🔹نشستن و خانهنشین شدن در وقت جهاد یا سنگینشدن و به زمینچسبیدن در هنگامه یاری اولیاء خدا، خیلیها را از «قیام» و بلندشدن و ایستادن و به پاشدن دور کرده و اینقدر همهگیر است که بشریت را بدبخت کرده و کرور کرور آدمها را دچار بهخاکافتادگی در عذاب یا زانوزدن در کنار جهنم کشانده. این مریضی و این فلج خطرناک و همهگیر فقط با عفو و بخشش و رحمت خدا درست میشود و فقط اوست که میتواند مایی که بر سفره دنیا نشستهایم و اینقدر خوردهایم که سنگین شدهایم را بلند کند یا به تعبیر دلبریهای ابوحمزه: «و تحت ظلّ عفوک قیامی»...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🔹_ تقدیم به مرد #قیام ، ایستاده در غبار قاعدین و استوار در برابر طوفان دنیا برای دفاع از اولیاء خدا، همو که بعد از آن همه مجاهدت در وصیتنامهش از این نوشت:
«خداوندا! پاهایم سست است، رمق ندارد... اما یک امیدی به من نوید میدهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من... این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم.» و تقدیم به همشهریان غیور و مظلومش که در تشییع جنازهاش، که ایستاده در میانه فشار جمعیت جان دادند؛ گرچه خیلیها به یادشان نباشند.
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🔹 از طرف امثال من که با نادانی یا ناتوانی، با معجونی از خلأ تئوریک و فقدان جرأت و جربزه در جهاد فرهنگی و جنگ اقتصادی، قدرت کمتر برای خودی و دست برتر برای دشمن درست کردیم و ناخواسته مانع قصاص خونش شدیم و «تمرین دستهجمعی انتقام» را _ که مقدمه بازگشت منتقم است _ عقب انداختیم. اما هنوز به عفو و رحمت و گذشت خدا امیدواریم که به قول اباعبدالله در دعای عرفه: «ام کیف لاتحسن احوالی و بک قامت... چطور حالم خوب نشود در حالی که به لطف تو برپاشده» یا به قول فرزندش در صحیفه سجادیه: «و اجعلنی اسوه من أنهضته بتجاوزک عن مصارع الخاطئین... مرا اسوهی کسانی قرار بده که به خاکافتاده ی خطا بودند اما تو با گذشتت، آنها را از خاک بلند کردی.» از طرف به خاکافتادگانِ خطا و اهالی دنیا که با امید به عفو خدا، دنبال قیام و پیداکردن راه انتقام هستند؛ تقدیم به سردار نائب عامِ حضرت ولیعصر، سپهسالار ولایتفقیه؛ به شهید یک و بیست دقیقهی همهی شبهای جمعه، حاج قاسم سلیمانی...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖊: #محمدصادق_حیدری
#حاج_قاسم
#شهید_سلیمانی
#قاسم_سلیمانی
#مرد_میدان
#جمعه_ناک
#سردار_دلها
#قاسم_سليماني
#انتقام_سخت
@msnote
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─•••
*سوره قیام*
آیه پنجم: «مرج البحرین یلتقیان بینهما برزخ لایبغیان»
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🏴جنگ، اوج درگیری و «ستیز» برای انسانهاست. پس باید تمام قوای روحی و فکری و جسمیت را بر تولید بالاترین حد خشونت متمرکز کنی تا بکشی و کشته نشوی و این یعنی غیبت همیشگی «عاطفه» در میدانهای کارزار؛ مخصوصا اگر از نظر قدرت نظامی، در طرف ضعیفتر باشی.
▪️از همین جا هم هست که بشر عادی و مادّی از انسانِ به آسمانپیوسته جدا
میشود و جنگ اهل ایمان از وحشیگری اصحاب طغیان فاصله میگیرد:
▪️در شرایطی که لشگری بیست هزار نفری، یک گروهان هفتاد نفره را تکهتکه کردهاند تا تنها چند نفر از بنیهاشم در محاصره سپاه کوفه باقی بمانند، حسین یکی دیگر از معجزاتش را رو کرد و به فهم و درکِ پیامبرگونهی قاسم تکیه زد و همراه با او، متعادلترین ترکیبِ «ستیز» و «عاطفه» را در مقابل تاریخ به نمایش گذاشت:
▪️«فلمّا نظر الحسين عليه السلام إليه قد برز اعتنقه و جعلا يبكيان حتى غشي عليهما هنگامی که حسین، قاسم را دید که به میدان میرود، او را در آغوش گرفت و هر دو شروع به گریستن کردند تا جایی که بیهوش شدند»...
