چاپ و نشر بینالملل
خیلی عمیقِ خواندنی #معرفی_کتاب #سور_سوریه 📚 جلسۀ نقد و بررسی کتاب «سور سوریه»، تألیف محمدقائم خانی
✅ تفصیل سخنان دکتر محمدمهدی سیار در جلسۀ نقد و بررسی کتاب «سور سوریه»
#سور_سوریه
#معرفی_کتاب
📝 ... دکتر محمدمهدی سیار دیگر سخنران این جلسه بود. او ابتدا گفت: سفر به ویرانی و رفتن به دل نابودی، سفری به «بیجانبی» است. تجربهای است که کم پیش میآید. و بعد به این مطلب اشاره کرد که سوریه امروز پیش ایرانیها «یک جای دیگر» نیست؛ بلکه آنقدر به ایرانیها نزدیک شده که درک ایرانیها از خودشان را هم دارد شکل میدهد و ایرانیها همان طور که در مورد خودشان ابهام دارند، در مورد سوریه هم ابهام دارند. سپس این سوال را مطرح کرد که ما امروز از سفرنامۀ سوریه چه توقعی میتوانیم داشته باشیم؟
سیار ادامه داد: توقع من از کتاب این بود که بتوانم در این جغرافیا، علاوه بر اشیاء و بناها، تاریخ سوریه را ببینم؛ اندیشه فلسفه را ببینم. این کتاب به این توقع من بهخوبی پاسخ داد. ابهام دیگر من دربارۀ سوریه، آیندۀ آن بود و من توقع داشتم علاوه بر تاریخ و جغرافیا، آیندۀ سوریه را هم ببینم. نگاه ایرانی به سوریه و روایت او بیشتر معطوف به آینده است. اینکه ما الان کجای کار هستیم و آیا کار تمام شدهاست؟ یا تازه آغاز یک راه مهم و یک گشایش دیگر است. تاریخ به ما آموخته که بناهای شکوهمند همیشه در دل ویرانیهای بزرگ سر برمیآورند. پس پرسش دیگر من از کتاب این است که نویسنده آیا مرا به آینده هم خواهد برد یا فقط مرا در امروز و گذشته میچرخاند. این توقعات به این خاطر ایجاد شده که نویسندۀ آن را میشناسم. او را صاحب اندیشه و قلم و اهل مدارا با پرسش میبینم. او اهل این نیست که سریع جواب را کشف کند و آن را به رخ بکشد. او اهل زیستن با پرسش است. این کتاب، با وجود حجم کم برای من کتاب قانعکنندهای بود؛ حتی فراتر از اقناع و انتظار. در این کتاب هم مدارا با پرسش را دیدم، هم تاریخ، هم جغرافیا، هم فلسفه و هم تمدن. به نظر من این کتاب، یک کتاب خیلی عمیقِ خواندنی بود و چنین کتابهایی کم پیدا میشوند.
وی افزود: نثر کتاب، نثر قدرتمند، شاعرانه و رها بود؛ یعنی در نثر یک «بیجانبی» وجود داشت. نویسنده عامدانه یا غیر عامدانه از ژانر گریز داشت. لذا ما نمیتوانیم این کتاب را در ژانر «سفرنامه» طبقهبندی کنیم. هم سفرنامه است و هم سفرنامه نیست. این کتاب پر از تحلیل است؛ هم روایت است و هم روایت نیست. مثلاً ما در حال خواندن یک نثر شاعرانه هستیم، ولی یک مرتبه با یک کار بهظاهر غیرحرفهای مواجه شده و یک قسمت پژوهشی با نقل قول از سید حسین نصر میبینیم. در حالی که چنین کاری برای یک متن ادبی و سفرنامه رایج نیست. اما «بیجانبی» خود را به متن تحمیل کرده و وقتی مخاطب توقع دارد در یک موضوع اطلاعاتی کسب کند، نویسنده این اطلاعات را در اختیار او میگذارد. یا مثال دیگر در متن کتاب، پاورقی تقریباً یک صفحهای نویسنده ذیل «حکومت ایدوئولوژیک» است که در قالب سفرنامه چنین بحثی شاید جایگاهی نداشته باشد. یا اینکه نویسنده در دل یک اسشتهاد و تصویرپردازی کاملاً ادبی، یک مرتبه تصویرسازی را رها میکند و اطلاعات ریز تاریخی عرضه میکند. تصویری هولناک از کاجهای حلب ارائه میکند و مینویسد: «بسیاری از کاجهای حلب کج ایستادهاند؛ بسته به منطقه و جا، انجراف ساقهشان از خط عمود پایین پنج شش درصد نیست و تا بیست درصد و بیشتر هم میشود. کنار هم ردیف و منظم سر را به یک سو خم کردهاند. به محض دیدنشان بیینده پی به طوفانی میبرد که دیگر نیست.» نویسنده با «کاج» و «کج» بازی زبانی میکند و بعد میخواهد خبر از طوفانی بدهد که بگوید کج شدن بیدلیل نیست. بعد با یک ادراک نمادشناسانۀ خیلی مهم مینویسد: «کاجی که نماد سرزمین شام است.» در این فضای زیبای ادبی، یک مرتبه خواننده یک و نیم صفحه مطالب تاریخی محض میخواند: «آخرین طوفان از سال 2011 وزیدن گرفت. ماجرای سرنگونی حزب بعث کلید خورد و بحران شروع شد ...»؛ ما در اوج لذت بردن از تصویر و زبان به یک متن روزنامهای میرسیم و در همین یک و نیم صفحه با یک تاریخ ده ساله آشنا میشویم.
