👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
رمان فرای اتفاقات اصلی جریان فرهنگی اصیل کشورمان در زندگی شخصی فرد غور می کند و جلو می رود که این یک نقص است. اما بیان زندگی های گوناگون افرادی که همین حالا هم اطراف ما هستند، چشمان خواننده را به روی واقعیات زیادی باز می کند.
و دیگر این که از عشق و عاشقی معمول رمان ها که کف خیابانی است و خیالات محض، تکرار تکرار تکرار فراتر می رود و پا به عرصه ی زندگی این جوان می گذارد و از عاشقی تا…او را همراه داستان می کشاند.
برای آن هایی که می خواهند کم کم از قید رمان های معمولی کم یا بی محتوا نجات پیدا کنند اما مانده اند با اعتیادشان چه کنند توصیه می شود.
💠namaktab.ir
🔶naghdbook.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
📚خدایا چگونه شاد باشم:
#خدایا_چگونه_شاد_باشم؟
#زبیده_خدایی
#جوان
#متفرقه
📚 معرفی: افسردگی شیوع پیداکرده بیحوصلگی و تنبلی اراده را ضعیف کرده لبهای خندان تبدیل به لبهای پرگله وشکایت شده است خیلیها می گویند چگونه شاد باشیم ؟؟؟
😊بریده ای از کتاب :
-بدیهی است که محیط تربیتی شاد موجب پویایی ذهن، گویایی زبان و شکوفایی استعدادها میشود. از زیباترین و کارسازترین نعمات خداوند برایشان نعمت شاد بودن، مهر و محبت و عشق ورزیدن است. ( ص16)
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
#خاطرات_کتابخوانی
#گیج_بازی
از قبل نیت کرده بودم #حرم که رفتیم با خودم کتاب ببرم.
وارد صحن حرم شدم . به کی کتاب بدم ؟
😎چشمانم در حد عقاب دنبال سوژه می گشت. هر کسی مشغول کاری بود یکی زیارت نامه، یکی نماز می خواند، یکی قرآن تلاوت می کرد، و دیگری با دوستش گرم صحبت بود یکی هم همین طوری با بچه هایش مشغول بود.
نشستم و سرم را به سمت آسمان کردم: «خدایا به کی کتاب بدم؟» دقیقا جلوی من خانمی بود با چادر مشکی ساده و شال بافت سفید مشکی که روی چادر، مقداری از صورتش را پوشانده بود؛ نگاه کردم دیدم کتاب زیارتنامه را بست و ظاهرا دعا خواندنش تمام شد. به دخترم گفتم: «مامان، برو جلویش بشین و بهش کتاب بده»
وقتی کتاب را گرفته بود، شاید عادی به نظر می رسید. بعد از حدود سی دقیقه که می خواستیم وسایل را جمع کنیم و برویم به طرف خانه، کتاب را طوری که دوست داشت ندهد، پس داد. چند سؤال هم پرسید: «خودتون به ذهنتون رسید که کتاب بدهید یا ا زطرف جایی کار می کنید ؟ و … » گفتم: « آخه این کتابا خیلی قشنگن، بنظرم رسید حیفه، خیلی ها هنوز نخوندنش بخاطر همین جدیدن هر وقت میام حرم… »
👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
بعدش هم خیلی تشکر کرد و گفت: « می تونم این کتاب ها را از جایی بخرم؟» من هم از فرصت استفاده کردم و گفتم: «من شماره شما را می گیرم و ادرس کانال نمکتاب رو براتون می فرستم، می توانید اینترنتی بخرید.» بعد دیدم خیلی دوست دارد همین الان این اتفاق بیفتد، گفتم: «می خواهید این کتابها را ببرید بعد پولش رو به حساب بریزید؟»
ذوق مرگ شده بود، پسر کوچک ۲ساله ام خیلی بازیگوشی می کرد. به سختی شماره کارت را پیامک کردم، پیامک نرفت، دوباره امتحان کردم و بالاخره رفت، خداحافظی کردم، از بس تشکر کرد خجالت زده شده بودم .
در راه برگشت با خانواده در مورد فروش با بیست درصد تخفیف و خانم کتابخوان و … حرف زدیم.
آخر شب رفتم سر کیفم کتابهایی که برداشته بودم را شمردم، دیدم کم نشده همان پنج کتاب است یکبار دیگر چشم هایم را بیشتر باز کردم، نخیر! درست می دیدم موقع پیامک دادن و شماره دادن کتاب ها را به خانم کتابخوان نداده بودم، سوتی بزرگی بود… وقتی صحنه های تشکر خانم کتابخوان جلوی چشمم می آمد شرمنده می شدم، دیدم چاره ای نیست، پیامک زدم و معذرت خواهی کردم و آدرس چند کانال را که می شناختم رو بهش دادم (کانال های یاران صمیمی و نمکتاب… ) را فرستادم. خیلی تشکر کرد برایش نوشتم که می شود از نمکتاب خرید اینترنتی کند. او هم من را عضو کانال خودش کرد.
وقتی پیام ها را می خواندم متوجه شدم در تهران طب سنتی – اسلامی خوانده است و طبابت می کند،
خلاصه آن شب از این که کتابها یک دور خوانده شده بود خوشحال بودم، امیدوارم امامم هم راضی باشد.😊
گیج بازی آن شب خیلی بد بود اما باعث شد بیشتر همدیگر را بشناسیم و دوست جدیدی پیدا کنم.
