همایون شجریان ، هوشنگ ابتهاج تصنیف_و_دکلمه_زیبای_آتش_از_همایون_شجریان_و_هوشنگ_ابتهاج.mp3
زمان:
حجم:
5.7M
از پنج دقیقه وُ پنجاهُ چهارثانیه نمیشه گذشتُ نفرستاد عزیزم.
چایی تکراری شده، هرچند این نورِ دیده تکرار ناشدنیه، آبِ دیدهَ چاشنیِ این قطعه کنید.
* لبخند
نرگِث
امّا آفتاب، تا گیسو وا میکنه زلفاش میریزه رو صورتمورتمون.
سلسلهٔ گیسویِ تو برده دل از رویِ من، جام شرابم دهید.
* مهرو، چشمك
اینهمه تعریفتمجیدِ شاید غلو شده از پیرامون قراره جایِ محتوایِ خیلی خیلی جدیُ بگیره؟ نه عزیزم، منم تو فکرِ وارد شدن از یه درِ دیگهم.
نرگِث
اینهمه تعریفتمجیدِ شاید غلو شده از پیرامون قراره جایِ محتوایِ خیلی خیلی جدیُ بگیره؟ نه عزیزم، منم
خیلی خیلی واقعی انگشتم Delete channel رو لمس کرد.
امّا امّا دلکندنُ نتونستم.
شاید خطِ آخر بتونه خیلی دوستداشتنیتر بکنه جوّ رو.
* نه؟
همیشه کیفیت مهمتر از کمیت بوده.
عزیزِ نرگس، اگه فکر میکنی از اینجا آنچنان چیزی عایدت نمیشه، مطالبشُ مطلوب نمیبینی.
خیلی کمك کنندهست برات رفتن از این اتاقچه.
بلاخره این فضا؛ فضایِ جّدی گرفتنیه.
* لبخند
نرگِث
همیشه کیفیت مهمتر از کمیت بوده. عزیزِ نرگس، اگه فکر میکنی از اینجا آنچنان چیزی عایدت نمیشه، مطا
یه پینوشت بزنم.
منظور از کمککنندهَ رو بد برداشت نکنید.
بودنتون تو اینجا دوستداشتنیه.
و این عنوانِ " کمککننده " سودش برایِ شماست، واگرنه نرگس مشتاقتره به بودنُ بودن.
هدایت شده از نخل و نارنج ؛
من آدم کمالگرایی محسوب میشم.
میخونم از ملاصدرایِ ۱۶ ساله، میخونم از شیخ مرتضی انصاریِ ۱۸ - ۱۹ ساله، میخونم از سید علیِ خامنهایِ ۱۸ ساله، و تک تک سلولهای بدنم در احساس تباهی و پوچی و حسرت و اندوه تجزیه میشن.
ذره ذره با فکر این که میتونستم تو ۱۷ سالگی خیلی بهتر باشم، خیلی جلوتر، خیلی بیشتر بدونم، خیلی عاقلتر و مؤمنتر باشم، خودمُ میخورم و گاهی واقعا تاب نمیارم؛ از حسرت و عصبانیتِ از خودم، به اندوه عمیق و عجیبی میرسم که ادامه پیدا کنه به جنون ختم میشه.
واقعا غمگینم و عصبانی از این شرایطِ بیمایه.
#دفترچه | علیا ، ۹ مرداد ۰۲ ، ۹:۱۷ صبح
-هوشنگابتهاج--آفتاباچهخبر!؟.mp3
زمان:
حجم:
891.6K
* این ثانیهها رو بگردیدُ بغضِ صدایِ ابتهاجِ عزیزُ پیدا کنید.