📌 سیار با اشاره به صحبتهای خانم سلیمانی در مورد نگاه پذیرای آقای خانی، گفت: اقای خانی با پیشفرض و با ذهنیت سراغ دیدن نمیرود. زبان و چشمش را آزاد گذاشته و هیچ ابایی ندارد که از چارچوبهای رسمی خارج شود. حتی ممکن است رزمندگان مدافع حرم از خواندن بعضی قسمتهای کتاب عصبانی شوند. ولی اگر غیر این بود، نادرست بود. اگر قرار بود نویسنده همان چیزهایی را که از قبل میدانیم، بگوید و تأکید کند، پس اصلاً سفر رفتن او برای چه بود؟ سفر باید در ما و نگاه ما تغییر ایجاد کند.
https://www.mashreghnews.ir/news/1301420
چاپ و نشر بینالملل
#معرفی_کتاب #ماوراء_مرز ایران، افغانستان و تاجیکستان، کشورهایی با سابقۀ تمدنی و فرهنگی و البته با ز
#گزیده_کتاب
#ماوراء_مرز
📚 ماموران مرزی میگویند: «حتی اگر ما مرز را برای شما باز کنیم باز هم نمی توانید بروید چون دریا مانع شماست. کشتی در ساحل افغانستان است و برای انتقال تعداد کم به ساحل تاجیکستان نمیآید» تاجیکها وقتی صحبت از «دریا» میکنند منظورشان رودخانه است.
و مأمور مرزی مقصودش از دریا، رودخانۀ جیحون یا همان آمودریا بود. منظورش از کشتی هم لنج کوچکی بود که عرض رودخانه را از ساحل تاجیکستان تا افغانستان طی میکند. این مسافت شاید یک کیلومتر باشد. به هر حال طوری نیست که بتوان پاچهها را بالا زد و دل به دریا زد! باید تا پس فردا صبح آنجا بمانم که مرز باز شود ...
📌 برگرفته از ص 82 کتاب ماوراء مرز، تألیف احسان صفرزاده، شرکت چاپ و نشر بینالملل
چاپ و نشر بینالملل
#معرفی_کتاب
#قتیل_العبرات
📚 «قتیل العبرات؛ قوت و ضعف گزارشهای واقعۀ کربلا»، نوشتۀ حسین انوریپور، از جمله آثار عاشورایی شرکت چاپ و نشر بینالملل است که با هدف معرفی و ارائه تمامی مطالب صحیح و مستند درباره واقعۀ کربلا و البته در کنار آن، معرفی و ارائۀ مطالب ضعیف و غیرمستند در مورد این واقعه تألیف شدهاست. در این کتاب در مورد یک موضوع گزارشهای مختلف تاریخی ارائه شده و مورد ارزیابی قرار میگیرند.
📝 کتاب در 20 فصل تدوین شدهاست. اکثر این فصول، به نام شهدای کربلاست که با معرفی اجمالی شهید آغاز و پس از آن نحوۀ شهادت آن شهید بیان گردیدهاست. نقد و بررسی تاریخی و پاسخ به سوالات و شبهات، از دیگر مطالب هر فصل است.
📌 برخی سوالاتی که در این کتاب به آنها پاسخ داده میشود:
• آیا دهم رجب، روز ولادت حضرت علی اصغر است؟
• آیا طلب آب برای حضرت علی اصغر، ذلت امام است؟
• آیا شب عاشورا گروهی به امام پیوستند؟
• آیا آب فرات، مهریۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها بودهاست؟
• آیا حضرت قاسم زیر دست و پای اسبها ماند؟
• آیا دو کودک به نامهای عبدالله و علی اصغر در کربلا به شهادت رسیدهاند؟
چاپ و نشر بینالملل
#گزیده_کتاب
#قتیل_العبرات
📚 به گفتۀ بعضی از کتابهای معتبر، نه یک کودک، بلکه چند کودک خردسال، در روز عاشورا به شهادت رسیدهاند که نحوۀ کشـــته شدن برخی از آنها، تقریباً مشابه یکدیگر است؛ یعنی با اصابت تیری بین گلو و سینه، که نشان از سنگدلی ناجوانمردان در آن جنگ نابرابر دارد.
