ء. کل مسیر رو داشتم گریه میکردم.
تو اتوبوس، پیاده رو، همهجا همهجا
امّا همچنان قدمام تند بود چون باید میرفتم پیتزام رو تحویل میگرفتم. به هرحال بزرگسالیه دیگه. باید لا به لای کارام گریه کنم. چون وقت ندارم
ای بابا.
نرگِث
ء. کل مسیر رو داشتم گریه میکردم. تو اتوبوس، پیاده رو، همهجا همهجا امّا همچنان قدمام تند بود چون
من و دوست جدیدم سلطان بغل تو بغل گریه میکنیم.
آدما اگه نبودن باکی نیست، بنویسید سلطان هست🐋
نرگِث
من و دوست جدیدم سلطان بغل تو بغل گریه میکنیم. آدما اگه نبودن باکی نیست، بنویسید سلطان هست🐋
خدا از این نوع سلطان تو زندگیتون ببارونه.
سلطان جوجوترین جوجوئیه که دیدم، خنگ و خوردنی و بامزّه و ناز.
حالا سلطان هم آواتارمه هم بکگراندمه هم پروفایلم.
سلطان قلبم رو پیدا کردم. ممنون اه🤍. "
نرگِث
پنجم خرداد، صفر چهار., من نرگسم، بعد از سنگینترین تراژدیها خودم رو خیلی زود ملحق میکنم به جری
من نرگسم. خجالت نمیکشم بگم که من موقع صحبت کردن به تته پته میافتم، خجالت نمیکشم بگم دوست دارم دوست پیدا کنم، خجالت نمیکشم بگم بعضی روزا چون پوستم وضعیت خوبی نداره بیرون نمیرم، خجالت نمیکشم بگم من هم بعضی روزا دائم الگشنه هستم، خجالت نمیکشم بگم گاهاً بلاتکلیفم.
اینا عادّیه🤍
غذا درست کردن همیشه یه کاریه بین شکم و دست و دیگ. ولی بعضی وقتا یه خط دیگه هم وسطش باز میشه، از دل خودت تا دل یکی دیگه. از نیتت تا آسمون.
اسم سفرهمون رو گذاشتیم:
سفرهی حضرت امیر.
ساده، اما نه بیمقدار.
میخوایم اگه قراره یه جایی چیزی پخته بشه، یه نیت علیوار زیر اون قابلمه جوش بزنه، به عشق امیرالمومنین قل بزنه
اگه دلت خواست یه سهم کوچولو داشته باشی، از یه خرما تا یه قابلمه قرمهسبزی، یا حتی یه استکان لبخند برای پخش، دستهامون منتظره🤍.
و اگه هیچ کاری هم نکردی،
بازم ما جات و وسط سفره نگه میداریم.
شماره کارت واریز
6037997454015315- قدسی " رو شمارهکارت بزن کپی میشه "
نرگِث
غذا درست کردن همیشه یه کاریه بین شکم و دست و دیگ. ولی بعضی وقتا یه خط دیگه هم وسطش باز میشه، از دل
برای فورواردش عزیزای من همّت میکنید؟🤍
نرگِث
غذا درست کردن همیشه یه کاریه بین شکم و دست و دیگ. ولی بعضی وقتا یه خط دیگه هم وسطش باز میشه، از دل
عکس فیش رو تو این لینک ناشناس بارگذاری کنید دوست جونیای ناز