eitaa logo
نبض قلم
636 دنبال‌کننده
662 عکس
170 ویدیو
9 فایل
⏪کپی شعر ممنوع فوروارد آزاد راه ارتباطی👇 @safieghomanjani کانال آموزشی ما را دنبال کنید👇 @arayehha
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نبض قلم
خدا، تا دست بر لوح و قلم زد بساطِ تیره ی شب را به هم زد به مهرش، آفتابی تازه آورد به لطفش، روز و شب‌ها را رقم زد @nabzeghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هم چشم سپیده را پر از نم کردی هم قلب ستاره را پر از غم کردی خورشید شدی تا به تماشای خدا می‌رفتی و پشت ماه را خم کردی! @nabzeghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای آیه ی حق سوره ی سوگند سلام ای بنده ی دلبند خداوند سلام عمری‌ست مسلمان شده ی وحی توایم پیغمبر آفتاب و لبخند سلام @nabzeghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از گلچین شعر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لا اله الّا الله محمد رسول الله ☘اللّهمَّ صلِّ علی محمدوآل محمد☘ @golchine_sher
هدایت شده از نبض قلم
با مِهر تو نور لم یزل حاصل شد حق آمد و آیین بدی باطل شد هـــمواره پیام آور ِخوبی‌هایی صد شکر که با تو دینمان کامل شد 💠 @nabzeghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قبل از تو آدم عید قربان را نمی‌دانست فرق میان کفر و ایمان را نمی‌دانست انسانیت در لابه لای عصرها گم بود هرآدمی که نامِ انسان را نمی‌دانست قبل از تو دل از گرمی ِخورشید خالی بود لبخندهای ماه تابان را نمی‌دانست یک آسمان بود و زمینی که پر از تاریک آدم مسیر سخت و آسان را نمی‌دانست نه ناخدایی بود نه اسلام و قرآنی فرق خدای این با آن را نمی‌دانست تو آمدی دنیای ما از روشنی پر شد گم شد ابوجهلی که قرآن را نمی‌دانست 🌸 @nabzeghalam
هدایت شده از نبض قلم
هر چند روی شانه اش باران گرفته چتر محبت بر سر مامان گــــــــــرفته رویای هـــــر روز کلاس اولــــــــــــم بود آری پدر با اسب آمد نــــــــــــــان گرفته @nabzeghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرایه های ادبی
4_6014880180814747430.mp3
10.79M
یک ترانه‌ی پاییزی با شعر و صدای روزبه بمانی در آستانه‌ی پاییز🍂 @nabzeghalam @arayehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ توو معدن ِسنگ و گچ و آهن جز کوه غم چیزی نمی بینم دارم واسه خوشبختی بچّم سنگا رو از توو راه می‌چینم یه عمره که حسرت به دل موندم هی کارکردم پایِ غم خوردن کاش دستای زخمی مو میدیدی قبل از غم جون کندن و مردن سهم من و این کوه سنگی داد سهم تو رو اما نمیدونم مُردن تو معدن سخت آسونه سنگا رو بردار از روی شونم از سختی معدن نترسیدم از حرف مَردم سخت آزردم با روسیاهی زندگی کردم با رو سپیدی عاقبت مُردم آری، میون ِمعدنِ دلسنگ دنبال قدری آب و نون بودم کی فکرشو میکرد یکروزی... آخه'واسه مردن جوون بودم! ترانه ای که برای عرض تسلیت درحادثه‌ی تلخ معدنچیان گلستان در سال ۹۶ سروده شد و اکنون در اول مهر۴۰۳ با اندکی تغییر و خاطری آزرده تقدیم می‌شود به کارگران شریف معدن طبس ♣️ @nabzeghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما را غمِ عشق، آخرش خواهد کشت پیچ وخمِ عشق، آخرش خواهد کشت اینگونه که در تاب و تبِ بازدمیم ما را دمِ عشق، آخرش خواهد کشت @nabzeghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از گلچین شعر
هم رویِ دست و پای گل و خار می نشست هم رویِ قد و قـــامتِ دیـــوار می نشست با قلب ِکوچکش، دل ِخیلی بزرگ داشت با آنکه خواب رفته و بیدار؛ می نشست اندازه ی زمین و زمان، حرفِ خوب داشت جایی که سقف بر سرت آوار، می نشست اهلِ گلایه کـــردن و دوز و کلک نبود هر چند با اهـــالی بـــازار مــــی نشست! بــا کوچک و بـــزرگ بــــلد بـــود دلبـــری با هر بهـانه ای کم و بسیار ، می نشست چشم مرا به دیــــدنِ دنیا بــــزرگ کرد وقتی بروی چشمِ تَـــرم، تار می نشست! آنقدر مهربان و عزیز و صــــبور بود چون کودکی که تشنه ی دیدار می نشست این یارِ مهربان که به شیرین زبانی اش معروف گشته بود و به تکرار می نشست این یارِمهربانِ گل اسمش کتاب بود ، رویِ لب یار می نشست @golchine_sher
خورشید شدی چشم به راهت باشم آیینه شدی غرقِ نگاهت باشم زیباتر از آفتاب یا مهتابی بگذار فقط خیره به ماهت باشم! @nabzeghalam