نرگِث
ته ایتا چقدر ترسناکه پر از آدماییه که دیگه نیستن
عزیزِ نرگس، همینه
دور دورِ اینچُنینیه؛ این فضا، خیلی دوست داشتنیه امّا در هرحال یه جوّ تاریکی حاکمه.
نرگِث
دخترایِ نرگس، سلام. و امّا موسیقی در قالبِ سنتیُ اینجا شِیر کنیدُ جانم برای رخسارهَتون بگه نزارید
لیلاچه عرصهَ رو ترك کردُ باء اومد به میدون.
دیگه چه میشه کرد این نوساناتُ
* لبخند
https://eitaa.com/joinchat/1633812977Cf88e9c925c
نرگِث
* این ثانیهها رو بگردیدُ بغضِ صدایِ ابتهاجِ عزیزُ پیدا کنید.
به یادِ صفر یك، پنج، نوزده.
ابتهاجِ عزیز
نرگِث
لیلاچه عرصهَ رو ترك کردُ باء اومد به میدون. دیگه چه میشه کرد این نوساناتُ * لبخند https://eitaa.co
دخترایِ نرگس، بازم بازم کمرِ همت ببندیدُ بزارید جمع جمع باشه
* چشمك
[ عطرِ پیچ و خم ]
تا سری چپ و راست میکند بویِ عِطرِ زلفش بر من میبخشد و عالمی از من را به خلسه میبرد.
تا چشمی را چپ نگاه کند، درخششِ عشقش رل بیشتر کرده
هر چه ناز و ادا، عشقُ بیشتر
- این قسمت ادامهدار است | نرگسي
امّا این ویو؛ بچهآ نشد دِ
* این ریپلای میخوره رو اون مسیجِ [ کیفیت مهمتر از کمیته ]
هدایت شده از انسآن .
بهراستی که " طلبیده شدن " چیست؟
خداوند در قلوب شکسته است.
گر صبر کنی ز غوره حلوا سازد
- نانوشتههایِ نرگس | مردادِ صفر دو