▪️ «غشی» را جایی بکار میگیرند که بیشتر توانایی بدن از کار بیفتد. «فرماندهی سرافراز چند نفر در برابر چندده هزار نفر» که دقایقی قبل از این حماسیترین رجزها را خوانده بود و با «هیهات منا الذله» و «انوف حمیّه» و «نفوس ابیّه» قلب دشمن را لرزانده بود و عمر بن سعد را به اعتراف «نفس ابیه بین جنبیه» مجبور کرده بود و با تمرکز روحی و کلامیش لشگر دشمن را به هم ریخته بود و از صبح تا عصر این جنگ نابرابر را مدیریت کرده بود و کمکم داشت برای به میدان رفتن آماده میشد، حالا در کنار برادرزاده اوج عاطفه را به رخ میکشد و از شدت گریه بدنش از کار میافتد... و برادرزاده هم ادامه میدهد و زیبایی این ترکیب را صریحتر میکند:
▪️«ثمّ استأذن الحسين عليه السلام في المبارزة، فأبى الحسين أن يأذن له، فلم يزل الغلام يقبّل يديه و رجليه حتى أذن له، فخرج و دموعه تسيل على خدّيه، و هو يقول ان تنکرونی فانا بن الحسن....
از حسین برای جنگیدن اجازه خواست و او ابا کرد. اینقدر دست و پای حسین را بوسید تا اجازه گرفت. پس به سوی میدان رفت و در حالی که اشکهایش بر گونههایش میریخت، رجزخوانی را شروع کرد: اگر نمیشناسیدم من پسر حسنم...»
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
▪️جمع بین ظریفترین عواطف و شدیدترین ستیزها، اینقدر محال است که با گذشت صدها سال از عاشورا عدهای از دوستدارانش در عاطفهی صرف فروغلطیدهاند و عدهی دیگری در ستیز محض متوقف شدهاند.
▪️ اما حسین همه اینها را نه در یک وضعیت عادی بلکه در در سختترین و تلخترین روز زندگیش ترکیب کرد بدون اینکه خلطی به چشم بیاید و تعادلی به هم بخورد و مرزی جابجا شود.
▪️از همان جا بود که دریای ستیز و بحر عطوفت را در عین دوگانگی در هم آمیخت و نوای «مرج البحرین یلتقیان بینهما برزخ لایبغیان» را تا همیشه به گوش زمین و زمان خواند و و از این ترکیب معجزگون، دلرباترین منتجه را به بشریت تقدیم کرد و اعجازِ «تعادل» را برای انسان به نمایش گذاشت.
▪️ پس طبیعی بود که فرماندهی ِ روحیات انسانی را در اختیار بگیرد و «هدایت تاریخ» مثل یک مروارید درخشان به سویش بغلطد: «یخرج منهما اللولو و المرجان. فبای آلاء ربکما تکذبان؟»
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
▪️_ قاسم برای حسین، تجسم حسن بود و اگر خوب به روضههای حسین بر سر جنازه برادرش در مدینه دقت کنیم، بیهوش شدن او در کربلا توضیح بیشتری پیدا میکند:
«غارتزده آنی نیست که مالش را ببرند، غارتزده کسی که برادرش را در خاک پنهان کند.»
پس وقتی قاسم به سمت مرگ میرفت، حسین داشت غارت میشد و چیزی از او نمانده بود تا به هوش و برپا بماند... حتی غشی علیهما...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
▪️تقدیم به شهید یک و بیست دقیقه ی همه ی شبهای جمعه، حاج «قاسم» عزیز که به موالی اش اقتدا کرد و علیرغم جنگ با وحشیترین عناصر «کفر مدرن» و «تکفیر متحجر»، نمونهای امروزین از ترکیب ستیز و عاطفه را در جنگاوران خداپرست به صحنه آورد و زیباترین عواطف را از قلب مهربانش به مسلمانان، ایرانیان و فرزندان شهیدان هدیه کرد و دلهای یک ملت را با خود بُرد و به همین خاطر، برای همیشه در تاریخ ایران جاودانه شد.