نبایســـت متعجب شـــد که دشـــمن، چگونـــه این اطفـــال را هدف تیر قـــرار دادهاســـت؛ زیرا در روز عاشـــورا، با بیـــرون آمدن از خیمهها (کوچک و بـــزرگ اهل حرم)، هدف تیراندازان دشـــمن قرار میگرفتند. حتی بانوان حرم نیز، اگر از خیمهها بیرون میآمدند و جلوی خیمهها درنگ میکردند، تیری به آنها اصابت میکرد و از این رو فوری به داخل خیمه برمیگشتند.
در هر صـــورت، میـــان ایـــن اطفـــال کشتهشـــده در روز عاشـــورا، وجود کودکـــی شـــیرخوار به نام «عبدالله» _ که در بین خیمهها به شـــهادت رســـید_ در بین مورخان و سیرهنگاران قطعی است؛ هر چنـــد برخـــی او را تازهبهدنیا آمده محســـوب کردهانـــد و برخی صبیّ، و برخی کودک سه ســـاله و برخی شـــیرخوار؛ ولیکن آنچه مورد اختلاف است این است که کودک دیگری به نام «علی» دور از خیمهها به شـــهادت رسیدهاست که علاوه بر تفاوت بسیار، بایست گفت که شهادت هیچیک از شهدای کربلا، اینگونه توصیف نشدهاست.
برگرفته از ص 395 کتاب قتیل العبرات، تألیف حسین انوریپور، شرکت چاپ و نشر بینالملل
چاپ و نشر بینالملل
#معرفی_کتاب #ماوراء_مرز ایران، افغانستان و تاجیکستان، کشورهایی با سابقۀ تمدنی و فرهنگی و البته با ز
#معرفی_کتاب
#ماوراء_مرز
📚 هنر خوشنویسی با توجه به ماهیت اسلامی- ایرانی آن، از ابتدای تسلط بلشویکها ممنوع بود و بهمرور فراموش و نابود شد. با این حال، خط فارسی برای مردم مقدس است و آن را خط مسلمانی میدانند. یک بار در خیابان از عابری آدرس پرسیدم. آدرس مربوط به اتفاق (اتحادیه( نویسندگان بــود. راهـنـمـایـیام کـرد و بعد گفت: «خواهشی دارم؛ امکانش هست شعری دربارۀ پدر برای من بنویسید؟» پرسیدم: «برای چه میخواهید؟» گفت: «پدرم یک سال و نیم است که از دنیا رفته و میخواهم سنگ قبری برایش تهیه کنم. شعر را برای آن میخواهم.» پرسیدم: «به خط فارسی بنویسیم؟» خوشحال شد. انگار پیشنهادی بالاتر از توقعش دریافت کرده باشد، گفت: «اگر به خط مسلمانی (فارسی) بنویسید که خیلی خوب است ...»
📌 برگرفته از ص 128 کتاب ماوراء مرز، تألیف احسان صفرزاده، شرکت چاپ و نشر بینالملل
چاپ و نشر بینالملل
#معرفی_کتاب
#من_خواب_دیده_ام
برای چندمین بار چشم به صفحۀ موبایل میدوزم و قیمت طلا را بررسی میکنم که هر ثانیه و هر لحظه یک رقم را به نمایش میکشد. حالا چشمهایم به بالا و پایین رفتن ارقام و اعداد عادت کرده و دیگر مثل روزهای اول، تمام بدنم یخ نمیکند از این همه نوسان.
موبایل را روی میز پرت میکنم و سرم را تکیه میدهم به پشتی صندلی. «زیاد» داستان «من خواب دیده ام» از ذهنم دور نمیشود. بار اولی که رمان را خواندم و چند روزی با شخصیتهای داستان زیستم، به نظرم غیر ممکن میآمد.
مگر میشود «زیاد»، فقیهی که مورد تایید امام زمانش بوده و راوی این همه حدیث است، دست به چنین کاری بزند؟ به قول امروزیها، سکهها را بزند بر بدن و یک آب هم رویش؟ آن هم سکههایی که تمامش به امانت دست او بود؟ هیچ رقمه به کتم نمیرفت که یک عالم عابد دست به چنین کاری زده باشد.
حالا با دیدن این عددهای نجومی به نظرم هر غیر ممکنی ممکن میشود. سخت است آدم بتواند نفسش را کنترل کند در برابر برق و درخشش دلربای این فلز کمیاب. شاید آن روزها هم بازار سکه و طلا داغ بوده یا شاید اصلاً خود زیاد قصد داشته #سلطان_طلا ی آن روزها بشود و نبض اقتصاد را در دست بگیرد.
راست گفته اند که یک سیب را بیندازی روی هوا، هزارتا چرخ میخورد تا برگردد روی زمین. شاید زیاد حتی در خواب هم نمیدید که عاقبتش چنین شود. لابد توی ذهنش برای خودش امارتی ساخته بود. یک تخت سلطنتی گذاشته بود روی ایوان رو به تاک انگور، دست معشوقهاش، نسیبه را هم گرفته بود و داشت سیب سرخ گاز میزد. از کجا میدانست نسیبه کیست و میخواهد با او چه کند؟ آن هم در روزگاری که زنها توسری خور بودند و همیشه در پس پرده!
