eitaa logo
معاونت فرهنگی تربیتی مجتمع قرآن و حدیث
1.1هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
2.5هزار ویدیو
699 فایل
اخبار مرتبط با مجتمع عالی قران و حدیث، در این کانال در ج می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 نقص علم بدون دین و دین بدون علم 🔹 فرمود: ﴿وَلُوطاً﴾ یعنی «أرسلنا لوطاً» [که] لوط هم می ‌شود جزء ﴿إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِینَ﴾؛[1] فرمود آ‌نها به یك سیئه بی‌ سابقه ‌ای مبتلا بودند، این كار را شما چرا انجام می‌دهید؟! شما آن راه كه حفظ نسل است ـ ﴿نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ﴾[2] برای است ـ آن را رها كردید و از طرفی هم ﴿وَتَقْطَعُونَ السَّبِیلَ﴾[3] هم كه به همین معنا ذكر شده است مناسب است، [البته] برخی ‌ها گفتند اینها گذشته از اینكه به یكدیگر اكتفا می ‌كردند، رهگذرها و عابرین را هم مورد صدمه قرار می‌ دادند و راهزنی هم داشتند كه ﴿وَتَقْطَعُونَ السَّبِیلَ﴾ به آ‌ن معنا هم ذكر شده است،[4] اینها مقابل هم نیستند كه ما بگوییم یا آن معناست یا این معناست، ممكن است به هر دو جنایت تن در داده باشند؛ هم راهزنی كرده باشند و راه دیگران را گرفته باشند، راه افراد را می ‌بستند و به آنها اهانت می‌ كردند و هم اینكه راه تولید را می ‌بستند ﴿أَءِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِیلَ﴾ 🔹 می ‌بینید اگر باشد و نباشد چه خطر دارد، باشد و نباشد هم چه خطر دارد؛ اگر دین باشد و علم نباشد جریان گالیله ‌سوزی و رسوایی قرون وسطا را به همراه دارد. علم باشد و دین نباشد جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم را به همراه دارد، انسان جرأت نمی‌ كند بگوید تلفات این دو جنگ چقدر بود! اینكه می ‌بینید الآن اروپا به حسب ظاهر را پذیرفته این بر اساس است، نه بر اساس ! از بس آدم كشتند نرم شدند! دینِ بی‌ علم گالیله را می‌ سوزاند، علمِ بی ‌دین دو جنگ جهانی را ایجاد می ‌كند. اینكه انسان قبر انبیا را می ‌بوسد و در و دیوار این حرم را می ‌بوسد برای همین جهت است، اینها انسان را كردند! الآن مگر ژاپن از نظر صنعت عقب‌افتاده است؟ ولی بدترین خرافات و بت‌ پرستی در گوشه‌ و كنار همین ژاپن هست، در چین هست، اینكه آدم این كتاب را بالای سر می ‌گذارد [برای همین جهت است]. این بالای سر گذاشتن [قرآن] تنها برای شب‌ های قدر نیست، همیشه ماست، اینها آمدند بشر را آدم كردند! فرمود این كارها چیست كه شما می ‌كنید؟ کارهایی است که حیوانات هم نمی کنند! فرزند را شما باید حفظ بكنید، را حفظ بكنید ﴿أَءِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِیلَ﴾. [1]. سوره عنکبوت، آیه28. [2]. سوره بقره، آیه223. [3]. سوره عنکبوت، آیه29. [4]. ر.: التبیان فی تفسیر القرآن، ج8، ص202; ر.ك: مجمع‌البیان، ج8، ص440. 📚 سوره مبارکه عنکبوت ـ جلسه 8 تاریخ: 1391/09/20 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 مظلومیت عقل و عدل 🔹 هیچ هدفی وسیله را توجیه نمی ‌کند. بین هدف و وسیله برقرار است. از به مقصد پاک و هم راه پاک می‌ طلبد. «مَنْ حَاوَلَ أَمْراً بِمَعْصِیةِ اللَّهِ»؛ بخواهد از راه حرام به مقصد برسد هرگز نمی ‌رسد: «مَنْ حَاوَلَ أَمْراً بِمَعْصِیةِ اللَّهِ كَانَ أَفْوَتَ لِمَا یرْجُو وَ أَسْرَعَ لِمَجِی‏ءِ مَا یحْذَرُ»؛[1] زودتر از دیگران به چاه می ‌افتد، این بیان بوسیدنی است! 🔹 ما اگر برای مظلومیت سیدالشهداء گریه می‌کنیم برای است، وگرنه ما ملّت گریه نیستیم! نباید گفت چرا شیعه گریه می ‌کند؟ شیعه برای اینکه عدل را از دست داد، عقل را از دست داد [گریه می ‌کند]. شما اساتید بزرگوار با وسائل آشنا هستید، وسائل چند هزار حدیث دارد؟ در این چند هزار حدیث پنج تا حدیث از امام حسین پیدا کنید نیست! این اشک ندارد؟ بیست سال ولی خدا، ده سال که زمان امامت وجود مبارک امام حسن بود این به حسب ظاهر امامت نداشت؛ اما ده سال دیگر بود. به اندازه ده تا روایت فقهی در کتاب‌ های ما نیست. ما چند هزار روایت در وسائل داریم؟ شما ده تا روایت از امام حسین پیدا می ‌کنید؟ خدا مرحوم ابن بابویه قمی را غریق رحمتش کند! می‌ گوید ما برای این می‌ گرییم، را از ما گرفتند، را از ما گرفتند، را خاموش کردند برای اینکه اینها را به دست بیاوریم گریه می ‌کنیم. 