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖊: #محمدصادق_حیدری
#سورهی_قیام
#شب_پنجم_محرم
#محرم
#حضرت_قاسم
#شهید_قدس
#شهید_سلیمانی
سروش splus.ir/msnote
ایتا Eitaa.com/msnote
بله https://ble.im/msnote
تلگرام https://t.me/msnote
من تصور میکنم که مقصود از خلقت دنیا و آخرت، همین لحظههاست. کاش ما هم بتوانیم این صحنه ها را ببینیم و بشنویم و بچشیم... پس «فجمع الله بیننا و بینک فی منازل المخبتین» یا اباالفضل...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
_ تقدیم به مردی که ثابت کرد تکامل در دوران ما هم، به اخبات در برابر «نیابت عامّه» و سوز دل برای مقاصد او و دغدغه تحقق آنها بر میگردد و وقتی این شیفتگی و شیدایی در عقلانیت و عمل جاری شود، یلی به لشگر تاریخی اباالفضل اضافه شده که جامعه را تکان میدهد و قلبها را نرم و تسلیم میکند. تقدیم به شهید یک و بیست دقیقهی همهی شبهای جمعه؛ به سردار ِ نائب عامّ حضرت ولیعصر و به سپهسالار ولایتفقیه؛ حاج قاسم سلیمانی. همان علمداری که دیگر برنگشت اما برای همه پیام گذاشت و محور شیدایی و شیفتگی را معیّن کرد: «خامنه ایِ عزیز را عزیز جان خود بدانید.»
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖊: #محمدصادق_حیدری
#شهید_سلیمانی
#سلیمانی
#محرم
#حضرت_اباالفضل
سروش splus.ir/msnote
ایتا Eitaa.com/msnote
بله https://ble.im/msnote
تلگرام https://t.me/msnote
🔹 از طرف امثال من که با نادانی یا ناتوانی، با معجونی از خلأ تئوریک و فقدان جرأت و جربزه در جهاد فرهنگی و جنگ اقتصادی، قدرت کمتر برای خودی و دست برتر برای دشمن درست کردیم و ناخواسته مانع قصاص خونش شدیم و «تمرین دستهجمعی انتقام» را _ که مقدمه بازگشت منتقم است _ عقب انداختیم. اما هنوز به عفو و رحمت و گذشت خدا امیدواریم که به قول اباعبدالله در دعای عرفه: «ام کیف لاتحسن احوالی و بک قامت... چطور حالم خوب نشود در حالی که به لطف تو برپاشده» یا به قول فرزندش در صحیفه سجادیه: «و اجعلنی اسوه من أنهضته بتجاوزک عن مصارع الخاطئین... مرا اسوهی کسانی قرار بده که به خاکافتاده ی خطا بودند اما تو با گذشتت، آنها را از خاک بلند کردی.» از طرف به خاکافتادگانِ خطا و اهالی دنیا که با امید به عفو خدا، دنبال قیام و پیداکردن راه انتقام هستند؛ تقدیم به سردار نائب عامِ حضرت ولیعصر، سپهسالار ولایتفقیه؛ به شهید یک و بیست دقیقهی همهی شبهای جمعه، حاج قاسم سلیمانی...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖊: #محمدصادق_حیدری
#حاج_قاسم
#شهید_سلیمانی
#قاسم_سلیمانی
#مرد_میدان
#جمعه_ناک
#سردار_دلها
#قاسم_سليماني
#انتقام_سخت
@msnote
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─•••
*مکتب سلیمانی و موانع انتقام سخت*
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
ـ «راست میگید. یادم میاد بعد از پیروزیهای سال 61، بعضی از ردههای سپاه رفتن دورههای دافوس خوندن و با دانش کلاسیک جنگ آشنا شدن تا بهتر تو جنگ خدمت کنن. بعد، وقتی تو طراحی عملیاتها ازشون مشورت خواسته میشد، همهش اشکال میکردن و میگفتن اینطوری که نمیشه، معقول نیست، علمی نیست و... کار به جایی رسید که امثال حاج قاسم یا شهید خرازی میگفتن اگه این دافوسخوندهها تو اتاق عملیات باشن، ما حاضر نیستیم عملیات کنیم.»