هرچند کارش را قبول ندارم و نمیپسندم، اما خوبش کرد. زیر لب میگویم حقش بود این بلا را سرش بیاورد و دستش را بگذارد توی پوست گردو. ناخودآگاه لبم کش میآید و لبخند کج و کوله ای روی صورتم مینشیند. عجب تخیلاتی داشته خانم نویسنده! حتی با فکر من هم که اینقدر ادعایم میشود دیر باورم، بازی کرده.
دوباره موبایل را بر میدارم و داده را روشن میکنم. نام «فرقه واقفیه» را جستجو میکنم. باید بدانم چقدرش مستند است و چند درصدش تخیل.
چند ساعت گذشته و چقدر زمان گذاشته ام، نمیدانم. فقط میدانم حس خوشایندی وجودم را فرا گرفته. پیدا کردن منابع تاریخی برای این موضوع سخت و زمان بر بود، اما بخشی از آنها را خواندم. راستش را بخواهید، وقتی اعتمادم جلب شد و فهمیدم همه شان تخیلات خانم نویسنده نیست، باقی منابع را بررسی نکردم.
به نظرم به درد سرش نمیارزید. وقتی یک نفر مدتها وقت گذاشته، منابع را بررسی کرده و با زبانی شیرین و شیوا آنها را به تصویر کشیده، برای چه خودم را به زحمت بیندازم و تک تک دنبال همه شان بگردم؟
وقتی این بخش از کتاب را خواندم: «زیر سنگینی نگاهش از در عمارت وارد میشوم و در سایۀ نخل های کاشته شده در ردیف دیوار، به سمت اتاق سعد میروم. فکر میکنم این خانه و عمارت، عجب وصلۀ ناجوری است برای مدینه ای که ارتفاع تمام خانه هایش برابر با یک قد آدم است.» حیرت زده شدم. حتی به سبک معماری و پوشش مردم آن زمان هم توجه شده و چیزی از قلم نیفتاده.
حیرتم وقتی بیشتر شد که سبک دربار و بارگاه هارون الرشید را دیدم. من دانشجوی رشته تاریخ هستم. قبلا خوانده بودم و میدانستم هارون به ایرانیان علاقه داشت و وزرایش را از بین آنان انتخاب میکرد.
«از محوطه میگذریم و وارد ساختمانی میشویم که همه با سنگ مرمر ساخته شده. هر چه چشمم را مهار میکنم تا اطراف را نگاه نکنم، نمیتوانم. چشمم مانند اسب افسار گسیخته ای میتازد و تمام در و دیوار را لگدمال میکند. نقوش حکاکی شدۀ روی دیوار به طرحهای ایرانی میماند؛ طبق هدایایی که امیران برای شاه میبرند و در برابرش زانو میزنند. شاید همان سنتِ دیرینِ جشنِ آغازِ بهارشان باشد. از سعد شنیده بودم هارون الرشید، برامکه را گرامی میدارد؛ اما نمیدانستم تا این حد که تزئین کاخش هم به سلیقۀ آن ها باشد.»
دوباره جستجو میکنم، این بار درباره خود نویسنده، فاطمه الیاسی. پیشتر رمان «تونل سوم» را نوشته بود. با اینکه اولین اثر داستانی بلند اوست، اما در محافل ادبی مورد توجه قرار گرفته و در جشنوارههای مختلفی همچون جشنواره ادبی انقلاب و جشنواره شهید اندرزگو جزء رمانهای برتر معرفی شده.
همان طور که صفحه را بالا میبرم تا متن را تا انتها بخوانم، چشمم روی عدد 23:47 دقیقه ثابت میماند و برق از سه فازم میپرد که فردا ساعت 7:45 دقیقه صبح کلاس آنلاین تاریخ دارم. موبایل و دنیای مجازی را رها میکنم و میخوابم، با آرزوی اینکه کاش تمام این متون خشک و خسته کننده تاریخی روزی تبدیل به داستانی مستند شوند، مانند رمان «من خواب دیده ام» که من اصلاً نفهمیدم کی تمام شد!
چاپ و نشر بینالملل
#معرفی_کتاب #عشق_مراقبت_می_خواهد تفاوتهای زن و مرد هم میتواند چنان زندگی را شیرین کند که با هیچ
#گزیده_کتاب
#عشق_مراقبت_می_خواهد
📚 از کنترل کــردن شوهرتان دســت بکشید تــا فضایی بــرای صمیمیت ایجاد شود. حتی به مرد باید به اندازهای محبت کرد که حس نکند اسیر شدهاست و استقلالی ندارد.
