eitaa logo
آرامش
1.2هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
993 ویدیو
54 فایل
یادداشتها و تجارب دکتر رضامنتظر در بحث آرامش و سایر مطالب کاربردی مفید در این موضوع آرامش که لازمه سعادت دنیا و آخرت است، نیاز به آموزش دارد لطفا ۱۶ فایل اصلی را از منشی مجازی به آی دی ذیل دریافت و مطالعه و نظرات خود را ارسال کنید @visitmontazer
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻شعر 🏵🌺🏵🌺 دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش وز شما پنهان نشاید کرد سِرِّ مِی‌فروش 🌺🏵🌺🏵 گفت آسان گیر بر خود کارها کز رویِ طبع سخت می‌گردد جهان بر مردمانِ سخت‌کوش بسیاری از ناآرامی ها ریشه در سخت‌گیری‌های خود ما دارد. زندگی دنیایی را زیادی جدی گرفته ایم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سعه صدر باور نکردنی یکی از خادمان عراقی در ایام اربعین امسال در قبال زائر ایرانی وقتی زائر ایرانی باعث مرگ کودک دو ساله‌شان می‌شود، پدر کودک خم به ابرو نیاورد تا مبادا زائر امام حسین (ع) برنجد!! این پدر داغدیده میگوید: ما صاحب مصیبت هستیم اما این در مقابل مصیبت امام حسین (ع) چیزی نیست و دار و ندارمان را برای خدمت به ایشان می‌دهیم ... لینک کانال «حرف حساب» در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/307953861Cd71679ef85
🔻راضى به رضاى او 🌺💐✨🌺💐✨ ✨💐🌺✨💐 💐🌺✨ ✨ چهار پنج نفر جمع شديم و به راه افتاديم . هنگامى كه به در خانه اش رسيديم خدمتكار داشت از خانه بيرون مى آمد. گفتم : آقا تشريف دارند؟ بله . برو بگو عده اى از دوستان براى عيادت فرزندتان آمده اند. خدمتكار به داخل برگشت و پس از چند لحظه ما را به حضور امام باقر (عليه السلام) راهنمايى كرد. با ديدن امام سلام كرديم و او نيز با خوش ‍ رويى پاسخ گفت . وقتى حال بيمارش را پرسيديم غم و اندوه بيشترى بر چهره اش نشست . آرام و قرار نداشت و بسيار بى تاب بود. حق هم داشت ، ما كه پدر بوديم مى فهميديم او در چه حالى است ، مريضى فرزند براى پدر خيلى سخت است ، مخصوصا مرضى كه علاج ناپذير باشد. پدر و مادر حاضرند بيشترين سختى ها را تحمل كنند، ولى حتى خارى به پاى فرزندشان فرو نرود. با ديدن چنين وضعى فقط چند دقيقه نشستيم و صلاح ندانستيم بيشتر از آن مزاحم امام شويم . با اشاره من دوستان هم برخاستند و پس از آرزوى سلامتى براى فرزند امام خداحافظى كرديم و بيرون آمديم . در راه يكى از دوستان گفت ((ديديد امام چقدر ناراحت بود؟)). آن يكى گفت ((آرى ، اگر اين كودك طورى شود او چه مى كند!)). سر كوچه از همديگر خداحافظى كرديم و هر كس راه خانه اش را در پيش گرفت . روز بعد از كوچه مى گذشتم كه صداى زارى و شيون عده اى از زنان توجهم را جلب كرد. صدا از خانه امام بود. سراسيمه خود را به آنجا رساندم . در خانه باز بود و وارد شدم . خدمتكار امام را كه ديدم پرسيدم : خدا بد ندهد، چه شده ؟ چشم هايش پر از اشك شد و گفت : مريض فوت كرد. انا لله و انا اليه راجعون ، امام كجاست ؟ در اتاقش نشسته است و مهمان دارد، شما هم اگر مى خواهيد تسليت بگوييد مى توانيد برويد و امام را ببينيد. با ديدن امام دست در گردنش انداختم و تسليت گفتم و از خدا برايش صبر طلبيدم اما وقتى ديدم چهره اش بر خلاف ديروز آرام است و اثرى از پريشانى ديروز در او ديده نمى شود بسيار تعجب كردم گفتم : اى امام بزرگوار، ديروز كه فرزندتان مريض بود خيلى بى تاب و نگران بوديد، اما اكنون كه درگذشته و به رحمت خدا رفته ، انتظار داشتيم حالتان از ديروز هم بدتر باشد، ولى شما را با رويى گشاده مى بينيم ، حكمتش چيست ؟ فرمود: ما نيز مثل هر پدرى دوست داريم عزيزانمان سالم و بدون درد باشند، اما زمانى كه امر خداوند سررسيد و تقدير خدا قطعى شد خواست خدا را مى پذيريم و در برابر اراده و مشيت الهى تسليم و راضى هستيم . در راه با خود مى انديشيدم انسان چقدر بايد دريا دل باشد تا در اوج عواطف انسانى روحيه اى مطيع در برابر حكم خداوند داشته باشد، اگر چنين مساءله اى براى من اتفاق افتاده بود تا چند روز حال خود را درك نمى كردم ، اما او قلبى داشت كه با وجود اندوه فراوان همچون دريايى آرام و پر ابهت بود، در دلم به اين مكتب انسان ساز و پيشواى آن آفرين گفتم . 📚حیات پاکان،مهدی محدثی و
در دنیایی که عشق به خدمت زائر الحسین علیه السلام، قامت نمی خواهد، جسم سالم نمی خواهد، شهرت، خزانه و‌ پول بسیار نمی خواهد! و به جای همه آنها، توفیق و خلوص میخواهد! افرادی که دغدغه ای بزرگ دارند چیزهای کوچک را نمی خورند و فعال و با نشاط هستند‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راز آرامش بالا بردن سطح و برخورداری از یک است نه تلاش برای رسیدن به تصاویر اشک و گریه موکب داران عراقی موقع جمع کردن مواکب پذیرایی از زائران ... لینک کانال «حرف حساب» در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/307953861Cd71679ef85
🔻ارزش خدمت به مادر دو برادر مادر پیر و بیماری داشتند. هر دو متقی و پرهیزکار بودند و عالم وعارف. با خود پیمان بستند که یکی خدمت خدا کند و دیگری در خدمت مادر بیمار باشد. برادری که پیمان بسته بود خدمت خدا کند به صومعه رفت و به عبادت مشغول شد وآن دیگری در خانه ماند و به پرستاری مادر مشغول شد. چندی که گذشت برادر صومعه نشین مشهور عام وخاص شد و از اقصی نقاط دنیا ،عالمان و عارفان و زهاد به دیدارش شتافتند و آن دیگری که خدمت مادر می کرد فرصت همنشینی وهمکلاسی با دوستان قدیم را نیز از دست داد و یکسره به امور مادر می پرداخت. برادر صومعه نشین کم کم به خود غره شد که خدمت من ارزشمند تر از خدمت برادر است ،چرا که او در اختیار مخلوق است ومن در خدمت خالق ،و من از او برترم! همان شب که این کلام در خاطر او بگذشت، بیان پروردگار را در خواب دید که وی را خطاب کرد و گفت: برادر تو را بیامرزیدم و تو را به حرمت او بخشیدم و از این پس تو را حکم کردیم که در خدمت برادر باشی. عارف صومعه نشین اشک در چشمانش آمد وگفت: یا رب العالمین، من در خدمت تو بودم و او به خدمت مادر، چگونه است مرا در خدمت او می گماری وبه حرمت او می بخشی، آنچه کرده ام مایه رضای تو نیست؟ ندا رسید: آنچه تو می کنی ما از آن بی نیازم و لکن مادرت از آنچه او می کند، بی نیاز نیست، تو خدمت بی نیاز می کنی و او خدمت نیازمند، بدین حرمت مرتبت او را از تو فزونی بخشیدیم و تو را در کاراو کردیم.
کاظمین 🔻یاد خدا 🔅💠🔅💠 🔅شیخ ابی سعید ابی الخیر را گفتند:فلان کس بر روی آب می رود. 💠شیخ گفت:«سهل است، وزغی و صعوه ای بر روی آب می برود.» 🔅شیخ را گفتند:فلان کس در هوا می پرد. شیخ گفت:«زغنی و مگسی نیز در هوا بپرد.» 💠 او را گفتند:فلان کس در یک لحظه از شهری به شهری می برود. شیخ گفت:«شیطان نیز در یک نفس از مشرق به مغرب می شود. این چنین چیزها را بس قیمتی نیست. مرد آن بود که در میان خلق بنشیند و برخیزد و بجنبد و با خلق داد و ستد کند و با خلق درآمیزد و یک لحظه از خدا غافل نباشد».