اینها رو یکی از مسئولین نظام میگفت وقتی تحلیل مرحوم استاد ـ که آن موقع یعنی حوالی سال 94 هنوز از دست نداده بودیمش ـ از دفاع مقدس رو براش گفتیم.
گفتیم که جنگ هم مثل همه چیز علمی و تخصصی شده و دکترینهای متداول جنگ، ادامه درگیری با عراق رو غیرممکن میدونست و فقط وقتی چرخه شکستها تموم شد و پیروزیها رخ نشون دادن که جرأت امثال شهید حسن باقری، باعث شد در علم و تخصص متداول جنگی تصرف بشه و تغییرات بزرگی درش بوجود بیاد. تغییراتی که طراحی عملیاتها رو بر اساس «شهادتطلبی» ـ و نه «سختافزارمحوری» ـ متحول کرد؛ تغییراتی که وجدانی و تجربی بودن و هنوز تئوریزه نشدن و همین خلا از عوامل اصلی قبول قطعنامه بود... اما بکارگیریشون توی درگیری منطقهای با امریکا هنوز هم داره جواب میده و لبنان و فلسطین و عراق و سوریه و افغانستان رو به چالشی بزرگ برای امریکا تبدیل کرده و...
وقتی سردار عزیز شهید شد، با برادرانم در «حسینیه اندیشه» مباحثاتی داشتیم تا مباحث حاجآقا رو در اینباره جمعبندی کنیم و تحلیلی از «مکتب سلیمانی» ارائه بدیم.
بعد من متن اولیهای رو که نتیجه مباحثات بود، نوشتم و قرار شد ویراستاری بشه اما چون تا چهلم شهید وقتی باقی نمونده بود، به همون صورت در خبرگزاری فارس و رسا منتشر شد و بعد هم اداره ارشاد قم چاپش کرد تا تو راهپیمایی 22 بهمن منتشر بشه.
البته ضرورت اختصار باعث شده تا متن اجمالهایی داشته باشه که تفصیلش (مثالها و توضیحات و...) رو میتونید تو فایلهای صوتی سخنرانی شب چهارم و شب پنجم فاطمیه 98 توی کانال «حسینیه اندیشه» در ایتا و در بله پیگیری کنید.
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
این درک ناقص از مقام بلند اون بزرگوار، تقدیم به شهید یک و بیست دقیقهی همهی شبهای جمعه و به مرحوم استاد
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
متن کامل تحلیل "مکتب سلیمانی و موانع انتقام سخت" در آدرس زیر:
http://hosseiniehandisheh.ir/%d9%85%da%a9%d8%aa%d8%a8-%d8%b3%d9%84%db%8c%d9%85%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%88-%d9%85%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%b9-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d9%82%d8%a7%d9%85-%d8%b3%d8%ae%d8%aa/
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖊: #محمدصادق_حیدری
#شهید_سلیمانی
#قاسم_سلیمانی
#قاسم_سليماني
#انتقام_سخت
#مکتب_سلیمانی
سروش splus.ir/msnote
ایتا Eitaa.com/msnote
بله https://ble.im/msnote
تلگرام https://t.me/msnote
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─•••
🔹قهرمانها قاهرند. قلبهای ما آدمهای عادی را مقهور خودشان میکنند. با قدرتشان بر ما چیره میشوند. دلها را میبَرند و حتی آنها را میبُرّند. خودشان را لای همان بریدگیها جا میکنند و بعد زخم را بههم میآورند و بیرون نمیآیند. اینطوری میروند توی قلب جامعه و خواستنی میشوند.