چاپ و نشر بینالملل
#معرفی_کتاب #ماوراء_مرز ایران، افغانستان و تاجیکستان، کشورهایی با سابقۀ تمدنی و فرهنگی و البته با ز
#گزیده_کتاب
#ماوراء_مرز
📚 آقای ظفردوست نویسندهای میانسال است که هر روز صبح تا ظهر بساطی از کتاب را در مقابل دانشگاه شهر دوشنبه پهن میکند. مشتری ندارد، ولی همین حضور اجتماعی را به بیکاری ترجیح میدهد. خودش چند کتاب تالیف کرده و از بیرغبتی نسل جدید به مطالعه دل پردردی دارد. میگوید: «در زمان سابق (دوره شوروی) جوانها کتاب میخواندند ولی الان اصلا کتاب نمی خوانند.»
📌 برگرفته از ص 52 کتاب ماوراء مرز، تألیف احسان صفرزاده، شرکت چاپ و نشر بینالملل
چاپ و نشر بینالملل
#معرفی_کتاب #من_خواب_دیده_ام برای چندمین بار چشم به صفحۀ موبایل میدوزم و قیمت طلا را بررسی میکنم
مراسم رونمایی از رمان «من خواب دیدهام»، با حضور نویسندۀ کتاب و جناب آقای هادی خورشاهیان (نویسنده، شاعر، مترجم و منتقد ادبیات داستانی)
شنبه 13 آذر
ساعت 16
فروشگاه کتاب بینالملل- ضلع شمال شرقی میدان فلسطین
چاپ و نشر بینالملل
#معرفی_کتاب #عشق_مراقبت_می_خواهد تفاوتهای زن و مرد هم میتواند چنان زندگی را شیرین کند که با هیچ
#گزیده_کتاب
#عشق_مراقبت_می_خواهد
📚 اعتماد زن به مـــرد، عظمت را در مرد متجلی میسازد.
چاپ و نشر بینالملل
#معرفی_کتاب #ماوراء_مرز ایران، افغانستان و تاجیکستان، کشورهایی با سابقۀ تمدنی و فرهنگی و البته با ز
#گزیده_کتاب
#ماوراء_مرز
📚 ... شبی که از تلویزیون مسابقه سوارکاری تماشا میکردیم، فهمیدم یکی از سوارکاران نامش انوشیروان رستم است. تاجیکهایی که آنجا بودند گفتند وی بچه رستم است، نوه پرزیدنت!
گفتم: این سوارکار یک فرد بزرگسال است. مگر نوه پرزیدنت یک کودک سه چهار ساله نیست؟!
پاسخ دادند: «چرا. ولی اسب مال انوشیروان رستم است و سوارکارش فرد دیگری است!»
پرسیدم: «نام سوارش چیست؟»
کسی نمی دانست ولی می گفتند «همیشه انوشیروان رستم پیروز می شود!»
📌 برگرفته از ص 103 کتاب ماوراء مرز، تألیف احسان صفرزاده، شرکت چاپ و نشر بینالملل
چاپ و نشر بینالملل
#معرفی_کتاب
#قمقام_زخار_و_صمصام_بتار
📚 قَمْقامِ زَخّار وَ صَمْصامِ بَتّار (معنی: دریای خروشان و شمشیر برنده) کتابی به زبان فارسی نوشته فرهاد میرزا معتمدالدوله، پسر عباس میرزا ولیعهد فتحعلیشاه است. این کتاب که به تفصیل در شرح احوالات امام حسین علیهالسلام است، در سال ۱۳۰۳ق نگارش یافته و نویسنده با نثر ساده و روان فارسی، به دور از شیوه دشوارنویسیِ درباریِ زمان قاجار، به قرائت روایی و تاریخی واقعه کربلا میپردازد. او در نگارش این اثر تلاش کرده تا از منابع معتبر شیعه و سنی بهره ببرد و از اشعار و تمثیلهای فارسی و عربی نیز استفاده کند. فرهاد میرزا در برخی موارد به نقد تاریخی هم پرداخته و جریاناتی مانند قیام توابین و مختار را مفصلاً آوردهاست.
کتاب قمقام زخار و صمصام بتار به دلیل نقل از منابع معتبر و دقت در نقل و به علت جایگاه نویسنده آن، (فرهاد میرزا) همواره مورد توجه بوده، به گونهای که از مقاتل معتبر بهشمار آمده و عالمان بزرگی از آن نقل کردهاند.
فرهاد میرزا در مقدمه اثر، ضمن اشاره به اینکه از جوانی نیت نگارش کتابی خالی از حشو و زواید در احوال آن حضرت از ولادت تا شهادت داشته، به ماجرایی اشاره میکند که در سال ۱۲۹۳ق به هنگام بازگشت از سفر حج برای او روی دادهاست. در این حادثه، طوفانی عظیم، دریا را متلاطم میسازد و او به امامحسین متوسل میگردد و نذر میکند که اگر زنده ماند این تألیف را به پایان ببرد.