🔹 در مجلسی در مدینه وجود مبارک حسین بن علی (سلام الله علیه) نشسته است، آن ابن ازرق که از ابن عباس مسئله سؤال می ‌کند حضرت جواب داد، او در کمال بی‌ ادبی گفت آقا به تو چه؟ من که از تو سؤال نکردم! تازه ابن عباس دارد می ‌گوید نه آقا اینها باسواد هستند.[2] این گریه ندارد! ما که اهل گریه بی جا نیستیم ما می ‌بینیم که عدل را دارند از ما می ‌گیرند، عقل را از ما دارند می‌ گیرند، طهارت را دارند از ما می ‌گیرند، ما با اشک به دست می ‌آوریم! 🔹 همین حسین بن علی (سلام الله علیه) که این حدیث بوسیدنی است، فرمود وسیله را توجیه نمی ‌کند هیچ ممکن نیست با بانک ربوی اقتصاد سالم بشود! با رشوه مال فراهم بشود! هیچ ممکن نیست! با حرام هرگز زندگی کسی پیش نمی ‌رود! «مَنْ حَاوَلَ أَمْراً بِمَعْصِیةِ اللَّهِ كَانَ أَفْوَتَ لِمَا یرْجُو وَ أَسْرَعَ لِمَجِی‏ءِ مَا یحْذَرُ»، (روحی لک الفداء). [1] . الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏2، ص373. [2] . التوحید (للصدوق)، ص80. 📚 سوره جمعه جلسه 9 تاریخ: 1397/01/27 🆔 @a_javadiamoli_doross
✳متن مسابقه جام معرفت✳️ 🛑شماره 26 💠 عقل و جهل 🔹 همه ما چه ظهور حضرت را درک بکنیم و چه ظهور حضرت را درک نکردیم یا اگر با همین بدن در رجعت درک بکنیم، مهم ‌ترین آن حضرت عقل است. در قرآن کریم را هم مکرّر بیان فرمود و ائمه (علیهم السلام) هم عقل را مشخص کردند. 🔹 مرحوم کلینی (رضوان الله علیه) در مقدمه کتاب کافی یک چند صفحه‌ای به عنوان خطبه مرقوم فرمودند که خیلی مفصل نیست. کلینی با دیگر [بزرگان] یک مقدار فرق دارد؛ گرچه همه این ذوات جزء نائبان ائمه (علیهم السلام) هستند؛ ولی عقل ‌گرایی کلینی ستودنی است! حتماً سعی بفرمایید این مقدمه را مطالعه کنید، چون خیلی مفصل نیست؛ منتها خیلی دقیق و لطیف است. مرحوم میرداماد (رضوان الله علیه) در کتاب شریف الرواشح السماویة این مقدمه را از بس لطیف و سودمند است جداگانه شرح کرده است.[1] آخرین خط مرحوم کلینی در این مقدمه این است: «إِذْ كَانَ‏ الْعَقْلُ‏ هُوَ الْقُطْبَ الَّذِی عَلَیهِ الْمَدَارُ وَ بِهِ یحْتَجُّ وَ لَهُ الثَّوَابُ وَ عَلیهِ الْعِقَابُ»؛[2] قطب تمدن و فرهنگ یک ملت، عقل آن ملت است. بعد از عبارت‌ های معصومین (علیهم السلام) عبارتی به این لطیف ‌تری و شایسته ‌تری کمتر یافت می ‌شود. فرمود قطب مسلمان‌ ها در بخش فرهنگی عقل آنهاست: «إِذْ كَانَ‏ الْعَقْلُ‏ هُوَ الْقُطْبَ الَّذِی عَلَیهِ الْمَدَارُ»؛ و ترقّی عقل آن ملت است، احتجاج الهی بر مدار عقل آن ملت است، ثواب الهی براساس عقل آن ملت است و اگر ـ معاذالله ـ عقابی باشد بر اثر مخالفت عقل آن ملت است. 🔹 مرحوم کلینی (رضوان الله علیه) در کتاب «عقل و جهل»[3] که اولین کتاب است ایشان تقسیم کردند که علم مقابل جهل نیست، بلکه عقل مقابل جهل است. آنکه در برابر جهل می ‌ایستد است، آنکه سنگر تشکیل می ‌دهد است، وگرنه خیلی از موارد خود علم جزء سپاه جهل است؛ یعنی علم است به حمل اولی، جهل است به حمل شایع، برای اینکه با این علم دارد گناه می‌ کند و خلاف می ‌کند. 🔹 ایشان کتاب علم را در مقابل جهل ننوشتند، چون جهل دو قسم است: یک وقتی با تحقیقات علمی است و یک وقتی با تلبیس‌ های عملی است، همین! جاهل دو قسم است: یا درس خوانده است یا درس نخوانده است. جهنمی دو قسم است: یا درس خوانده است یا درس نخوانده است. علم مقابل جهل نیست، چون با خود جهل جمع می ‌شود؛ آنکه در برابر جهل است و موضع می ‌گیرد و با آن جمع نمی ‌شود است؛ لذا شما کتاب شریف کافی را وقتی بررسی می ‌کنید می ‌بینید اولین کتاب «کتاب العقل و الجهل» است، دومین کتاب «کتاب العلم» است.[4] او از کجا یاد گرفته؟ از همان بررسی‌ هایی که امام کاظم[5] و سایر ائمه (علیهم السلام) فرمودند که نه «جنود العلم و الجهل»، براساس آن تنظیم کتاب را به نام «کتاب العقل و الجهل» نامگذاری کردند. [1]. الرواشح السماویة فی شرح الأحادیث الإمامیة(میر داماد)، ص39. [2]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص9. [3]. الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص10. [4]. الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص30. [5]. الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص13.