🔹اما #علی مثل همیشه، قواعد بشری را به هم میریزد: با اینکه یکتنه، تنها مصداق «کفی الله المومنین القتال»ی میشود که خدا درباره جنگ احزاب گفته و اولین قلبی بوده که جرأت کرده تا از قویترین قبیلهها خون به گردن بگیرد تا درباره او «لم یقاتل المشرکین قبلَه احد» بگویند و طوری به سپاه دشمن میزده که فرشتهها حالیبهحالی میشدند و «السلام علی من عجبت من حملاته فی الوغی ملائکه السماوات» را جزئی از زیارتنامهاش گذاشتهاند و توصیف جزئیاتش را به فاطمه سپردهاند: «هر گاه که اژدهای شرک دهان باز میکرد، پیامبر پسرعمویش را در آتش آن میانداخت و او باز نمیگشت مگر اینکه بالهای اژدها را زیرپایش لگدکوب و شعلههایش را با شمشیرش خاموش کرده باشد» و....؛ با همه اینها «نخواستهشدهترین قهرمان» بود. بعضیها در طول ده سالی که علی برای دفاع از نهضت نبوی، روز و شب نداشت، برای شکستن جاذبهی قهرمان شب و روز نداشتند و با دوری از میدان جنگ و حفظ احترام قدرتمندان حجاز، برای خودشان جاذبه میساختند...
🔹من گمان میکنم کلمات اعجازآمیز خطبه فدکیه و ضرباهنگ پرهیبتِ آن فراز آخرش که از مهابت غم خبر میدهد، روضهی سنگینِ «نخواستهشدهترین قهرمان» است؛ روضه پرسوزی که منیعترین معانی را در عجیبترین عبارتها ریخته و شاید آنچه علی به چاه میگفته را بر زبان آورده تا این همزبانی زهرا، کمی به علی التیام دهد:
«افترستَ الذئاب و افترشتَ التراب... شیرمردانه گرگها را میدریدی و اکنون خاک را فرش خودت کردهای... نقضتَ قادمه الاجدل فخانک ریش الاعزل... شهپر شاهینهای شکاری را شکستی؛ پس پَر مرغانِ فراری از جنگ به تو خیانت کرد...»
عظمت اندوه را ببینید که چه ترکیبهای بیسابقهای ساخته؛ اندوهِ نخواستنیترین قهرمان... قهرمانی که یک شهر بر سر نخواستنش ایستاد و دعوا به راه انداخت... دعوای بین یک زن و چهل مرد در مقابل چشم قهرمان...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
تقدیم به خواستنیترین قهرمان ملت ایران که نشان داد علی چطور بر تاریخ حاکم شده و جاذبهاش قرنها را در مینوردد و خواستنیبودنش، فداییهایی را تربیت میکند که دل میلیونها نفر را با خود میبَرند و میبُرند و خونگریه میسازند؛ تقدیم به سردار نائب عام حضرت ولیعصر و سپهسالار ولایت فقیه؛ به شهید یک و بیست دقیقه همه شبهای جمعه حاج قاسم سلیمانی و به همشهریان مظلومش که در فشار جمعیت، باز هم او را خواستند و پای او ایستادند و برایش جان دادند...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖊: #محمدصادق_حیدری
#حضرت_علی علیه السلام
#حضرت_فاطمه سلام الله علیها
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#فاطمیه
#خطبه_فدکیه
#قاسم_سليماني
#شهید_سلیمانی
#سلیمانی
#حاج_قاسم
#سردار_دلها
#قهرمان_من
#hero
سروش splus.ir/msnote
ایتا Eitaa.com/msnote
بله https://ble.im/msnote
تلگرام https://t.me/msnote
هدایت شده از محمدصادق
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─•••
🔹قهرمانها قاهرند. قلبهای ما آدمهای عادی را مقهور خودشان میکنند. با قدرتشان بر ما چیره میشوند. دلها را میبَرند و حتی آنها را میبُرّند. خودشان را لای همان بریدگیها جا میکنند و بعد زخم را بههم میآورند و بیرون نمیآیند. اینطوری میروند توی قلب جامعه و خواستنی میشوند.
🔹اما #علی مثل همیشه، قواعد بشری را به هم میریزد: با اینکه یکتنه، تنها مصداق «کفی الله المومنین القتال»ی میشود که خدا درباره جنگ احزاب گفته و اولین قلبی بوده که جرأت کرده تا از قویترین قبیلهها خون به گردن بگیرد تا درباره او «لم یقاتل المشرکین قبلَه احد» بگویند و طوری به سپاه دشمن میزده که فرشتهها حالیبهحالی میشدند و «السلام علی من عجبت من حملاته فی الوغی ملائکه السماوات» را جزئی از زیارتنامهاش گذاشتهاند و توصیف جزئیاتش را به فاطمه سپردهاند: «هر گاه که اژدهای شرک دهان باز میکرد، پیامبر پسرعمویش را در آتش آن میانداخت و او باز نمیگشت مگر اینکه بالهای اژدها را زیرپایش لگدکوب و شعلههایش را با شمشیرش خاموش کرده باشد» و....؛ با همه اینها «نخواستهشدهترین قهرمان» بود. بعضیها در طول ده سالی که علی برای دفاع از نهضت نبوی، روز و شب نداشت، برای شکستن جاذبهی قهرمان شب و روز نداشتند و با دوری از میدان جنگ و حفظ احترام قدرتمندان حجاز، برای خودشان جاذبه میساختند...
