eitaa logo
موعود
2.1هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
283 فایل
🔸کانال رسمی موسسه فرهنگی هنری موعود عصر «عج»🔸 🔹پایگاه اینترنتی موسسه موعود: 🔸fa.mouood.com 🔹فروشگاه اینترنتی: 🔸shop.mouood.com 🔹 ارتباط با موعود: 🔸Eitaa.com/mouood_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘 پاداش خادمان مجلس امام حسین(ع) ▪️ از امور پر و پاداش، در برپایی مراسم عزای سید و سالار شهیدان عالم حضرت سیدالشهدا(ع) است. ▪️چنانچه در این باره روایت شده است که مردی از اهالی بحرین بیان داشته است: من خیلی راغب شنیدن مراثی امام حسین(ع) بودم، شب و روز در مجالس سوگواری آن حضرت شرکت می کردم و هیچ امری نمی توانست مرا از رفتن به مجالس عزای اباعبدالله باز دارد. ▪️ یک سال شب نهم محرم، آنقدر در مصیبت آن حضرت گریستم که خسته شده و در کناری نشستم، خواب چشمانم را فرا گرفت و در خواب دیدم که در باغ بزرگی مثل باغ های بهشت قرار دارم و انواع و اقسام درختان دیده می شود و مرغان بر سر شاخه ها مانند مادر بچه مرده نوحه می کنند! ▪️گفتم: سبحان الله این مرغان چرا اینطور ناله می کنند؟! با خود گفتم: این ناله ها نیست مگر به خاطر مولایم حسین(ع). ▪️ به ناگاه صدای گریه ای شدید به گوشم رسید که نزدیک بود دلم شکافته شود. چند قدم به دنبال صدای گریه رفتم، کنار حوضی رسیدم دیدم بانویی کنار حوض نشسته پیراهن سفید پاره پاره ای در دست دارد و خون آن را می شوید! و به آثار جراحات نگاه می کند و می گرید چنانکه نزدیک است از گریه اش آسمان منشق شود و بر زمین فرود آید! ▪️ می گفت: پدرجان ببین این امت با ما چه کردند؟ تا من به دنیا بودم حق مرا ضایع کردند و پهلویم را شکستند و ارثم را گرفتند. سپس مصائب ابن عمش را بیان داشت تا آنجا که گفت: این ها بس نبود که حسینم را کشتند. ▪️بعد فرمود: فرزندم چرا از نام خود خبر ندادی؟ شاید جد و پدر تو را نمی شناختند که با لب تشنه شهیدت کردند؟! ناگاه در طرف مشرق بدن بی سری را دیدم که می گفت: به حق خودت مادرجان من جد و پدر خودم را معرفی کردم. مقام مرا ملاحظه نکردند، آب را به رویم بستند، خود و اهل بیتم را تشنه گذاشتند! ▪️من قدم پیش نهاده و سلام کرده و عرضه داشتم این پیراهن پاره پاره و خونین و این بدن بی سر کیست؟! ناله ای جانسوز از دل برآورد و فرمود: من این شهید مظلومم، من دختر پیغمبر این امتم، من مادر حسینم که امت جدش او را کشتند و ناگاه دیدم که بانوان چندی سر از جانب درختان, مانند آفتابی که طلوع کند, مویه کنان آمده و اطراف آن بدن بی سر نشستند. ▪️ من از پیراهنی که آن بانو می شست سؤال کردم، فرمود: پیراهن پسرم حسین است که در روز پوشیده بوده. گفتم: با آن چکار می کنی؟ ▪️ فرمود: این وسیله ی گریه من است تا روزی که آن را در دست گرفته و در عرصه محشر بایستم و به پروردگارم از ستم شکوه کنم و خدا از خشم من خشمگین خواهد شد و همه ظالمان به خانواده ما را جمع خواهد کرد و زبانه آتش آن ها را فرا گیرد. ▪️ عرض کردم: ای سیده! پدرم نوحه خوان فرزندت حسین بود. خدا با او چه کرد؟ فرمودند: کاخی در مقابل کاخ های ما دارد. ▪️ عرض کردم: کسی که در عزای شما بگرید و از مالش در عزای حسین(ع) صرف کند و در غم او بی خوابی کشیده و در حاجت عزادارانش بکوشد و در راه او تشنگان را آب دهد و به دشمنانش کند، چیست؟ ▪️ فرمودند: است. همه ی این کارها کمک به ماست و مژده و بشارت بده به کسانی که به این امور مشغولند که در بهشت همسایه ما خواهند بود. به حق پدرم و همسرم و فرزندم که روز تا کودکی از آنها بیرون باشد, به بهشت نخواهم رفت و این پیغام را به آن ها برسان. 📚 «دارالسلام»، ترجمه کمره ای، ج 2, ص 190؛ سید رضا حسینی الازری، «۷۲ داستان از شفاعت امام حسین (ع)»، ص ۹۲-۹۳. @mouood_org
1️⃣ 🔘 لعنت خداوند بر ستمگران 🔻 خداوند در قرآن عده ای از دشمنان خویش را لعنت کرده و می‌فرماید: «آیا نمى ‏بينى كسانى را كه نصيبى از كتاب داده شدند، كه به و ايمان مى‏ آورند و به كسانى كه كافر شدند، مى‏ گويند: راه اينان از آنان كه ايمان آوردند به نزديک‏تر است. ▪️ اينان هستند كه خدا لعنتشان كرده و هر كس را خدا كند، براى او يارى پيدا نخواهى كرد يا نصيبى از پادشاهى برای آنها نیست.» 📚 سورة نساء، آیات 51-54. @mouood_org
6️⃣ 🔘 پرندگان لعنت گو 🔻داوود بن فرقد نقل می کند: در خانه امام صادق (ع) نشسته بودم که چشمم به كبوتر (حمام) افتاد كه مشغول خواندن بود و زياد مى ‏خواند، امام (ع) به من نگاه نموده و فرمودند: «اى داود مى ‏دانى اين حيوان چه مى ‏گويد؟» ▪️ عرض كردم: «خير فدايت شوم.» حضرت فرمودند: «قاتلان حسين بن على (ع) را مى ‏كند. از اين حيوان تهيه كنيد و در منازلتان نگهدارى كنيد.» 📚 ابن قولويه، «كامل الزيارات»، ترجمه ذهنى تهرانى، ص 316. @mouood_org
🔘 پاداش خادمان مجلس امام حسین(ع) ▪️ از امور پر و پاداش، در برپایی مراسم عزای سید و سالار شهیدان عالم حضرت سیدالشهدا(ع) است. ▪️چنانچه در این باره روایت شده است که مردی از اهالی بحرین بیان داشته است: من خیلی راغب شنیدن مراثی امام حسین(ع) بودم، شب و روز در مجالس سوگواری آن حضرت شرکت می کردم و هیچ امری نمی توانست مرا از رفتن به مجالس عزای اباعبدالله باز دارد. ▪️ یک سال شب نهم محرم، آنقدر در مصیبت آن حضرت گریستم که خسته شده و در کناری نشستم، خواب چشمانم را فرا گرفت و در خواب دیدم که در باغ بزرگی مثل باغ های بهشت قرار دارم و انواع و اقسام درختان دیده می شود و مرغان بر سر شاخه ها مانند مادر بچه مرده نوحه می کنند! ▪️گفتم: سبحان الله این مرغان چرا اینطور ناله می کنند؟! با خود گفتم: این ناله ها نیست مگر به خاطر مولایم حسین(ع). ▪️ به ناگاه صدای گریه ای شدید به گوشم رسید که نزدیک بود دلم شکافته شود. چند قدم به دنبال صدای گریه رفتم، کنار حوضی رسیدم دیدم بانویی کنار حوض نشسته پیراهن سفید پاره پاره ای در دست دارد و خون آن را می شوید! و به آثار جراحات نگاه می کند و می گرید چنانکه نزدیک است از گریه اش آسمان منشق شود و بر زمین فرود آید! ▪️ می گفت: پدرجان ببین این امت با ما چه کردند؟ تا من به دنیا بودم حق مرا ضایع کردند و پهلویم را شکستند و ارثم را گرفتند. سپس مصائب ابن عمش را بیان داشت تا آنجا که گفت: این ها بس نبود که حسینم را کشتند. ▪️بعد فرمود: فرزندم چرا از نام خود خبر ندادی؟ شاید جد و پدر تو را نمی شناختند که با لب تشنه شهیدت کردند؟! ناگاه در طرف مشرق بدن بی سری را دیدم که می گفت: به حق خودت مادرجان من جد و پدر خودم را معرفی کردم. مقام مرا ملاحظه نکردند، آب را به رویم بستند، خود و اهل بیتم را تشنه گذاشتند! ▪️من قدم پیش نهاده و سلام کرده و عرضه داشتم این پیراهن پاره پاره و خونین و این بدن بی سر کیست؟! ناله ای جانسوز از دل برآورد و فرمود: من این شهید مظلومم، من دختر پیغمبر این امتم، من مادر حسینم که امت جدش او را کشتند و ناگاه دیدم که بانوان چندی سر از جانب درختان, مانند آفتابی که طلوع کند, مویه کنان آمده و اطراف آن بدن بی سر نشستند. ▪️ من از پیراهنی که آن بانو می شست سؤال کردم، فرمود: پیراهن پسرم حسین است که در روز پوشیده بوده. گفتم: با آن چکار می کنی؟ ▪️ فرمود: این وسیله ی گریه من است تا روزی که آن را در دست گرفته و در عرصه محشر بایستم و به پروردگارم از ستم شکوه کنم و خدا از خشم من خشمگین خواهد شد و همه ظالمان به خانواده ما را جمع خواهد کرد و زبانه آتش آن ها را فرا گیرد. ▪️ عرض کردم: ای سیده! پدرم نوحه خوان فرزندت حسین بود. خدا با او چه کرد؟ فرمودند: کاخی در مقابل کاخ های ما دارد. ▪️ عرض کردم: کسی که در عزای شما بگرید و از مالش در عزای حسین(ع) صرف کند و در غم او بی خوابی کشیده و در حاجت عزادارانش بکوشد و در راه او تشنگان را آب دهد و به دشمنانش کند، چیست؟ ▪️ فرمودند: است. همه ی این کارها کمک به ماست و مژده و بشارت بده به کسانی که به این امور مشغولند که در بهشت همسایه ما خواهند بود. به حق پدرم و همسرم و فرزندم که روز تا کودکی از آنها بیرون باشد, به بهشت نخواهم رفت و این پیغام را به آن ها برسان. 📚 «دارالسلام»، ترجمه کمره ای، ج 2, ص 190؛ سید رضا حسینی الازری، «۷۲ داستان از شفاعت امام حسین (ع)»، ص ۹۲-۹۳. @mouood_org
5️⃣ 🔘 چه کسی از عذاب خدا است؟ 🔹 امام رضا(ع) در میان جمع بزرگی از شیعیان، از قول حضرت باری تعالی می‌فرمایند: «کلمه طیبه لااله الاالله، قلعه و دژ مستحکمی است که هر کس در آن وارد شود، از عذاب من در امان می‌ماند.» 🔹 پوشیده نیست، کسی مستحق عذاب خداوندی و کیفر او می‌شود که از خداوند دورمانده باشد. کسی از رحمت دور می‌ماند که مستحق گردیده باشد. 🔹 این عذاب، محدود و منحصر در عذاب اخروی و تجربه درکات نیست. از آنجا که آدمی در سه ساحت دنیا، برزخ و قیامت سیر می‌کند و برای رسیدن به مقصود متعالی، راه بلندی را با سه موقف پشت سر می‌گذارد، چنانچه مستحق و مستعد دریافت رحمت شود، در هر سه مرحله پیامدهای زیبای این رحمت را تجربه می‌کند و از میوه‌هایش بهره‌مند می‌‌گردد و در مقابل، آنکه به واسطه جدا افتادن از رحمت، لعنت را تجربه می‌کند، میوه‌های تلخ و ناگوار لعنت را در و و قیامتی خواهد چشید. 