محتوای کتاب قمقام را میتوان در هفت محور تقسیمبندی کرد:
1. امویان و مسائل مربوط به معاویه و امام حسن(ع)، کوفه و امرای آن و قتل سران (حجر بن عدی و...).
2. یزید و حکومت وی، بحث بیعت، مسلم و شهادت وی و دیگر گروههای شیعه.
3. حرکت امام حسین(ع) به سمت کوفه، حر، کربلا، عاشورا، شهادت اصحاب و یاران و خود حضرت.
4. آثار شهادت امام و اهل البیت، خطبههای حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) و مناظرات آنان با دشمن.
5. شهادت برخی از شیعیان در دفاع از امام حسین(ع) و عاقبت برخی از قاتلین امام، موضوع اهل بیت در شام و مدینه به همراه خطبههای آنان و اعمال یزید.
6. ذکر نامهنگاریهای متعدد با یزیدیان از طرف ابن زبیر و ابن عباس و مدت عمر امام حسین و عقوبت قاتلین وی و معجزات، دعا، اشعار و فضایل زیارت کربلا و نام شهداء و قداست و تربت آن حضرت.
7. قیام توابین و قیام مختار (به طور مفصل)، عباسیان و رفتار آنان با مرقد امام حسین(ع)، اشعار عربی و فارسی.
📌 این اثر چاپهای متعددی داشته که شرکت چاپ و نشر بینالملل هم این افتخار را داشته تا کتاب را با تصحیح و تلخیص غلامحسین انصاری منتشر کرده و تقدیم دوستداران حضرت سیدالشهدا نماید.
#گزیده_کتاب
#قمقام_زخار_و_صمصام_بتار
📚 سبطبنجوزی در تذکره از قاسمبناصبغ مجاشعی روایت کرده: در آن وقت که رئوس شهدا را به کوفه آوردند، در آن میانه، مردی ... بر اسبی سوار بود و سر جوانی که به ماه چهارده همی مانست و اثر سجود بر جبهۀ مبارکش هویدا بود، بر گردن اسب خویش آویخته، همی آمد. نام آن سوار و آن سر بپرسیدم. گفت: این سر عباسبنعلیبنابیطالب است و مرا حرملةبنکاهل اسدی گویند.
📌 برگرفته از ص 335 و 336 کتاب «قمقام زخار و صمصام بتّار»، تألیف فرهاد میرزا قاجار، تصحیح غلامحسین انصاری، شرکت چاپ و نشر بینالملل
به مناسبت انتشار کتاب #من_خواب_دیده_ام
✅ اطلاعاتی پیرامون فرقۀ واقفیه
📝 در منابع ارزشمندی همچون الغیبة و اختیار معرفة الرجال طوسی، علل الشرایع شیخ صدوق، الارشاد شیخ مفید، اعلام الوری طبرسی و ... به دلایل و عوامل انحراف واقفیه اشاره شده است. این منابع مهمترین عامل انحراف را انباشتِ ثروت نزد وکلای امامکاظم علیهالسلام میدانند که بعد از شهادت حضرت، ادعای قائمیت را مطرح کردند و برای اینکه بتوانند اموال را نزد خودشان حفظ کنند، از بیعت با امامرضا عليهالسلام سر باز زدند.
البته وجود بعضی روایات که فهم آنها دشوار بود نیز به این قضیه دامن میزد؛ اما همه اینها ناشی از سوء برداشت بودند. از طرفی، عامل اصلی انحراف سران واقفیه، نفهمیدن یا بدفهمیدن احادیث و روایات ائمه علیهمالسلام نبود، بلکه سران واقفیه با این ترفند به جذب و به عبارتی درستتر، به منحرف کردن شیعیان پرداختند؛ به این معنا که افرادی همچون زیاد بن مروان قندی به خاطر سوء برداشت از احادیث شریف منحرف نشدند، بلکه انگیزه آنها همان حفظ اموال بود، اما با شبهاتی که ایجاد میکردند و به احادیث مشکوک استناد میکردند، میتوانستند مردم را با خود همراه سازند.
در منابع مختلف از آثار شیعیان به این شبهات پاسخ داده شده. به عنوان مثال مهمترین دستاویز واقفیه برای اثبات ادعای خود، وجود این حدیث از امامصادق علیهالسلام بود که میفرمود: «امام را جز امام بعدی کسی غسل نمیدهد». شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا به تفصیل به دفع این شبهه میپردازد و آن را با دلایل منطقی و متقن رد میکند. در این کتاب بیان شده که اولاً واقفیه دلیلی مبنی بر اینکه کس دیگری بدن مطهر امام را غسل داد، ندارند و چهبسا خود حضرت رضا علیهالسلام این کار را کرده باشد. الله اعلم.