🔹من گمان میکنم کلمات اعجازآمیز خطبه فدکیه و ضرباهنگ پرهیبتِ آن فراز آخرش که از مهابت غم خبر میدهد، روضهی سنگینِ «نخواستهشدهترین قهرمان» است؛ روضه پرسوزی که منیعترین معانی را در عجیبترین عبارتها ریخته و شاید آنچه علی به چاه میگفته را بر زبان آورده تا این همزبانی زهرا، کمی به علی التیام دهد:
«افترستَ الذئاب و افترشتَ التراب... شیرمردانه گرگها را میدریدی و اکنون خاک را فرش خودت کردهای... نقضتَ قادمه الاجدل فخانک ریش الاعزل... شهپر شاهینهای شکاری را شکستی؛ پس پَر مرغانِ فراری از جنگ به تو خیانت کرد...»
عظمت اندوه را ببینید که چه ترکیبهای بیسابقهای ساخته؛ اندوهِ نخواستنیترین قهرمان... قهرمانی که یک شهر بر سر نخواستنش ایستاد و دعوا به راه انداخت... دعوای بین یک زن و چهل مرد در مقابل چشم قهرمان...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
تقدیم به خواستنیترین قهرمان ملت ایران که نشان داد علی چطور بر تاریخ حاکم شده و جاذبهاش قرنها را در مینوردد و خواستنیبودنش، فداییهایی را تربیت میکند که دل میلیونها نفر را با خود میبَرند و میبُرند و خونگریه میسازند؛ تقدیم به سردار نائب عام حضرت ولیعصر و سپهسالار ولایت فقیه؛ به شهید یک و بیست دقیقه همه شبهای جمعه حاج قاسم سلیمانی و به همشهریان مظلومش که در فشار جمعیت، باز هم او را خواستند و پای او ایستادند و برایش جان دادند...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖊: #محمدصادق_حیدری
#حضرت_علی علیه السلام
#حضرت_فاطمه سلام الله علیها
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#فاطمیه
#خطبه_فدکیه
#قاسم_سليماني
#شهید_سلیمانی
#سلیمانی
#حاج_قاسم
#سردار_دلها
#قهرمان_من
#hero
سروش splus.ir/msnote
ایتا Eitaa.com/msnote
بله https://ble.im/msnote
تلگرام https://t.me/msnote
هدایت شده از محمدصادق
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─•••
*مکتب سلیمانی و موانع انتقام سخت*
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
ـ «راست میگید. یادم میاد بعد از پیروزیهای سال 61، بعضی از ردههای سپاه رفتن دورههای دافوس خوندن و با دانش کلاسیک جنگ آشنا شدن تا بهتر تو جنگ خدمت کنن. بعد، وقتی تو طراحی عملیاتها ازشون مشورت خواسته میشد، همهش اشکال میکردن و میگفتن اینطوری که نمیشه، معقول نیست، علمی نیست و... کار به جایی رسید که امثال حاج قاسم یا شهید خرازی میگفتن اگه این دافوسخوندهها تو اتاق عملیات باشن، ما حاضر نیستیم عملیات کنیم.»
اینها رو یکی از مسئولین نظام میگفت وقتی تحلیل مرحوم استاد ـ که آن موقع یعنی حوالی سال 94 هنوز از دست نداده بودیمش ـ از دفاع مقدس رو براش گفتیم.
