نهج البلاغه؛《ادایِ حقِ کلام》
بسم الله #با_معارف_نهج، شماره 60 🔵آثار سه گانه حمد کردن الاهی أَحْمَدُهُ اسْتِتْمَاماً لِنِعْمَ
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره
🔵علم غیب امیرالمؤمنین علیه السلام
أَيُّهَا النَّاسُ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي #خطبه_189
✍️پارهای از شواهد غیبآگاهی امام علی علیه السلام در نهج البلاغه منعکس شده است اما شواهد غیبآگاهیهای حضرت، بسیار گستردهتر از آن حدی است که در نهج البلاغه آمده است. #ابن_ابی_الحدید ( ج 10 ص 14 و 15) توضیح داده است که آیندهگوییهای زیادی به علی بن ابی طالب نسبت داده شده است با این حال وی متعهد شده است که تنها بخشی از #ملاحم امام را که در کتب متعددی یافته و اضطراب متن هم نداشتهاند، نقل کند.
🔹برای مثال در شرح خطبه 157 دو مورد از #علم_غیب امام را نقل میکند: یکی از آنها ماجرای تمیم بن اسامه است که در برابر ندای «سلونیِ» امیرالمؤمنین ایستاد و از تعداد موهای سر خودش پرسید. امام علیه السلام به او پاسخ دادند که هر عددی بگویم اثبات پذیر نیست اما این را بدان که در بیخ هر تار مویت فرشتهای هست که لعنتت میکند چون در خانهات بزغالهای میپرورانی که در آینده فرزند پیامبر خدا را به قتل خواهد رساند.
🔸آری این مرد همان تمیم بن اسامه بود که آن روزها فرزندی به نام حُصَین در خانه داشت که در شهادت امام حسین علیه السلام این نقشها را ایفا کرد:⏬
1️⃣#حصین که بعدا فرمانده شرطههای #ابن_مرجانه شد در دستگیری و شهادت #مسلم_بن_عقیل نقش مؤثری ایفا کرد.
2️⃣سپس به سوی #کربلا اعزام شد، در قادسیه اردو زد و فرستادگان امام حسین علیه السلام مانند #قیس_بن_مسهر و #عبدالله_بن_یقطر را دستگیر کرد و به نزد #عبید_الله فرستاد و عبید الله آنا ن را نیز به شهادت رساند.
3️⃣ در هنگام #نماز_ظهر_عاشورا نیز حصین همان کسی بود که گفت نماز شما قبول نمیشود!! و به صف نمازگزاران یورش برد ولی #حبیب_بن_مظاهر که مشغول دفاع از نمازگزاران بود او را از اسبش سرنگون کرد. بلافاصله یارانش رسیدند و در حمایت از او حبیب را به شهادت رساندند.
4️⃣او فرمانده تیراندازانی بود که به دستور #عمر_سعد، عملیات تیراندازی به سپاه امام حسین ع را اجرا کرد.
#با_معارف_نهج، شماره 61
◼️ ⃟◼️ ⃟❀ ⃟◼️ ⃟◼️ ⃟✤
#کانال_نهج_البلاغه
@nahjoolbalageh
نهج البلاغه؛《ادایِ حقِ کلام》
بسم الله 🔴#با_معارف_نهج، شماره 73 🔵خودیهایی که به پایگاه #دشمن تبدیل میشوند #اشعث_بن_قیس کارگزار
بسم الله
با_معارف_نهج، شماره 74
🔵#شبهه در علم غیب امیرالمؤمنین علیهالسلام
قَضَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي رَجُلٍ شَهِدَ عَلَيْهِ رَجُلَانِ بِأَنَّهُ سَرَقَ فَقُطِعَتْ يَدُهُ حَتَّى إِذَا كَانَ بَعْدَ ذَلِكَ جَاءَ الشَّاهِدَانِ بِرَجُلٍ آخَرَ فَقَالا هَذَا السَّارِقُ وَ لَيْسَ الَّذِي قُطِعَتْ يَدُهُ وَ إِنَّمَا شَبَّهْنَا ذَلِكَ بِهَذَا فَقَضَى عَلَيْهِمَا أَنَّ غُرْمَهُمَا نِصْفُ الدِّيَةِ وَ لَمْ يُجِزْ شَهَادَتَهُمَا عَلَى الْآخَر.(#تهذیب, 6/261)
این روایت، روایت معتبری است و حکایتی را نقل میکند که در آن، دو شاهد در محکمهای شهادت دادهاند فلان کس سرقت کرده و در همان محکمه به خاطر شهادت آنها دست متهم قطع شده است (شَهِدَ عَلَيْهِ رَجُلَانِ بِأَنَّهُ سَرَقَ فَقُطِعَتْ يَدُه) پس از مدّتی شاهدها آمدهاند و شخص جدیدی را به عنوان دزد معرفی کرده و اقرار کردهاند که در شهادت قبلیشان خطا کردهاند. حال کسی که در آن محکمهی اول دستش قطع شده به نزد حضرت امیر علیه السلام آمده و از دست دو شاهد، شکایت کرده و حضرت نیز حکم کردهاند که دو شاهد باید دیه بپردازند.