🔻 صبح بخیر الهی مرا آن ده که مرا آن به الهی اگر از دنیا مرا نصیبی است به بیگانگان دادم. واگر از عقبی مرا ذخیره ای است به مومنان دادم. در دنیا مرا یاد تو بس و در عقبی مرا دیدار توبس. 🪴
🔻 تربیت صاحب بن عباد نوشته اند که صاحب بن عباد در دوران کودکی که به مسجد می رفت تا درس بخواند، مادرش هر روز یک دینار و یک درهم به او می داد و می گفت: «آن را به نخستین فقیری که برخورد نمودی بده.» این شیوه مادرش تا دوران جوانی او هم چنان ادامه داشت. وقتی هم که او به مقام وزارت رسید، هر شب به خدمتکار خود که رخت خوابش را پهن می کرد سفارش کرده بود که یک دینار و یک درهم زیر بسترش بگذارد تا هنگام صبح فراموش نکرده و به فقیر بدهد. این چنین بود که این مرد بزرگ بر اثر تربیت مادر در سخاوت و احسان و بخشندگی سرآمد عصر خود گردید. در معجم الادبا آمده است که: «صاحب» به نویسندگان، شاعران، فقیهان، زاهدان، ادبا و حتی ادیب زادگانی که در بغداد بودند کمک قابل توجهی می کرد و برای هر یک از آنان سالیانه مبلغی می فرستاد، نام برخی از این افراد در کتب رجال و تاریخ ثبت است. هر کس در ماه رمضان بعد از عصر وارد خانه او می شد، حتماً باید افطار می کرد و برمی گشت. هر شب از ماه رمضان در کنار سفره وی بالغ بر هزار نفر مهمان حاضر می شدند. خیرات و احسان هایی که او در ماه مبارک رمضان انجام می داد، برابر تمام احسان های سالیانه او بود. «اسماعيل بن عباد معروف به «صاحب» از وزراى آل بويه و داراى فضل و علم، فصاحت و بلاغت و ديگر كمالات نفسانى بود. شيخ صدوق بزرگترين محدث و فقيه شيعى كتاب« عيون اخبار الرضا عليه السلام» را بعد از تأليف به صاحب بن عباد هديه كرد.» 📚وفيات الاعيان، ج 1، ص 207 و
حرم موسی ابن جعفر و امام جواد علیهما السلام 🔻 صبح بخیر 🦋صبح به ما می آموزد ، که باور داشته باشیم روشنایی با تاریکی معنا میابد ؛ و خوشبختی با عبور از سختی زیباست.
سامرا 🔻سیره‌ی امام سجاد (ع) 💥یکی از اقوام امام سجاد علیه‌السلام نزد حضرتش آمد و شروع به ناسزا گفتن کرد. حضرت در جواب او چیزی نفرمودند. چون آن شخص از مجلس برفت، حضرت به اهل مجلس خود فرمود: «شنیدید آنچه را که این شخص گفت. الآن دوست دارم که با من بیایید و برویم نزد او تا جواب مرا از دشنام او بشنوید.» 💥آنان گفتند: «ما همراه شما می‌آییم و دوست داشتیم که جواب او را می‌دادی.» حضرت حرکت کردند و این آیه‌ی شریفه را می‌خواندند: «آنان که خشم خود را فرونشانند و از بدی مردم درگذرند (نیکوکارند) و خدا دوستدار نکوکاران است.» 💥راوی این قصه گفت: ما از خواندن این آیه فهمیدیم که حضرت به او خوبی خواهد کرد. پس حضرت آمدند تا منزل آن شخص و او را صدا زدند و فرمودند که به او بگویید علی بن الحسین علیه‌السلام است. چون آن شخص شنید که حضرت آمده، گمان کرد حضرت برای جواب‌گویی دشنام آمده است! 💥حضرت تا او دیدند، فرمودند: ای برادر! تو نزدم آمدی و مطالبی ناگوار و بد گفتی، اگر آنچه گفتی از بدی در من است، از خداوند می‌خواهم که مرا بیامرزد و اگر آنچه گفتی در من نیست، خداوند تو را بیامرزد. 💥آن شخص چون چنین شنید، میان دیدگاه حضرت را بوسید و گفت: «آنچه من گفتم در تو نیست و من به این بدی‌ها سزاوارترم.»
