آدم میتواند زخمها و جراحیها را تحمل کند
چون خوب میشود . اما زخم زبانها را نه !
زخم زبان به این زودی ها التیام پیدا نمیکند .
.♥️ ؛ قصہۍدلبرۍ
خلق ِ زندگۍ دلخواهتان شاید کمی ترسناک
بہ نظر برسد . اما میدانید چه چیزی از آن
هم ترسناکتر خواهد بود ؟
" پشیمانـے "
- کتاب بیحد و مرز
با آرامشی چندش آور ادامہ داد . .
این دنیای مجازی هم خیلی خوبه ها !
از این ور ما تولید میکنیم، از اونور یه عده با چشم هاۍ بسته نشخوار میکنن. اصلا شھر هرتی کہ میگن ، همین دنیای مجازیه .
کی بھِ کیه؟! با لطف مسئولینی کہ پشت در سفارتخونه هاۍ خاص تربیت شدن ، این ملت اونقدر خسته و عصبی هستن که واسشون مھم نیست خبر خیانت یه آقازاده راسته یا دروغ .
فقط اگه دستشون بھت برسه ، عین قصاب گوشت تنت رو رشته رشته میکنن . حالا به فرض محالهم که ثابت شه تو بیگناهی ؛ دیگه کی باور میکنه ؟! این روزها مردم دوست دارن بد بودن بالا دستی هاشون رو باور کنن ، نه خوب بودنشون رو . مھر خیانت تا آخر عمر ، عین داغ بردگۍ از رو اسم حاج اسماعیل و خانوادهش پاک نمیشه .
" کتابِ مثل بیروت بود . "
هر حرکتی از هر توقفـي بهتر است.
توقف بہطور فزاینده خود را بازتولید
میکند. در توقف ؛ رسوب میکنیم ،
بویِ کھنگی میگیریم.
انسان متوقف یعنی مرده. حرکتِ
متوقف یعنی سکون ؛ مبارزھی
متوقف یعنی سـازش.
.
.
ارتداد ــ وحید یامینپور
از شما چہ پنھون من خیلی آدم ترسوییام
بِخصوص از دو چیز بیشتر از چیزاۍ دیگه
مےترسم . یکی دروغه ، یکی هم خلف وعده .
پناه بر خدا ! بد آتیشیاَن این دوتا آتیش🔥.
من اگہ یکی از این دوتا آتیش رو تو دامن کسی
ببینم، از صد قدمیاش هم رد نمیشم . خداییش
ترس هم داره ، اگر خدایی نکرده جرقہاش بیفتہ
تو دامن آدم واویلاست.
~ کتاب ِ کمی دیرتر
هرچیزی را نباید رها کرد بہ امیدِ قسمت .
خودِ قسمت هم گاهی امیدش بہ آدمهاست❤️🩹𓍢 ִֶָ
- @mybook_84
خدایا امتحان هاۍ ما را از جاهایی کہ هنوز درس ندادهای، نگیر . ضعیفیم . خراب می کنیم . مضحکہۍ فرشتہ هایت میشویم .
🤍. . کتابِ خال سیاھِ عربـے
𝑴𝒚 𝑳𝒊𝒃𝒓𝒂𝒓𝒚 !💙.
درمورد گنج کیمیـٰا شنیدھاۍ ؟! این کتاب تو را بھ آن گنج مۍرساند . کتاب کیمیاگر نوشته رضا مصطفوی رما
یہ قاچ کتاب🍕'
مگر حدیث تشبیه را روایت نکردهاید که رسول خدا فرمود :« هرکس میخواهد آدم را در علمش ، نوح را در تقوایش ، ابراهیم را در بردباریاش ، موسی را در هیبتش و عیسی را در عبادتش بشناسد، علی را ببیند . »
📙کیمیاگر ┅ #رضا_مصطفوی ┅ 𝓜𝔂 𝓵𝓲𝓫𝓻𝓪𝓻𝔂 🧡
" متن براۍ تبریڪ عید🪻🍎💕 "
و انتھاۍ این قصہۍ سرد و سفید همیشه
سبز خواهد بود؛ نوروز مبارڪ ! ִֶָ 💛•
اما اینجا کسی هست کہ بہ اندازه تمام
شکوفههاۍ بهارے برایتان آرزوهای خۅب دارد ؛
سال نو مبارڪ! ִֶָ 🦋•
تو تیکہهای ، پارههای قلبمو به هم دوختی
و نور من شدی وسطِ همهہی تاریکیا . . بدون که
با هیچ اتفاق بھتری عوضت نمیکنم🫂✨
عیدت مبارک رفیقِ من ! ִֶָ 🫀•
- عیدتون پیشاپیش مبارڪ قشنگا :)🩷
.• @Mybook_84 -`ღ´-
.pdf
2.15M
پی دی اف کتاب سہ دقیقہ در قیامت
📖 • تجربہای نزدیک به مرگ
اینم عیدی ما به شما ^.^🌸
𝑴𝒚 𝑳𝒊𝒃𝒓𝒂𝒓𝒚 !💙.
رویاۍ نیمہ شب 💍🤍⊱
_
رویاۍ نیمہ شب ، رویایی است از جنس عشق ، که در فضاۍ مذهبی شھر حله در عراق ، کہ زمانی جایگاه حوزه علمیه شیعه و زادگاه مجتھدان بسیاری بوده است ، جریان دارد . قرن سوم هجری است و در شھر حله کشمکش میان شیعہ و سنی در جریان است کشمکشی کہ حاکمان قدرت طلب به آن دامن می زنند . در این فضا هاشم که سنی است به ریحانہۍ شیعہ مذهب دل می بازد . موانع در راه این عشق بسیار است و هاشم می کوشد بر این موانع پیروز شود . ؏شق است که داستان را جلو می برد ودر نھایت معجزهۍ آن ، بر مشکلاتِ ناشی از تفاوت مذاهب چیره می شود .
•| نگارندھ ؛ مظفر سالاری
•| این داستان بر اساس واقعیت است જ📜
>.<
زندگـے به من یاد داده کہ صبر ، داروۍ تلخی
است که بسیاری از مصیبتها و رنجها را مداوا میکند .
رویاۍ نیمہ شب ミ📕
مظفر سالاری ミ📝
๑᎒ 𝑚𝑦 𝑙𝑖𝑏𝑟𝑎𝑟𝑦
تو هرکہ باشی و هر چه بکنی ، وقتی واقعا چیزی را بخواهی این خواست در روح جھان متولد میشود . و این ماموریت تو در روی زمین است !
.• @Mybook_84 -`ღ´-
؛♥️
شنیدهام که گاهی خدا بندهاش را به بلایی
گرفتار میکند تا به خود نزدیکش کند .
رویاۍ نیمہ شب | 🌙
مظفر سالاری | 📝
๑᎒ 𝐌𝐲 𝐥𝐢𝐛𝐫𝐚𝐫𝐲
•~🌸 ؛
من هنوز هم نمیتوانم باور کنم میان ِ
تو و حسین علیهالسلام ، دیدار آخری
هم بود . مگر میشود دیدار آخری باشد و
پس از آن زینبِ عاشق، نایی برای نفس
کشیدن داشته باشد !
≼ کتابِ بگو چگونه دل از حسین کندی؟
بھِ قلم : محسن عباسۍ ولدۍ ≽
ৎ୭@Mybook_84 ♥️୭