گفتیم که جنگ هم مثل همه چیز علمی و تخصصی شده و دکترینهای متداول جنگ، ادامه درگیری با عراق رو غیرممکن میدونست و فقط وقتی چرخه شکستها تموم شد و پیروزیها رخ نشون دادن که جرأت امثال شهید حسن باقری، باعث شد در علم و تخصص متداول جنگی تصرف بشه و تغییرات بزرگی درش بوجود بیاد. تغییراتی که طراحی عملیاتها رو بر اساس «شهادتطلبی» ـ و نه «سختافزارمحوری» ـ متحول کرد؛ تغییراتی که وجدانی و تجربی بودن و هنوز تئوریزه نشدن و همین خلا از عوامل اصلی قبول قطعنامه بود... اما بکارگیریشون توی درگیری منطقهای با امریکا هنوز هم داره جواب میده و لبنان و فلسطین و عراق و سوریه و افغانستان رو به چالشی بزرگ برای امریکا تبدیل کرده و...
وقتی سردار عزیز شهید شد، با برادرانم در «حسینیه اندیشه» مباحثاتی داشتیم تا مباحث حاجآقا رو در اینباره جمعبندی کنیم و تحلیلی از «مکتب سلیمانی» ارائه بدیم.
بعد من متن اولیهای رو که نتیجه مباحثات بود، نوشتم و قرار شد ویراستاری بشه اما چون تا چهلم شهید وقتی باقی نمونده بود، به همون صورت در خبرگزاری فارس و رسا منتشر شد و بعد هم اداره ارشاد قم چاپش کرد تا تو راهپیمایی 22 بهمن منتشر بشه.
البته ضرورت اختصار باعث شده تا متن اجمالهایی داشته باشه که تفصیلش (مثالها و توضیحات و...) رو میتونید تو فایلهای صوتی سخنرانی شب چهارم و شب پنجم فاطمیه 98 توی کانال «حسینیه اندیشه» در ایتا و در بله پیگیری کنید.
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
این درک ناقص از مقام بلند اون بزرگوار، تقدیم به شهید یک و بیست دقیقهی همهی شبهای جمعه و به مرحوم استاد
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
متن کامل تحلیل "مکتب سلیمانی و موانع انتقام سخت" در آدرس زیر:
http://hosseiniehandisheh.ir/%d9%85%da%a9%d8%aa%d8%a8-%d8%b3%d9%84%db%8c%d9%85%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%88-%d9%85%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%b9-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d9%82%d8%a7%d9%85-%d8%b3%d8%ae%d8%aa/
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖊: #محمدصادق_حیدری
#شهید_سلیمانی
#قاسم_سلیمانی
#قاسم_سليماني
#انتقام_سخت
#مکتب_سلیمانی
سروش splus.ir/msnote
ایتا Eitaa.com/msnote
بله https://ble.im/msnote
تلگرام https://t.me/msnote
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─•••
*سوره قیام*
آیه پنجم: «مرج البحرین یلتقیان بینهما برزخ لایبغیان»
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🏴جنگ، اوج درگیری و «ستیز» برای انسانهاست. پس باید تمام قوای روحی و فکری و جسمیت را بر تولید بالاترین حد خشونت متمرکز کنی تا بکشی و کشته نشوی و این یعنی غیبت همیشگی «عاطفه» در میدانهای کارزار؛ مخصوصا اگر از نظر قدرت نظامی، در طرف ضعیفتر باشی.
▪️از همین جا هم هست که بشر عادی و مادّی از انسانِ به آسمانپیوسته جدا
میشود و جنگ اهل ایمان از وحشیگری اصحاب طغیان فاصله میگیرد:
▪️در شرایطی که لشگری بیست هزار نفری، یک گروهان هفتاد نفره را تکهتکه کردهاند تا تنها چند نفر از بنیهاشم در محاصره سپاه کوفه باقی بمانند، حسین یکی دیگر از معجزاتش را رو کرد و به فهم و درکِ پیامبرگونهی قاسم تکیه زد و همراه با او، متعادلترین ترکیبِ «ستیز» و «عاطفه» را در مقابل تاریخ به نمایش گذاشت:
▪️«فلمّا نظر الحسين عليه السلام إليه قد برز اعتنقه و جعلا يبكيان حتى غشي عليهما هنگامی که حسین، قاسم را دید که به میدان میرود، او را در آغوش گرفت و هر دو شروع به گریستن کردند تا جایی که بیهوش شدند»...