سید مهدی قوام روضه خوان مشهور شهر بود. یکی از شبهای محرم، تهران قدیم ، بعد از آخرین مجلس به راننده گفت: امشب مرا به منزل نبر، اول به لاله زار میرویم. تا اسم لاله زار را آورد برق راننده را گرفت، آخر آن زمان در تهران هرکس میخواست به معصیت و عیش حرامی مرتکب شود میرفت آنجا راننده میگفت: مدام بین راه باخود می‌گفتم سید مهدی را چه به لاله زار! وارد خیابان شدیم، چند کاباره اینجا بود که با وجود فرا رسیدن ماه عزا همچنان فعالیت داشت. جلوتر کنار خیابان زن نابکار منتظر ایستاده بود تا بقول معروف مشتری پیدا کند و خودش را به او بفروشد. همین که از مقابل آن زن نابکار گذشتیم، حاجی زد روی شانه ام و گفت: نگه دار! تعجب من صد چندان شد ترمز کردم، حاجی پیاده شد رفت سمت زن. سرش را پایین انداخت، سلام کرد، دستش را زیر عبایش برد، پاکتی بیرون آورد، به آن زن با لحن پدرانه ای گفت: "این پاکت یک دهه روضه خوانی منه، تو رو به صاحب این عزا ، تا وقتی پول این پاکت تمام نشده از این راه پول درنیاور. یکسال گذشت سید مهدی عازم کربلا شده بود، در حرم سیدالشهدا علیه السلام مردی جلویش را گرفت،حاج آقا ببخشید، آقا آنجا گوشه صحن خانمم ایستاده از وقتی شما را دیده گریه اش بند نمی آید. بمن گفت با شما کار دارد، سید مهدی رفت به سمت خانم، سلام کرد، بفرمایید خواهرم. صدای گریه زن از زیر پوشیه بگوش می‌رسید،حاج آقا میدونی من کی هستم، شب آخر محرم، خیابان لاله زار، از وقتی پول روضه خوانی ات در زندگی ام آمد دیگر از خانه بیرون نیامدم امام حسین علیه السلام مرا خرید، آن مرد شوهرم است، دنیای نجابت و پاکیست، خیلی مدیون شما هستم
نجف 🔻شير آن است كه خود را بشكند يكى را در پيش رسول (ص) مى‏گفتند كه ((وى بسيار نيرومند است .)) گفت: چرا؟ گفتند: با هر كه كشتى گيرد، وى را بيفكند و بر همه كس غالب آيد . رسول (ص) گفت: قوى و مردانه آن كس است كه بر خشم خود غالب آيد، نه آن كه كسى را بر زمين بيفكند . سهل دان شيرى كه صف‏ها بشكند شير آن است كه خود را بشكند و 📚 حکایت پارسایان ،رضا بابایی
این نیست که ما را شکرگزار می‌کند بلکه این شکرگزار بودن در زندگی است که ما را خوشبخت می‌کند.
🔻پیرمرد حکیم از پیرمرد حکیمی پرسیدند: از عمری که سپری نمودی چه چیز یاد گرفتی؟ پاسخ داد: ✨یاد گرفتم که دنیا قرض است باید دیر یا زود پس بدهیم. ✨یاد گرفتم که مظلوم دیر یا زود حقش را خواهد گرفت. ✨یاد گرفتم که دنیا ی ما هر لحظه ممکن است تمام شود اما ما غافل هستیم. ✨یاد گرفتم که ثروتمند ترین مردم در دنیا کسی است که از سلامتی، امنیت و آرامش بهره مند باشد. ✨یاد گرفتم کسی که جو را میکارد گندم را برداشت نخواهد کرد. ✨یاد گرفتم که عمر تمام می شود اما کار تمام نمی شود. ✨یاد گرفتم که مسافرت کردن و هم سفره شدن با مردم بهترین معیار و دقیق ترین راه برای محک زدن شخصیت و درون آنان است. ✨یاد گرفتم کسی که مرتب می گوید: من این می کنم و آن می کنم تو خالی است و نمی تواند کاری انجام دهد. ✨یاد گرفتم تمام کسانیکه در گورستان هستند همه کارهایی داشتند و آرمانهایی داشتند که نتوانستند محقَق گردانند. ✨یاد گرفتم که بساط عمر و زندگیمان را در دنیا طوری پهن کنیم که در موقع جمع کردن دست و پایمان را گم نکنیم.