📌 در ثانی امامصادق نفرمود: هرکس امام را غسل بدهد، حتماً او امام است یا اینکه امامت کسی که امام قبلی را غسل ندهد، باطل میشود، بلکه نهی فرمود از اینکه این مهم را کس دیگری انجام دهد. شیخ مفید نیز در کتاب ارزشمند الارشاد در رد این شبهه میفرماید این حدیث در حالت عادی صادق است، نه در شرایط اضطراری همچون زمان شهادت امام کاظم در محاصره و حبس حکومت طاغوتی.
https://www.ibna.ir/fa/book/314920/
چاپ و نشر بینالملل
#معرفی_کتاب #ماوراء_مرز ایران، افغانستان و تاجیکستان، کشورهایی با سابقۀ تمدنی و فرهنگی و البته با ز
#گزیده_کتاب
#ماوراء_مرز
📚 در مسیری که از دوشنبه به خجند میرفتیم، راننده توضیح میداد که سمت چپمان اسکندر کول است. دریاچهای بزرگ و زیبا. راننده میگفت معروف است که هنگام عبور اسکندر، اسبش در اینجا آبتنی کرده و نام اسکندرکول از همان زمان به یادگار ماندهاست ...
📌 برگرفته از ص 143 کتاب ماوراء مرز، تألیف احسان صفرزاده، شرکت چاپ و نشر بینالملل
چاپ و نشر بینالملل
مراسم رونمایی از رمان «من خواب دیدهام»، با حضور نویسندۀ کتاب و جناب آقای هادی خورشاهیان (نویسنده، ش
✅ گزارش مراسم رونمایی از رمان «من خواب دیدهام»
قسمت اول
عصر شنبه سیزدهم آذر ماه، آیین رونمایی از رمان «من خواب دیدهام»، نوشتۀ فاطمه الیاسی، با حضور نویسنده و آقای هادی خورشاهیان، منتقد ادبیات داستانی، در فروشگاه کتاب بینالملل واقع در میدان فلسطین برگزار شد.
این اثر، رمانی تاریخی است که مقطعی از حیات امامکاظم و امامرضا علیهالسلام را در قالب داستان روایت میکند. نویسنده در این رمان کوشیده تا جریان انحراف گروهی از شیعیان در دوران امامکاظم را که به واقفیه معروف شدند و از بیعت با امامرضا سر باز زدند، تشریح نماید و به دلایل و انگیزههای آنان بپردازد.
در این مراسم فاطمه الیاسی که بهتازگی برای کتاب تونل سوم، موفق به کسب جایزۀ شهید اندرزگو شدهاست، در مورد شکلگیری ایدۀ رمان «من خواب دیدهام» گفت: با وجود اینکه فرهنگ دینی و ملی ما غنی است، اما تولیدات داستانی ما در این جهت کم است. موضوع واقفیه و انحراف برخی شیعیان، موضوعی است که برای امروز هم کاربرد دارد و طمع و مالدوستیای که موجب انحراف شیعیان در آن مقطع شد، امروز هم ممکن است برای ما محل ابتلا باشد. من بررسی کردم و متوجه شدم با وجود اهمیت موضوع، هیچ رمانی پیرامون آن به رشتۀ تحریر درنیامده و لذا شروع به تحقیق و سپس نگارش این رمان کردم.
الیاسی که در مقطع کارشناسی ارشد رشتۀ علوم قرآن و حدیث تحصیل میکند، افزود: البته شبهات هم در کنار عامل اصلی، یعنی طمع، از جمله عوامل انحراف واقفیه بود و این شیعیانی که نمایندۀ امام و مورد اعتماد شیعیان بودند، با استناد به برخی احادیث میتوانستند شیعیان را دور خود جمع کنند.
نویسندۀ رمان تونل سوم، به تحقیقاتی که برای نگارش رمان داشته، اشاره کرد و گفت: من حتی پیرامون معماری شهرها در آن زمان هم تحقیق کردم و تحقیقاتم نسبت به نگارش رمان، زمان بیشتری به خود اختصاص داد. همچنین قبل از انتشار رمان، برخی کارشناسان دینی هم آن را مطالعه کردند و توجه دادند که تمام یاران امامکاظم، افرادی طمعکار نبودند و در داستان نباید جوری وانمود شود که انگار شیعیان مخلص وجود ندارند.