🔸در این روایت تصریح نشده است که حکم اول (قطع اشتباهی دست متهم) در محکمهی امیرالمؤمنین علیه السلام و توسّط ایشان اجرا شده بلکه عبارت «قُطِعَتْ يَدُهُ» که به صورت مجهول به کار رفته، ظهور در این دارد که دست متّهم در محکمهی دیگری و توسط قاضی دیگری (شریح یا قضات قبل از حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام) اجرا شده است وگرنه بر اساس عادت گفتاری عربها اگر دست متهم توسط خود امیرالمؤمنین قطع شده بود، فعل به صورت مجهول به کار نمیرفت.
✍️نکته:
در #نسخه #کافی به جای عبارت «قطعت یده» تعبیرِ «قطع یده» (بدون تا) آمده که میتوان آن را به صورت معلوم خواند. این فعل اگر معلوم باشد، میتواند به این معنا باشد که امیرالمؤمنین خودشان بودهاند که دست دزد را با استناد به شهادتِ اشتباهیِ شاهدان قطع کردهاند. اتفاقا برخی به همین نسخهی کافی استناد کرده و گفتهاند اگر امیرالمؤمنین علیه السلام علم غیب داشت، پس چرا دست متهم را قطع کرد؟!
📢کسانی که این اشکال را طرح کردهاند غافل شدهاند که اولا بر اساس نسخهی تهذیب (قطعت یده) اصلا دست را امیرالمؤمنین علیه السلام قطع نکردهاند ثانیا در نسخهی کافی (قطع) نیز باز این احتمال وجود دارد که فعل، مجهول باشد و کلمه «ید» #نایب_فاعل باشد. به هر حال کلمه «ید» #مؤنث_مجازی است و وقتی که نایب فاعل بشود، فعل مجهولش میتواند بدون تا هم به کار برود. و چنانکه گذشت اگر فعل «قطع» مجهول باشد دیگر نمیتوان #قطع_دست_متهم را به امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت داد.
↩️جمع بندی: نسخهی تهذیب (قطعت)، ظهور دار که "قطع دست" در محکمهی امیرالمؤمنین علیه السلام اجرا نشده بلکه در محکمهی دیگری اجرا شده اما نسخهی کافی (قطع) مجمل است؛ یعنی فعلِ قطع احتمال دارد مجهول باشد (و به این معنا باشد که قطع دست در محکمه دیگری اجرا شده) چنانکه احتمال دارد معلوم باشد (و به این معنا باشد که قبلا توسط امیرالمؤمنین علیه السلام اجرا شده).
👈بنابراین هیچ یک از دو نسخهی این روایت نمیتواند علم غیب امام علیه السلام را نقض بکند. هرچند روایت اگر هم صراحت داشت که قطع ید در محکمه امام علیه السلام اجرا شده، امکان توجیه روایت و دفاع از نظریه #علم_غیب وجود داشت.