▪️ «غشی» را جایی بکار میگیرند که بیشتر توانایی بدن از کار بیفتد. «فرماندهی سرافراز چند نفر در برابر چندده هزار نفر» که دقایقی قبل از این حماسیترین رجزها را خوانده بود و با «هیهات منا الذله» و «انوف حمیّه» و «نفوس ابیّه» قلب دشمن را لرزانده بود و عمر بن سعد را به اعتراف «نفس ابیه بین جنبیه» مجبور کرده بود و با تمرکز روحی و کلامیش لشگر دشمن را به هم ریخته بود و از صبح تا عصر این جنگ نابرابر را مدیریت کرده بود و کمکم داشت برای به میدان رفتن آماده میشد، حالا در کنار برادرزاده اوج عاطفه را به رخ میکشد و از شدت گریه بدنش از کار میافتد... و برادرزاده هم ادامه میدهد و زیبایی این ترکیب را صریحتر میکند:
▪️«ثمّ استأذن الحسين عليه السلام في المبارزة، فأبى الحسين أن يأذن له، فلم يزل الغلام يقبّل يديه و رجليه حتى أذن له، فخرج و دموعه تسيل على خدّيه، و هو يقول ان تنکرونی فانا بن الحسن....
از حسین برای جنگیدن اجازه خواست و او ابا کرد. اینقدر دست و پای حسین را بوسید تا اجازه گرفت. پس به سوی میدان رفت و در حالی که اشکهایش بر گونههایش میریخت، رجزخوانی را شروع کرد: اگر نمیشناسیدم من پسر حسنم...»
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
▪️جمع بین ظریفترین عواطف و شدیدترین ستیزها، اینقدر محال است که با گذشت صدها سال از عاشورا عدهای از دوستدارانش در عاطفهی صرف فروغلطیدهاند و عدهی دیگری در ستیز محض متوقف شدهاند.
▪️ اما حسین همه اینها را نه در یک وضعیت عادی بلکه در در سختترین و تلخترین روز زندگیش ترکیب کرد بدون اینکه خلطی به چشم بیاید و تعادلی به هم بخورد و مرزی جابجا شود.
▪️از همان جا بود که دریای ستیز و بحر عطوفت را در عین دوگانگی در هم آمیخت و نوای «مرج البحرین یلتقیان بینهما برزخ لایبغیان» را تا همیشه به گوش زمین و زمان خواند و و از این ترکیب معجزگون، دلرباترین منتجه را به بشریت تقدیم کرد و اعجازِ «تعادل» را برای انسان به نمایش گذاشت.
▪️ پس طبیعی بود که فرماندهی ِ روحیات انسانی را در اختیار بگیرد و «هدایت تاریخ» مثل یک مروارید درخشان به سویش بغلطد: «یخرج منهما اللولو و المرجان. فبای آلاء ربکما تکذبان؟»
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
▪️_ قاسم برای حسین، تجسم حسن بود و اگر خوب به روضههای حسین بر سر جنازه برادرش در مدینه دقت کنیم، بیهوش شدن او در کربلا توضیح بیشتری پیدا میکند:
«غارتزده آنی نیست که مالش را ببرند، غارتزده کسی که برادرش را در خاک پنهان کند.»
پس وقتی قاسم به سمت مرگ میرفت، حسین داشت غارت میشد و چیزی از او نمانده بود تا به هوش و برپا بماند... حتی غشی علیهما...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
▪️تقدیم به شهید یک و بیست دقیقه ی همه ی شبهای جمعه، حاج «قاسم» عزیز که به موالی اش اقتدا کرد و علیرغم جنگ با وحشیترین عناصر «کفر مدرن» و «تکفیر متحجر»، نمونهای امروزین از ترکیب ستیز و عاطفه را در جنگاوران خداپرست به صحنه آورد و زیباترین عواطف را از قلب مهربانش به مسلمانان، ایرانیان و فرزندان شهیدان هدیه کرد و دلهای یک ملت را با خود بُرد و به همین خاطر، برای همیشه در تاریخ ایران جاودانه شد.
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖊: #محمدصادق_حیدری
#سورهی_قیام
#شب_پنجم_محرم
#محرم
#حضرت_قاسم
#شهید_قدس
#شهید_سلیمانی
سروش splus.ir/msnote
ایتا Eitaa.com/msnote
بله https://ble.im/msnote
تلگرام https://t.me/msnote