https://www.ibna.ir/fa/gozaresh_poosheshi/315098/
✅ گزارش مراسم رونمایی از رمان «من خواب دیدهام»
قسمت دوم
هادی خورشاهیان دیگر سخنران این مراسم بود. او با اذعان به اینکه خودش هم قبلاً اطلاعاتی پیرامون واقفیه نداشته، گفت: در نوجوانی رمانهای دینی جرجی زیدان با ترجمۀ محمدعلی شیرازی و همچنین رمانهای محمود حکیمی را میخواندم و سپس در بزرگسالی به خاطر علاقه، رمانهای دینی زیادی مطالعه کردم، اما از موضوع واقفیه بیاطلاع بودم و وقتی مطالعۀ رمان به اواسط آن رسید، متوجه ماجرا شدم و وقتی مطالعۀ کتاب به پایان رسید، ضمن اینکه با کنجکاوی پیرامون موضوع تحقیق کردم، احساس کردم ما در معارف دینی چقدر جای خالی داریم. برای ما هنوز بهخوبی تبیین نشده که نقش هر یک از امامان شیعه در معارفی که دست ماست، چه بودهاست؛ یا اغلب ما در مورد خیلی از اختلافاتی که در طول تاریخ، روی دادهاست، اطلاعات چندانی نداریم و مثلاً نمیدانیم چرا شش امامیها، امامحسن علیهالسلام را امام خود نمیدانند. ما حتی گاهی از برخی سوالات هم خبر نداریم، چه برسد به جواب آنها. اهمیت رمان «من خواب دیدهام» هم همین است که ما را از یک سوال آگاه کرد، در حالی که ما قبلاً از واقفیه هیچ چیز نمیدانستیم. اکثر ما از تاریخ تشیع خصوصاً بعد از امامصادق علیهالسلام اطلاعاتی نداریم و به نظرم این خلأ را باید با رمان و کتاب خوب پر کرد و بیشترین تأثیر را نیز همینها دارند. مردم کتاب میخوانند و اگر کسی بگوید مردم کتاب نمیخوانند، دروغ گفتهاست.
برندۀ جایزۀ قلم زرین، در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: کتاب خانم الیاسی واقعاً رمان بود. از نظر نگارش تاریخی هم خوب بود و در کل، کتاب، به نظرم خوب بود.
نویسندۀ کتاب سلول آزادی، با اشاره به شخصیتهای «من خواب دیدهام» گفت: در مورد جنگ، من حق بودن یا ناحق بودن یک طرف را بر اساس شخصیتهای در حال جنگ قضاوت میکنم؛ زیرا از پشت پرده و سیاستها خبر ندارم؛ لذا وقتی در جنگ سوریه، کسی مثل حاج قاسم سلیمانی را میبینم، پی میبرم که ما در این جنگ در موضع حق هستیم. در این رمان هم چند زن وجود دارند و من تنها در خانۀ حیان که به امامت حضرت رضا معتقد است، میبینم که نگاه انسانی به زن حکمفرماست و همین مطلب «حق» را نشانم میدهد.
نویسندۀ کتابهای «الفبای مردگان»، «مگه من چند نفرم؟»، «دو تفنگدار ناشی»، «فرشتهای در تانک» و ... افزود: از نظر داستانی شخصیتها خوب بودند؛ خصوصاً شخصیت نسیبه خوب نشان داده شده بود. اینکه «مال» و «زن» چقدر راحت میتواند انسان را اغفال کند، در داستان نمایان بود. همچنین رمان پایان باز قشنگی دارد و نشان میدهد این راه ادامه دارد و باز هم میشود به وسیلۀ عواملی از حق منحرف شد.
https://www.irna.ir/news/84565803/
✅ گزارش مراسم رونمایی از رمان «من خواب دیدهام»
قسمت سوم
در پایان مراسم، اسماعیل سلطانی، مدیر عامل شرکت چاپ و نشر بینالملل، در سخنان کوتاهی گفت: ما در انتشارات بینالملل قصد داریم تبلیغ را عمومی کنیم و انگیزههای اقتصادی در تولید کتاب، برای ما در اولویت نیست و برای همین است که سراغ انتشار چنین رمانهایی میرویم. ما سرمایههای دینی چون سیدبنطاووس و علامه بحرالعلوم و سرمایههای ملی چون جلالالدین خوارزمشاه و کلنل پسیان داریم که آنطور که باید و شاید شناخته نشدهاند و برای آنها رمانی نوشته نشدهاست. ما میخواهیم کارمان متفاوت از دیگران باشد و تلاشمان این است که با نگاه دینی به شخصیتهای ملی و مذهبی نگاه کنیم. دغدغه و موضوع ما در انتشارات همین است و اگر کسی سراغ نوشتن زندگی این بزرگان برود، برای انتشار آن اعلام آمادگی میکنیم.
«من خواب دیدهام»، نوشته فاطمه الیاسی در 314 صفحه، با شمارگان 1000 نسخه و با قیمت 61500 تومان توسط شرکت چاپ و نشر بینالملل بهتازگی روانۀ بازار شدهاست.
https://www.asriran.com/fa/news/815969
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/09/14/2619935
✅ در ماه جمادی الاول، دو مناسبت مهم را در پیش رو داریم:
1⃣ ولادت حضرت زینب سلاماللهعلیها
2⃣ شهادت حضرت فاطمۀ زهرا سلاماللهعلیها
به همین جهت در روزهای پیش رو به معرفی کتابهای شرکت چاپ و نشر بینالملل پیرامون این دو بانوی بزرگ اسلام خواهیم پرداخت و همچنین گزیدههایی از این کتابها را تقدیم همراهان گرامی خواهیم کرد انشاءالله.