🔻 معرفت مردی گفت: از پسر حلاج ( حمد ) شنیدم که گفت : شب آخر به پدرم گفتم مرا نصیحتی کن ! گفت : زود نفس خود را اسیر کن ؛ مبادا او تو را اسیر کند . گفتم پدر آیا نصیحتی دیگر می کنی ؟ گفت : وقتی دنیا در کار بردگی است تو به کاری بپرداز که از کمترین ذره اش از کار و عالم برتر و بزرگتر است . گفتم : آن چیست ؟ گفت : معرفت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 با دست پُر از اربعین برگردیم ▫️سوغات اربعین، روایت جهانی اربعین است ▫️روایت کنیم اربعین را برای کسانی که حسین(ع) را نمی‌شناسند ▫️روایت کنیم کسانی را که از اقصی نقاط جهان آمده‌اند ▫️روایت کنیم محبت‌های بین مردم ایران و عراق را
می‌توانم کنم چون قوی هستم! در منابع روایی از امام‌حسین علیه‌السّلام چنین نقل شده است: «إنّ أوْصَلَ النّاسِ مَن وَصَلَ مَن قَطَعَهُ قوی‌ترين فرد در ایجاد ارتباط، كسى است كه با آنکه از او بريده، رابطه برقرار كند.» از مهم‌ترین راه‌های تعاملِ انسان‌ها با یکدیگر، ایجاد ارتباط است که از طریق گفتگو و زبانِ بدن، پیامشان را به طرف مقابل یا کسانی که با او ارتباط دارند، می‌رساند و قهر و فاصله گرفتن سبب می‌شود که تعاملِ گرم و صمیمی انسان‌ها از بین برود و کینه و کدورت به جای صفا و صمیمیت بنشیند. در مکتب امام‌حسین علیه‌السّلام از خصلت‌های پسندیده و نیکو این است که برای آشتی و از بین بردن کینه و کدورت پیش‌قدم شویم و پل‌هایی که با قهر و کینه خراب شده را بازسازی کنیم. منبع حدیث داخل پست: بحارالأنوار، ج 75، ص 121 لینک کانال «حرف حساب» در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/307953861Cd71679ef85
✍️ از صبح که چشم باز می‌کنی، تا شب که چشم فرو می‌بندی، چند کلمه، خرج می‌کنی ؟ آری خرج ... - کلماتی که از ما صادر می‌شوند، خرج دارند! و محل تأمین این هزینه، روحِ ماست ... کلمات از روح کَنده می‌شوند ... برای همین هم هست که بعضی‌ها آرامت میکند و کلام بعضی‌ها، منقبضت ... ※ مراقب باش، آنقدر کلمه خرج نکنی که روحت، سر سجاده، توانِ بلند شدن نداشته باشد... یا آنقدر با اظهار نظرهای بیهوده، از روحت هزینه ندهی که وقت خواب، جانِ پرواز بسمت خوابهای زیبا را از آن بگیری ... ✓ امروز، از همین الآن ... تا شب، کلماتت را داشته باش! ★ هرجایی که می‌شود حرف نزنی ... نزن! و هرجا که باید حرف بزنی؛ به کوتاهترین اما نغزترین و پرمهرترین کلام، پاسخت را به زبان بیار ... موفق باشی دوست من ✋ گفتن
◾️ رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) تسلیت باد
میدونی چرا میگن ”دلت دریا باشه”؟ وقتی یه سنگو تو دریا میندازی فقط برای چند ثانیه اونو متلاطم میکنه بعد برای همیشه محو میشه ولی اون سنگ تا ابد ته دل دریا موندگاره سعی کنیم مثل دریا باشیم... فراموش کنیم سنگهایی که به دلمون زدن