💠 آزادی عقل و علم 🔹 مستحضرید که مرحوم صدر المتألهین گذشته از آن بحث ‌های عقلی که در اسفار و سایر نوشته ‌ها دارند، اصول کافی مرحوم کلینی را شرح کردند. سرّ انتخاب اصول کافی آن است که مرحوم کلینی در خطبه پُر برکتی که در جلد اول اصول کافی چاپ شده است، در آخرین سطر این خطبه دارد: «إِذْ كَانَ الْعَقْلُ هُوَ الْقُطْبَ الَّذِی عَلَیهِ الْمَدَارُ وَ بِهِ یحْتَجُّ وَ لَهُ الثَّوَابُ وَ عَلیهِ الْعِقَابُ»؛[1] یعنی عقل است. قطب خردورزی و دانش ‌ورزی و دانشمندی اسلام است. 🔹 اگر در زیارت «جامعه کبیره» ائمه (علیهم السلام) به ما آموختند، وجود مبارک دستور داد وقتی به بارگاه ائمه (علیهم السلام) رسیدید بعد از عرض حاجت‌ های عمومی در بارگاه آنها عرض کنید: «أَنِّی ...‏ مُحَقِّقٌ‏ لِمَا حَقَّقْتُمْ‏ مُبْطِلٌ لِمَا أَبْطَلْتُمْ»[2] که من محققانه با شما سخن می ‌گویم، من با ابطال هر سخن باطل با شما سخن می ‌گویم، این را افراد عادی نیاموختند و نیندوختند، این را شاگردان ویژه ائمه (علیهم السلام) مثل کلینی که می ‌گوید یک ملت آن ملت است آموخت و مرحوم صدر المتألهین که این را باز کرد. 🔹 اگر قطب به اسارت برود و به بند کشیده شود نه آن ملت طعم آزادی را دارد و نه آن مملکت از فیض و فوز آزادی طَرْفی می ‌بندد. مرحوم صدر المتألهین# قطب_بودن_عقل_و_علم را با تلاش و کوشش، از یک سو؛ با پذیرش تبعید، از سوی دیگر؛ با تحمل ناملایمات از دوست و آشنا، از سوی سوم؛ دست و پای را باز کرد دست و پای را باز کرد. [1]. الکافی(ط ـ الاسلامیة)، ج1، ص9. [2]. من لا یحضره الفقیه، ج‏2، ص614 . 📚 . پیام به همایش حکیم صدر المتألهین تاریخ: 1399/02/27 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مقدمه عاقل شدن 🔹 تمام این درس‌خواندن‌ ها است؛ این کتاب قرآن کریم چقدر بوسیدنی است! فرمود علم چیز خوبی است بر همه واجب است عالِم بشوند درست است، اما نردبان است و بر همه لازم است نردبان تهیه کنند این نردبان است که از کجا بالا برویم؟ فرمود: ﴿وَ تِلْكَ الأمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَ مَا یعْقِلُهَا إِلاّ الْعَالِمُونَ﴾[1] ما می ‌خواهیم علم نمی ‌خواهیم! ما بالارفتن می‌ خواهیم نردبان نمی‌ خواهیم! این نردبان برای این است که انسان بالا برود علم برای اینکه بشود فرمود: ﴿وَ مَا یعْقِلُهَا إِلاّ الْعَالِمُونَ﴾ یعنی علم مقدمه است برای عقل و عقل هم که وجود مبارک حضرت معرفی کرد فرمود: «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَان وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجنان».[2] 🔹 پس آیه قرآن دارد که علم نردبان است برای اینکه ﴿وَ تِلْكَ الأمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَ مَا یعْقِلُهَا إِلاّ الْعَالِمُونَ﴾ پس معلوم می ‌شود علم باید باشد و معیار آن است و هدف حوزوی‌ ها و دانشگاهی‌ های اسلامی این است که انسان بشود ولی خدا و ولی خدا هم همین است. اگر کسی ولی او شد حالا در دنیا برکاتش را دارد آخرت برکاتش را دارد ولی ، نصیب ولی خدا می ‌شود؛ یعنی به ما گفتند «علم الدراسة» را تعیین کنید تا آن جایی که ممکن است، ولی اگر به آن اوج رسیدید مجتهد شدید این «علم الدراسة» وسیله است برای چه؟ برای . «علم الوراثة» همین است که انسان ولی او بشود. کم نبودند مردان بزرگ حتی زنان بزرگ که ائمه (علیهم السلام) می فرمودند: «مِنَّا اهلَ البَیت»[3] حالا درباره سلمان[4] شهرت پیدا کرده درباره بعضی از محدّثین همین شهر قم ائمه فرمودند فلان محدّث «مِنَّا اهلَ البَیت»؛[5] یعنی ﴿أَوْلَی النَّاسِ بِإِبْراهیمَ لَلَّذینَ اتَّبَعُوهُ﴾ است «إِنَّ أَوْلَی النَّاسِ بِالْأَنْبِیاءِ أَعْلَمُهُمْ بِمَا جَاءُوا بِهِ» است. چون هیچ فرقی بین وجود مبارک و ائمه قبلی که نیست! اگر امام صادق به بعضی از شاگردانش فرمود: «هو منّا اهل البیت»، حالا ما چرا نرسیم به جایی که حضرت به ما بفرماید فلان کس «منّا اهل البیت»؟! برای اینکه این راه باز است آدم حیف است این مقام را برای چیزهای بی ‌ارزش از دست بدهد! 