eitaa logo
نرگِث
833 دنبال‌کننده
619 عکس
44 ویدیو
3 فایل
یک عدد آدمی‌زاد از نوع زن محل پرورش پیازچه‌های نرگس ‌ تلگرام: https://t.me/nargth نرگث با ص سه دنده: @I4khatun
مشاهده در ایتا
دانلود
نرگِث
خندم گرفت بعد سند کردن این مسیج. حتی اگه یه دور کامل هم کتک بخورم احتمالاً بلند می‌شم و لباسم و می‌ت
پناه از گریه‌هایی که هیچ‌وقت نکردیم به خدا. خدای پذیرش آدمای خسته. دست گذاشتم رو گلوم، بل‌اخره بغض‌های گره خورده شدن درد. شدن "نمی‌تونم چیزی قورت بدم"، شدن ورم. و بل‌اخره تمام صبرم رو "گریه نکردن" اعمال شد. خدا گریه‌هایی که هیچ‌وقت پدیدار نشدن رو ناز می‌کنه، بوس می‌کنه، می‌بینه
به نظر من اضطراب واقعی وقتیه که دستت و می‌کشی تو موهات و گُله گُله مو دستت می‌آد.
قبلاً یکی از افتخاراتم این بود که از گریه کردن و گولّه گولّه اشک ریختن تو انظار عمومی و ملاء عام ابداً خجالت نمی‌کشیدم. الان یکی از افتخار پرومکساتم این هست که تو تیم "رها کن بره بابا" بازی می‌کنم. نه تنها تو تیم "رها کن بره"اَم همه‌چیز و هم شل می‌گیرم. به نظرم بزرگ‌سالی همیشه بحران نبوده. باحال بوده. "زندگی در لحظه" بوده.
خسته‌کننده‌ترین قسمت آدمی‌زاد بودن، زمین خوردن‌های متمادیه. امّا رسالتِ آدمی‌زاد، بلند شدن بعد از هر زمین‌خوردنه؛ تکوندن خاکِ لباس و ادامه دادن مسیر. بالاخص اگه دختر باشی. باید حواست باشه موهات چی می‌گن، پوستت چی می‌خواد، ناخنات چی شدن، اندامت قهر نکرده باشه، لبخندت ترک نخورده باشه، روانت شاکی نباشه. و تازه وسط این همه، گستره‌ی ارتباطات اجتماعی‌ و روابط هم سالم، بانمک، بی‌نق باشه.
نرگِث
خسته‌کننده‌ترین قسمت آدمی‌زاد بودن، زمین خوردن‌های متمادیه. امّا رسالتِ آدمی‌زاد، بلند شدن بعد از هر
برای جلوگیری از ایجاد تبعیض جنسیتی بگم که واقعاً برای پسرای ناز هم زندگی سخته و طاقت‌فرسا. چک، قسط عقب افتاده، تورّم، انتظارات بالا و چه و چه و چه. خلاصه که کلاً برای آدمی‌زاد ادامه دادن یک مسیر بعد از سکندری خوردن خسته کننده و پدر درآره. ممنون، اه.
نرگِث
برای جلوگیری از ایجاد تبعیض جنسیتی بگم که واقعاً برای پسرای ناز هم زندگی سخته و طاقت‌فرسا. چک، قسط ع
اولین بار هست که عبارت ترکیبی "پسرای ناز" رو به کار گرفتم. پسر با سیبیل دوچرخه‌ای نمی‌تونه ناز باشه ولی خب. بازم ناز
"ما از آن‌ها که تسلی‌یشان می‌دهیم. جرواجرتر، پاره‌پوره‌تر، خسته‌تر و درمانده‌تر هستیم."
نرگِث
هر تخفیفی که خدا برای جریان داشتن و نفس کشیدنِ اردیبهشت قائل شده بود، دقیقاً با یک اُمِ لعنتیِ غیراردیبهشتی پس گرفت؛ انگار منظور خدا از اعطای لطافت‌های یهویی تو اردیبهشت، بدهیِ ماه دیگه‌ای بود. آدمی‌زادهای طفلکی‌ای که فقط و فقط لمس عکس رو سنگ‌شون شده "اردیبعشق" تو.