eitaa logo
الهادی
21.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
966 ویدیو
46 فایل
🔻 درگاه‌های نشر آثار حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در شبکه‌های اجتماعی و همچنین لینک دانلود نرم‌افزار الهادی در صفحه زیر موجود است: www.al-hady.ir 📩دریافت نظرات: http://al-hady.ir/page/a
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻کسی که خود را شناخت، رفیق خود را هم می شناسد، اطراف خود را هم می شناسد، مردم خود را هم می شناسد. خدا رحمت کند، مرحوم آشیخ محمد جواد شِکَرین در اصفهان بود. قبل از انقلاب، ایامی که ما طلبه شدیم و در زمان‌هایی که حکومت نظامی بود، ایشان در مدرسۀ صدر در حجره زندگی می کرد. آخوند کاشی و خیلی از بزرگان را دیده بود و اهل نَفَس هم بود، اهل استجابت دعا هم بود. 🔸خود ما دیده بودیم که گاهی بعضی مشکلات را می بردند یا می بردیم یا مطرح می کردند، وقتی که ایشان دعا می کرد ردخور نداشت. عجیب هم این بود که در این حجره ای که بود یک چراغ نداشت؛ یعنی حتی چایی و مانند آن را خیلی مصرف نداشت. گاهی من می رفتم و می دیدم فقط دو یا سه نان گرفته است. گاهی هم بیشتر در حجرۀ ایشان نگاه می کردم یک مقدار شکر در آب حل می کرد و با نان می خورد. گاهی هم روزها می گذشت و کسی برای ایشان چیزی نمی آورد. کسی هم ملتزم به این نبود که برای او چیزی ببرد. خود او هم این‌طوری زندگی نکرده بود. ادامه دارد...
💠 راه سخن موثر 🔻 خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُون؛ چرا از هر گروه از ايشان، دسته‏ اى سفر نمی‌كنند تا در كار دين، تفقه کنند و چون بازگشتند قوم خويش را بيم دهند، تا آنان حذر کنند. سوره توبه، آیه ۱۲۲». 🔸 انذار قوم، بعد از بازگشت به سوی قوم است. کسی كه این راه را طی نکرده‏ است، نمی‌تواند سخنى مؤثر بگوید؛ چون اطلاعاتى كه در سلول‏‌هاى مغزى گوینده هست، در سلول‌های مغزی دیگری نیز هست، اگر دل گوینده، بيدار باشد، مطلبی براى ارائه دارد؛ اما اگر مى‏ خواهد با اطلاعات سلول‏‌هاى مغزى ـ كه وقتى او را در قبر مى‏ گذارند، آن سلول‌ها می‌پوسند و اطلاعات از بین مى ‏روند ـ با مردم سخن بگوید، فایده‌ای ندارد. 🔹 علم بايد به جان، سرايت كرده و جزو باورهاي انسان شده باشد تا در قبر از بین نرود. معرفت و باور، غير از دانستنى‏ ها است. خداوند متعال و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ از انسان در سیر توحيد و ولايت، باور می‌خواهند؛ خدا باورى غير از كتاب نوشتن است. ادامه دارد.‌.. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌
🔻 خدا حاج محمدجواد شکّرین را رحمت کند که در مدرسه‌ی صدر اصفهان بود و بیش از صدسال عمر کرد. 🔸 من دیدم در پشت قرآنی نوشته بود: «یوشع نبی را خواب دیدم که به من فرمود محمدجواد، صد و سی‌ودو سال عمر می‌کند.» 🔹 وقتی رضاشاه شروع به سربازگیری برای خدمتِ اجباری میکند، ایشان هم خودش را معرفی میکند. کارت معافیت به او میدهند که من دیدم زیر عکس یک مرد شصت ساله نوشته بود: به علت کهولت سن از خدمت اجباری معاف است. 🔸 پیرمرد باصفایی بود که ازدواج هم نکرده بود. حجره‌ای تقریباً سه متر در سه متر داشت که اصلاً چراغ هم نداشت. غالبا نان میخرید و نان خالی میخورد و گاهی هفته‌ای یکبار کسی دعوتش می‌کرد یا غذایی برایش می‌آوردند. 🔹 گاهی آنجا که می‌رفتم میدیدم حدود نیم کیلو شکر در آب ریخته تا خودش حل بشود و بخورد. 🔸 سجده‌های طولانی خیلی داشت. سه‌ساعت، چهارساعت سجده کردن در شب و نصف شب کار آسانی نیست! 🔹 گاهی من به دیدارش که می‌رفتم یک‌ساعت، یک‌ونیم‌‌ساعت بیرون از حجره می‌ماندم و از گوشه‌ی درب که باز بود میدیدم هنوز در سجده است. 🔸 طلبه‌های مدرسه‌ی صدر با او شوخی می کردند. خودش میگفت: «طلبه آمده به من میگوید مرا می‌شناسی؟ به او گفتم: همه‌ی شما را می‌شناسم، صغیر و کبیرتان را می‌شناسم.» با لهجه‌ی اصفهانی غلیظ هم صحبت می‌کرد. ایشان خواب‌ها و حالاتش را می‌نوشته است. 🔹 ایشان آن روایت را که وقتی اعمال، آسمان به آسمان می‌رود، چگونه ملائکه اعمال را بررسی می‌کنند و از کجا برمی‌گردانند را خیلی می‌خواند (بحار الأنوار ج‏۶۷ ؛ ص۲۴۶) روایت مفصلی است که شرح می‌خواهد. 🔸 با مرحوم کشیکچیِ بازار قنّادها که الآن در تخت‌فولاد اصفهان دفن است رفیق بوده است. ایشان از قول مرحوم کشیکچی نقل می‌کرد که یک روز به میدان شاه آمدم. یکدفعه دیدم شمشیری به من حمایل شد. دست بر قبضه‌ی شمشیر گذاشتم و گفتم: «کاری بکنم که مالک اشتر کرد و این جمله را ده‌ها و صدها بار گفتند.» این جریان برای مرحوم کشیشکچی بوده است. 🔹 در انقلاب و زمان حکومت نظامی هم ایشان سرش را پایین می‌انداخت و می‌آمد و می رفت و کاری به این مسائل نداشت. گاهی ارتشی‌ها دورش را می‌گرفتند، ولی با این پیرمرد کاری نداشتند. یک نانوایی کنار مسجد نو و یک نانوایی کنار مسجد حاج‌محمدجعفر بود که نانش را از این‌ها می‌گرفت. 🔸 شخصیتش محیط و لطیف بود و خیلی لطافتش بالا بود؛ یک زمانی به خانه‌ای مهمانی رفته بود که خانم خانه در حال عادت ماهانه غذا درست کرده بود، ایشان فهمیده بود و غذا را نخورده بود. کد ۸۳۴ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