🔹 این بیانات نورانی حضرت امیر راه گشاست خودشان این راه را رفتند، یک؛ شاگردان مخصوص به دنبال اینها این راه را رفتند، دو؛ به همه ما سفارش می ‌کنند که بیایید، سه. حضرت امیری که کلّ دنیا برای او سهل است که «لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَّبْعَة» من هرگز ستم نمی‌ کنم،[6] او می‌فرماید بعضی از دوستان ما کسانی بودند که وقتی من آنها را می‌ دیدم یک مرد بزرگی را می‌ دیدم «كَانَ [یعَظِّمُهُ‏] یعْظِمُهُ فِی عَینِی صِغَرُ الدُّنْیا فِی عَینِهِ»؛[7] من وقتی این بزرگوار را می ‌دیدم یک شخص باعظمتی را مشاهده می ‌کردم، این از شاگردان حضرت بود! پس می ‌شود که انسان به جایی برسد با اینکه نه امام است و نه امامزاده به جایی برسد که بگوید او یک مرد بزرگی است، این راه باز است! [1]. سوره عنکبوت، آیه43. [2]. تفسیر نور الثقلین، ج‏5، ص382. [3]. کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج2، ص905. [4]. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص64. [5]. الإختصاص، النص، ص68. [6]. الأمالی( للصدوق)، النص، ص623. [7]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، حکمت289. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1398/09/28 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 چراغ هدایت 🔹 خدای سبحان چراغی در درون، چراغی را در بیرون به انسان داد كه انسان با داشتن این چراغ راه را پیدا كند و به مقصد برسد؛ هم را در درون، هم را از بیرون كه اینها دو كار می‌ كنند: هم راهنمایی می ‌كنند چراغ دستشان است می‌ گویند «إنّ الحسین مصباح الهدیٰ»،[1] «كلّ امامٍ مصباح الهدیٰ»، «كلّ معصومٍ مصباح الهدیٰ» این است، از طرف دیگر هم این فتیله درون اینها را بالا می ‌كشند اینها را اینها را بالا می‌ كشند می‌ شود «وَ یثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ»،[2] هم چراغ دستشان است هم چراغ درون را افروخته نگه می‌ دارند. حالا اگر كسی با داشتن همه این راه ‌های هدایت اگر بیراهه رفت، خدای سبحان چندین بار می‌ دهد، راه توبه را باز می ‌كند، راه برگشت را باز می ‌كند، اگر او عمداً درهای رحمت را به روی خود بست و به جایی رسید كه دیگر قابل هدایت نیست، از آن به بعد ذات اقدس الهی اینها را می‌ گیرد. می‌گیرد یعنی چه؟ ﴿وَ مَا یضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِینَ﴾[3] كه منحصراً خدا برای فاسقین است. 🔹 اضلال می‌كند یعنی چه؟ یعنی ـ معاذ الله ـ اینها را گمراه می‌ كند چنین چیزی كه نیست، عقل را از اینها می‌گیرد كه نیست، انبیا، اولیا، علما تا آخرین نفس اینها را هدایت می‌ كنند، اضلال ابتدایی كه محال بود، اضلال كیفری هم امر وجودی نیست كه خدا كسی را گمراه بكند، بلكه آن و و ویژه ‌ای كه تا حالا داشت آن را سلب می ‌كند و او را به حال خودش رها می‌ كند. در سوره مباركه «فاطر» بود كه ﴿مَّا یفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلاَ مُمْسِكَ لَهَا وَمَا یمْسِكْ فَلاَ مُرْسِلَ لَهُ﴾[4] كار خدا یا فتح است یا اِمساك، یا می ‌دهد یا نمی ‌دهد، چیزی به نام اضلال كیفری که یك امر وجودی باشد مثلاً ظلمتی، گناهی چیزی به كسی بدهد نیست، آن را كه تا حالا می‌ داد حالا نمی‌ دهد همین! نه اینكه ـ معاذ الله ـ چیزی به كفار بدهد به نام امامت كفار ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً﴾ یعنی اینها را به حال خودشان رها كردیم، اینكه وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) عرض می ‌كرد: «اللهمّ و لا تَكِلْنی إلی نفسی طَرفةَ عَین أبدا»[5] همین است. یك لحظه انسان را به حال خودش رها بكنند انسان پایگاهی ندارد! این نه تنها بیراهه می‌ رود، خیلی ‌ها را هم به طرف بیراهه می ‌كشاند؛ این می‌ شود امامت باطل كافرانه كافر. این جعل، جعل ابتدایی نیست جعل كیفری است (اولاً) و جعل امامت هم امر وجودی نیست امر عدمی است (ثانیاً)، عدمی بودن این است كه اینها را به حال خودشان رها می ‌كنیم (ثالثاً). خب اگر انسان به حال خود رها شد آن نفس امّاره آن شهوت و غضب در بخش عمل، آن وهم و خیال در بخش اندیشه، آخر چه چیزی برای انسان می ‌ماند؟! می ‌شود همین ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یدْعُونَ إِلَی النَّارِ﴾. وگرنه امامت حق، است این عهد الهی آن قدر با جلال و شكوه و جبروت است كه هرگز كسی كه اهل ستم باشد ولو در دوران گذشته امامت حق آنجا پرواز نمی ‌كند ﴿لاَ ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ﴾.[6] [1] . مدینة المعاجز، ج4، ص52. [2] . نهج‌البلاغه، خطبه 1. [3] . سوره بقره، آیه 26. [4] . سوره فاطر، آیه 2. [5] . تفسیر القمی، ج2، ص75. [6] . سوره بقره، آیه 124. 📚 .سوره قصص جلسه 17 تاریخ: 1391/07/23 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 نقشه جامع جهانی 🔹 نقشه جامع جهانی دین درباره مسائل نظامی و سلاح كشتار جمعی و غیرمتعارف چیست؟ انبیا عموماً و وجود مبارك حضرت ختمی نبوّت (علیهم آلاف التحیة و الثناء) خصوصاً، برای اصلاح سه منطقه محلّی و منطقه‌ ای و بین ‌المللی آمدند و هر كدام به نوبه خود را ترسیم كردند تا هر گونه برنامه ‌ریزی كه در حوزه رسالت و نبوّت خود انجام می‌ دهند، به صورت یك بافت فرسوده در نیاید. خدای سبحان وجود مبارك رسول گرامی را به عنوان ﴿رَحْمَةً لِلْعالَمینَ﴾[1] معرفی كرد و ﴿كَافَّةً لِلنَّاسِ﴾[2] نامید اگر عنصری رحمت جهانی بود اوّلین رسالت او ترسیم هندسه جهانی است. وجود مبارك حضرت كه آمد دو اصل همگانی و همیشگی را به همراه خود داشت؛ یعنی كلیت و دوام. چیزی كه همگانی و همیشگی است اصلِ حیات است، عقل و عدل است، رفاه و آزادی و آسایش و مواسات و مساوات و مانند آن از زیربنای حقوقی بشر است. 🔹 اصل اول آن است خدایی كه مدبّر و مدیر نظام هستی است بر تخت رحمانیت مطلقه مستقر است ﴿الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی﴾[3] و بر اساس كار می‌كند; اصل دوم آن است كه رحمانیت مطلقه، مقابل ندارد و اگر غضبی هست، قهری هست، انتقامی هست در مقابل است و چون فرمانروای مطلق رحمت رحمانیه است، پس قهر و غضب و ظلم و مانند آن در عالَم نیست. 🔹 مجموعه سخنان و رهاورد و ره‌ توشه ‌های انبیا این است كه جهان بر و و و و اداره می‌ شود. تخریب، كشتن، كشتار مخصوصاً كشتار غیر متعارف این مرضی هیچ پیامبری نبود. نمونه‌ هایی كه قرآن كریم ذكر می‌كند نمونه دو رهبر از رهبران مقتدر و قدر الهی است یكی داود است یكی فرزندش سلیمان هر دوی اینها حكومت داشتند رهبری انقلاب را داود به عهده داشت و وجود مبارك سلیمان هم داشت. این دو قدرت را قرآن كریم ترسیم می ‌كند می ‌فرماید در جریان داود كه رهبری انقلاب را به عهده داشت ما آهن سرد را برای او مثل موم نرم كردیم، بیان قرآن این است كه او از این آهنِ نرم كه می ‌توانست شمشیر، دشنه، خنجر و مانند آن بسازد استفاده نكرد از این آهن زره ‌بافی را به دیگران آموخت یعنی را نه كشتار را، نه كشتار فردی نه كشتار جمعی، مسئله دفاع و ضرورت، حكم دیگر است. بعد از داود، سلیمان (سلام الله علیه) بود كه سلیمان ‌بن ‌داود آن سلطنت را داشت درباره او ذات اقدس الهی كرامت ‌های فراوانی را مطرح كرد كه یكی از برجسته ‌ترین این است ﴿وَ أَسَلْنا لَهُ عَینَ الْقِطْرِ﴾[4] ما معدن مس را مثل چشمه روان برای سلیمان آسان قرار دادیم، سیل‌گونه معدن مس برای او روان بود و می ‌جوشید. كاسه درست می‌كرد، ظرف‌های بزرگ درست می ‌كرد و بهره‌ های فراوانی از این مس می ‌برد هیچ كدام از اینها از این آهنی كه مثل موم در دستشان نرم بود سلاح كشتار نساختند از آن معدن مسی كه مثل آب چشمه روان بود سلاح كشتار نساختند، بلکه سلاح را ساختند و به دیگران آئین بهره ‌برداری از این مواد را آموختند. بنابراین این دین، است، حقوق جامعه است، حیات جامعه است دین كشتار نیست مخصوصاً . [1]. سوره انبیاء، آیه107. [2]. سوره سبأ، آیه28. [3]. سوره طه، آیه5. [4]. سوره سبأ، آیه12. 📚 سلاح‌های غیر متعارف تاریخ: 1391/11/21 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 وحی الهی 🔹 انسان اندیشه ‌اش و عقلش یك خوبی است، چراغ بدون که مشكل را حل نمی‌ كند! شما حالا آفتابی هم در دستتان باشد، وقتی راه نباشد كجا را می‌ خواهی ببینی؟ عقل ذرّه ‌ای در مهندسی دین سهمی ندارد؛ نه موضوع را آفریده، نه محمول را آفریده، نه رابطه موضوع و محمول را می ‌شناسد، كه دین‌ ساز نیست! قانون ‌‌گذار نیست! عقل یك خوبی است. راه را انبیا نشان می‌ دهند، موضوعات را خدا آفرید، محمولات را خدا آفرید، انسان را خدا آفرید، رابطه انسان با جهان را خدا آفرید، رابطه جهان «بعضها ببعض» را خدا آفرید، او باید دین تعیین كند. ذرّه‌ای از ذرّات دین به دست نیست، عقل یك چراغ خوبی است نه عقل قانون ‌گذار است, عقل یك خوبی است. حالا قانون‌ شناس چراغِ خوب و سراج منیر اگر راه نباشد او كجا را ببیند؟ بنابراین تا هست تا هست, هست؛ این اصل كلّی است، ممكن نیست جایی بشر زندگی كند و نباشد این ممكن نیست. 📚 سوره مبارکه شعراء جلسه 22 تاریخ: 1391/02/02 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 توفیق انتظار 🔸 امتی منتظر (سلام الله علیه) است كه شرایط ظهورش را فراهم بكند، وگرنه منتظر نخواهد بود. اولین شرط اسلامی است؛ زیرا امام كه معارف الهی را عرضه می ‌كند، وقتی جامعه از رشد فرهنگی بالایی برخوردار باشد بهتر می ‌فهمد و بهتر دفاع می ‌كند؛ نه خود گرفتار خواهد شد، نه اجازه می‌ دهد دیگران از جهل و تجاهل عوام یا عوام زده سوء استفاده كنند. این اولین وظیفه است و دومین وظیفه شهامت و شجاعت است در اجرای منویات پیامبر گرامی اسلام (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثّناء) كه در حقیقت احكام و حكم الهی است، این دو اصل را به عنوان و تحصیل چنین شرایط اسلام برای ما مقرر كرده است. 🔸 از وجود مبارك رسیده است وقتی ولی عصر (ارواحنا فداه) ظهور می‌ كند كه ذات اقدس الهی لطفی نسبت به امت انسانی و اسلامی داشته باشد و دست مرحمت الهی بر بالای سر امت اسلامی كشیده بشود كه اینها و اینها كامل باشد،[1] اینها اندیش‌وران فرزانگان و خردمندان متبحر و حكیم خواهند بود. آنچه كه در جامعه اسلامی می ‌گذرد و حكومت می‌ كند است؛ با این رشد مردم شرایط علمی ظهور حضرت را فراهم كرده‌ اند. طبق این روایتی كه از امام باقر (سلام الله علیه) رسیده است تا مردم عاقل نشدند، معارف دین را درست نشناختند و معنای امامت را درست ارزیابی نكردند ولی عصر (ارواحنا فداه) نصیب آنها نخواهد شد. 🔸 دومین شرط که مربوط به مدیریت و مدبریت و شهامت و شجاعت در است، بیانی است كه باز از وجود مبارك رسیده است كه یاران راستین ولی عصر و اصحاب آن حضرت «كَانَ الرَّجُلُ مِنْ شِیعَتِنَا أَجْرَى مِنْ‏ لَیثٍ‏ وَ أَمْضَى‏ مِنْ‏ سِنَانٍ»[2] یعنی از شیر شجاع تر و از نیزه تیزترند. نمونه این گونه از شهامت ‌ها را در دفاع مقدس هشت ساله مردم ایران اسلامی نشان دادند، زن و مرد بزرگ‌سال و میان سال و نوسال نشان دادند كه برای حفظ دین می ‌توان از شیر با شجاعت ‌تر بود و از نیزه تیزتر بود و هرگونه خطری را با جان خرید پس اگر از نظر رشد فرهنگی به آن نصاب راه یافتند و از نظر شهامت و شجاعت به این نصاب بار یافتند آن گاه شرایط ظهور را تحصیل كرده ‌اند. [1] . الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص25؛ «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ یدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ‏ بِهَا عُقُولَهُمْ‏ وَ كَمَلَتْ‏ بِهِ‏ أَحْلَامُهُمْ». [2] . بصائر الدرجات، 1، ص24. 