eitaa logo
نرگِث
833 دنبال‌کننده
618 عکس
44 ویدیو
3 فایل
یک عدد آدمی‌زاد از نوع زن محل پرورش پیازچه‌های نرگس ‌ تلگرام: https://t.me/nargth نرگث با ص سه دنده: @I4khatun
مشاهده در ایتا
دانلود
نرگِث
رایحهٔ مطبوعِ این قطعه حنجرهٔ مطلوبِ این پستُ آآآره. * چشمك
عرفان طهماسبی Erfan-Tahmasbi-To-320.mp3
زمان: حجم: 8.1M
چه اتفاقی افتاده با این قطعه؟ چرا تنور دل و ناخودآگاه داغ می‌کنه تا بچسبه و پخته شه. می‌فهمی؟ پخته
هدایت شده از نرگِث
امّا بل‌اخره به معجزهٔ اشك ایمان می‌اوری. | 1445
[ sed ] سه سپتامبر 2043 سلام. الان بیست‌سال گذشته، دقیقاً بیست‌سال. امّا هنوز داخل زیرزمینم. صدای ماشینا بلندتر شده. از اولین دسترسیم به موبایل دارم می‌نویسم، سلام. آسمون پر شده از ابرای کومه‌ای. - نرگس‌خاتون | ادامه‌دار
نرگِث
[ sed ] سه سپتامبر 2043 سلام. الان بیست‌سال گذشته، دقیقاً بیست‌سال. امّا هنوز داخل زیرزمینم. صدای م
[ Sed ]2 الان ساعت دو و چهل چهار دقیقهٔ ظهره. از روی میز چوبی دارم می‌نویسم. و دارم ترولینم* و سرو می‌کنم. اما تاریخچهٔ ترولین بر می‌گرده به 2031. و اگه بخوام معادل سازی کنم برای 2023یی‌ها باید بگم فست‌فوده، امّا فست‌تر درست مثل پیتزا که سال 997 تو جنوب ایتالیا متولد شد. ترولین و آرژانتینی‌ها به تولد دراوردن. امّا از جنس و تاریخ غذاها که گذر کنیم، هنوز هم جنگ برای قدرت پابرجاست. - نرگس‌خاتون | ادامه‌دار
نرگِث
[ Sed ]2 الان ساعت دو و چهل چهار دقیقهٔ ظهره. از روی میز چوبی دارم می‌نویسم. و دارم ترولینم* و سرو م
پی نوشت: اما شاید این روایت و بچه‌ها طولانی‌تر کردم. از زبون نرگسِ بیست‌سال بعد. *اسم ترولین کاملاً کاملاً اتفاقی بود و چون یکی از مناطق مسکونیِ آرژانتین هست به همین دلیل این غذا ثبت شدهٔ آرژانتینه تو این روایت.
هدایت شده از  خاور‌میانه‌زدگی
خدای مهربان، مرخصی بدون حقوق چطور؟ اونم نه؟!
Ragheb Alama ragheb_alama_nasini_el donya.bin
زمان: حجم: 10.9M
امّا برای این قطعهٔ عربی، هیچی. خب؟ هیچی.
نرگِث
امّا برای این قطعهٔ عربی، هیچی. خب؟ هیچی.
همیشه قطعات عربی و می‌پرستیدم. این استثنائیه، رو چشمامه خانوم.
نرگِث
[ Sed ]2 الان ساعت دو و چهل چهار دقیقهٔ ظهره. از روی میز چوبی دارم می‌نویسم. و دارم ترولینم* و سرو م
[ sed ]3 بگذریم از این‌حرف‌ها. اون‌جا آب و هوا چه‌طوره؟ من هم فکر می‌کردم قراره طبیعتِ فطری باقی بمونه، امّا o² های مصنوعی و ابرکولرها نصف شهر و اشغال کردن. خیابون‌ها مسقف شدن با سقف‌های شیشه‌ای، دیگه نور مستقیم آفتاب و نمی‌شه لمس کرد. - نرگس‌خاتون | ادامه‌دار
نرگِث
[ sed ]3 بگذریم از این‌حرف‌ها. اون‌جا آب و هوا چه‌طوره؟ من هم فکر می‌کردم قراره طبیعتِ فطری باقی بمو
امّا عزیزِ نرگس، از اولش قلم چپ چرخیده و تراژدی بوده. یه پایان خیلی غیرمنتظره هم داره.