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
📚ماه بندان:
#ماه_بندان
#محمد_رضا_شهبازی
#جوان
#سفرنامه
معرفی:
واژه«حاشیه» شما رو یاد چی میندازه؟ فوتبال، روزنامه، فیلم و سریال… اما حاشیه بعضی چیزا یه کم جدید و دست نیافتنی می شه.
تا به حال راجع به سفرهای رهبر عزیزمون زیاد شنیدید ولی راجع به اتفاقات و حاشیه های اون چیز زیادی نمی دونیم.
این کتاب خاطرات جالب، بامزه و در بعضی مواقع احساس برانگیزی رو به نگارش درآورده.
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚آشیانه در مه:
#آشیانه_در_مه
#امیر_حسین_فردی
#سوره_مهر
#نوجوان
#نوجوان_رمان
#طبیعت_و_حیوانات
😜خلاصه:
پسری به نام شکور، جوجه قرقی که در روستا پیدا کرده به خانه می آورد و او را بزرگ می کند. در این میان پسر ارباب که جمشید نام دارد و با تفنگش پرنده ها را شکار می کند، با شکور درگیر می شود. در این میان اتفاقات جذاب، جدی و غم انگیزی رخ می دهد.
🍉بریده کتاب:
در ده، فقط دو دکان وجود داشت. یکی از آن دو، دکان حاج بایرام بود، در این دو دکان همه چیز فروخته می شد. از کفش و کلاه و پارچه و قند و شکر گرفته، تا نفت و گوشت و نقل های رنگی. شکور وقتی وارد دکان شد و سلام داد و گفت:
حاجی گوشت دارید؟
حاج بایرام گفت: چه گوشتی جانم؟
شکور پا به پا شد و گفت: برای قرقی می خواهم.
حاجی پرسید: برای قرقی؟
جواب داد: آره حاجی! آخر یک قرقی گرفته ام می خواهم صبحانه به او گوشت خام بدهم … بعد از مدتی حاج بایرام با یک مشت گوشت که لای کاغذی پیچیده شده بود پیش او برگشت.
گفت: همین طور ببر بده حیوان بخورد. بگو یادش باشد مهمان حاج بایرام است.
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
هدایت شده از تک رنگ
یه #چالش داریم انواع میوه های تابستونی!!
هلووووووووووو🍑 هندونه🍉 انگور🍇...
اون نوشته هایی که حاشیه کتاباتون نوشتین
توی سال تحصیلی
اولاش
وسطاش
آخراش
تو امتحانا
قبل امتحانا
بعد امتحانا
خاطره ان...
در صورتی که قابل پخشن😉
.
.
.
منتظریم!!!😂😜😂😜😂😜😂😜
مدیر:
🌸 @yaranesamimi 🌸
📚 کتاب جمله هایی که خدا دوست دارد: بیان رابطه ی بین ایمان به خدا و سخنان روزمره
#جمله_هایی_که_خدا_دوست_دارد #غلامرضا_حیدری_ابهری
#نشر_بوستان_فدک
#کودک
#کودک۵تا۹سال
#کودک_خداشناسی
👼معرفی:
این کتاب نوشته حجه الاسلام حیدری ابهری است که در آموزش توحید به کودکان آثار متعددی دارد، که مورد استقبال کودکان و خانواده ها قرار گرفته است.
این کتاب در ادامه همان آثار نوشته شده که البته رویکرد جدیدی در این زمینه دارد.
پس از مطالعه ی این اثر، کودکان در می یابند که بین ایمان به خدا و سخنان روزمره ی آنان چه پیوند محکمی بر قرار است و تا چه اندازه، خدا در متن زندگی آنان حضور دارد.
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
هدایت شده از دو قدم مانده به صبح
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استغاثه_و_مهدویت
#کلیپ
ما صاحاب داریم،ما کس داریم،آقا داریم😓
استغاثه به امام زمان در شب جمعه،کلید همه ی گرفتاری هاست
دانلود باکیفیت از آپارات شب چراغ👇👇👇
https://www.aparat.com/v/XxvAn
____
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
📚تا کربلا:
#تا_کربلا
گروه فرهنگی #شهید_ابراهیم_هادی
#جوان
#ستاره_درخشان
مرحوم آیت الله العظمی اراکی می فرمایند: شبی در خواب امیر کبیر را دیدم. جایگاهی خوب و رفیع در عالم برزخ داشت از او پرسیدم: راز این مقام عالی شما چیست؟
جواب داد: این هدیه مولایم حسین علیه السلام است.
با تعجب گفتم: چطور؟
گفت: درحالی که رگ دو دستم را درحمام فین کاشان بریدند خون به شدت از بدنم می رفت و تشنگی بر من غلبه کرد خواستم آب طلب کنم ناگهان به خودم گفتم: میرزا تقی دو رگ تو را بریدند و این همه تشنه ای! پس در کربلا پسرفاطمه چه کشید؟ از عطش پسر فاطمه آقا اباعبدالله (علیه السلام) حیاکردم و چیزی نگفتم.
وقتی صورت بر خاک گذاشتم و آماده ی مرگ شدم مولایم بالای سر من آمدند و فرمودند: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی و آب ننوشیدی.
بعد مرا به این مکان آوردند و گفتند: ((این هدیه ما در برزخ ان شاءالله در قیامت جبران می کنیم))
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir