[ در ستایشِ تارها ]
ما را در بندِ زنجیرِ کبر و غرور تحویلِ جامعه دادند.
دلهایی که آبزیرکاه بازی در میاورند و بر تکهای کاغذ عشقشان را مینگاشتند و تجسمِ با هم بودن داشتند، پشت بر هم کردهاند.
مردمی که به پایِ حفظ شرافت نگاههای غمدیده را میدزدند و بیمشان آن است که خدایی ناکرده گریه کنند و فلانیها در جواب گویند:[مرد و مردم که ال نمیکنند ]
مکتبی را ساختهاند و در آن درس عشق و محبت نکردهاند.
ساختهاند و نگفتند که اشک بر هر دردی دواست.
ساختهاند و نگفتند که بنگر آسمان نیلی را و یادِ معشوق کن و نغمهٔ عشق سر ده.
نگفتند، اما شما بگوئید؛ برایِ اینده بگوئید.
- نرگسخاتون | خیلی سعی کردم ایندفعه خاكِ غم نشینه رو این پاراگراف.
هدایت شده از انسآن .
عزیزم، آدمیزاد بندهٔ حبه
عزیزم، آدمیزاد بندهٔ حبه
عزیزم، آدمیزاد بندهٔ حبه
عزیزم، آدمیزاد بندهٔ حبه
عزیزم، آدمیزاد بندهٔ حبه
آره داشتم میگفتم که کلیشه، خیلی خیلی مضره.
کلیشهای که همهَ رو یکسان میبینه، فرقی نمیکنه هرکس چهقدر پتانسیل داره یا موقعیتِ درستی داره یا نه.
تحمیل میکنه بایدها وُ نبایدها رو.
کلیشه خیلی مضره
* با کمی تلخیص
نرگِث
آره داشتم میگفتم که کلیشه، خیلی خیلی مضره. کلیشهای که همهَ رو یکسان میبینه، فرقی نمیکنه هرکس چه
راجعبه عکسها، که عکسها مثلِ همیشه پشتِ سرشون یهچیزی قایم کردنُ
چندوقت پیش لایِ کتابهایِ کتابخونه یه کاغذِ دستنویس بودُ این متن نوشته شده بود.
خیلی مطلوب بود.
چهارخونه.
چهارخونه یه سبكِ استایل نیست عزیزمم چهارخونه سبكِ زندگیه.
* لطفاً لطفاً از این طرح مواظبت کنید.
هدایت شده از اسماء؛🇵🇸
همه فک میکنن اگه شیر کاکائو تو ماگ لبِ پنجره ای که بارون میزنه با ی اهنگِ مخصوص حالشون بخورن ته خوشبختیِ
یا از این دسته فکرا
در صورتی که اصلا اینطوری نیست
میشه با لیوان جهیزیه مامان که مال ۲۰ سالِ پیشِ چایی خورد اونم تو اتاق که هیچ ویویی از بیرون نداره
خیلی هم عالیه
میدونی..
اینارو ذهن تو مشخص میکنه
و خب بلاگرا یا هر ادم دیگه ای خوشبختی رو ریخته تو فانتزی بودنِ محیط
ولی اصلا خوشبختی اونجا نیست
خوشبختی جاییِ که حال دلت خوب باشه
پس بیخیال این فانتزی بازیا
با شلوار مامان دوز چایی بخور عشق کن😌☕️'
- خود نوشت .
نرگِث
همه فک میکنن اگه شیر کاکائو تو ماگ لبِ پنجره ای که بارون میزنه با ی اهنگِ مخصوص حالشون بخورن ته خوشب
آدمها تا درگیرِ "برترین"ها هستند، کامشان لذتِ واقعی را نمیچشد.
* همون خطِ آخر، با شلوار ماماندوز چایی بخور.
هدایت شده از نرگِث
فاضلنظری1_3054374251.mp3
زمان:
حجم:
3.4M
یه دم قرار، غمِ موجود رویِ صدا وُ یه فنجون قهوهٔ تلخ
* همین
نرگِث
یه دم قرار، غمِ موجود رویِ صدا وُ یه فنجون قهوهٔ تلخ * همین
سوالِ همیشگیِ چکامه، عزیزم چای یا قهوه؟
در ادامه عزیزممم، سکوت یا گپُ گفت.
گپُ گفت با تویِ اینچنینی جذابتره.
این نوا وُ آره آره گپُ گفت
* لبخند