📚 پیام به سمینار فرهنگی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا تاریخ: 1375/09/30 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 جامعه عادل 🔸 وجود مبارك حضرت كه می‌ كند دو كار می ‌كند: یكی مهم و یكی اهم, آنكه مهم است وظیفه همه است آنكه اهم است، وظیفه حوزه و دانشگاه مخصوصاً علماست. آنچه مهم است رواج هم دارد كه وجود مبارك حضرت، وقتی كرد خداوند به وسیله او: «وَ بِهِ یمْلَأُ اللَّهُ‏ الْأَرْضَ‏ قِسْطاً وَ عَدْلاً بَعدَ مَا مُلِئَت ظُلمَاً وَ جَورَاً»؛[1] یعنی به وسیله حضرت جهان پر از عدل و داد می‌ شود. اما بالاتر از این و مهم‌تر از این كه مقدور همه نیست و آن این است كه جهان را پر از بكند، مگر هر كسی چیزی می ‌فهمد؟! مگر هر كسی عاقل می ‌شود؟! مگر مردم حرف هر كسی را گوش می ‌دهند؟! مگر جامعه را به این آسانی می ‌شود كرد؟ آن دستِ ولایت حضرت است به بركت ذات اقدس الهی كه «یضَعُ عَلَی رُئُوسِ العِبَادِ فَتَكمَلَ بِهِ أَحلامَهُم وَ عُقُولَهم»؛[2] مگر یك چیز عادی است كه همه جا پیدا شود؛ این كار را حضرت می‌كند. من هر وقت درباره این حدیث نورانی كه او چطور مردم را عاقل كند هر وقت به این حدیث نورانی می ‌رسم متوقف می ‌شوم، این چه دستی است؟ چه كار می‌ كند؟ 🔸 اوّلین بخشی كه از قرآن نازل شد است و است و است و , ﴿اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ ٭ الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ٭ عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یعْلَمْ﴾[3] اول سواد است و سواد, آن هم سوادی كه نور است و بعد عدل. عمل را عقل رهبری می ‌كند، كار را فهم رهبری می‌ كند, قیام را آن اندیشه هدایت می ‌كند؛ این كار حوزه است. تا جامعه نفهمد كه گناه سمّ است هر چه شما نصیحت كنید، دست از اختلاس بر نمی ‌دارد، این باید بفهمد كه گناه سمّ است. 🔸 جهان اگر بخواهد پر از شود باید پر از بشود این اهم است, وجود مبارك حضرت این كار را می ‌كند و شما عالمان دین كه شاگردان آن حضرت هستید باید جامعه را عاقل كنید با سیره ‌تان, سریره ‌تان, سنّتتان, سخنرانیتان, تدریستان, تألیفتان, مَشی متواضعانه ‌تان باید جامعه را عاقل كنید؛ آن وقت جامعه عاقل را می‌ شود عادل كرد آسان است. [1] . زاد المعاد ـ مفاتیح الجنان، ص423. [2] . الکافی(ط ـ الاسلامیه)، ج1، ص25؛ «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ یدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ‏ أَحْلَامُهُمْ‏». [3] . سوره علق، آیه3 ـ 5. آپارات با کیفیت مناسب: https://aparat.com/v/euI5J 📚 سخنرانی در جمع طلاب و دانشجویان تاریخ: 1394/03/13 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 بأبی أنت و امّی یا حجّة الله 🔹 همه شما ـ ان‌ شاء الله ـ به وجود مبارك ولی‌عصر وابسته‌ هستید، به هر حال از شاگردان و فرستاده‌ های آن حضرت هستید! وجود مبارك امام زمان (ارواحنا فداه) دو كار می ‌كند كه یكی مهم است و دیگری أهم، ـ این بارها به عرض شما رسید ـ آن كار مهم, كار اجرای عدل و داد است كه «یمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلا»،[1] كار مهمی است و آن به عهده است، همه ما هم در این جهت سهیم هستیم و كاری هم أهمّ از عدل و أهمّ از داد می كند كه فرمود به بركت حضرت, ذات اقدس الهی «وَضَعَ اللَّهُ یدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُم‏»،[2] به بركت دست حضرت با ذات اقدس الهی عقل مردم زیاد می‌ شود؛ این به مراتب بالاتر از عدل است! چون جامعه ‌ای عدل‌ مدار است كه باشد؛ جامعه عقل‌ محور است كه عدل را تحمل می ‌كند! نه بیراهه می ‌رود و نه راه كسی را می‌ بندد, نه اختلاس می ‌كند و نه بی ‌عرضگی نشان می ‌دهد، این كار اصلی شما علماست كه جامعه را به , به , به , به دعوت كنید! هر وقت ما این حدیث نورانی را می ‌بینیم واقعاً برای ما حیرت ‌آور است! جامعه را می‌ شود عادل كرد، امّا چطور جامعه را عاقل كنیم؟ فرمود به بركت حضرت دستی روی سر مردم كشیده می‌شود که عقل مردم كامل می‌ شود، این چه كاری است؟! این مهم ‌ترین كار به دست شما علماست؛ كاری كه عوامانه است را، نه انجام دهیم و نه تشویق كنیم! عوام را بالا بیاوریم و به فكر عوامی نباشیم كه مردم چه می‌ خواهند, به مردم بگوییم شما چه بخواهید؟ نه ببینیم مردم چه می ‌خواهند و همان را بگوییم! باید به مردم بگوییم که شما چه بخواهید! بعد آن را برای مردم بازگو كنیم، این كارِ اصلی شما شاگردان ولی عصر است! حضرت كار اهمّش این است كه اول جامعه را عاقل می ‌كند، بعد كار مهمّش این است كه را در جامعه گسترش می‌ دهد. 🔹 را، می ‌شود به عدل و داد دعوت كرد؛ امّا اگر عاقل نباشند، چطور شما می ‌خواهید عدل را پیاده كنید؟ این طرف را ببندید، آن طرف زیرمیز؛ این طرف را ببندید، آن طرف روی میز؛ جامعه عاقل را می ‌شود عادل كرد، وگرنه با زور و بگیر و ببند این بسیار مشكل است كه انسان بتواند جامعه‌ای را پُر از كند؛ آن وقت 313 تن هم شاگردی مثل امام دارد، این البته می‌ تواند جامعه را اداره كند. چه قدرتی را ذات اقدس الهی به این ذخیره اوّلین و آخرین داد، خدا می ‌داند! این است كه وجود مبارك وقتی نام مبارك حضرت برده می‌ شود به احترام نام حضرت بلند می ‌شود و دست بر بالای سر می‌ گذارد برای همین است! این كار را كرد! وقتی نام مبارك حضرت را در حضورش بردند، به احترام وجود مبارك ولی عصر برخاست و دست بر بالای سر گذاشت،[3] این كار عادی نیست! كلّ این جهان را اول می‌ كند, بعد می‌ كند: «بأبی أنت و امّی یا حجّة الله». [1]. كتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج‏2، ص567؛ بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‏36، ص316. [2]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص25. [3]. مستدرك سفینة البحار ج8، ص629؛ «و روی أیضاً عن مولانا الرّضا (علیه السلام) فی مجلسه بخراسان، قام عند ذكر لفظة القائم و وضع یدیه فی رأسه الشریف وقال: اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَه‏»؛ «و روی العلاّمة المامقانی فی رجاله فی دعبل، عن محمّد بن عبدالجبار فی مشكاة الأنوار أنه لمّا قرأ دعبل قصیدته المعروفة علی الرّضا (علیه السلام) و ذكر الحجّة (علیه السلام) إلى قوله: «خروج إمام لا محالة خارج ٭٭٭ یقوم علی اسم الله والبركات» وضع الرّضا (علیه السلام) یده علی رأسه و تواضع قائماً و دعا له بالفرج» . 📚 سوره مبارکه شوری جلسه 18 تاریخ: 1394/03/12 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 قلب مطمئن 🔹 اگر ما این را به همان اصالت حفظ كنیم، یك; آن را كه خدا به ما داد حفظ كنیم، دو; در هنگام مرگ راحت هستیم. وقتی مشكل درونی نداشتیم هیچ مشكل بیرونی هم نخواهیم داشت؛ در هر بخشی كه به ما مسئولیت واگذار شده است، ما بر اساس و و ، هم اداره می ‌كنیم هم تحویلشان می‌ دهیم و هم در روز مرگ، كاری كه امام (رضوان الله علیه) كرد که گفت با قلب مطمئن و روح امیدوار، از ملت خداحافظی می‌ كنم، ما هم همان كار را می كنیم. این كار، شدنی است، این‌چنین نیست كه انسان نتواند، البته مقداری مراقبت می ‌خواهد. انسان اگر اهل شوراست اهل مسئولیت‌های دیگر است اهل حوزه است اهل دانشگاه است، در هر جایی كه هست اگر با آبرومندی از قلمرو مسئولیت خود خداحافظی كند، نعمت خوبی است كه اصلاً بدهكار كسی نباشد؛ فرمود: ﴿لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ﴾. 🔹 خون‌ هایی كه شهدا نثار کردند، شهید چمران‌ ها و بزرگواران دیگر كه شربت نوشیدند، اینها خون‌های پاكی است كه در دادند، حشر همه اینها با شهدای كربلا باشد! ولی ما می ‌توانیم در كنار سفره اینها بنشینیم و آن دو اصل یعنی اصل و اصل را حفظ كنیم، آن وقت با آبرومندی این جان عاریت را به صاحب اصلی ‌مان تقدیم می ‌كنیم. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1393/01/21 🆔 @a_javadiamoli_esra