🔹 بسیاری از ابتلائات سوء دنیوی و سختی‌های مواقف برزخی و قیامتی، به همین امر ارجاع پیدا می‌کند؛ در حالی‌که همگان به غلط گمان می‌برند تنها در موقف قیامت کبرا، آدمی و اجنه، کیفر یا پاداش اعمال و اقوال خود را دریافت می‌کنند. 🔹امام رضا(ع) در پاسخ به درخواست مردم، این حدیث را بیان فرمودند، حسب برخی از منابع و روایات، آنگاه که کاروان چند لحظه‌ای به حرکت درآمد، ناگهان حضرت دیگربار، روی به مردم فرمودند: «[این موضوع] شرط ‌هایی دارد و من از جمله شرط ‌های آن هستم». 🔹 یعنی اگر بنا باشد در میان امت مسلمان، (کلمه لا اله الا الله) عینیت پیدا کند و مناسبات و معاملات آن، بر مبنای توحید و یگانگی خداوند تنظیم شود، بدون حضور امکان پذیر نیست. 📚 کتاب « » اثر از مجموعه 📬 خرید از یاران شاپ https://b2n.ir/Hesn طاقچه: https://b2n.ir/170333 کتابراه: https://b2n.ir/178083 پاتوق کتاب فردا: https://b2n.ir/580082 فراکتاب: https://b2n.ir/332316 @mouood_org
7️⃣ 🔘 کبر، نخستین گناه 🔹 ، برای چند هزار سال پیش از خلقت آدم، در مراتب عالی و بزرگی از آسمان‌های حضرت خداوندی زندگی می‌کرد؛ به عبادت مشغول بود و بال به بال ملائک پرواز می‌کرد. 🔹 ولی بعد از و سرپیچی از دستور الهی و برتر و بالاتر دانستن خود از آدم(ع) و تهمت زدن به خداوند که «تو مرا گمراه کردی»، سعادت و نجات خود را در جهان آخرت، به طور کلّی از دست داد و مبتلای و حضرت خداوندی شد. 🔹 ابلیس از سجده آوردن بر آدم(ع) سرباز زد. وقتی از او علّت این نافرمانی را پرسیدند و به او گفتند: «چه چیز مانع شد که از در برابر آنچه که من به دست قدرت خودم ساخته بودم، پرهیز کنی؟» پاسخ گفت: «من از او برترم؛ زیرا مرا از آفریدی و او را [آدم] از گل.» 🔹 کلمه بسیار کوتاهی از زبان ابلیس بیرون جسته بود که رازهای بسیاری را برملا می‌ساخت: «أنا»، اسرارآمیزترین کلمه‌ای که اسرار بسیاری از فراز و فرودهای رفته بر جنّ و انس را از روز نخست تا به آخر برملا می‌ساخت. 🔹 مکر لطیف خداوند و امتحان ظریفش، ابلیس را از مخفی‌گاه چند هزار ساله‌اش بیرون افکند و نقطه سیاه پنهان در جانش را آشکار کرد. نوعی که تا به وقت خلقت حضرت آدم(ع) پنهان مانده بود و اینک در نقطه عطف فرمان سجده بر آدم(ع) برملا می‌شد... 📚 کتاب « » اثر از مجموعه 📬 خرید از یاران شاپ https://b2n.ir/Hesn طاقچه: https://b2n.ir/170333 کتابراه: https://b2n.ir/178083 پاتوق کتاب فردا: https://b2n.ir/580082 فراکتاب: https://b2n.ir/332316 @mouood_org
