فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄
اَلَابِذِکرِ اللهِ تَطمَئنُّ القُلُوبُ تنها نسخه ای که همیشه آرامش میده خــداست🧡🌈️
#خدایا_شکرت
صبحتون پرنور🌙✨
💚 موعـود 💚
#part544 _خودش گفتپدرشو در میاره تقاص کارای سحرو میگیره... همش فیلم بود؟ دروغ؟ سرور یعنی راست
#part545
از پله ها پایین میاد
سرور روی صندلی لهستانی مخصوصش نشسته و خیره هوای بهاریه
حوصلشو نداره میخواد بی صدا از جلوش رد شه که سرور صداش میزنه:
_ چند روزه منو ندیدی عروس! ؟
_ سلام
_ سلام کجا؟
_ باید به شما حساب پس بدم؟
_ با ادب باش!
ساره به سیم آخر میزنه احساس میکنه چیزی برای از دست دادن نداره، حالت تهوعم داره:
_ با ادبم که دارم تحملتون میکنم
وگرنه الان همین قدرم اینجا نمیموندم
_ بشین باهات میخوام حرف بزنم
_ زنگ زدم آژانس
دارم میرم بیرون
_ دیدم پوشیدی...
زنگ بزن کنسلش کن میخوام باهات حرف بزنم...
_ چی بگین؟
بگین چرا به تهدیدای سحر، محل ندادم؟
چرا دارم زندگی میکنم؟
چرا همتون، این همه اذیتم کردین
ولی من چیزی نگفتم؟
گفتین: آخی!
ساده و بدبخت، بچه است
من فقط قصدم نگه داشتن زندگیم بوده
من نمیدونم حرفای عموم چه قدر سند داره...
_ کدوم حرفا..؟
_ همین عتیقه ها و پنهون کردنشون
_ عموت اینا رو از کجا میدونه؟
_ میخواست منو با شما روبه رو کنه...
💚 موعـود 💚
#part545 از پله ها پایین میاد سرور روی صندلی لهستانی مخصوصش نشسته و خیره هوای بهاریه حوصلشو ن
#part546
_من اون قدرم بی کسو کار نیستم، که آقا احسان خوشحال و خندون سحرو بفرسته
پیش باباشو من به هوای این که شوهرم پیگیری دست و صورت و آبروی
رفتمه، حتی تو این ماها یه سوالم ازش نپرسم
با من بازی میکنید
همتون همه چیزو در مورد من میدونید به غیر
خودم
یه جایی تو دلم دارم میسوزم..
****
ساره اجازه نمیده که سرور ادامه بده...
اون قدر ناراحته که تمام روش هاشو برای ارتباط با آدمای مختلفو فراموش
کرده...
خودش میگه:
_ آدم زن یه مرد، از محله خودشون بشه بهتر از اینه که زن یه خانواده گرگ صفت
بشه...
شما منو تیکه تیکه کنید و من به حکم پایین تر بودن چیزی نگم؟
اجازه دارین هر کاری خواستین باهام بکنین؟
حتما
دو روز دیگه هم، بچمو بگیرین... بگین:
تو به درد مادر بودن
این خانواده نمی خوری...
_ مگه حامله ای؟
_ شما دوست دارین از احسان جدا بشم
صددر صد بارداری منو نمیخواین...
_ با توام... حامله ای؟
_ اره...
_ وای خدا... چرا این قدر زود؟
_ مگه شما نبودین که اول ازدواجمون گفتین، احسان گرفتت، که بچه بیاری، بعدش
پول بده بهت
بری!
بیاین دارم براتون بچه میارم...
ولی بایه تفاوت...
دیگه بهتون اعتماد ندارم...
اگه روی منو دیدین
بچمم میبینی
ادامه دارد ...
تخفیف عید داریم🥰🥰
رمان به #اتمام رسیده برای درخواست شرایط رمان #کامل به صورت فایل به @gavanehelma پیام بدین
❣#سلام_امام_زمانم❣
☀️صبحی نو سر زد و زندگی
به برکت نفس های زهرایی شما آغاز شد
و این نهایت امیدواری است
که در هوای یادتان، نفس می کشیم
و در عطر نرگس بارانِ نامتان،
دم می زنیم ...
شکر خدا که در پناه شماییم 🤲
🟡 السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ
🟠 یا اباصالحَ المَهدي
🔵 یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران
🟢 ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
🔴 سیِّدے و مَولاے الاَمان الامان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#روزتونمهدوی
🌿☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🐜 این مورچه رو ببین👆
روی سنگ وسط رودخانه گیر کرده...اما...
🙋♂ یه سوال! خدایی که این مورچه رو از وسط رودخانه نجات داد، نمیتونه من و شما رو از گرفتاریها نجات بده؟! نکنه فکر میکنیم خدا ما رو از این مورچه کمتر دوست داره؟!
😔انگار مشکل از اعتمادمون به خداست😔
🍃... و هرکه از خدا پروا کند، خدا برای او راه بیرون شدن از مشکلات و تنگناها را قرار میدهد.🍃
سوره طلاق آیه ۲
#به_ترجمه_آیات_دقت_کنید
🟢 چرا در آخرالزمان زمان زود میگذره ؟
🔵 امام علی علیه السلام فرمودند:
🔴 در آخرالزمان برکت از سال و ماه و روز و هفته و ساعت برداشته میشود.هر سالی به قدر یک ماه هر ماهی به قدر یک هفته، هر هفته ای به اندازه یک روز و هر روزی به قدر یک ساعت میگذرد. و در آن زمان سختیها بسیار شده و عمرها کوتاه میگردد.
📚 کنز العمال/ج۱۴/ص۲۴۴
#امام_زمان
💚 موعـود 💚
#part546 _من اون قدرم بی کسو کار نیستم، که آقا احسان خوشحال و خندون سحرو بفرسته پیش باباشو من
#part547
چشم سرور, روی دستای لرزون ساره اس...
ساره اشکاش روی گونه ش راه گرفته:
_ چی مثل احسان عاشق باشین، چی مثل الهام خانوم الهه خانوم مهربون، و چی مثل
شما پر توقع و بی رحم!
در هر صورت از من سلب اعتماد شده
همتون بهم نارو زدین...
نمیبخشمتون...
الانم زنگ میزنم عموم بیاد، تا رو در رو تون کنم...
بعدشم از اینجا میرم...
راست میگن ،هر چی پول بیشتر بشه
محبتا صوری تر میشه...
_ من با عموت حرفی ندارم...
پاشو برو خونت تا شوهرت نیومده هم، بیرون نرو
درضمن تو بی لیاقتم باشی واسه خانواده ما، منم دلم بخواد که نباشی،
احسان نمیذاره...
دختر جوون حامله، تنها بیرون نره هم بهتره...
_ گفتم که حق ندارین، برای من تعیین تکلیف کنید...
دلم میخواد... میرمم...
میخواستم با آژانس برم ولی الان دلم میخواد پیاده روی کنم...
من احسان نیستم.
تو مشتتون باشم هر جور میخواین شکلم بدین. عذابم بدین
من دخترا وپسر شما نیستم من هر کاری خودم بخوام انجام میدم
بسه دیگه کوتاه اومدنم حدی داره
دارین رسما ازم سو استفاده میکنید
💚 موعـود 💚
#part547 چشم سرور, روی دستای لرزون ساره اس... ساره اشکاش روی گونه ش راه گرفته: _ چی مثل ا
#part548
_ باشه حداقل به احسان خبر بده
اون دفعه بچم، واست پر پر شد...
_ من چی؟
چرا یکی نمیگه منم پر پر شدم؟
مثل طلبکارا اومد جلوی بیماستان...
من از کارای سحر ترسیده بودم...
اون موقع آقا واسه عکسا فریاد میزد...
چیزی که اگه قبل ازدواجش با من، تمومش میکرد این قدر زندگیم هنجار
نداشت...
مگه من چند ماهه زنشم...؟
پر پرشدنشم دیدم اگه اون رفتار زشتشو مین نخواستم
نگه داره واسه خودتون
عروس شمام...؟
چرا دروغ میگه و پنهون کاری میکنه؟
ساره اینو میدونه اگه جلوی هر کس دیگه ای بود احسانو زیر سوال نمیبرد
حتی
اگه ازش عصبانی باشه.
اما سرور هر چی هم باشه مادر احسانه
مادرا فرق میکنن.
چه کسی بهتر از سرور برای باز شدن زخمی که احسان بهش زده
بدون این که بمونه تا سرور حرفشو بزنه کیفشو روی پله ها میکشه و بالا میره...
زنگ میزنه به عمو حسین و بدون سلام ناله میزنه:
_ عمووو بیا منو ببر.
_ چیزی شده ساره.؟
_ آره دیگه دلم طاقت نمیده راست گفتین، سحر با باباش، رفته راست گفتین راست گفتین
_ معلومه راست میگم من بد تو رو که نمیخوام دخترم.
من نمیخوام بین این آدما بمونی...
دیر هست اما خوبه که خودت متوجه شدی و انتخاب کردی...
آدمای این طوری استاد خورد کردن شخصیت آدمن تا اون جایی که بشی عبد
و عبیدشون...
مگه تو چه مشخصه خاصی داشتی، غیر از این که اونا دنبال یه دختر مظلوم و بی کس کار میگشتن تا برای اهداف خودشون ازت سوء استفاده کنن
رسیدم زنگ میزنم بیا بیرون...
تصمیم درستی گرفتی...
ساره تلفنو قطع میکنه تو حال خودش نیست
به طرف کمدش میره و لباس بیشتری بر میداره و تو ساک میتوپونه...
احساس میکنه از خونه بدش میاد
دیگه حتی یه لحظه هم نمیتونه فضا رو تحمل کنه...
از پله ها پایین میره رمان به #اتمام رسیده برای درخواست شرایط رمان #کامل به صورت فایل به @gavanehelma پیام بدین