❀ ⃟⃟ ❤️ ⃟❤️ ⃟❀ ⃟❤️ ⃟❤️ ⃟✤
#کانال_نهج_البلاغه
@nahjoolbalageh
نهج البلاغه؛《ادایِ حقِ کلام》
بسم الله با_معارف_نهج، شماره 74 🔵#شبهه در علم غیب امیرالمؤمنین علیهالسلام قَضَى أَمِيرُ الْمُؤْ
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 75
🔵#علم_غیب امام علی علیه السلام
وَ اللَّهِ لَوْ شِئْتُ أَنْ أُخْبِرَ كُلَّ رَجُلٍ مِنْكُمْ بِمَخْرَجِهِ وَ مَوْلِجِهِ وَ جَمِيعِ شَأْنِهِ لَفَعَلْتُ وَ لَكِنْ أَخَافُ أَنْ تَكْفُرُوا فِيَّ بِرَسُولِ اللَّهِ (صلى الله عليه و آله) أَلَا وَ إِنِّي مُفْضِيهِ إِلَى الْخَاصَّةِ مِمَّنْ يُؤْمَنُ ذَلِكَ مِنْهُ وَ الَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ وَ اصْطَفَاهُ عَلَى الْخَلْقِ مَا أَنْطِقُ إِلَّا صَادِقاً ... #خطبه_175
به خدا قسم اگر بخواهم هر كدام از شما را خبر دهم كه از كجا آمده و به كجا مىرود و تمام امورش چه خواهد شد میتوانم خبر دهم ولى مىترسم [در باره ام دچار غلوّ شويد و مرا بر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله برتری داده و] به خاطر من به رسول الله كافر گرديد. اما بدانيد من به خاصّان از ياران خود كه از خطر كفر و غلوّ در امانند اين مطالب را خواهم رساند. به خدايى كه پيامبر را به حق برانگيخت و او را بر خلايق برترى داد، جز به راستى سخن نمىگويم...
❀ ⃟⃟ ❤️ ⃟❤️ ⃟❀ ⃟❤️ ⃟❤️ ⃟✤
#کانال_نهج_البلاغه
@nahjoolbalageh
بسم الله
🔵قاطعیت امیرالمؤمنین علیه السلام در #تبعید شاعران دگراندیش
#انصار غالبا با علی ع بیعت کرده بودند اما طبقات بالای انصار و #رانتخواران عصر عثمان با ایشان بیعت نکردند. سه تن از این رانتخواران انصاری این شاعران عثمانی بودند: #حَسّان بن ثابت، #كعب بن مالك و نُعمان بن بشير. با توجه به جایگاه شعر و نفوذ شاعر در آن روزگار میتوان این شاعران را اصحاب #رسانه آن روزگار نیز دانست.
🔻این افراد به محضر امیرالمؤمنین علیه السلام رسیدند و درباره مظلوم بودن یا ظالم بودن خلیفه مقتولشان به ایشان گفتند: «تعجب میکنیم از یقین خودمان به مظلومیت خلیفه و شک تو! در حالیکه عرب گمان میکند علم هرآنچه که ما در آن اختلاف داریم در نزد تو هست. پس علمت را رو کن تا ما هم بفهمیم!» (و قد زعمت العرب أن عندك علم ما اختلفنا فيه، فهاته نعرفه)! (#علم_غیب)
حضرت دیدگاهی را که درباره قتل عثمان داشت با آنان در میان نهاد و برایشان توضیح داد که نه #عثمان بیتقصیر بوده و نه معترضان بیتقصیر بودهاند! ولی پاسخ آنها در حدی نامربوط بود که حضرت به آنها فرمودند: «أُخرجوا عني، و لا تجاوروني في بلد أنا فيه أبدا» از اینجا بیرون بروید و هر گز در شهری که من ساکن آن هستم با من مجاورت نکنید! #قتل_عثمان
🔺چنین بود که این سه شاعر سرشناس به شام رفتند و با معاویه درآمیختند. #معاویه نیز به حسان و کعب هر کدام هزار دینار پول داد و به نعمان که اهل سیاست بود، نیز حکومت حمص را داد و بعدها او را به حکومت #کوفه گماشت!
📚الأغاني، ابو الفرج اصفهانى، ج16، ص: 420 و 421
#حکومت
http://eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f