9️⃣ 🔘 اغواگری به خاطر به بنی‌آدم 🔹 وقتی شیطان بر آدمی و مقام بزرگ اعطا شده از سوی خداوند کریم، برد و با ابراز برتری‌جویی، درباره آدم(ع) و ذرّیه‌اش حسد ورزید؛ مخاطب این کلام حضرت خداوندی قرار گرفت: «از آن موقعیت بیرون برو که تو از رانده‌شدگانی.» 🔹 «و بی‌گمان نفرین و من تا روز رستاخیز بر تو و عملکرد زشت و ظلمانی‌ات خواهد بود.» 🔹 خداوند متعال او را از مقام و جایگاه اوّلی‌اش عزل فرمود، از جمع مشمولان نیز او را راند تا به ابدالآباد که در آتش دوزخ می‌ماند. 🔹 ابلیس، به جای توبه و استغفار، تقاضای عمر دراز کرد تا به استکبارورزی‌اش ادامه بدهد: «پروردگارا! پس مرا تا روز رستاخیز و روزی که مردم برای بازخواست و حسابرسی برانگیخته می‌شوند، مهلت بده.» 🔹 او اراده کرد تا آدم و فرزندان او را از منحرف ساخته و مبتلای اغوا و ناسپاسی کند تا چونان خودش، در درکات جهنم جای‌گیر شوند. 🔹 «گفت: خداوندا! به عزّتت قسم می‌خورم که همه (فرزندان آدمی) را خواهم ساخت.» 🔹 اما او می خواست فرزندان آدمی را از چه چیزی دور کند و اغواگری‌اش در چه زمینه‌ای بود؟ در قسمت بعد خواهیم گفت... 📚 کتاب « » اثر از مجموعه 📬 خرید از یاران شاپ https://b2n.ir/Hesn طاقچه: https://b2n.ir/170333 کتابراه: https://b2n.ir/178083 پاتوق کتاب فردا: https://b2n.ir/580082 فراکتاب: https://b2n.ir/332316 @mouood_org
3.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔘 مقامات غصب شده 🔹 مفهوم عبارت که می فرماید: خدا کند کسانی را که شما را از مقامی که خداوند به شما داده بود، پایین آوردند... @mouood_org @mouood_multimedia
3️⃣1️⃣ 🔘 پرچم قیام 🔸 رئیس مذهب شیعه در توضیح پرچم حضرت حجت(عج) فرموده اند: «پرچم او پرچم رسول اکرم(ص) است که از پنبه، کتان، خز، ابریشم و امثال آنها نیست، بلکه از برگ های بهشتی است، پیامبر اکرم(ص) آن را در روز برافراشت و سپس در هم پیچید و به امیرمؤمنان(ع) تسلیم کرد. 🔸 آن پرچم هم اکنون در نزد ماست، کسی از ما آن را باز نمی کند تا قائم(عج) کند، چون قیام کرد آن را باز می کند، در مشرق و مغرب کسی نمی ماند جز اینکه آن را می کند.» 🔸 نزدیک به همین مضمون از امام باقر(ع) نیز روایت شده است: «پرچم سیاه رسول اکرم(ص) را به اهتزاز در می آورد، از جلو، راست و چپ مسافت یک ماه را رعب آن فرا می گیرد. 🔸پیراهنی را که رسول اکرم(ص) در پوشیده بود به تن می کند، زره بزرگ و فراخ پیغمبر گرامی(ص) را می پوشد و عمامه سحاب آن حضرت را به سر می گذارد و را به دست می گیرد و هشت ماه آن را بدون غلاف در دست نگه می دارد.» 📚 برگرفته از کتاب 📬 خرید از فروشگاه موعود https://shop.mouood.com/zohur_ghyam/ از کتابراه: B2n.ir/p44426 از فراکتاب: B2n.ir/m63967 از طاقچه: B2n.ir/m62429 @mouood_org
🔘 در مقابل است. لعنت عين رویگردانی و پشت‌كردن و دوری است و رحمت، عين روی‌آوردن و اقبال به كسی است كه به دليل فقر و ناداری و كاستی، استحقاق رحمت يافته است. خداوند تبارک و تعالی، مستغنی مطلق از ماسوی ‌اللّه، از در رحمت، بر جملهٔ آفريده‌ها روی آورد و به جملگی ممكنات، افاضهٔ فيض وجود نمود؛ وگرنه هیچ موجودی، استحقاق این لطف افاضهٔ رحمانی را نداشت. 📚 ، «پدران مهربان ما»، انتشارات موعود، ص ۶۴. @mouood_org