eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.6هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ گرفتارم گرفتارم گرفتار بد آوردم، کمک ای ربّ غفّار گدا در میزند هرچند دیر است شنیدم خانه‌ات سائل‌پذیر است به رویم باز کن در را نگارم من آنم که گره خورده‌ست کارم جوانی رفت و پیری آمد از راه زمان سربه‌زیری آمد از راه ولی خُرجین من خالیِ خالی‌ست گرفتاریِ من از بی‌خیالی‌ست نه اَعمال درستی، نه نمازی نه حتی روزه و راز و نیازی زمان کشت، محصولی ندارم خدایا حجّ مقبولی ندارم گنه از هرطرف آمد حیا رفت هر آنچه داشتم پای ریا رفت @seyedrezanarimani به نان سفره‌ام دقت نکردم دلم را از گنه خلوت نکردم امان از مرگ امان از احتضارم کسی دیگر نمیماند کنارم به روی سینه سنگینی سنگ است خدایا قبر تاریک است و تنگ است شب قدر است قدر ماست زهرا چراغ ظلمت دنیاست زهرا همیشه مادری کرده برایم فدای بچه‌هایش بچه‌هایم زیادی گناهم را تو کم کن به‌جای عدل خود بر من کرم کن خودت گفتی کریمی افتخار است هنر بخشش زمان اقتدار است پس امشب نشکن ای ساقی سبو را ببخش این سائل بی‌آبرو را @narimani_matn به جز زشتی نیاوردم ببخشی غلط کردم، غلط کردم ببخشی اگرچه تا گلو در زیر دِینم ز نوکرهای دربست حسینم تمام سال من وقف غمش شد همیشه سایبانم پرچمش شد میان آتشت بانگی برآیم خدایا من حسین را دوست دارم حسینی که در آن ساعات و اوقات لبش ساکت نمیشد از مناجات حسینی که سرش ذبح از قفا شد نگینی بر رکاب نیزه‌ها شد همین که روی نیزه سر علم شد زمان غارت اهل حرم شد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ اومدن پیش حضرت موسی: موسی دعا کن بارون بباره. همه رو جمع کرد میخواد دعا کنه؛ خدا بهش فرمود: یه گنهکار تو این جمع هست، بهش بگو بره تا دعای بقیه مستجاب بشه. یهو حضرت موسی اعلام کرد: یه نفر تو این جمع گنهکاره؛ خدا میفرماید تا اون یه نفر از اینجا بیرون نره دعا مستجاب نمیشه. یهو اون یه نفر سرشو پایین انداخت: خدایا باشه؛ این همه گناه کردم هیچی نگفتی، گذاشتی همه جمع بشن بعد آبروی منو ببری؟ @seyedrezanarimani تا این حرفا رو زد یهو ابرها اومدن، بارون بارید، موسی تعجب کرد: خدا! شما که اونطور فرموده بودی! فرمود: موسی، کی تا حالا دیدی من آبروی بنده‌هام‌و ببرم؟ بنده‌م توبه کرد، منم بخشیدمش.... (خدایا امشب یه پیغام هم برا ما بفرست بگو بخشیدمتون...) خدا فرمود بخشیدمش، موسی گفت میشه به من بگی کی بود تو این جمع که گنهکار بود؟ خدا فرمود: موسی تا اون موقع که بد بود بهت معرفی نکردم،حالا که توبه کرد انتظار داری بهت بگم؟!؟ نمیشه... فقط به من گفت، به خودم گفت غلط کردم تموم شد... @narimani_matn حالا کی میدونه ماها چی کاره‌ایم امشب اومدیم اینجا؟! بهش بگو غلط کردم؛ به حق امام رضا؛ امشب باید دست‌به‌دامن همه بشم. امشب اگه سحر بشه، تموم بشه کارم زاره. مضطرم، پریشونم؛ هی به خودم میگم امشبم داره تموم میشه آخرش بخشیده نشدی، به حق پریشانی عمه سادات زینب... الهی العفو.... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ الهی به حیدر، الهی به زهرا شب بیست و سوم، بیا بگذر از ما شب بیست و سوم، با این رو سیاهی به جز رحمت تو، ندارم پناهی شب بیست و سوم، ببین شرمِ رومو جلو چشم مردم، نبر آبرومو تو رو جان زینب، اِلٰهَ المُسیئون بزن ما رو امّا روتو برنگردون "الهی اَغِثنی ، الهی اَغِثنی" @seyedrezanarimani برا چی نگریَم، برا چی نبارم الان یک دو روزه که بابا ندارم بازم داغ مادر برام گشته تازه نشد که برم باز به تشییع جنازه منم دختری که اسیر غروبم برا داغ بابام به سینه میکوبم توی گریه‌زاری،دعا من همینه که هیچ‌کی باباشو شکسته نبینه "امون از یتیمی ، امون از یتیمی" @narimani_matn سلام ای سرِ در طبق آرمیده میدونی رقیه‌ت چه رنجی کشیده سلام ای پر از زخم، پر از زخمِ کاری چرا جای سالم تو صورت نداری؟! میدونم که بردن چه‌جور پیرُهن رو میدونی که بردن النگوی من رو میدونم چه‌جوری سرت رو بریدن میدونی چه‌جوری موهام رو کشیدن ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ امیرالمؤمنین اینقدر حواسش به زینب بود؛ وقتی دمِ درِ خونه رسید به حسنین فرمود زیر بغل‌هامو رها کنید؛ زینب دخترم اینجوری با این وضع منو نبینه. حضرت زینب بچه نبوده که؛ سی و چند سالش بوده، اما امیرالمومنین به فکر زینبه، چون دختره. دخترا روحیه‌شون لطیفه.... من میخوام عرضه بدارم آقاجان؛ اینجا شما نمیخواستی زینبت زخم سرت رو ببینه، در حالی‌که میخواستی با پای خودت وارد خونه بشی. اما قربون اون خانمی برم که سه سال بیشتر نداره؛ یهو دید طبق رو وارد کردن، سر بابا رو تو بغلش گرفته... میدونم که بردن چه‌جور پیرهن رو میدونی که بردن النگوی من رو میدونم چه‌جوری سرت رو بریدن میدونی چه‌جوری موهام رو کشیدن @seyedrezanarimani این سرو قبل از اینکه وارد شهر شام کنن تو دِیرِ راهب بردن، راهب مسیحی کامل سر رو با گلاب شستشو داد؛ الحمدلله سر رو تمیز کرد... اما با همه این اوصاف وقتی سرو آوردن تو خرابه، رقیه سرو که دید گفت بابا چرا محاسنت خونیه؟ چرا دندونات شکسته‌ست؟ چرا لبات خونیه؟! حالا فهمیدم بابا؛ اونجایی که عمه نمیذاشت نگاه کنم، اما از دور میدیدم دست اون نامرد بالا میره، چوب به دستش گرفته... @narimani_matn چوب از یزید خورده‌ای و قهر بامنی از چه لبت به صحبت من وا نمیشود؟! موهام و کشید، بابا بابا بابا شامیا بَدَن، بابا بابا بابا عمه رو زدن، بابا بابا بابا گوش و گوشواره، بابا بابا بابا پیرهن پاره، بابا بابا بابا به‌حضرت رقیه الهی العفو... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ امشب که مهمان منی با چشم تر بابا خیلی هوای وصل داری بیشتر بابا من را مکن با گریه‌هایت خون‌جگر بابا از رفتن مسجد بیا و درگذر بابا شاید هوای روضه‌های فاطمه داری انّا الیه الراجعون را زمزمه داری دیدم که با خونِ جگر افطار می‌کردی بر خوردن نان و رُطَب اصرار می‌کردی نام خدا را زیر لب تکرار می‌کردی گاهی شکایت از در و دیوار می‌کردی وقت اذان صبح دیدم اشک می‌باری یافاطمه یافاطمه روی لبت داری @narimani_matn سی سال درد سینه را با چاه می‌گفتی این روزهای آخری جانکاه می‌گفتی در سجده‌هایت ذکر یا الله می‌گفتی سُبحانَ یا قدّوس را با آه می‌گفتی آهِ دلت را امشب از سینه برو‌ن کردی  قلب مرا قصد سفر کردی و خون کردی باید بمانی سایه‌ی بالاسرم باشی دلواپس جسم حسین و معجرم باشی ای دلشکسته، قوّتِ بال و پرم باشی حالا که مادر نیست جای مادرم باشی سی سال، بعد مادرم مویَت پریشان است  شب‌های بعد فاطمه شام غریبان است @seyedrezanarimani قصد جدایی کرده‌ای از دخترت امشب دیگر توانی نیست در بال و پرت امشب خیلی شدی دلتنگِ رویِ همسرت امشب این چه بلایی هست کآید بر سرت امشب اصرار من را گوش کن، من دخترت هستم دلواپس این حال گریه‌آورت هستم گفتم نرو، رفتی سرت را غرق خون کردی این قامت استاده‌ات را واژگون کردی از خون فرقت پیکرت را لاله‌گون کردی نقش زمینت معنیِ هُم راکعون، کردی رفتی و حالا دخترت ماند و پریشانی  من مانده‌ام با سینه‌ای از غصه طوفانی *شاعر :  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت (ع) (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ مجتبی باز عصای دگری گردیده خوب در کار عصا تجربه دارد پسرت امام حسن عجب اوضاعی داره، یه روز تو کوچه زیر بغل مادرو می‌گیره، یه روز تو کوفه زیر بغل پدرو گرفته. یه روز دست به دیوار شدن مادرو دید، یه روزم دست به دیوار شدن بابا رو دیده. یه شبی هم رفت زیر تابوت مادر، یه شبی هم رفت زیر تابوت پدر. عجب اوضاعی داره... اما امیرالمؤمنین دم درِ خونه که رسید فرمود حسن جان زیر بغلم رو رها کن. همه‌ی اینا مَردَن تحمل‌شون زیاده، میتونن تحمل کنن. مردا تحملشون از زنها و دخترا بیشتره، اگه مرد ببینه زنش، خواهرش زمین خورده شاید بتونه تحمل کنه.... اما همه‌ی اینها یه طرف، زینب یه طرف.... همه‌ی اینایی که گفتم توی فاصله‌ی طولانی چندین سال پیش اومده، اما زینب تو یه روز دیده یکی رو سینه‌ی داداشش نشسته.... سرشو اشقیا میبُرَّن چقدَر بی‌حیا میبُرَّن بمیرم از قفا میبُرَّن پیش چشم زهرا میبُرَّن حسین.... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ اجل فارغ ز رنج و محنتم کن ز دیدار مغیره راحتم کن همچین که شمشیر رو به فرق آقا زدن، صدای آقا بلند شد: " فُزتُ و رَّبِ الکَعبه " یه معنای ظاهریش اینه: به خدای کعبه رستگار شدم... اما خودمونیش این میشه؛ یعنی دیگه از این دنیا راحت شدم... علی داره از یه داغی راحت میشه؛ آخه این زخمی که به سرِ علی خورده که زخم نیست، تو جنگهای زیادی امیرالمومنین نود زخم خورده. همین‌جایی که 'ابن ملجم' زده، تو یه جنگی امیرالمؤمنین همینجا فرقش شکافته شده بود.... @seyedrezanarimani اما میدونی کدوم داغه که جگر علی رو میسوزونه؟ داغ این یه ضربه‌ست... "یادم‌ نمی‌رود که همه داد میزدند طوری لگد بزن که علی بی‌پسر شود" این زخمه که به جیگر علیِ. و الّا این زخمایی که امشب علی خورده،‌ زخم نیست... زخم اینه؛ آدم زنش بین نامحرما باشه، دورش حلقه بزنن... علیِ خیبر شکن دستاشو ببندن، جلو چشماش زنش‌رو بزنن... @narimani_matn فضه داره با ناله‌هاش قلبمو از جا میکَنه  هرکی با هرچی دستشه مادر مارو میزنه من نمیگم شما بیاید دست بابا رو وا کنید فقط میگم مُغَیره رو از مادرم جدا کنید یازهرا... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت (ع) (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای تیغ همیشه بی‌خبر می‌آیی یک روز به شکل میخِ در می‌آیی امروز تو شمشیری و فردا قطعا در قالب یک تیرِ سه‌پر می‌آیی یک مرتبه کم‌شتاب باشی خوب است با قاعده، با حساب باشی خوب است فکر دل فاطمه نبودی اما فکر جگر رباب باشی خوب است ای تیغ همین‌قَدَر نمیفهمی نه فرق پدر و پسر نمیفهمی نه آن روز چقدر گریه کردم گفتم: زن آمده پشت در، نمیفهمی نه؟ * شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) / بخش دوم صوت (ع) (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ فقط یه اشاره‌ای بکنم امشب شب عباسه... از کجا میگی؟ مگه امشب شب شهادت آقا امیرالمؤمنین نیست؟ آره؛ اما از امشب مأموریت عباس شروع میشه، بارِ رو دوش عباس از امشب سنگین میشه... آقا امیرالمؤمنین صدا زد: آی بچه‌های فاطمه! همه بیایید، بقیه برن بیرون؛ کار دارم. همه رفتن، عباس هم سرش ر‌و انداخت پایین رفت. یهو مولا با همون صدای بی‌رمقش صدا زد: حسن جان! برو به عباس بگو بمونه. با عباس کار دارم... اومد صدا زد: عباس جان! داداش! بابام میگه شما هم بمون. گفت آخه حسن جان من که بچه‌ی فاطمه نیستم. دستش‌و گرفت آورد پیش امیرالمؤمنین.... @narimani_matn آقا گریه میکردن، بچه‌ها هم گریه میکردن. وصیت‌هاش رو فرمود. یهو رسید به عباس؛ فرمود عباسم دستت‌و بده. دستش‌و گرفت؛ حسین جان تو هم دستت‌و بده. زینبم تو هم بیا جلو عزیز دلم: عباس! جونِ تو و جون این خواهر و برادر. امشب باید به علی یه قول بدی... _ باباجان هرچی بگی رو چشمام میذارم... فرمود عباس مواظب این خواهر و برادر باش. گفت باشه باباجان. الهی قربونت برم، هرچی شما بگی.... فرمود مخصوص باید مواظب زینب باشی؛ دختره، حساسه، لطیفه، مواظبش باش. تو برادرشی، تو باید حواست بهش جمع باشه.... دیگه بیشتر از این نمیگم. سالهایی گذشت؛ کربلایی رسید؛ آقامون عباس از بالای اسب رو زمین افتاد؛ _گفته بود رو چشمام میذارم_ به چشماش تیر زدن، دستایی که تو دست حسین گذاشت‌و انداختن. فقط یه جمله میگم یهو دیدن خانم زینب اومد سمت گودال، یه نگاه کرد: حسین جان! پاشو ببین زینب‌و دارن میبرنش... یه نگاه کرد علقمه: عباسم! مگه به بابام قول ندادی مواظبم باشی!؟ پاشو نگاه کن دستام‌و دارن نامحرما میبندن.... حسین... بِالحسین الهی العفو... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش سوم صوت (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ دست‌هایش ز تن جدا شده بود گیسویش روی مَشک وا شده بود تا دلِ اَبرویش تَرَک برداشت جگر مَشک بوریا شده بود چهره‌اش غرق خونِ فرقش بود چقدر شکلِ مرتضی شده بود حرمله باز هم هدف زده بود بین چشمش سه‌شعبه جا شده بود کارِ زانو نبود از بس تیر سهمگین مثل نیزه‌ها شده بود ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ من بمیرم؛ نَفَست هم‌نفسِ درد شده گرمیِ زندگی‌ ما! بدنت سرد شده ای بهارِ منِ دلخسته چرا پاییزی؟! چهره‌‌ی زخمِ خزان خورده‌ی تو زرد شده لرزه افتاده به جانت؛ بدنم می‌لرزد آمده زلزله‌ی روضه؛ تنم می‌لرزد دید تا بستر پر خونِ تو را آه کشید وای از خاطره‌هایش؛ حسنم می‌لرزد روضه‌ی نو ننویسید به دفتر، کافی‌ست مقتلِ بازِ مرا روضه‌ی مادر کافی‌ست بعدِ سی سال، دلم بین در و دیوار است تا بمیرم، به‌خدا میخ همان در کافی‌ست *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ سی ساله حیدر - دردش همینه ؛ آه از مغیره، آه از مدینه کابوس شب‌هاش اینه که زیر دست وپا میفته زهراش گُلِش رو میزنن یه مشت اراذل اوباش هرشب میاد اون صحنه‌ها جلوی چشماش دیگه شبای آخره، وای وای وای وای دو شبه که تو بستره، وای وای وای وای زهرا میاد بالاسرش، وای وای وای میشینه پیش حیدرش، وای وای وای وای @seyedrezanarimani گوشه‌ی بستر، زخمی و خسته برات بمیرم، سرت شکسته یادته عشقم زخمی که میشدی خودم زخمو می‌بستم اما الان دیگه بالا نمیره دستم کاری ازم بر نمیاد، شرمنده هستم بلندشو بازومو ببین، وای وای وای زخم رو ابرومو ببین، وای وای وای سرت شکسته میدونم، اما پاشو سینه و پهلومو ببین، وای وای وای ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ اومدن پیش حضرت موسی: موسی دعا کن بارون بباره. همه رو جمع کرد میخواد دعا کنه؛ خدا بهش فرمود: یه گنهکار تو این جمع هست، بهش بگو بره تا دعای بقیه مستجاب بشه. یهو حضرت موسی اعلام کرد: یه نفر تو این جمع گنهکاره؛ خدا میفرماید تا اون یه نفر از اینجا بیرون نره دعا مستجاب نمیشه. یهو اون یه نفر سرشو پایین انداخت: خدایا باشه؛ این همه گناه کردم هیچی نگفتی، گذاشتی همه جمع بشن بعد آبروی منو ببری؟ @seyedrezanarimani تا این حرفا رو زد یهو ابرها اومدن، بارون بارید، موسی تعجب کرد: خدا! شما که اونطور فرموده بودی! فرمود: موسی، کی تا حالا دیدی من آبروی بنده‌هام‌و ببرم؟ بنده‌م توبه کرد، منم بخشیدمش.... (خدایا امشب یه پیغام هم برا ما بفرست بگو بخشیدمتون...) خدا فرمود بخشیدمش، موسی گفت میشه به من بگی کی بود تو این جمع که گنهکار بود؟ خدا فرمود: موسی تا اون موقع که بد بود بهت معرفی نکردم،حالا که توبه کرد انتظار داری بهت بگم؟!؟ نمیشه... فقط به من گفت، به خودم گفت غلط کردم تموم شد... @narimani_matn حالا کی میدونه ماها چی کاره‌ایم امشب اومدیم اینجا؟! بهش بگو غلط کردم؛ به حق امام رضا؛ امشب باید دست‌به‌دامن همه بشم. امشب اگه سحر بشه، تموم بشه کارم زاره. مضطرم، پریشونم؛ هی به خودم میگم امشبم داره تموم میشه آخرش بخشیده نشدی، به حق پریشانی عمه سادات زینب... الهی العفو.... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ گفته بودی مرگ در بستر برایت خوب نیست دیدن تنهایی خواهر برایت خوب نیست پیرهن کهنه به تن کردی برایت خوب بود این عقیق سرخ و انگشتر برایت خوب نیست هر قَدَر شمشیر خوردی بیشتر گفتی علی ذکر نام نامی حیدر برایت خوب نیست از جلو سخت است میدانم ولیکن صبر کن در نیاور تیر را از پَر، برایت خوب نیست @seyedrezanarimani سن و سالت رفته بالا، آه دست و پا زدن زیر نعل اسب یک لشکر برایت خوب نیست غیرت‌اللّهی و میدانند این نامحرمان دیدن اطفال بی‌معجر برایت خوب نیست سنگ بر پیشانی‌ات خورده‌است بیش از حد، دگر خیزران و چوب و طشت زر برایت خوب نیست سمت گودال آمده با قامتی خم فاطمه باز میگویی: نیا مادر! برایت خوب نیست شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ یک تنه یک سپاه می‌زدنت به خدا بی‌گناه می‌زدنت قُربَةً الَی الله می‌زدنت کشتنت یااخا لب‌تشنه سرتو بریدن با دشنه @narimani_matn چه خبر شد کنار گودال پر از نیزه‌داره گودال چه شبیه نیزه‌زاره گودال به روی پیکرت میفتن به جون خواهرت میفتن ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ قدم قدم داره میره به‌سمت مسجد مولای تو هر قدم داره میگه، دارم میام ای زهرای من بدون تو سیاه شده، تمومِ روز و شب‌های من دارم میام ای زهرای من یادش میاد، چهل نفر نامرد اومدن یادش میاد، چه‌جوری زهراشو میزدن یادش میاد، شبونه تشییعِ اون بدن امشب پُر شد کوچه‌ها ، از آه و واویلتا 'قَدْ قُتِلَ الْمُرتَضَی۲' "حیدر حیدر یاعلی ، حیدر حیدر یاعلی" @seyedrezanarimani به سجده رفت با چشم خیس، آروم آروم این چشماشو بست امام بی‌کسای شهر، رو بال سجاده به‌خون نشست سری که سایه‌‌ی سرِ دو عالمه پیشونیش شکست علی بی‌یاور به خون نشست ندا رسید؛ تَهَدَّمَتْ أَرْکَانُ الْهُدَى خدای من، ببین علی افتاده ز پا حسن حسین، تنش رو میذارن تو عبا خون میبارن دیده‌ها ، افتاده شیر خدا 'قَدْ قُتِلَ الْمُرتَضَی۲' "حیدر حیدر یاعلی ، حیدر حیدر یاعلی" @narimani_matn گرفته زیر بالشو، با گریه‌ها سقای حسین علی که میخوره زمین، میلرزه دست و پای حسین پدر میسوزه و ولی برا غم فردای حسین به زیر لب، میگه امون از کرببلا به زیر لب، میگه امون از شام بلا به زیر لب، میگه امون از سرنیزه‌ها روضه‌خون شد مرتضی ، فی ماتَمِ کربلا 'مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ۲' "سالار زینب حسین ، سالار زینب حسین" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn