eitaa logo
نرگِث
833 دنبال‌کننده
618 عکس
44 ویدیو
3 فایل
یک عدد آدمی‌زاد از نوع زن محل پرورش پیازچه‌های نرگس ‌ تلگرام: https://t.me/nargth نرگث با ص سه دنده: @I4khatun
مشاهده در ایتا
دانلود
از نامهٌ هشتم سلام، هر بار سلیقه به خرج می‌دم و شماره‌بندی می‌کنم تا برسونم دستت این دغدغهَ رو روح‌انگیز. این‌جا شهریوره ولی هوا هوای پائیزه و غم‌زده. اون‌جا چه‌طور؟
دست‌سازه‌ها دیده‌هایمان را پر فروغ‌تر؛ لبانمان را خندان‌تر؛ قلبمان را سبزتر و عقل را مدهوش می‌کند. * یَک چیزی رسیده دستم که اصلاً هیس
می‌برد و انگار که دلم قصد دارد که خود را از این مرز رد کند؛ این مرز هر کسی را بدون مجوز از خود رد نمی‌کند مگر آنکه سند عاشقی در دل آن‌ها امضا شده باشد و دلتنگی امان آن‌ها را بریده باشد. - نانوشته‌های سرکش‌دلان | شهریور
هدایت شده از نرگِث
* این چایی چی داره؟ تو غروب، زیر نور ماه، با بارون، بی‌بارون، بعد خستگی، قبل کار، اول صبحی، آخر شبی، اولویت پذیرائی برای مهمان، تو گرما، سرما، به هنگام گریه، به هنگام شادی، تو روضه و همه‌جا چسبیدنیه؟
متوجهم عزیزم، این‌جا مبالغه‌ش زیاده. امّا لازمه این مبالغه، می‌فهمی؟ لازمه
اصلاً عطر و بوی ام‌روز و باید پرستید.
درآمدهای آن‌چنانی، فلان دورهٔ انگیزشی، بهمان دورهٔ توسعهٔ فردی و موفقیت‌های چشم‌گیر و باور کنیم یا جدل و احوال زار پشت پردهَ رو عزیزکم؟ * مخاطباش و باید دونه به دونه بچینم و لیست کنم.
برای شروع مدرسه‌ها نیاز نیست فلان مدل کفش و بپوشی و فلان مدل کیف و حمل کنی و این مدل کانسیلر و بزنی عزیز نرگس لطفاً لطفاً مهربون باش لطفاً *تأکید و اصلاً
پائیزجان سلام، گفته باشم که این ریاست‌ها به کسی وفا نکرده؛ امّا شما بقچه بر دو‌ش بگذار و سه‌ماهی را میهمانمان باش، خدا چه داند شاید شما میزبانید و ما ره‌گذر. شگون ندارد شروع نامه را به دست گله و گلایه کردن بسپاری! به دیده منت؛ امّا خودمانیم انسان تشنه را باید سیراب کرد نه بیمار. کمی سازش کن با احوال ما، بگذار کمی سوز صدایت را بی‌شال و کلاه لمس کنیم. - مهر 02 | نرگس
نرگِث
پائیزجان سلام، گفته باشم که این ریاست‌ها به کسی وفا نکرده؛ امّا شما بقچه بر دو‌ش بگذار و سه‌ماهی را
تو نیمهٔ دوم سال من فرت و فرت مریض می‌شم، پائیزخانوم رواست واقعاً؟ بقیه عشق و حال و چغندر و باقالی هدیه بگیرن و من نسخهٔ بلند بالای فلان دکتر.
هدایت شده از  خاور‌میانه‌زدگی
هرشب. از ابتدا تا انتها را هزار بار مرور می‌کنم. «برای کدام عملِ انجام شده‌ام، درب خانهٔ دلم به بغض، روی خوش نشان داد و مهمان‌ نوازی‌اش گُل کرد؟»