. احمد بَزی خودش راوی شهداء بود. توی فیلمی که زینب داشت، همین جا روی پله‌های مزار شهداء ایستاده بود و برای نوجوان‌ها زندگی ابدی شهداء رو روایت می‌کرد. حالا خودش یکی از اونها بود که باید روایت می‌شدن! گفت ازش فقط یک قطعه استخوان برگشته. گفتم چرا؟ پیدا کردنش خیلی طول کشیده؟ گفت بیشتر شهدای اینجا همین طورن؛ یک استخوان، یک مُشت مو... به خاطر انفجار، چیزی ازشون نمونده... سوختن. ‌ پوست تنم سوخت. دلم سوخت. ‌ https://eitaa.com/motherlydays
به سوی شمال داریم می‌ریم بعلبک. از اینجا می‌شه مرز سوریه رو دید. تا دمشق هم طبق نقشه راه زیادی نیست، شاید کمتر از دو ساعت. به این فکر می‌کنم که چه وقت ممکنه بشه به زیارت حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) رفت...؟ کوه‌ها کم‌کم داره از برف سفید می‌شه. صدای ویزویز از بالای سر میاد. نمی‌بینمش، ولی می‌دونم که اون ما رو می‌بینه: پهپاد اسرائیلی، چشم از منطقه برنمی‌داره.... مگر این که کور شه، دور شه. https://eitaa.com/motherlydays
14.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ بعضیا فکر‌می‌کنن کار حزب‌الله به پایان رسیده! خوبه بدونین؛ این اولین بار نیست که چنین تصوری به وجود اومده! ماجرای شهادت سید عباس موسوی رو در کنار مزارش اون هم فردای سالگرد شهادتش، براتون تعریف کردم. ‌ عرصه نگردد تهی، گرچه ز هم‌سنگران گه جگری می‌درند، گاه سری می‌رود... ‌ https://eitaa.com/motherlydays
دیشب رفتیم خونه یه شهیدی؛ این رو پایین ساختمون زده بودن. نوشته: به لطف خدا این ساختمان بعد از حرب تموز (جنگ ۳۳روزه) دوباره ساخته شد. اهالی ضاحیه، این طوری‌ن. پای عهدشون وایسادن. میگن هزار بار هم خراب شه، باز می‌سازیمش. بعد فکر می‌کنین پسر شهید این خانواده در وصیتنامه‌ش خطاب به سیدحسن نصرالله چی گفته بود؟ "به خدا اگر بدانم كه در راه تو كشته خواهم شد، پس زنده شوم و مرا مي‌سوزانند و خاكسترم را به باد مي‌دهند و هفتاد بار اين كار را با من مي‌كنند، دست از تو بر نمي‌دارم، پسر فاطمه!" این‌ها جملات زهیر بود، در شب عاشورا، خطاب به پسر فاطمه! وقتی شهید این‌ها را در وصیتنامه‌اش گفته بود، هنوز سیدحسن شهید نشده بود... حالا سیدحسن نیست، ولی عهدشان هست. ما بر عهدمان باقی هستیم. https://eitaa.com/motherlydays
ما یک ساعتی هست اینجا نشستیم؛ تنها اتاق سقف‌دار(!) در کنار مزار سیده‌خوله. هر چند دقیقه یک بار، یکی در رو باز می‌کنه، میگه "سیدمحسن؟" و وقتی می‌فهمه نیست، می‌ره. به بچه‌ها میگم سیدمحسن برای این پناهجوها، مثل مامانِ خونه‌ست که هرچی می‌خوان و هر چی می‌شه، صداش می‌کنن! سیدمحسن یکی از عجیب‌ترین آدم‌هاییه که در این سفر دیدم. ایرانیه. آمریکا زندگی می‌کرده. می‌خواسته بره برای دفاع از حرم؛ حاج‌قاسم گفته هرکس می‌خواد از حرم دفاع کنه بره خوزستان. زن و بچه رو گذاشته امریکا و پنج سال رفته خوزستان و کار جهادی کرده. بعد لبنان جنگ شده. گفتن دارن به آواره‌های جنوب لبنان کمک می‌کنن، پاشده اومده اینجا. حالا هم اینجا توی سیده‌خوله ست و به پناهنده‌های سوری کمک می‌کنه. چند روز پیش که اینجا بودم دیدمش. به جز وقت خوندن نماز، حتی یک دقیقه هم آروم نمی‌گرفت. هم روی کل منطقه و اردوگاه‌ها تسلط داشت، هم تک‌تک بچه‌ها رو می‌شناخت. درباره کار کودک ازش پرسیدم، مسلط و ایده‌مند بود! شبیه آدم‌هایی که می‌شناسم نیست. شبیه ما نیست. شبیه بنده‌های خوب خداست. ‌ ‌ پ.ن. ما هم منتظر سیدمحسنیم! https://eitaa.com/motherlydays
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رانندگی در ترافیک بیروت هم به سابقه کاریم اضافه شد؛ دیگه فقط اسنپ اکوپلاس بین‌الملل!🤪 https://eitaa.com/motherlydays